eitaa logo
شهید مدیا 🎬
296 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
500 ویدیو
9 فایل
ایده راه اندازی مجموعه ی #شهیدمدیا در یک شب خاص و به دست #شهدا بوده🌺 📌درگاه ارتباطی @khanalizadeh_ir 😎همانا خداوند لفت دهندگان را دوست ندارد😎 🔰نگاهت را به شهید بسپار 🌺 رسانه ی شهید🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍داشتم فکر میکردم چه شد که دلنوشته ملاقات و دیدار حضوری گروهی از دوستان دغدغه مند حزب اللهی مان با خانواده محترم و عزیز شهید اسلام"محمد هادی ذوالفقاری" چه ارتباطی هست؟؟؟ 🌹تصاویر شهید بزرگوار را نگاه میکردم، لباس خاکی وچفیه سفید رنگ اش بنده را به یاد کلام ارزشمند امام خامنه ای(حفظه الله) انداخت که فرموده اند:بسیجی یعنی علی که تمام زندگی اش وقف اسلام بود...و این شهید هم بسیجی بود....دیگر اینکه که مثل امامش در خانه خدا بدنیا آمد، دوران کودکی  و نوجوانی اش را در خانه خدا گذراند و بعد هم توسط دوستانی که در خانه خدا فعال بودند جذب بسیج شد و بسیجی شد و بسیجی ماند و بسیجی وار خدمت خالصانه کرد و بسیجی شهید شد و دیگر اینکه  این شهید عاشق و دلباخته ی‌امیرالمومنین(علیه السلام) بود تا جاییکه از خانه و خانواده خود گذشت و راهی نجف شد تا برای همیشه در کنار عشق همیشگی اش باشد، نجف خانه ی او شد هم در دنیا و هم در آخرت....خانه ای ابدی در وادی السلام نزدیکترین مکان به حرم مطهر امام علی (ع) و چقدر سخت است از این شهید نوشتن.... یا امیر المومنین خودتان مدد دهید دستان و ذهن این حقیر را که در برابر روح بلند این شهید عزیز ،حقیر است...🌺 یا علی مدد... ... رسانه تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
-839639295_-223920.mp3
5.63M
چه ماه قشنگی هستی تو!❤️🌙 ✅ رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید محمد حسین یوسف الهی ، شهید کرمانی که شهید سردار قاسم سلیمانی در وصیت نامه ی خودشان می نویسد ؛ دوست دارم مرا پس از مرگ در کنار ایشان به خاک بسپارید 🌺 🌹محمد حسین در ۲۷ بهمن ۶۴ بر اثر مجروحیت شیمیایی عملیات والفجر هشت ( اروند کنار ) به درجه رفیع شهادت نائل آمد مزارشان در گلزار شهدای شهر کرمان واقع شده است🌺 ✅ رسانه تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍متولد سال ۱۳۴۰ در شهر کرمان بود. 🌺وی در خانواده‌ای فرهنگی بزرگ شد و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قران آشنا می‌شدند و علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف الهی با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران داشته است.🌷 🌺شهید محمد حسین یوسف الهی در زمان جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت و بعد‌ها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.🌷 🌺این شهید بزرگوار در طول جنگ تحمیلی، پنج مرتبه به شدت مجروح شد و در نهایت در عملیات والفجر هشت در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت حاصل از بمب‌های شیمیایی در بیمارستان لبافی نژاد شهر تهران به شهادت رسید.🌷 رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹خاطره ای از شهید محمدحسین یوسف الهی از زبان همسایه ابدی اش، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ✍یک روز با محمدحسین به سمت آبادان می‌رفتیم. عملیات بزرگی در پیش داشتیم. چند تا از عملیات‌های قبلی با موفقیت انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیات ما هم لغو شده بود و من خیلی ناراحت بودم. به محمدحسین گفتم: چند تا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آن طور که باید موفقیت آمیز نبود به نظرم این یکی هم مثل بقیه نتیجه ندهد. گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخت است به همین دلیل بعید می‌دانم موفق شویم. گفت: اتفاقا ما در این عملیات موفق و پیروز می‌شویم. گفتم: محمدحسین دیوانه شدی؟ عملیات‌هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم. آن وقت در این یکی که اصلا وضع فرق می‌کند و از همه سخت‌تر است موفق می‌شویم؟ خنده‌ای کرد و با همان تکیه کلام همیشگی‌اش گفت: حسین پسر غلام حسین به تو می‌گوید که ما در این عملیات پیروزیم. خوب می‌دانستم که او بی حساب حرف نمی‌زند. حتما از طریقی به چیزی که می‌گوید ایمان و اطمینان دارد. گفتم: یعنی چه؟ از کجا می‌دانی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به من گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم: کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب (س) . دوباره سوال کردم: در خواب یا بیداری؟ با خنده جواب داد: تو چه کار داری؟ فقط بدان، بی بی به من گفت که شما در این عملیات پیروز خواهید شد و من به همین دلیل می‌گویم که قطعا موفق می‌شویم. هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیازی هم نبود که توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود. همان طور که گفتم همیشه به حرفی که می‌زد ایمان داشت و من هم به محمدحسین اطمینان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت انجام شد یاد حرف آن روز محمدحسین افتادم و از اینکه به او اطمینان کرده بودم خیلی خوشحال شدم.🌺 رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بخشی از وصیت نامه عارف شهید محمدحسین یوسف الهی ای مردم بدانید تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید، مسلمان، مومن و پیروزید وگرنه هرکدام راهی به غیر از این دارید، آب را به آسیاب دشمن میریزید، همچنان که تا کنون بوده اید باشید تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسر نیست به جز یاری خواستن از خدا و دعا کردن.🌹 رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 🔺 در پنج فصل با عناوین به روایت مادر، به روایت همرزمان، دوری و فراق تا آخرین دیدار به رویات مادر، شهادت به روایت همرزمان و خانواده شهید و عکس ها، یادداشت ها و مستندات توسط مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه ثارالله منتشر شده است.🌺 ✍ رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
🔴روایتگری شهدا 🔻 آمدیم نبودید، وعده دیدار بهشت ✍ یکی از فرماندهان جنگ روایت می‌کند: خدا رحمت کند «حاج عبدالله ضابط» را. برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سیدمرتضی را ببینیم، خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید. تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقه جنگی با کاروان‌های راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل‌هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم می‌خواست تا وقتی زنده هستی بیایم و ببینمت، اما توفیق نشد. سید به من گفت "ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم". صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم، گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا بروم ببینم چه می‌شه. بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰. دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم. گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این‌جوری است. گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان.🌸 رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: 🌹آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت!🌺 📝 رسانه ی تخصصی شهدا 🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
1_238028556.mp3
8.14M
🔊 بشنوید خادم الشهدا 🎙 با روایتگری حاج حسین یکتا بسیار دلنشین👌 ✅ رسانه ی تخصصی شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc با ما همراه باشید نگاهت را به شهید بسپار 👆👆
Reza Narimani-Golchin Shab 01 Ta Shab 06 Ramzan1395-006.mp3
11.2M
🌹 🌴می خوام با همه شهیدان حرف بزنم ... 🎙 سید رضا نریمانی ✅ رسانه ی تخصصی شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc با ما همراه باشید نگاهت را به شهید بسپار 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهیده صدیقه رودباری ، شیر زن سمنانی اولین شهیده جهاد سازندگی ،بانویی که می تواند الگویی برای تمامی بانوان کشور باشد در ۲۸ مرداد سال ۵۹ به دست منافقان کوردل در بانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد🌺 ✅ رسانه ی تخصصی شهدا 🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹جهادگر شهید صدیقه رودباری ✍ صدیقه رودباری ۵ خرداد سال ۵۹، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیت های جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد. در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد. در روستاهایی که پاکسازی می شدند،کلاس های عقیدتی و قرآن بر گزار می کرد. با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان، دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد. در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانم ها بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت. آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که « اگر دستمان به تو بیفتد، پوستت را از کاه پر می کنیم. » روز ۲۸ مرداد سال ۵۹، روزی بود که صدیقه و دوستانش خسته از مداوای مجروحین و در حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند، در اتاقی دور هم نشسته و استراحت می کردند. در همین هنگام دختری وارد جمع سه نفره شان شد. صدیقه قاتل خود را می شناخت. گاهی او را در کتابخانه دیده بود. آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت و مستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.🌸 رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍سلام صدیقه جان عزیزم همیشه خواستم از زنان مجاهد سرزمینم بگویم که همراه مردان و پا به پای آنان مجاهدت کردند اما همیشه برای مردان گفتند و سرودند و من نسل جوان امروز باید شما را از زبان حضرت آقا میشناختم ....چرا کسی نبود برا یمان بگوید و بسراید از شما ....کاش همه می دانستند اگر در جنگ هشت سال دفاع مقدس پیروز شدیم همت و مجاهدت شما بانوان گمنام سرزمینم نیز بود ...شهیده گمنام من دوستت دارم برای همیشه در قلب من می مانی زیرا ما همرزمان حسینیم در کربلای دنیای امروز .....ما از تبار زینبیم دوستت دارم بانوی عزیز سرزمینم رسانه ی تخصصی شهدا🌺 https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا