eitaa logo
شهیدمدافع‌حرم‌محمدحسین‌بشیری
544 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
10.2هزار ویدیو
116 فایل
#شهید_مدافع_حرم_محمدحسیـن_بشیری #استادنمونه_تخریب_و_انفجارات تاریخ ولادت:۶۰٫۴٫۲۹ تاریخ شهادت:۹۵٫۸٫۲۲ ((با همراهی خانواده شهید)) خادم خواهران: @A_bshi پیشنهادات: @Haj_morteza خادم الشهدا (تبادلات): @ranjbarp
مشاهده در ایتا
دانلود
Arbaein 20: بامدافعان شهید حرم قسمت دوم «بنویس، یازینب کبری(س)» آموزش خطاطی دیدم ،وقتی که دست خطم یک مقداری خوب شد ،به نوشتن رو آوردم داخل پادگان محل خدمت برای بچه های آموزشی وکادر که من را می شناختند دست به کار می شدم وبرروی اتیکت آنها اسم شان را می نوشتم با محمد حسین بشیری،همکار بودم ،محمد حسین در تخریب کار می کرد ومن در تاکتیک،موقع استراحت سربه سرهم می گذاشتیم وتخریب چی ها برای تاکتیکی ها وبر عکس، مدت زیادی کری می خواندیم واین کری خواندن به اس ام اس ورد وبدل کردن پیام در بیرون ازپادگان وشب های بلند زمستان هم کشیده می شد، یک روز محمد حسین آمد پیش من وگفت :«قاسم،اسمم را روی ،اتیکت بنویس» اولش کری خواندم وگفتم چه عجب کارواحتیاج ونیاز تخریب به تاکتیک رسید وچند دقیقه ای من گفتم واو‌گفت،محمد حسین بدنی قوی وورزشی داشت وخسته نمی شد وکم‌هم‌نمی آورد قبول کردم که برایش بنویسم گفت:« دوتا بنویس» گفتم:« یکی را با زور قبول کردم وحالا تو می گویی ،دوتا بنویسم» اول اسمش را نوشتم وآنرا زد به روی جیب لباس دیجیتالی که دو جیب داشت وبعد گفت :«قاسم یکی هم برای اینطرف لباس بنویس» با کری خواندن قبول کردم ولی از ته دلم راضی بودم که برایش جان هم بدهم تا برسدبه نوشتن اسمش روی اتیکت گفتم :«چی بنویسم»،فکری کرد وگفت:«،بنویس یا زهرا» بعد گفت:« نه ننویس،»بنویس :«یا ابالفضل» بعد از یکی دودقیقه گفت:« دست نگهدار» و فکری کرد و گفت:« بنویس یا زینب کبری» دلم هول کردوبه فکر فرو رفتم وبه خودم گفتم عجب این پسر نکند داره می ره و....زبانم را گاز گرفتم ومشغول کری خواندن با محمد حسین شدم.محمد حسین علاقمند به همه کاری بود من مربی بودم ودر کنار دروس آموزشی با تست های هوش هم سر وکاری داشتم که محمد حسین موقع بیکاری آمد پیشم وخیلی زود نحوه کار با تست هوش را فراگرفت سالهای قبل توی پادگان یک دوره مربی گری تاکتیک گذاشتند وگرچه محمد حسین مربی قابل تخریب بود ،آمد پیش من ودر مدت یک ماه آموزش مربی گری تاکتیک را با نمره عالی فراگرفت واز فردای آموزش ،دیگر من ندیدم محمد حسین با اسم من را بخواند وهمیشه با لقب استاد از من یاد می کرد، مدت کوتاهی از این دوران ،خاطره انگیز پادگان نگذشته بود که یک روز محمد حسین آمد پیشم وبا احترام گفت استاد می خواهم بروم سوریه،تا این حرف از دهانش درآمد به چهره اش نگاه کردم ویاد نوشتن ،اتیکت یا زینب کبری(س)افتادم وغرق در بوسه اش کردم و....... ودر نهایت در مورخه ۲۲\۸\۹۵در ایامی که کاروان کربلاییان وزینبیون عازم پیاده روی بزرگ اربعین بودند محمد حسین در شهر حلب سوریه به شهادت رسید راوی:قاسم زرین ،همدان تابستان۹۶ تدوین:جمشید طالبی https://eitaa.com/shahidmohamadhoseinbashiri
. ☘﴾﷽﴿☘ دعا برای شروع روز بسم الله الرحمن الرحیم اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن الـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة آمين يا رب العالمین « اَگریڪنفررابہ مَہــــــــدےرساندے براے سپاهش تو سردار یارے » @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
🌺🌸🌸قرارصبح🌸🌸🌺 ✅سلام بر سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🌺 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🌷🌷🌷 ✅دعای سلامتی امام زمان (عج) 🌺 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ِ << اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا >>🌷🌷🌺 پربرکت میکنیم روزمان رابا سلام بر گلهای هستی: سلام بر     حضرت محمد(ص)               امام علی(ع)                خانم  فاطمه(س)                       امام حسن (ع)                         امام حسین(ع ) پنج گل باغ نبی، سلام بر           امام سجاد(ع)                امام باقر(ع)                 امام صادق (ع)    گلهای خوشبوی بقیع، سلام بر               امام رضا(ع) قلب ایران و ایرانی                     سلام بر      امام موسی کاظم(ع)           امام محمد تقی (ع) خورشیدهای کاظمین،   سلام بر        امام علی نقی (ع)              امام حسن عسکری(ع ) خورشید های سامراء و سلام بر               حضرت مهدی (عج) قطب عالم امکان،                     امام عصر و زمان   که درود وسلام خدا بر این خاندان نور و رحمت باد. خدایابه حق این ۱۴ گل روزمان را پر برکت گردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. ❤❤اللهم صلــــــے علے محــــمد وآل محـــــــمد و عجـــــل فے فرج موڶانا صـــــاحب الزمان عج الله و ایـــــد امامناالــــخامنه اے❤❤           آمین یارب العالمین https://eitaa.com/shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 گوشه‌ای از جنایات گروهک تروریستی تندر بمب گذاری در حسینیه سیدالشهداعلیه السلام شیراز (کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز) @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شهیدمرحمت بالازاده : به آقایان روحانی و مداح بگویید دیگر‌ روضه‌ی حضرت قاسم را نخوانند! هدیه بروح مطهر شهدا صلوات اَللّهُمَّ صلّ عَلی مُحمد وآل محمد وعجل فرجهم @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
Arbaein 20: شهدای مدافع حرم قسمت سوم «نذر ام البنین» دهه آخر محرم سال۱۳۹۵شب قرار گذاشتیم که از آخرین جلسه هیات عازم سوریه شویم محمد حسین بشیری فرمانده مان بود،ورفته بود باکلی ترفند ودیدن افراد مختلف مجوز اعزام گرفته بود ووقتی در هیات توسط مداح وسخنران جلسه اعلام شد که عده ای از بچه های حاظر در جلسه روضه امشب بعنوان مدافع حرم عازم هستند حال وهوای روضه وسینی زنی با خاموش شدن چراغها کربلای شده بود وهر کس عقده دلش را با ضربات دودست بر سینه وسر وا می کرد با پایان جلسه وروضه وقت خداحافظی رسیدوهمه حاضرین بچه های مدافع حرم را بدرقه کردند با بوسه واشک وناله وگرفتن عکس وبعضی هم به شوخی وجدی حرف وحدیث شفاعت وشهادت واینها را که مرسوم بچه های هیاتی ورزمنده بود پیش کشیدند نوبت حاج آقای سخنران رسید وآمد ویک پاکت داد وگفت بچه ها من دلم می خواهد هر آنچه که صاحب مجلس به من داده بدون کم وزیاد، چون نتوانستم با شما باشم ،بدهم و ببرید در راه رفتن وآنجا خرج کنید وبا گریه ودیده بوسی روحانی جلسه هم شریک مدافعان حرم شد فردا قرار گذاشتیم وساعت سه ونیم صبح بسمت تهران حرکت کردیم وسیله نقلیه برای گنجایش ده،دوازده نفر بیشتر نبود ،حرکت آغاز شد ونماز صبح را در بین راه خواندیم وبا رسیدن به اولین شهر در مسیر حرکت ،با پیشنهاد دوستان رفتیم ویک صبحانه مشتی که کله وپاچه بود را از پول همرا که اجازه خرج آنرا روحانی جلسه هیات داده بود صرف کردیم وبه راه همان ادامه دادیم، رسیدیم به مقریکه محل سازماندهی مان بود بعد از ساعت های متوالی واسترس آمدند وگفتند کسانی عازم هستند که پلاک به اسمشان صادر شده باشد شروع شد وآخرش فهمیدیم که از گروه ما هیچ کسی پلاک برایش صادر نشده واینجابود که حالمان گرفته شد از نظر سلسله مراتب فرمانده گروه باید می رفت ومشکل را حل می کرد،محمد حسین فرمانده گروه ما بود ورفت وآمد وچندین بار دست خالی ،تا اینکه دیگر مشخص شد گروه ما جایی برای رفتن ندارد وباید بمانیم در تهران ویا بر گردیم به همدان،با کدام رو برگردیم ،مگر می شود برگشت ،آمدن تا تهران وراضی کردن مسئولین وخانواده ها ودوستان وغیره کلی دردسر داشته آنهم آخرش دست از پا درازتر برگردیم ما در حال وهوای دیدن وزنگ زدن به این مسئول وآن مسئول توسط فرمانده بودیم ودر طرف دیگر مجهز شدن ودر آغوش گرفتن همدیگر وخدا حافظی،ما اشک نرفتن می ریختیم وعده زیادی اشک شوق رفتن تا عصر شد وقبل اعزام بساط روضه وسینه زنی برای آنهایی که می خواستند بروند بر پا شد ، گروه ما گرچه جایی در اعزام حالا نداشت ولی در لابلای عزاداری وسینه زنی سردسته بود وحال وهوایی جاماندن ودرخواستش نمود بیشتری با دست هایی که از نیاز فراوان بالا می رفت وبر سینه ها می خوابید واشک های که عین بارش باران می باربد در میان جمعیت بیشتر دیده می شد، اما محمد حسین که فرمانده ما بود به ظاهر آرام داشت سینه می زد ولی در دل یک دنیا آرزو داشت ونیاز..ونذر...... ادامه دارد راوی:همراهان وهمرزمان مدافع حرم ،شهید محمد حسین بشیری تدوین:جمشید طالبی
. ☘﴾﷽﴿☘ دعا برای شروع روز بسم الله الرحمن الرحیم اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن الـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة آمين يا رب العالمین « اَگریڪنفررابہ مَہــــــــدےرساندے براے سپاهش تو سردار یارے » @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
‌ ‌. ☘﴾﷽﴿☘ 🌼اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج‌و‌باب‌الحوائج🌼 🍃🌸السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان🌸🍃 🍃🌺اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.🌺🍃 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ✨ نشر پیام صدقه جاریه است . ✨ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─ 💠💎💠💠💎💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ساداتی نژاد رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس : افشای توطئه آمریکا برای جلوگیری از قطع وابستگی ایران در تولید مرغ @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی پاسخ استاد حدائق به سوالات دین سیاسی ؟! مردم اسلامی را که از زبان شما روحانیون شیعه گفته شود را قبول ندارند مخصوصا نسل جوان و این مقصرش سیاسی کردن و دولتی کردن حوزه بود. @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی 📹 یاوران حسین، به پا خیزید! فرصت رزمنده بودن برای حسین علیه السلام را از دست نده! پیشنهادی برای محرم امسال @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 واکنش طنز علی زکریایی به گرانی‌ها و افزیش قیمت دلار ☺️ خوش خرامان میروی نرخ دلار بالا مرو دم به دم و هر ثانیه جان حسن! بالا مرو! @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بخش‌های دیده نشده از حضور سپهبد قاسم سلیمانی برای کمک رسانی به مردم در سیل خوزستان @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 می‌خواستند از ایرانی‌ها انتقام بگیرند! شاهدان عینی ماجرای کشتار حجاج در سال ۱۳۶۶ می‌گویند نیروهای امنیتی و پلیس سعودی از قبل آماده بودند و می‌خواستند از ایرانی‌ها انتقام بگیرند، حتی آمبولانس‌ها را قفل کرده بودند و به مجروحین رسیدگی نمی‌کردند. کابوس در بیداری مستندی است پیرامون حج خونین سال ۶۶، روزی که مأموران سعودی به حجاج بیت‌الله الحرام حمله کردند و جنایتی بی سابقه را رقم زدند. : @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
•در عالمِ‌نوازشِ‌مطلق، کجاست رد.....• •بخشیده است بر همه خودرا کریم ما• @shahidmohamadhoseinbashiri
•مردی‌که‌همسـرش‌به‌ملائــک‌مَلیـکه‌بود• •باید‌خـدا‌شوی‌که‌بفهمی‌«علــی‌»که‌بود• @shahidmohamadhoseinbashiri
[♥️] ✍🏼مـــن از زمین خوردم ولی مــــولا🌱 بلنــــــدم کرد ... همیشه " " گفتم، " " از جا بلندم کرد ... ...🌱 @shahidmohamadhoseinbashiri
5️⃣ پنج روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... کلام چهل و پنجم: اِغتَنِمُوا الشُّكرَ؛ فَأَدنى نَفعِهِ الزِّيادَةُ امیرالمومنین عليه السلام:شُكر را غنيمت شماريد؛ كه كم ترين بهره آن افزايش نعمت است 📚غررالحكم حدیث 2535 جانِ جانان آنکه احمد گفت این جان من است ای هزاران جانِ عالم باد قربانش علی است. @shahidmohamadhoseinbashiri
Arbaein 20: شهدای مدافع حرم قسمت چهارم «نذر ام البنین»۲ نوحه خوان دم گرفته بود وماهم جواب می دادیم،دو سته بودیم عده ای که رفتنشان قطعی شده بود وما که جا مانده بودیم ذکر ها به روح‌وروان روندگان صفا می داد وبه گروه جامانده سرخوردگی ذکر این بود:« مدافعان همه آیند از راه باپرچم سرخ یاثارالله ماباهمین پرچم روز محشر گردتومی گردیم ان شاءالله ای سالار همه شهیدان آقا حسین جان» مراسم تمام شد واتوبوس ها آمدند وسوار شدند کار ما هم درست نشده بود دوراه پیش رو داشتیم یا برگشت به همدان،یا رفتن به فرودگاه،فرمانده ما محمد حسین که حالا از چهره اش می شد فهمید که تسلیم این دوراه شده ،باید تصمیم می گرفت وآخرش گفت«همگی می رویم فرودگاه شاید فرجی شود» راهی فرودگاه شدیم آنها که کارشان درست شده بود از شوق رفتن عکس می گرفتند وماهم نیم نگاهی به آنها داشتیم اما محمد حسین آرام نشسته بود روی صندلی وزیر لب ذکر می گفت،این آرامش فرمانده من را برد به چند روز پیش که در پادگان یک جلسه گذاشت برای توجیه سفر وگفت:«بچه هاببینید این وسائل را که می گویم همراه بیاوریدشمرد کفش،لباس گرم،پول کم،و........ ولی قبل از اینکه به فکر این وسائل باشید ،بدانید این سفر،سفر سختی هاست،جایی می روید که حضرت زینب(س)در این راه سختی کشیده،شهید داده،تازبانه خورده،این سفرتشنگی دارد بی خوابی وگرسنگی دارد امکانات کم است وکار زیادو.......باید مثل حضرت زینب صبر داشته باشید وبسازید با مشکلات وسختی ها» بامرور این سخنان محمد حسین به خودآمدم که اتوبوس داشت به مکان اعزام می رسید ،غم بزرگی در روح وروانمان بود، رسیدیم وبعد از توجیه مقدماتی گروه اعزامی،ما هم دنبال آنها رفتیم وبعضی از مسئولین هم آنجا با صحبت برای گروه ما می گفتند. شما دیگر باید بمانید تا مجوزتان برای نوبت بعد صادر شود ،آخر مگر می شود برگشت نوبت بعدی سه روز دیگر بود ولی تجربه نشان داده بود که شاید دو،سه ماهی طول بکشد وشاید دیگر هیچ محمدحسین داشت بشدت رایزنی می کرد واین راببین وبه آن تلفن بزن وجنب جوش بیشتری داشت،باز موفق نشدیم وگروه اعزامی به طرف باند پرواز وسوار شدن رفتند وماهم در مسیر که با التماس وقاطی شدن به بچه ها خودمان را رسانیدم به باند پرواز، محمد حسین که چاره اش از طرف فرماندهان ومسئولین اعزام بریده شد ،ما راجمع کرد وگفت :« بچه ها دیگر نمی شود وباید برگردیم» ماتم گرفته بودیم نمی دانستیم چکار کنیم محمد حسین دوباره گفت :«من یک نذری دارم وبیایید آنرا انجام بدهیم دسته جمعی» -بگو نذرچیست ؟باید چکار کنیم،زود باش هواپیما الان که بلند شود- -همه باهم هفت تا صلوات وهفت بارسوره توحید را ،نذر ام البنین، مادر قمر بنی هاشم کنیم ودرخواست کنیم که کارمان درست شود- منتهی بدین صورت که می گویم انجام بدهیم چهار تا صلوات وچهار بار سوره توحید را بخوانیم وسه تای باقی مانده را گرو بگذاربم وقتی که کارمان درست شد انجام بدهیم نذر ام البنین را با سوز وآه مثل آدم های یتیم شده ورانده شده از همه جا انجام دادیم وداشتیم به طرف درب خروجی می رفتیم که..... بی سیم یک از فرماندهان میدان اعلام کرد که به آن گروه که دارند می روند اعلام کنید که نروند وبیایند سوار شوند غوغا شد همدیگر را بغل کردیم وفرمانده مان را غرقه در بوسه داشتیم به طرف پله سوارشدن هواپیما می رفتیم که یکی از بچه ها گفت ،محمد حسین بقیه نذر را بخوانیم ؟ محمد حسین گفت :«نه،نخوانید ،بگذارید وقتی پایمان به زمین فرودگان دمشق رسید بخوانیم، با صلوات گروه اعزامی قبلی وارد هواپیماه شدیم ودر صندلی های خودنشستیم وبا پرواز هواپیماواوج گرفتن،محمد حسین که در کنارم نشسته بود آرام سرش راروی شانه ام گذاشت وبه خواب رفت تا رسیدیم فرودگاه دمشق واز موقعی که پایمان به زمین فرودگاه رسید تا سوار شدن به اتوبوس های منتظر،بقیه نذر ام البنین را انجام دادیم. یکی از بچه ها خوش ذوقی کرد وگوشی همراهش را روشن کرد نوحه ومداحی معروف با زیان ترکی که توسط موذن زاده خوانده شده رابرای گروه اعزامی گذاشت:« زینب زینب زینب،کنز حیا زینب زینب زینب زینب کان وفا زینب زهرا نشانی هم قهرمانی ای روح باایمان،جانم سنه قربان و..... راوی:همرزمان ومدافعان اعزامی فرمانده تخریب شهید محمد حسین بشیری تدوین:جمشید طالبی @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
96061408.mp3
4.76M
شور [بادهٔ ناب می‌طلبم] ولادت امام هادی النقی (ع) مداح : کربلایی حسین طاهری @shahidmohamadhoseinbashiri
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ‌ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ . ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ .... ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ . ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ . ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ. وآن کسی نیست جز شهیدسید میرحسین امیره خواه شهید گمنام سلام... خوش اومدی...😔 به احترام شهدای گمنام این روایت رو برای دوستانتان ارسال کنید و برای شادی روی تمامی شهدای گمنام صلوات🌷 همه شهیدان بر گردن ما حق دارند ،آیا حق آنها را ادا کرده ایم،یا اینکه هنوز باید بگوییم ،شهدا شرمنده ایم @shahidmohamadhoseinbashiri ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─