eitaa logo
شَهید مُحَمَّــد حُسِیــن بَشیــری
573 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
12.2هزار ویدیو
117 فایل
#شهید_مدافع_حرم_محمدحسیـن_بشیری #استادنمونه_تخریب_و_انفجارات تاریخ ولادت:۶۰٫۴٫۲۹ تاریخ شهادت:۹۵٫۸٫۲۲ ((با همراهی خانواده شهید)) خادم خواهران: @A_bshi پیشنهادات: @Haj_morteza خادم الشهدا (تبادلات): @ranjbarp
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟خواب یکی از هموطنان درباره شهید سیدمیلاد مصطفوی👇👇👇🍃🍃🍃🍃 🍃اواخر خرداد ماه بود ، و زمان زیادی تا مدارس نمونه دولتی و باقی نمانده بود، استرس و اضطراب زیادی داشتم ، چون آزمون مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان باهم ادغام شده بود و سطح آزمون خیلی فراتر رفته بود و تجربه دانش آموزهای سال گذشته نشون میداد که اکثر سوالات نیازبه بالایی داشت و علاوه بر اون تعداد شرکت کنندگان از کل ۱۵ بسیار زیاد بود. 💫من در اون زمان به تازگی با شهید بزرگوار آسید میلاد مصطفوی شده بودم و از طریق کتاب به عمق معنویت و اخلاص ایشون پی بردم و شیفته شهید مصطفوی شدم.بعد از ظهر همون روز یه فیلمی از سید میلاد به دستم رسید... خیلی دلم شکست... فیلم رو چندین مرتبه دیدم و کردم... 🌷سید دلم رو با خودش برده بود... با خودم میگفتم: من کجا و سید کجا؟! و همون لحظه با سید درد و دل کردم و از ایشون درخواست کردم که کمکم کنه تا بتونم قبول بشم. در همین حین برد... در سید رو دیدم با همون و تیشرت مشکی... باورش برام سخت بود... 🍃سید توی خواب بهم گفت:(( چیزی نباش،انشاءالله ، دیگه نگران نباش)). از خواب بلند شدم... و ام با هم یکی شده بود. بعد از اینکه آزمون رو دادم و نتایج بعد از چند هفته اومد باورم نمیشد... قبول شده بودم... اون هم آزمون... 🇮🇷 https://eitaa.com/shahidmohamadhoseinbashiri
♨️شیاطین ترسناک در بیمارستان! 🔸از دیگر تجربیاتی که در مشاهده کردم هجوم موجودات وحشتناکی بود که مانند حشرات عظیم‌الجثه یا حیوانات مثل گرگ و کفتار بودند. آنها کل محوطه اورژانس و یا آی سی یو را پر می کردند بیمارانی که مانند من در بودند آنها را می‌دیدند و از وحشت چشمانشان از حدقه بیرون زده بود! 🔸آنها به این خیره بودند اما کادر پزشکی و دیگر بیماران این موجودات را نمی‌دیدند. این حیوانات به هر بیماری که به حالت کما می رفت و یا در حال بود حمله می‌کردند و نمی‌گذاشتند لحظات آخر را توجه و تمرکز داشته و به یاد خداوند متعال باشد. در آن لحظات یاد امام رضا (ع) افتادم که فرمودند: هر کس به زیارت من بیاید سه زمان به فریادش می‌رسم که یکی از آنها لحظه جان دادن است. 🔸آنجا بود که لحظه جان دادن را فهمیدم چقدر مهم است که انسان یاد خدا باشد و شهادتین بگوید و به توسل کند. و من طبق عادت دنیایی، هر بار از چیزی می‌ترسیدم یا میشدم ذکر خدا و اهل بیت بر زبانم جاری میشد. من در بیمارستان هربار این را می‌دیدم ذکر می‌گفتم و متوجه فرار این حیوانات می شدم! 🔸آنجا بود که فهمیدم اینها هستند که هربار به گونه ای به سراغ بیماران می‌آیند و از این می‌شوند که بیمار در حال مرگ با ایمان از دنیا برود! آنها به دنبال نقطه ضعف و یا دلبستگی‌های دنیایی او می‌رفتند و از همین اهرم استفاده می‌کردند تا انسان را در لحظات مرگ از خدا غافل کنند. 📚کتاب شنود @shahidmohamadhoseinbashiri ═इई 🍃🌷🍃ईइ═ کپی با ذکر منبع