میگفت:
تو قضیه #پلاسکو یکی از آتش نشان ها که دیگه نمیتونست خارج شه،لحظه آخری که داشته میوسخته،کلاهش رو که چند میلیون پولش بوده رو پرت میکنه سمت اون نردبونی که بیرون بوده!
مگه چند نفر تو این دنیا لحظه ی آخر مرگشون به فکر #بیت_المال میفتن...؟!!
#شهدای_آتش_نشان
#پلاسکو
@ShahidMohammadHadizolfaghari
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_بيست_ونهم
#بیت_المال
به بیت المال بسیار حساس بود، حتی قبل از اینکه ساکن نجف شود.‼️
یادم هست گاهی در پایگاه بسیج درس می خواند، هنگامی که در آخر شب، کار بسیج تمام می شد از دفتر پایگاه بسیج بیرون می آمد! در راهرو، که بیرون از پایگاه بود مشغول مطالعه می شد.
شرایط خانه به گونه ای نبود که بتواند در آنجا درس بخواند. برای همین این کار را می کرد.
داخل راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است. هادی آنجا در سرما می نشست و درس می خواند!📖
یکبار به هادی گفتم: چرا اینجا درس می خوانی؟ تو حق گردن این پایگاه داری، تمام در و دیوار اینجا را خود تو بدون گرفتن مُزد گچکاری کردی. تمام تزئینات اینجا کار شماست. خُب بمون توی پایگاه و درس بخوان. تو که کار خلافی انجام نمی دی.
هادی گفت: من این درس رو برای خودم می خوانم.
درست نیست نوری که هزینه اش از بیت المال پرداخت می شه را استفاده کنم. از طرفی چون می دانم این لامپ ها تا صبح روش است اینجا می مانم.💡
@ShahidMohammadHadizolfaghari
#آقامحمدهادے 💓
او بسيار احتياط ميكرد؛ زيرا بزرگان راه رسيدن به كمال را دقت در حرام و حلال ميدانند. 🍃
او به نوعے راه نفوذ شيطان را بسته بود. هميشه دقت ميكرد كه كارهايش
مشكل شرعے نداشته باشد.☝️🏻
به #بيت_المال بسيار حساس بود!
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️