#روایت_عشق 💌
شهید مدافع حرم #محمدمسرور
نخستین عامل شهادت او حیا بود؛ حتی به خالههایش نگاه نمیکرد. وقتی هم که مجبور بود کار اداری انجام دهند، در حد ضرورت با نامحرم صحبت میکردند. در فضای مجازی خیلی ورود نمیکرد و فقط کارهای مرتبط با شهدا را در آن فضا انجام میداد. ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود. مظلوم بود. مادرم همیشه میگفتند که من آدمهای زیادی را دیدهام؛ همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است.
ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتی یک شب هم نماز شبش ترک نمیشد؛ دو ساعت در سجده گریه میکرد و خسته نمیشد.
هدف او برای رفتن به سوریه هم دفاع از اسلام بود؛ میگفت: «دفاع از خاک و حضرت زینب(س) خیلی مهم است؛ اما مسئله مهمتر این است که داعش با پرچم اسلام دارد اسلام را نابود میکند.»
جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست، دل کندن است...
🎤 راوی: همسر شهید
نثار روح پاک و ملکوتی اش صلوات بفرست🌹
@shahidmohammadrezaalvani
دو یار ، دو همراه ، دو همسر عاشق شهادت ، دو شهید
#روایت_عشق 📝
هنـوزچند ماه از ازدواج لیلا و احمد نگذشته بود ڪه احـمدتصمــیم گـرفت به زیارت امـام رضـا(ع)برود.
قصدش این بود که بعد از آن به جبهه برود و بیشتر نگران این بود که درجبهه شهـید شود، اما همسرش رابه مسافرتی نبرده باشد.
لیلا پرسیـد :مگر این مدت که همه جا با هم بـودیم به شـما سخت گذشته که می خواهی تـنها شهـید بشی!
احمـد بیـست سـاله تا این سـن همه ی وقـتش را در راه پیـروزے انقـلاب گذاشـتہ بـود و همـین نقـطه ی مشتـرک آنها بود اما تمام حـدیث دلداریشان نبود
خندید و گـفت :نه
لیلا جـواب داد :پس مامے رویم زیارت آقا امام رضا(ع) و بعـد بر می گـردیم.
واگـرقـرارباشـد سعـادت شـهادت نصیـب کسے بـشه هردوے ما باهم شهـید می شیم.
درمسـیر برگشت از مشهد، وقتی در مسافـرخانہ اے برای استـراحت ڪوتاه اقامت گزیدند، مـنافقان آن مسافرخانه را برای ضدیت با نظام اسلامی بمـب گذاری کردند.
و آن دو روح به هم پیوسته با هم به دیدار معشـوق شتافتند💞🕊
#شهیداحمدکشاورزی
شهادت: شب پنجم مهرماه 1366
#شهیده_لیلازارع شهادت : ۶۱/۷/۹
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
🔰نشر حداکثری با شما
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani