eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
211 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ حتما بخونید خیلی قشنگه ✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️🏼🙂 🍃🌷 @zahrast http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
شعار داره توسط اغتشاشگران داده میشه،ولی واقعا بیشرف کیه؟ من میگم: ‌‌● بیشرف اونیه که کتاب مقدس ۲میلیارد مسلمان راآتش میزنه وبه خدا هم جسارت میکنه ‌‌● بیشرف اون سلبریتی وسیاستمداریه که بدون تحقیق،برای امیال نفسانی به نظام دروغ میبنده وبه دروغ، پلیس رامتهم به قتل میکنه ‌‌● بیشرف اونایی هستند که وآمبولانس، ماشین آتش نشانی و بانک و اتوبوس را آتش میزنن و بیت المال مسلمین را که نابود میکنن هیچ، به خودرو و مردم هم رحم نمیکنن... ‌‌● بیشرف کسانی هستند که در اول سال تحصیلی، به دنبال تعطیلی دانشگاه و مدارس هستند تا جلوی پیشرفت علمی کشور را بگیرند. ‌‌● ازهمه مهمتر بیشرف کسانی هستند که در کشور اغتشاش میکنند و به بهانه‌ی این آشوب ها از اربابانشان میخوان که ایران را تحریم کنه (حتی مهمترین رو) ‌‌● بیشرف کسانی هستند که گوش به فرمان شبکه سعودی جنایتکار، من و توی بهایی و شبکه سلطنتی انگلیس میدن و به کشور خودشون آسیب میرسونن ‌‌● بیشرف اونیه که با بازیگری در تلویزیون و میادین فوتبال، پول میلیاردی بیت المال را به جیب میزنه و بعد با کاخ نشینی، جوانان مردم رافریب میده و به خیابونا می‌کشونه و بدبختشون میکنه ‌‌● بیشرف اونیه که از سر زن رهگذر میکشه و مادر محجبه را با نارنجک کور میکنه و مامور پلیس را آتش میزنه ‌‌● بیشرف اون استاددانشگاه شریف یا اون استادیه که با سفیر فرانسه مهمونی میگیره ولی تنها چیزی که تو وجودشون نیست شرافته، والآن دارن دانشجوها رو تشویق به اغتشاش و تعطیلی کلاسها میکنن ‌‌● بیشرف اون بازیگرای فاسدی هستن که دیروز جنبش رو راه انداختن ولی حالا فقط دنبال هستن ‌‌● بیشرف اون و جدایی طلبان قاتل و هستن که زنده زنده سوزاندن زن و بچه های ایران رو فراموش کردن و حالا دنبال تجزیه ایران هستن ‌‌● بیشرف اون مصی پولینژاد و زالومه هستن که فقط برای این و اون میفرستن تا جیبشون رو پر کنن و جوان ایرانی رو به جون هم بندازن ‌‌● بیشرف اونایی هستن که هشتک رو میزنن و میخوان بقیه رو مثل خودشون دیوث کنن و حتی به زور چادر از سر ناموس مردم میکشن 🔻حرف آخر: بیشرف اونایی هستن که: دم از میزنن ولی درمقابل هر حرف حقی از طرف مقابل، فقط بلدن فحش ناموسی بدن... ✍️ محمد شیرازی http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
وقتی میگیم تو اعتکاف که آدما سه روز میان به خدا نزدیک شن باید از ازدواج حرف بزنید یه عده میگن اعتکاف برای نزدیک شدن به خداست غافل از اینکه اسلام ازدواج را پیمودن نیمی از راه بندگی میدونه و آن را سنت انسان های خوب معرفی می کنه. به نظر ما ایجاد انگیزه ازدواج آسان باید از اصلی ترین برنامه های مساجد باشه https://eitaa.com/shahid_moezegholami
✍ حتما بخونید خیلی قشنگه ✨ سلام! من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آورده بودم و خیری برای خانواده‌ام نداشتم😔 همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب بودم !! زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد، منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم💣 و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد، حتی جهنم راهم نمی‌دهند.😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودن🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوانان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد؛😭😭دلم شکست؛ باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم؛ اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم؛ با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم؛ آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه؛ ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد؛ منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم؛ توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم. نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود، به من گفت: دلم میخواد برم کربلا،ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم؛ زبونم قفل شده بود ! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت، تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم؛ اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز نمی خوند و روزه نمی‌گرفت، قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدا رو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام رو با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابه حال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: می‌دونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم؛ مگه میشه ؟!!😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم؛ تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند، ما هم رفتیم... خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️🏼🙂 🍃🌷 @zahrast http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
50.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆فریاد امام جمعه شجاع شیراز بر سر وزیر گردشگری و مسئولان اوقاف 🔷پ ن: اون از مسجد امام اصفهان و این از مسجد وکیل شیراز،جولان مکشفه ها و بی ادبان در خانه خدا،آقایان مسئول فقط دو مثقال مثل آیت الله دژکام غیرت داشته باشید ✅ ثاقب آنلاین ➕ @Saghebonline
سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حاج محمدرضا الوانی و یادواره ۷۲ شهید مسجد امام حسین علیه السلام :سردار_آتانی_فرمانده_سپاه قزوین عضو ستاد تفحص و سیره شهدا بانوای: مجری: (عج) زمان: جمعه ۶ مهر ماه از نماز مغرب و عشا مکان: میدان پاسداران مسجد امام حسین علیه السلام شهیدان صفتی و سماواتی شهید سرابی (خواهران) امام حسین علیه السلام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani