_❤️🩹🕊
#مصاحبه_سیدهادی
#شهیدمحمداحمدیحوان
سیدهادی دوربین فیلمبرداری امانتی را روشن کرد.
روبه من گفت:((لطفا خودت رو معرفی کن.))
دستی به ریشم کشیدم و کلاه مشکیام را تا بینی پایین کشیدم.
+اینجانب #محمد_احمدی_جوان اعزامی از رامهرمز...
سیدهادی تشری به من زد.
_مسخره،درست خودت رو معرفی کن.
با شیطنت گفتم:اصلا دلم میخواد از حالا بیام تو #سپاه رامهرمز.میدونی چیه؟
آقا ما #گمنامیم و در گمنامی میمیریم.
سیدهادی پرسید:دوست داری #شهید بشی؟
بلافاصله و بدون درنگ گفتم:
شک نکن.کسی که بخواد بیاد #سپاه دوست داره #شهید بشه.
سیدهادی نظر من را رد کرد.
_اما من اصلا این احساس رو ندارم.خداییش ندارم.چون احساس میکنم دلبسته دنیام.دوست دارم کار زیاد بکنم،بعد #شهید بشم.به زودی شهید نشم.
+بستگی داره نیتت چی باشه. کار زیاد میخوای که پول زیاد دربیاری؟
_نه،نه.
+خب کار زیاد منظورت خدمت به نظامه؟
_بله خدمت به نظام و خدمت به شیعه،چون شیعه کشی خیلی تو دنیا زیاد شده.
_احسنت
سیدهادی حرفش را با جمله
[#آدمنبایدمفتشهیدبشه]
تکمیل کرد.
📚برشیازکتاب #چهل_روز_انتظار
✍️🏻بهقلمسرکارخانم #مونس_عبدیزاده
________🍃💫🍃__________
@shahidmohmmadahmadijavan
_❤️🩹🕊
#استوری
#مصاحبه_سیدهادی
#شهیدمحمداحمدیحوان
سیدهادی دوربین فیلمبرداری امانتی را روشن کرد.
روبه من گفت:((لطفا خودت رو معرفی کن.))
دستی به ریشم کشیدم و کلاه مشکیام را تا بینی پایین کشیدم.
+اینجانب #محمد_احمدی_جوان اعزامی از رامهرمز...
سیدهادی تشری به من زد.
_مسخره،درست خودت رو معرفی کن.
با شیطنت گفتم:اصلا دلم میخواد از حالا بیام تو #سپاه رامهرمز.میدونی چیه؟
آقا ما #گمنامیم و در گمنامی میمیریم.
سیدهادی پرسید:دوست داری #شهید بشی؟
بلافاصله و بدون درنگ گفتم:
شک نکن.کسی که بخواد بیاد #سپاه دوست داره #شهید بشه.
سیدهادی نظر من را رد کرد.
_اما من اصلا این احساس رو ندارم.خداییش ندارم.چون احساس میکنم دلبسته دنیام.دوست دارم کار زیاد بکنم،بعد #شهید بشم.به زودی شهید نشم.
+بستگی داره نیتت چی باشه. کار زیاد میخوای که پول زیاد دربیاری؟
_نه،نه.
+خب کار زیاد منظورت خدمت به نظامه؟
_بله خدمت به نظام و خدمت به شیعه،چون شیعه کشی خیلی تو دنیا زیاد شده.
_احسنت
سیدهادی حرفش را با جمله
[#آدمنبایدمفتشهیدبشه]
تکمیل کرد.
📚برشیازکتاب #چهل_روز_انتظار
✍️🏻بهقلمسرکارخانم #مونس_عبدیزاده
____🍃💫🍃__________
@shahidmohmmadahmadijavan
_❤️🩹🕊
#استوری
#مصاحبه_سیدهادی
#شهیدمحمداحمدیحوان
سیدهادی دوربین فیلمبرداری امانتی را روشن کرد.
روبه من گفت:((لطفا خودت رو معرفی کن.))
دستی به ریشم کشیدم و کلاه مشکیام را تا بینی پایین کشیدم.
+اینجانب #محمد_احمدی_جوان اعزامی از رامهرمز...
سیدهادی تشری به من زد.
_مسخره،درست خودت رو معرفی کن.
با شیطنت گفتم:اصلا دلم میخواد از حالا بیام تو #سپاه رامهرمز.میدونی چیه؟
آقا ما #گمنامیم و در گمنامی میمیریم.
سیدهادی پرسید:دوست داری #شهید بشی؟
بلافاصله و بدون درنگ گفتم:
شک نکن.کسی که بخواد بیاد #سپاه دوست داره #شهید بشه.
سیدهادی نظر من را رد کرد.
_اما من اصلا این احساس رو ندارم.خداییش ندارم.چون احساس میکنم دلبسته دنیام.دوست دارم کار زیاد بکنم،بعد #شهید بشم.به زودی شهید نشم.
+بستگی داره نیتت چی باشه. کار زیاد میخوای که پول زیاد دربیاری؟
_نه،نه.
+خب کار زیاد منظورت خدمت به نظامه؟
_بله خدمت به نظام و خدمت به شیعه،چون شیعه کشی خیلی تو دنیا زیاد شده.
_احسنت
سیدهادی حرفش را با جمله
[#آدمنبایدمفتشهیدبشه]
تکمیل کرد.
📚برشیازکتاب #چهل_روز_انتظار
✍️🏻بهقلمسرکارخانم #مونس_عبدیزاده
____🍃💫🍃__________
@shahidmohmmadahmadijavan