_🍃
برگرفتهازکتاب#چهل_روز_انتظار📚
بهقلمسرکارخانم#مونس_عبدی_زاده✍️🏻#پارت_۳
قبلاً از اینوآن شنیده بودم که همه #شهدا اذن #شهادتشان را از امام رضا(علیه السلام) گرفتهاند.
من هم ((#شهادت)) اولین حاجتی بود که روی زبانم آمد.
سه روز به سرعت گذشت.
آخرین سحر به حرم رفتیم.هوا بسیار سرد بود.
گوشه دنجی در صحن انقلاب نشستیم.
صدای مناجات سحری همه فضا را پر کرده بود.
هیچ صدایی به گوشم نمیرسید.
باد، #پرچم_سبز_گنبد_امام_رئوف را به رقص درآورده بود.
خیسی صورتم را با پشت دیتم پاک کردم.
لحظههای آخر به سرعت میگذشت. کبوترها به روی #سقاخانه بال و پرشان را تکان میدادند.
سرما به جانم نشسته بود،ولی دل کندن از آن حرم با صفا سخت بود.
نمیتوانستم چشم از گنبد بردارم.
همیشه ماندن در صحنوسرا را به رفتم در رواق ترجیح میدادم.
پاهایم را بغل گرفتم و یک دل سیر گنبد را تماشا کردم.
بعد از زیارت وداع،وقت دل کندن، آخرین نگاه را به بارگاه امام هشتم(علیهالسلام) انداختم و زیر لب گفتم:((#شما_زائر_زیاد_دارین، ولی من فقط شما رو دارم.من رو فراموش نکنین.))
#زندگینامه
#شهید_محمد_احمدی_جوان
#اولین_شهید_مدافع_حرم_استان_بوشهر
____🍃💫🍃__________
کانال شهید مدافع حرم "محمد احمدی جوان"👇🏻
@shahidmohmmadahmadijavan