eitaa logo
شهید موسوی نژاد
386 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
پناه میبرم به خدا، از گناهی که پشیمانم نکند... بدترین حالت واگذاری بنده به خودش اینه که دیگه هرچی بخواد میتونه کنه... نه عذاب وجدانی... نه پشیمونی... نه خجالتی... نه حیایی... دیگه خدا هم میگه اینو من هر کاریش میکنم دلش با من نیس... بذار بره... بذار بره پی دل خودش...! منِ خدا دیگه کاری به کارش ندارم...
و سلام به مطلق... سلام به دنیای ... سلام به ... سلام به زندگی منهایِ ... زنجیر آدمو به سیاهچال میکشه...
هرچی از قید و بند آزاد تر، رها تر... سبک تر... هم صحبت و هم نشین بنده های خوب... صفای باطن ... وقتی توی خونه بوی سوختگی میاد، همه هول میشن! نکنه جایی برق اتصالی کرده؟! نکنه غذا سوخته... همه دنبال علت میگردن تا رفعش کنن!! همه تو خونه بسیج میشن! دنبال چی؟! دنبال بوی سوختگی... چون میدونن اگه رسیدگی نشه زندگی شونو دارایی شونو میسوزونه!
عزیز رفیق...! تو بوی حس میکنی چی کار میکنی؟! تو هم هول میشی نه...؟! میدونم... هیشکی از سوختن خوشش نمیاد... مخصوصا که چهره اش جلو مهدی زهرا باشه... فکر کن وقتی بیاد، همه رفیق خوبامون، همه شهدا... سراسیمه برن به استقبال اقا... بعد یه درصد فقط یه درصد فکر کن توی اون لحظه، سر من و تو از شرم پایین باشه... از اینکه هیچی جز نداریم... از اینکه ظاهر و باطن ما به آدم خوبا نمیخوره... شما رو نمیدونم...! ولی من دق میکنم!😔
بهمون قول دادن اگه اهل نباشیم ما هم میتونیم ببینیمش، دعوتش کنیم بیاد خونمون، اتاقمون، حتی گوشیمونو دستش بدیم ببینه.... دوستامونو بهش نشون بدیم... جاهایی که میریم رو ببریم بهش نشون بدیم.... و...
(گفتن الله اکبر): دستمون رو تا گوش میاریم بالا و میگیم الله اکبر ما یه زبان بین المللی داریم؛ زبان ایما و اشاره، شما هر جای دنیا اینجوری دستت رو ببری بالا، یعنی: نه هیج جای نیست که شما وقتی این کارو انجام بدی، بگن این داره میگه آره ما اول نماز، یه بزرگ میگیم به کی؟! به چی؟! به (به دنیا نه نمیگیما، دنیا خیلی هم خوبه، دنیا مزرعه ی آخرته، ما اومدیم اینجا تا بکاریم و اونور درو کنیم) همه این بدی ها رو میندازید پشتِ سر و میگید که نمیخوامشون
حالا تصور کنید ایستادیم جلوی خدا، باید حواسمون باشه جلوی کی ایستادیم! میگیم: بسم الله الرحمن الرحیم خدا اول نماز یه دستی سرمون میکشه، میگه: من هستما، راحت باش... آیا خدا نمیتونست بگه نمازو اینجوری شروع کنید: به نام خدایی که گردن میزند و...؟! بعد میگیم: خدایا شکرت، خیلی ها الان گمراه شدن و دیگه نماز نمیخون، خیلی ها فکر میکنن که خیلی عارف و روشن فکرن و میگن نمازو میخوای چیکار؟! خدایا خیلی ها الان تو مجلس هستن، ممنون که توفیق دادی الان من با تو باشم و با تو حرف بزنم... ادامه دارد...
باید برای خودمون بذاریم اگه فلان کار که به گناه نزدیکه، ولی حروم نیست رو انجام بدیم تا فاصله ای نداریم شهید مسعود عسگری🌷
می‌گفت؛ «سربازان امام زمان(عج) از هیچ چیزی هراسی ندارند مگر از خود» شهید سیدمرتضی آوینی🕊
میگن با زبونی که باهاش نکردید دعا کنید ... ماها که هممون سر تا پا گناهیم... ولی خب با زبون همدیگه که گناه نکردیم ! برا همدیگه کنیم همین جمع چند نفری همینایی که هستیم بیایید برا ترک گناهای همدیگه دعا کنیم ... ؟!
اما یه کسایی هستن که خدا بهشون اجازه میده طعم شیرین ایمان رو مزمزه کنن... کسایی که خدا روز قیامت اشکشونو پاک میکنه، اصلا نمیذاره گریه کنن...! ‌ اونا کسایی هستن که تو دنیا، اگه چشمشون به حرام افتاد سریع نگاهشونو برگردوندن! شبیه شهید احمد علی نیری...🌷 تو نوجوونی چشم دلش باز شد...!! نوجوونا! نگید ما نمیتونیم... شهید نیری هم نوجوون بود تو اوج جوونی بود... بارها اسم شهید هادی ذوالفقاری رو اینجا آوردیم، شهید هم عصرخودمون شهیدی که نخواست چشماش به نگاه حرام آلوده بشه، چفیه میذاشت رو صورتش... اینجوری فراری بودن از ... ماها متاسفانه انقدر نفسمونو بد بار آوردیم که نمیشه بهش نه گفت‌! زورمون بهش نمیرسه...😔
با کلی عکس مستهجن وارد حیاط شد،بیشتر که دقت کردم دیدم یه تعداد مجله هست که روشون عکس چندتا زن با وضع نا مناسب هست. بهش گفتم احمد اینا چیه مادر؟ گفت مامان داشتم از کنار دکه روزنامه فروشی محل رد میشدم دیدن اینا رو گذاشته جلو دکه واسه فروش بهش گفتم مرد حسابی اینا چیه؟همه جوون ها رو به میندازه... هرچی باهاش بحث کردم که اینا رو جمع کنه راضی نشد! آخر سر مجبور شدم کل شون رو بخرم ازش و بیارم تو حیاط خونه آتیش بزنم. گفتم مامان با کدوم پول خریدی؟ گفت با پس اندازم ! گفتم مگه نمیخواستی با اون پول موتور بگیری؟ گفت مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره... ولی اینجوری میتونم تا برم... نقل قول از مادر شهید 🕊🌹 ‎