eitaa logo
زینبیون مصطفی خمینی
144 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
11.3هزار ویدیو
126 فایل
پایگاه مصطفی خمینی کانالی جهت اطلاع رسانی و بصیرت افزایی ارتباط با ادمین https://eitaa.com/yousefi_313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بصیرت زمان1
‍ 🔻متروی تهران ایستگاهی دارد به نام این جوانمرد، همیشه باو‌ضو بود. می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب وکار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه..!! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد.می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجزسلام و احوالپرسی چیزی بگوید.مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ ومی داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یاعائله زیادی داشت، رادوبرابر پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت وکنار گوشت، توی روزنامه،دوباره بر میگرداند به مشتری. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» عزت نفس مشتری نیازمندرا نمی شکست.!! این جوانمرد با مرام، چهل وسه بهار از عمرش را گذراندودر نهایت دریکی از عملیات هادفاع مقدس با ۱۲ گلوله بشهادت رسید