🔴 چرا جلیلی برای اصلاح طلبان مهم شد؟
✍️ #امیرحسین_ثابتی
🔹 در چند سال اخیر، سعید جلیلی در رسانه های اصلاح طلبان تقریبا بایکوت بود. سعی میکردند هیچکدام از حرفهایش را حتی منتشر هم نکنند چه رسد به آنکه عکس او را تیتر یک کنند. اما حالا فقط طی ۳ هفته گذشته جلیلی ۳ بار به تیتر یک آنها تبدیل شده. اول آفتاب یزد، دوم شرق و حالا سازندگی.
🔸 علت این تغییر رویه از بایکوت به تخریب برایتان سوال برانگیز نیست؟
✅ پاسخش را در آخرین نظرسنجی های نهادهای مورد اعتماد خود دولتی ها و اصلاح طلبان جستجو کنید! وقتی بایکوت جواب نداد، فاز تخریب شروع می شود
✍️ #رضا_اعرابی
🔹 رسم پینوکیویی بینی سعید جلیلی در روزنامه رسمی کارگزاران به منزله دروغگو خواندن اوست
💢 پ.ن: آخرین دروغ جلیلی این بود که گفت نمی شود اما ظریف گفت می شود!
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
گروه جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـــڪ ✰✵✿
↯ داســــتــان مـعـنـــوی ↯
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
آقای سید علی اکبر کوثری از روضه خوانهای قدیم قم و از پیرغلامهای مخلص اباعبدلله علیهالسلام
در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضهخوانی تشریف میبرند
بچههای آن محله به رسم کودکانه خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، با چادرهای مشکی و مقنعههای مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشهای از محله برای خودشان درست کرده بودند
مرحوم سید علی اکبر میگوید بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیرون بیایم یکی از دختر بچههای محله آمد جلو و گفت آقای کوثری برای ما هم روضه میخوانی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردهام و چون قول دادم باید عجله کنم که تأخیری در حضورم نداشته باشم
هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای مرا گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگوید پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش با عجله رفتم تا رسیدیم
حسینیه کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند
سر خم کردم و وارد حسینیه کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچههای قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهداء علیهالسلام عرضه کردم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدالله ...
دو جمله روضه خواندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
دعایی کردم و آمدم بلند بشوم با عجله بروم که یکی از بچهها گفت تا چای روضه را نخورید امکان ندارد بزاریم بروی
رفت و در یکی از استکانهای پلاستیکی بچهگانشون برایم چای ریخت
چای سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بیمیلی و اکراه استکان را آوردم بالا و برای اینکه بچهها ناراحت نشوند بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم
شام عاشورا، شب شام غریبان امام حسین خسته و کوفته آمدم منزل و از شدت خستگی فوراً به خواب رفتم
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه کبری در عالم رؤیا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود: آسید علی اکبر
مجالس روضه امروز قبول نیست
گفتم چرا خانوم جان!!!
فرمود: نیتت خالص برای ما نبود
برای احترام به صاحبان مجالس
و نیات دیگری روضه خواندی
فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم و آن روضهای بود که برای آن چند تا بچه کوچک دور از ریا و خالص گوشهٔ محله خواندی
آسید علی اکبر ما از تو گله و خوردهای داریم!
گفتم جانم خانوم
بفرمائید چه خطایی از من سر زده؟
حضرت زهرا سلام الله علیها با اشاره فرمودند: آن چای را من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگوید از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آنها به مجالس با اخلاص و بیریاست
و بعد از آن هر مجلس کوچک و بیبضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همهٔ گرفتاریها و مخارجم کافی بود
بنازم بہ بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند
✍برگرفته از خاطرات آن مرحوم
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🔳 موضوع: #خنجر کجا تیز شد؟‼️
◾️ خنجری كه سر مبارك امام حسين (ع) را بريد، در مكانها و زمانهای تاريخی خاصی ساخته و تيز شد و در روز عاشورا به كار رفت. به طور خيلی فشرده میتوان گفت آهنش را در سقيفه آماده كردند و در كوچههای مدينه به آن پتك زدند و در آتش درب خانه فاطمه زهرا (س) گداختند و در جبهه ناكثين و مارقين و قاسطين صيقلش دادند و در محراب علی(ع) كه علی را به شهادت رساندند، امتحانش كردند و در آبی كه به زهر آغشته بود و جگر حسن بن علی (ع) را پاره پاره كرد، آبديدهترش كردند.
◾️ اين خنجر با عبور تاريخی از زمانها و مكانهای ياد شده به كربلا رسيد و بر حلقوم سرور جوانان اهل بهشت نشست و بريد. اگر آن زمانها و مكانها بر اين خنجر نمی گذشت، نمیتوانست آن الگوی مبارك و آن سر سروقامت را ببرد. آن اتفاق قبيح هنگامی كه به بار آمد، هلهله و كف و سوت و شادی به پا خواست كه آری، تاريخ بر اين خنجر خوب كار كرد و در روز واقعه به كار آمد. آنها كه به كارش گرفتند، هلهله و كف و سوت زدند و شادی نمودند!
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
خادم ااشهدا.:
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃
🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃
🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃
🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃
🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃
🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃
🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج
*🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼
🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸
سلام علی ال یاسین🍀
و سلام بر شما نیکودلان
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الحسین
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍مانند این #پیرزن خدا را بشناسید
👈امام علی (علیهالسلام) با جمعی از پیروان در معبری عبور مینمود. پیرزنی را دید که با #چرخ_نخریسی خود مشغول رشتن پنبه بود. پرسید پیرزن، #خدا را به چه چیزی شناختی؟
👈 پیرزن بهجای جواب، دست از دسته چرخ برداشت. طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد. پیرزن گفت چرخ بدین کوچکی برای #حرکت احتیاج به چون منی دارد. آیا ممکن است افلاک به این عظمت و کُرات به این بزرگی، بدون #مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از گردش خود باز نایستد؟
👈امام علی (علیهالسلام) روی به #اصحاب خود نمود و فرمود مانند این پیرزن خدا را بشناسید
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
edmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیستم
💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را میشنیدم و تلاش میکردم از زمین بلند شوم که صدای #انفجار بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید.
یکی از #مدافعان مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمیبینید دارن با تانک اینجا رو میزنن؟ پخش شید!»
💠 بدن لمسم را بهسختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد.
او همچنان فریاد میزد تا از مقام فاصله بگیریم و ما #وحشتزده میدویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام میآید.
💠 عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت بهسرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش #داعش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم.
رزمندهای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمیداد و من میترسیدم عباس در برابر گلوله تانک #ارباً_ارباً شود که با نگاه نگرانم التماسش میکردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلولههای خمپاره را جا زد و با فریاد #لبیک_یا_حسین شلیک کرد.
💠 در #انتقام سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشیها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و بهسرعت برگشت.
چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده میشد، اعتراض کرد :«تو اینجا چیکار میکنی؟»
💠 تکیهام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانیام شکسته است.
با انگشتش خط #خون را از کنار پیشانی تا زیر گونهام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سدّ #صبرم شکست و اشک از چشمانم جاری شد.
💠 فهمید چقدر ترسیدهام، به رزمندهای که پشت بار تویوتا بود اشاره کرد ماشین را به خط مقدم ببرد و خودش مرا به خانه رساند.
نمیخواستم بقیه با دیدن صورت خونیام وحشت کنند که همانجا کنار حیاط صورتم را شستم و شنیدم عمو به عباس میگوید :«داعشیها پیغام دادن اگه اسلحهها رو تحویل بدیم، کاری بهمون ندارن.»
💠 خون #غیرت در صورت عباس پاشید و با عصبانیت صدا بلند کرد :«واسه همین امروز مقام رو به توپ بستن؟»
عمو صدای انفجارها را شنیده بود ولی نمیدانست مقام حضرت مورد حمله قرار گرفته و عباس بیتوجه به نگرانی عمو، با صدایی که از غیرت و غضب میلرزید، ادامه داد :«خبر دارین با روستای بشیر چیکار کردن؟ داعش به اونا هم #امان داده بود، اما وقتی تسلیم شدن ۷۰۰ نفر رو قتل عام کرد!»
💠 روستای بشیر فاصله زیادی با آمرلی نداشت و از بلایی که سرشان آمده بود، نفسم بند آمد و عباس حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«میدونین با دخترای بشیر چیکار کردن؟ تو بازار #موصل حراجشون کردن!»
دیگر رمقی به قدمهایم نمانده بود که همانجا پای دیوار زانو زدم، کابوس آن شب دوباره بر سرم خراب شد و همه تنم را تکان داد.
💠 اگر دست داعش به #آمرلی میرسید، با عدنان یا بی عدنان، سرنوشت ما هم همین بود، فروش در بازار موصل!
صورت عباس از عصبانیت سرخ شده بود و پاسخ #اماننامه داعش را با داد و بیداد میداد :«این بیشرفها فقط میخوان #مقاومت ما رو بشکنن! پاشون به شهر برسه به صغیر و کبیرمون رحم نمیکنن!»
💠 شاید میترسید عمو خیال #تسلیم شدن داشته باشد که مردانه اعتراض کرد :«ما داریم با دست خالی باهاشون میجنگیم، اما نذاشتیم یه قدم جلو بیان! #حاج_قاسم اومده اینجا تا ما تسلیم نشیم، اونوقت ما به امان داعش دل خوش کنیم؟»
اصلاً فرصت نمیداد عمو از خودش دفاع کند و دوباره خروشید :«همین غذا و دارویی که برامون میارن، بخاطر حاج قاسمِ که دولت رو راضی میکنه تو این جهنم هلیکوپتر بفرسته!»
💠 و دیگر نفس کم آورد که روبروی عمو نشست و برای مقاومت التماس کرد :«ما فقط باید چند روز دیگه #مقاومت کنیم! ارتش و نیروهای مردمی عملیاتشون رو شروع کردن، میگن خیلی زود به آمرلی میرسن!»
عمو تکیهاش را از پشتی برداشت، کمی جلو آمد و با غیرتی که گلویش را پُر کرده بود، سوال کرد :«فکر کردی من تسلیم میشم؟» و در برابر نگاه خیره عباس با قاطعیت #وعده داد :«اگه هیچکس برام نمونده باشه، با همین چوب دستی با داعش میجنگم!»
💠 ولی حتی شنیدن نام اماننامه حالش را به هم ریخته بود که بدون هیچ کلامی از مقابل عمو بلند شد و از روی ایوان پایین آمد.
چند قدمی از ایوان فاصله گرفت و دلش نیامد حرفی نزند که به سمت عمو برگشت و با صدایی گرفته #خدا را گواه گرفت :«والله تا وقتی زنده باشم نمیذارم داعش از خاکریزها رد بشه.» و دیگر منتظر جواب عمو نشد که به سرعت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghsey
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ماجرای تاثیرگذار سید شفتی و آبگوشت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
🌺 سلام علیکم و رحمت الله
صبح پنجشنبهتون بخیر و شادی. آرزو میکنیم هفتهای پر تلاش رو پشت سر گذاشته باشید و آخر هفتهای آرام در انتظارتون باشه
🌺 حضرت امام جعفرصادق علیه السلام میفرمایند: «مرد برای اداره خانه و خانواده اش باید سه کار انجام دهد، هر چند بر خلاف طبع او باشد: خوشرفتاری و معاشرت زیبا، گشاده دستی به اندازه، و غیرت و ناموسداری.
📚 (بحارالانوار، جلد ۷۸، صفحه ۲۳۶)
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #پادکست ویژه #محرم
♨️داستان جانبازی غلام سیاه امام حسین(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🔴پوستر «نفوذ آموزشی»|جلوی اجرای #سند ۲۰۳۰ را بگیرید
┈•
سلام
وقتتون به خیر
میخواستم از عنایت شهید
محمود رضا بیضایی براتون بگم
من امسال انتخاب رشته داشتم ولی سردرگم بودم و نمیدونستم که باید چ کار کنم یجورایی منتظر امداد غیبی بودم
من شهید بیضایی رو به عنوان دوست شهیدم انتخاب کرده بودم( که چگونگی انتخاب ایشون پیام دیگر ایی مطلبه)
ولی هیچ کدوم از مراحل دوست شهید رو انجام نداده بودم تا اینکه یک شب در اوایل تیر بهشون گفتم که لطفا تا فردا اذان مغرب تکلیف منو مشخص کنید درسته که من مراحل دوست شهید رو طی نکردم و یهویی دارم ازتون چیزی میخوام ولی لطفا جوابمو بدین و نذر هایی هم کردم که یکیش این بود که اگه جواب گرفتم جریان عنایت شونو در کانال شما بنویسم یجورایی توقع داشتم که ایشون به خوابم بیان اذان مغرب فردا هم شد ولی چیزی نشد دوباره خواسته ام رو بهشون گفتم ، گفتم که درسته خواسته من در مقابل خواسته کسایی که شهادت میخوان هیچه ولی شما جوابمو بدین شب خوابیدم و صبح بیدار شدم ولی باز خبری نشد دوباره سر نماز صبح خواسته ام رو بهشون گفتم و باز حرف های قبلم رو تکرار کردم و گفتم مگه شما
عند ربهم یرزقون نیستید پس لطفا کمکم کنید بعد از نماز که خوابیدم خوابشونو دیدم ولی خوابم با تفسیر بود پیش کسی هم که تعبیر خواب بلد بود گفتم از تعبیر خوابم معلوم شد که چه رشته ایی برم اما من چون خوابم با تفسیر بود باز تردید داشتم آخر به پدرم گفتم برام استخاره بگیرن پدرم گفت ی وقت شهید ناراحت میشن حرف شونم درست بود من از ایشون کمک خواستم و ایشونم کمکم کردن ولی آخر چون تردید داشتم پدرم برام استخاره کردن و جواب استخاره با تفسیر خوابم یکی بود ی مدت بعد خواب دیدم در منزل خودمون روی زمین کنار کسی نشسته بودم و این طور که یادمه داشتیم باهم کاغذی رو نگاه میکردیم من باهاشون راحت بودم و چهره شونو ندیدم ولی خواب ی طوری فهمیدم که اسمشون محمده ایشون بهم گفتن که شهید ناراحت نشدن و گفتن که بگم باز مثل قبل حرف هاتو بهشون بگی.
همین طور که گفتم یکی از نذر هام این بود که اگه جواب بگیرم داستان عنایت شونو تو کانال شما بزارم.
ممنون از توجه تون
عذر میخوام که طولانی شد برام دعا کنید
التماس دعا
یاعلی
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545