نامه واقعی به خدا ?
( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است
که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود
و بسیار بسیار آدم فقیری بود.
یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.
نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.
مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم ،
اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قران فرموده اید : "و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها" «هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید : "ان الله لا یخلف المیعاد"
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم :
۱ - همسری زیبا و متدین
۲ - خانه ای وسیع
۳ - یک خادم
۴ - یک کالسکه و سورچی
۵ - یک باغ
۶ - مقداری پول برای تجارت
۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی
نظرعلی بعد ز نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟
می گویند،مسجد خانه ی خداست.
پس بهتره بگذارمش توی مسجد.
می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره.
کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته،
از آن جا که(به قول پروین اعتصامی)
"نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست"
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه
نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه.
ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد،
و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند.
وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند
دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند
پس ما باید انجامش دهیم.
و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود.
این مطلب را میتوان درس واقعی امید و توکل به خدا نامید.
یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری
فقط باید نا امید نشی و صفای دل داشته باشی.
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ملت شریف ایران توجه فرمایید ....❌
ایران اسلامی از دست دولت بی کفایت آزاد شد✌️👌
#استیضاح_روحانی
#دولت_بی_کفایت
🍃عملــی بــرای دفــــع بــلای قطــــعی
🍃حضرت عيسى علیه السلام با اصحاب خود نشسته بودند که هیزمشکنی از کنار آنها گذشت.
حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان فرمودند:
👈این هیزم شکن به زودی خواهد مُرد
🍃پس از مدتی، هیزم شکن با كولهبارى از هيزم برگشت.
اصحاب به حضرت عیسی گفتند:
شما خبر داديد كه اين مَرد به زودی مىميرد ولی او را زنده مىبينيم.
🍃حضرت عيسى علیه السلام به آن هیزمشکن فرمودند:
👈هيزمت را زمین بگذار
🍃وقتی هيزم را باز كردند، ناگهان مارى سیاه كه سنگى در دهان گرفته بود را دیدند.
حضرت عيسى از هیزمشکن پرسيدند:
امروز چه عملی انجام دادی که این بلا از تو دفع شد؟
هیزمشکن پاسخ داد:
دو عدد نان داشتم. فقيرى دیدم؛ يكى از نانها را به فقیر دادم.
📚عده الداعی و نجاح الساعی، صفحه ۸۴
#متن_نوشت
#دفع_بلای_قطعی
#دوعدد_نان
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🌷روح_ايثارگرى
🌷خانه شان در انتهای یک کوچه فرعی بود، شبها که دیر وقت از ستاد به خانه باز می گشت، ماشین را سر کوچه خاموش می کرد و تا انتهای کوچه به تنهائی هُل می داد، نکند مزاحمت برای همسایه ها باشد... صبح ها هم که تاریک نماز از خانه بیرون می زد حال و حکایت همین بود، ماشین را تا ابتدای کوچه هُل می داد. این روح ایثارگری اش را کسی تا بعد از شهادتش متوجه نشد...
🌷 شهید یوسف کلاهدوز
🌷اوایل ازدواجمون بود و هنوز نمى تونستم خوب غذا درست کنم. یه روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم تا یوسف از سر کار بیاد. همین که اومد، رفتم سر قابلمه تا ناهارو بیارم ولی دیدم همه سیب زمینیها له شده،خیلی ناراحت شدم. یه گوشه نشستم و زدم زیر گریه!... وقتی فهمید واسه چی گریه مى كنم، خنده اش گرفت. خودش رفت غذا رو آورد سر سفره. اون روز اینقدر از غذا تعریف کرد که اصلاً یادم رفت غذا خراب شده...
💠 روایت تکان دهنده از دو مرد آسمانی را برایتان بازگو میکنم. دو شهیدی که پشت به همه مظاهر دنیا کردند و #شهادت، آنان را برای خدا برگزید و به آغوش کشید.
🔹حاج محسن رفیق دوست یکی از اعضای شورای فرماندهی سپاه و وزیر سپاه در دوره جنگ در کتاب خاطراتش میگوید:
🔸در مقطع سال اول جنگ (بعد از رفتن بنیصدر) برای انتخاب فرمانده سپاه، سراغ #شهید_محمدبروجردی رفتیم که آن موقع در کردستان حضور داشت. وقتی تلفنی قضیه فرماندهی را نپذیرفت، سریع خودم را به سنندج رساندم و ساعت ۱۰ شب پیدایش کردم. تا نزدیک ۲:۳۰ بامداد با او صحبت کردم و هرچه اصرار کردم قبول نکرد. گفتم دوسه ساعتی بخوابم و بعد از نماز صبح به تهران برگردم. تازه خوابم برده بود که با صدای هق هق گریه محمد از خواب بیدار شدم؛ ولی تظاهر به بیداری نکردم. شنیدم که میگفت: «خدایا چگونه شکرت را بکنم که دنیا را در دل من قرار ندادی.» نشستم و گفتم این خدمت است و دنیایی در کار نیست. گفت: «اینجا بیشتر میتوانم خدمت کنم.» به تهران برگشتم. در شورای فرماندهی سپاه رای گیری کردیم و #شهید_کلاهدوز از ۷ رأی، ۶ رأی اورد. خودش به خودش رای نداده بود. صبح روز بعد، هوا هنوز روشن نشده بود که زنگ خانه را زدند. در را باز کردم، دیدم کلاهدوز عبایی به دوش انداخته و قرآنی هم زیر عبا در دست دارد. گفت: «حاج محسن تو را به این قرآن مرا فرمانده سپاه نکنید.»
🔹این شهیدان به ما میگویند اگرچه مسئولیت در جمهوری اسلامی -بویژه نهاد مقدس سپاه- یک فرصت و توفیق الهی برای خدمتگزاری میباشد، اما مهم این است که همین مسئولیت هم دنبالت بدود و تو از آن گریزان باشی، مگر جایی که تکلیف کنند. حضرت امیر در #نهج_البلاغه می فرماید: «هرکه برای به چنگ آوردن دنیا تلاش کند، بدان دست نیابد و آنکه از تلاش باز ایستد، دنیا خود به او روی نهد»
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
راوى: همسر شهید یوسف کلاهدوز
منبع: كتاب نیمه پنهان ماه، جلد ٨
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_ششم
💠 دیگر درد شانه فراموشم شده که فک و دندانهایم زیر انگشتان درشتش خرد میشد و با چشمان وحشتزدهام دیدم #خنجرش را به سمت صورتم میآورد که نفسم از ترس بند آمد و شنیدم کسی نام اصلیام را صدا میزند :«زینب!»
احساس میکردم فرشته #مرگ به سراغم آمده که در این غربتکده کسی نام مرا نمیدانست و نمیدانستم فرشته نجاتم سر رسیده که پرده را کشید و دوباره با مهربانی صدایم زد :«زینب!»
💠 قدی بلند و قامتی چهارشانه که خیره به این #قتلگاه تنها نگاهمان میکرد و با یک گام بلند خودش را بالای سرم رساند و مچ این #قاتل سنگدل را با یک دست قفل کرد.
دستان #وحشیاش همچنان روی دهان و با خنجر مقابل صورتم مانده و حضور این غریبه کیش و ماتش کرده بود که به دفاع از خود عربده کشید :«این رافضی واسه #ایرانیها جاسوسی میکنه!»
💠 با چشمانی که از خشم آتش گرفته بود برایش جهنمی به پا کرد و در سکوت برگزاری #نماز جماعت عشاء، فریادش در گلو پیچید :«کی به تو اجازه داده خودت حکم بدی و اجرا کنی؟» و هنوز جملهاش به آخر نرسیده با دست دیگرش پنجه او را از دهانم کَند و من از ترس و نفس تنگی داشتم خفه میشدم و طوری به سرفه افتادم که طعم گرم خون را در گلویم حس میکردم.
یک لحظه دیدم به یقه پیراهن عربیاش چنگ زد و دیگر نمیدیدم چطور او را با قدرت میکشد تا از من دورش کند که از هجوم #وحشت بین من و مرگ فاصلهای نبود و میشنیدم همچنان نعره میزند که خون این #رافضی حلال است.
💠 از پرده بیرون رفتند و هنوز سایه هر دو نفرشان از پشت پرده پیدا بود و صدایش را میشنیدم که با کلماتی محکم تحقیرش میکرد :«هنوز این شهر انقدر بیصاحب نشده که تو #فتوا بدی!» سایه دستش را دیدم که به شانهاش کوبید تا از پرده دورش کند و من هنوز باور نمیکردم زنده ماندهام که دوباره قامتش میان پرده پیدا شد.
چشمان روشنش شبیه لحظات #طلوع آفتاب به طلایی میزد و صورت مهربانش زیر خطوط کم پشتی از ریش و سبیلی خرمایی رنگ میدرخشید و نمیدانستم اسمم را از کجا میداند که همچنان در آغوش چشمانش از ترس میلرزیدم و او حیرتزده نگاهم میکرد. تردید داشت دوباره داخل شود، مردمک چشمانش برایم میتپید و میترسید کسی قصد جانم را کند که همانجا ایستاد و با صدایی که به نرمی میلرزید، سوال کرد :«شما #ایرانی هستید؟»
💠 زبانم طوری بند آمده بود که به جای جواب فقط با نگاهم التماسش میکردم نجاتم دهد و حرف دلم را شنید که با لحنی #مردانه دلم را قرص کرد :«من اینجام، نترسید!»
هنوز نمیفهمید این دختر غریبه در این معرکه چه میکند و من هنوز در حیرت اسمی بودم که او صدا زد و با هیولای وحشتی که به جانم افتاده بود نمیتوانستم کلامی بگویم که سعد آمد.
با دیدن همسرم بغضم شکست و او همچنان آماده دفاع بود که با دستش راه سعد را سد کرد و مضطرب پرسید :«چی میخوای؟» در برابر چشمان سعد که از #غیرت شعله میکشید، به گریه افتادم و او از همین گریه فهمید محرمم آمده که دستش را پایین آورد و اینبار سعد بیرحمانه پرخاش کرد :«چه غلطی میکنی اینجا؟»
💠 پاکت خریدش را روی زمین رها کرد، با هر دو دست به سینهاش کوبید و اختیارش از دست رفته بود که در صحن #مسجد فریاد کشید :«بیپدر اینجا چه غلطی میکنی؟»
نفسی برایم نمانده بود تا حرفی بزنم و او میدانست چه بلایی دورم پرسه میزند که با هر دو دستش دستان سعد را گرفت، او را داخل پرده کشید و با صدایی که میخواست جز ما کسی نشنود، زیر گوشش خواند :«#وهابیها دنبالتون هستن، این مسجد دیگه براتون امن نیست!»
💠 سعد نمیفهمید او چه میگوید و من میان گریه ضجه زدم :«همونی که عصر رفتیم در خونهاش، اینجا بود! میخواست سرم رو ببُره...» و او میدید برای همین یک جمله به نفس نفس افتادم که به جای جان به لب رسیدهام رو به سعد هشدار داد :«باید از اینجا برید، تا #خونش رو نریزن آروم نمیگیرن!»
دستان سعد سُست شده بود، همه بدنش میلرزید و دیگر رجزی برای خواندن نداشت که به لکنت افتاد :«من تو این شهر کسی رو نمیشناسم! کجا برم؟» و او در همین چند لحظه فکر همه جا را کرده بود که با آرامشش #پناهمان داد :«من اهل اینجا نیستم، اهل #دمشقم. هفته پیش برا دیدن برادرم اومدم اینجا که این قائله درست شد، الانم دنبال برادرزادهام زینب اومده بودم مسجد که دیدم اون نامرد اینجاست. میبرمتون خونه برادرم!»...
#ادامه_دارد
.
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
80716_128-1.mp3
7.38M
کتاب صوتی حماسه تپه برهانی، به مناسبت هفته دفاع مقدس
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍️مدت داوطلبی حضور در جبهه
🚩 تا انقلاب مهدی 🚩
🔸بچه ی سر به راه و آرامی بود؛ از آنها که آدم خوشش میآید دم پَرشان بشود. نشسته بود توی پایگاه بسیج. رفتم ایستادم مقابلش.
✍️تند تند داشت سوالهای فرمِ اعزام به جبهه را پُر میکرد.
گفتم: چطوری آقای حسن نیا؟ میخواین فرم رو براتون تحویل بدم؟
همینطور که تشکر می کرد، برگه را داد دستم. همه ی نوشته هایش یک طرف، آن جملهی آخرش یک طرف. توی فرمِ ثبت نام برای اعزام، جلوی سوال «مدت داوطلبی حضور در جبهه؟» نوشته بود «تا انقلاب مهدی»
🌷شهید محمدرضا حسن نیا،
✍️به روایت سید جواد صدری زاده
📒منبع: کتاب تاک بی نشان
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🔻اعتراف ترامپ به شکست در خاورمیانه 🔺
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
✅کانال ما را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
80717_921.mp3
12.46M
کتاب صوتی حماسه تپه برهانی، به مناسبت هفته دفاع مقدس
#فصل_اول
#قسمت_اول
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
کتاب حماسه تپه برهانی که نوشته سید حمیدرضا طالقانی است بخشی از خاطرات عملیات والفجر ۲ در جنگ ایران و عراق را شرح میدهد؛ داستان به سبک خاطره نویسی است و کتاب گویای آن توسط مرکز نابینایان رودکی تهران منتشر شده است.
مخاطب در این اثر با خاطرات منحصر به فرد از حماسه عظیم تپه برهانی با روایت رزمنده جانباز «سیدحمید رضا طالقانی» آشنا میشود که این حماسه در عملیات «والفجر ۲» در تابستان سال ۱۳۶۲ اتفاق افتاده است و تپه برهانی بریده ای از آن حماسه عظیم است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم «هوا اندکی روشن شده بود و ما هنوز بیدار نشده بودیم. در این لحظه ناگهان با صدای انفجار هر دو سراسیمه از خواب پریدیم؛ آری ظاهرا عراقیها ما را دیده و از بالای تپه یک موشک آر پی جی و یا خمپارهای به طرف ما شلیک کرده بودند؛ هرچه بود از بالای تخته سنگ گذشت و حدود بیست متر پایینتر بر زمین خورد و دود و غبارش به هوا برخاست. بلافاصله خود را به سمت پایین و به پشت تخته سنگ کشیدیم و تازه دریافتیم که مرتکب چه اشتباه بزرگی شدهایم. در پشت تخته سنگ از دید مستقیم عراقیها محفوظ بودیم، اما حسین نگران بودکه مبادا عراقیها به دنبال ما بیایند؛ ادامه یافتن شلیکها به ما نشان داد که آنان چنین قصدی ندارند و تصمیم گرفتهاند که از همان بالا ما را مورد اصابت قرار داده و کارمان را یکسره کنند؛ اکنون عراقیها میدانستند که دو نفر نیرو در پایین تپه مخفی شدهاند لذا به هیچ وجه نمیتوانستیم از پشت تخته سنگ حرکت کنیم، زیرا در این صورت در دید مستقیم عراقیها قرار میگرفتیم و دشمن به راحتی میتوانست ما را هدف قرار دهد... حسین گفت که دیگر نمیتواند تحمل کند و باید خود را به خدا سپرده و پایین برویم، اما برای من مسلم بود که اگر چنین کنیم هنوز چند متر حرکت نکرده عراقیها به سوی ما تیراندازی خواهند کردو لذا حسین را از رفتن به پایین منصرف کردم. هرلحظه که میگذشت بر شدت گرما افزوده میشد و ادامه مقاومت را ناممکن میساخت، به هر شکل بود یک ساعت دیگر مقاومت کردیم، سنگها داغ شده بود و گویی آتش گرفته بودیم، من چون برهنه بودم پوست بدنم میسوخت و طاقت تحمل بیشتر آفتاب و عطش را از دست داده بودم...»
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
هدایت شده از کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
با اهدای سلام واحترام به رزمندگان ارتش در هشت سال دفاع مقدس لطفا" این متن را بخوانید و در گروه ها به اشتراک بگذارید تا همه بدانند که جانفشانی ارتشیان عزیز درجنگ خانمانسوز ایران وعراق هرگز از یاد وخاطره ها نخواهد رفت
🌷🌷🌷🌷🌷
تا ابد مدیون رزمندگان ارتش هستیم . . .
🌷🌷🌷🌷🌷
🔵 ما ارتشیان بدون چشمداشت به پست و مقامهای سوری با کمترین حقوق و مزایا و بدون منت گذاشتن بر سر مردم برای دفاع از ایران عزیز جنگیدیم و امروز گویی فراموش شده ایم...
◀️ ما پارتی نداشتیم و نداریم تا در صدا و سیما از ما حرفی بزنند و یا فیلمی از حماسه هایمان بسازند و یا حتی در شهرداری و مترو و فرمانداری و حراست سازمانهای مختلف و دستگاه های دولتی منتصب و پستهای مدیریتی رده بالای مملکتی را صاحب شویم ، ما عزیز کرده شهردار تهران هم نیستیم ما خاک پای مردم ایران بوده و هستیم تا ابد .
🔘تقدیم به سربازان شهید لشگر 77 خراسان و 92 اهواز و تیپ 37 زرهی و 55 هوابرد شیراز که در عملیات فتح المبین با سلاح و تجهیزات ، شب عملیات 37 کیلومتر را دویدند تا دشمن را منهدم کرده و دنیا را متحیر ساختند
سلام به دلاورمردان لشگر 81 زرهی کرمانشاه و 84 پیاده خرم آباد و لشکر 28 پیاده کردستان و لشکر 64 ارومیه که 8 سال جانانه در کوهستانهای سربفلک کشیده ی کردستان و کرمانشاه و ایلام جانانه جنگیدند و دشمن را زمینگیر کردند . . .
🔘 تقدیم به اون توپچی گروه 33 و 22 و 44 و 55 توپخانه که از بس آتش تهیه ریختند که با سرخی لوله توپش می توانستی سیگار روشن کنید
🔘 سلام به اون خلبان اف چهارده که در آسمان خارگ با یک شلیک سه فروند میگ دشمن رو سرنگون کرد.
🔘 سلام به اون سرباز لشکر 21 که وقتی جسدش را در چنانه فکه تفحص کردند هنوز سرلوله تفنگش بسمت عراق بود.
🔘 تقدیم به اون استوار لشگر 16 زرهی که با موشک مالیوتکا 160 تانک و نفربر عراقی را منهدم کرد.
🔘سلام به سربازان گردان 429 مهندسی لشگر 92 و مهندسی لشکر 81 که درفاصله چهل متری دشمن با لودر خاکریز میزدند که با موشک هواپیمای میگ عراقی تکه تکه شدند .
🔘 سلام به بچه های سوخته در تانک های عملیات هویزه سلام به خدمه های تانک لشگر 16 که در نبرد تانک های هویزه و بستان کولاک کردن و توی شعله های آتش داخل تانک ها سوختند و هیچ کسی صدای ناله هایشان را نشنید .
🔘 سلام به تیپ 55 هوابرد که از بس شهید داد سه بار بطور کامل نوسازی شد ، میدونی نوسازی شدن یعنی چه؟ یعنی هیچکس زنده نموند و دوباره یگان از نو شکل گرفت
🔘 و سلام به تمام دلیر مردان لشکر 21 و 23 و تیپهای 65 و 35 و 25 تکاور که شجاعتشان هنوز دهان به دهان بازگو می شود. . .
حالا کدامتان اسم یک نفر از اینها را می دانید؟ چه کسی باید این حماسه ها را در تاریخ کشورمان ثبت کند؟
✌✌✌✌✌
لطفا بخاطر عزت و احترام به شهدا . . . جانبازان . . . و ایثارگران و همه ارتشیان دلاور سرزمینمان به اشتراک گذاشته شود.
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545