🌸🌹زیارت نامه شهدا🌹🌸
🍃بخوانیم با هم
به نیت تمام شهدا🍃
کاربرایِ عزیز صبحتون بخیر😊
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
#مدافع_عشــــــق
#قسمت_نوزدهم
❤ #هوالعشـــق
خم میشوم و به تصویر خودم در شیشه ی دودی ماشین پارک شده مقابل درب حوزه تان نگاه میڪنم.
دستـے.به روسری ام میڪشم و دورش را بادقت صاف میڪنم.
دسته گلـے ڪه برایت خریده ام را با ژست در دست میگیرم و منتظر به کاپوت همان ماشین تکیه میدهم.
آمده ام دنبالت مثل #بچه_مدرسه_ایا😂
میدانم نمیخواهی دوستانت از این عقد باخبر شوند! ولی من دوست داشتم #شیرینی بدهی آن هم حسابـے😂
در باز میشود و طلاب یکےیکے بیرون می آیند.
میبینمت درست بین سه،چهار تا از دوستانت دروحالیکه یک دستت راروی شانه پسری گذاشته ای و باخنده بیرون می آیـے.
یک قدم جلو می آیم و سعی میکنم هرطور شده مرا ببینی.
روی پنجه پا می ایستم و دست راستم را کمی بالا می آورم.
نگاهت بہ من میخورد و رنگت به یکباره میپرد! یڪ لحظه مکث میکنی و بعد سرت را میگردانی سمت راستت و چیزی به دوستانت میگویـے.
یڪ دفعه مسیرتان عوض میشود.
از بین جمعیت رد میشوم و صدایت میزنم:
_ آقا؟آقا سید؟
اعتنا نمیکنی و من سمج تر میشوم
_ اقا سید!علی جان؟
یڪ دفعه یکی ازدوستانت با تعجب به پشت سرش نگاه میکند. درست خیره به چشمان من!😐
به شانه ات میزند و با طعنه میگوید:
_ آسیدجون!؟یه خانومی کارتون داره ها!
خجالت زده بله میگویـے ،ازشان جدا میشوی و سمتم می آیـے.
دسته گل را طرفت میگیرم.
_ به به!خسته نباشید آقا! میدیدم که مسیر با دیدن خانوم کج میکنید!
_ این چه کاریه دختر!؟
_ دختر؟منظورت همس...
بین حرفم میپری
_ ارع همسر!اما یادت نره سوری! اومدی آبرومو ببری؟
_ چه آبرویـے؟؟.خب چرا معرفیم نمیکنے؟
_ چرا جار بزنم زن گرفتم در حالیکه میدونم موندنی نیستم!؟
بغض به گلویم میدود.نفس عمیق میکشم
_ حالا که فعلا نرفتی! از چی میترسی!از زن سوریت!
_ نه نمیترسم!به خدا نمیترسم!فقط زشته!زشته این وسط با گل اومدی !اصلاً اینجا چیکار میکنی؟
_ خب اومدم دنبالت!
_ مگه بچه دبستانی ام!؟...اگر بد بود مامانم سرویس میگرفت برام زودتراز زن گرفتن!
از حرفت خنده ام میگیرد😁!چقدر با اخم دوست داشتنی تر میشوی. حسابی حرصت گرفته!
_ حالا گلو نمیگیری؟
_ برای چی بگیرم؟
_ چون نمیتونی بخوریش! باید بگیریش (وپشت بندش میخندم)
_ الله اکبرا...قرار بود مانع نشی یادته؟
_ مگه جلوتو گرفتم!؟
_ مستقیم نه!اما..
همان دوستت چندقدم بہ ما نزدیک میشود و کمی آهسته میگوید:
_ داداش چیزی شده؟...خانوم کارشون چیه؟
دستت را باکلافگی در موهایت میبری.
_ نه رضا،برید!الان میام
و دوباره باعصبانیت نگاهم میکنی.
_ هوف...برو خونه...تا یہ چیز نشده.
پشتت را میکنی تابروی که بازوات را میگیرم...
❣❤️❣❤️❣❤️❣
✍ ادامه دارد ...
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگرشهدا.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یادشهداکمترازشهادت نیست
مقام معظم رهبری
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهۍ ڪہ امروز
مهربانۍ رسمتون باشہ
موفقیت سهمتون
خوشبختۍ حقتون باشہ
خیرو برڪت
تو زندگیتون جارۍ
و تنتون سلامت باشہ
سلام دوستان خوبم✋
امروز تون سرشار از شادۍ🌸
چند روایت مستند از جنایتهای وحشیانه #منافقین
🔸جلسه اول دادگاه رسیدگی به شکایت ۴۲ نفر از اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین از مریم و مسعود رجوی برگزار شد. تعدادی از این افراد در دادگاه، شکنجههای منافقین را روایت کردند.
▪️شکنجه به دلیل پشیمانی
🔹اردشیر درویشی، یکی از جداشدگان از منافقین: حدود ۱.۵ سال بعد از پیوستن به منافقین تازه متوجه شوم که اشتباه کردهام. در سال ۷۳ چون دیگر نمیخواستم با آنها باشم به مدت ۴ ماه در یک سلول یکونیم متری زندانی بودم. آنجا با انبردست و کابل شکنجه شدم و من را از پا آویزان میکردند. در آن مدت انگار در غار زندگی میکردم.
▪️خانواده بزرگترین دشمن فرقه
🔹علی مرادی: زمانی که در کمپ اشرف بودیم سازمان، نامه خانوادههای ما را دستکاری میکرد. بهعنوان مثال در نامهای به من گفتند که همسرم را گرفتند و اعدام کردند. سران فرقه به دنبال متلاشی کردن خانواده بودند تا جایی که شخص سرکرده فرقه در تابلویی نوشته بود خانواده مساوی فساد است. مریم رجوی میگفت زنانتان بر شما حرام و به مسعود رجوی حلال است. بزرگترین آرزوی ما استفاده از سرویس بهداشتی، غذای خوب و استحمام بود.
▪️۱۸ سال فراق
🔹لیلا قاسمی، خواهر یکی از اعضای فرقه: ۱۸ سال است که برادرم را ندیدهایم؛ برادرم حبیبالله سال ۸۱ به یونان رفت اما افراد رجوی او را با فریب به اردوگاه اشرف بردند و تازه فهمید که چه بلایی سرش آمدهاست. هنوز از او خبری نداریم.
▪️محاکمه برای دیدن مادر در رویا
🔹صمد اسکندری: یک روز خواب مادرم را دیدم وقتی اعضای فرقه متوجه شدند که خواب مادرم را دیدهام جلسه بزرگی را تشکیل دادند و از من خواستند که در آن جلسه اقرار کنم که چرا خواب مادرم را دیدهام؛ ما مجبور بودیم در گرمای ۵۰ درجه عراق در اردوگاه اشرف، علفکنی کنیم.
@shahidmostafamousavi
#سردار محمد: بهخاطر #انتخابات #استعفا کردم
🔹سعید محمد با ارسال نامهای به فرمانده سپاه استعفا کرده است. در متن استعفای او آمده: از آنجا که احتمال دارد به دلیل حضور اینجانب در فضای انتخاباتی شائبههایی متوجه سپاه شود در راستای صیانت از سپاه و قرارگاه خاتمالانبیاء، از سمت خود استعفاء میدهم.
@shahidmostafamousavi