eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
331 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
13.8هزار ویدیو
198 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 نامه حسن عباسی به رئیس قوه قضائیه: نمی دانم به کدام زندان مراجعه کنم.لطفا نشانی و ساعت معرفی به بازداشتگاه را ابلاغ کنید
.......... گمشده هور70 ........... .... سردار حاج علی هاشمی .... روزهای پایانی این فصل را با من بخوان این عاشقانه ست این فصل را با من بخوان باقی فسانه ست قنبری با شتاب می آید و خبر می دهد که عراقی ها تا دو کیلومتری جاده ی سیدالشهدا آمده اند خیلی سریع دارند جلو می آیند. نیرویی هم در جزیره نمانده. همه دارند عقب نشینی می کنند. اگر هم کسی مانده باشد یا شیمیایی شده یا وسط نیها قايم شده. ساعت نزدیک یازده صبح است. نگاه میکنم به غلامپور که دارد می رود به مرتضی قربانی سر بزند - على تو هم سریع بیا عقب اینجا موندنت کاری رو درست نمیکنه. دایم روی خط بیسیم خبر می دهند که جزیره سقوط کرده و من و ده پانزده نفری که در قرارگاه هستیم به عقب برگردیم. همين طور نشسته ام کنار بیسیم. شاید خبری، کمکی، قاسم آمده و پشت کمرم را گرفته و می گوید - حاج علی پاشو بریم دیگه. هیچ کس اینجا نیست. - بابا ولم كن جزیره داره میره، سیدصباح هم نیست حداقل یک روضه برامون بخونه. ساعت ۱۲ : 45 است همه می گویند باید برگردم عقب و دستور فرماندهی است. دلم راضی نیست. قنبری و یکی دو نفر دیگر را گفتم که بمانند اگر یگان ها آمدند، دستورات لازم را به آنها بدهند. ماشین پایین سوله است قاسم پشت فرمان نشسته و من هم کنار دستش. گرجی و جووند و محمدی هم عقب نشسته اند تا قاسم آمد استارت بزند که روی جاده برود، دیدم هلیکوپترهای عراقی در چند متری زمین در قرارگاه میچرخند. دراد میزنم - وایسا. وایسا، هلیکوپترها روبرو مونند، اومدند. نمیشه با ماشین رو جاده بریم. گرجی دارد داد می زند که الأن اسیر میشویم. - بچهه ها همه میریم پایین در جاده پراکنده میشیم، این طوری بهتره. اطرافمان آب است و نیزارهای بلند هور و بالای سرمان چندین هلیکوپتر که مأموران ویژه از در و پنجره اش آویزان شده اند و ما را با دست نشان می دهند. راهی نیست فقط میدویم وسط نيها، تا گم مان کننده 🍂 🍂ادامه دارد.
جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی» روز پنج شنبه 18 آبان 1374 به دنیا آمد و در پنج شنبه 21 آبان ماه 1394 و تنها 3 روز پس گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
خیلی حرفه! سردار سپاه باشی مثل آدمای عادی ؛اربعین پاشی بری پیاده روی کربلا ؛ تو راه یه گوشه بشینی واکس دستت بگیری کفشای زوار امام حسین(ع) رو واکس بزن . عکس متعلق به سردار شهید مدافع حرم هادی کجباف
#اربعین كيا حالشون ازاين مريض بدحال بدتره... كه نمی‌تونن اربعين بيان #كربلا؟! اين #بيمار پارسال همين روزها از بصره حركت كرد سمت كربلا شما حركت نمی‌کنید؟! #جاااااااانم‌حسین‌جااااااانم
Shahid Seyed Mostafa Mousavi. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبری کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
شعر سروده خواهر شهید سید مصطفی موسوی در معراج شهدا https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقتل سوزناک از لحظات اخر عمر امام حسن مجتبی ع😭 🏴 برادر حاج میثم مطیعی @Allah_Almighty 🏴 💔 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسن عباسی، ۱۴سال پیش در مورد عملکرد و تفکرات روحانی هشدار داده بود. همان موقع نسبت به مدیربت فشل و خسته و قدیمی‌آنها ایراد گرفت... ✅ @shohadayeiran57
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 مدرک خیانت و مذاکره روحانی با اسرائیلی ها که توسط دکتر حسن عباسی ارائه شد و تائید شد.. 🆘کانال رسمی انقلابیون👇 http://eitaa.com/joinchat/2245328896C48e7560e93
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 مفتخر به سلمان 🔹 پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به‌مناسبت روز بزرگداشت جناب سلمان فارسی (هفتم صفر) و در آستانه‌ی سالروز وفات این صحابی والامقام پیامبر مکرم اسلام (ص)، نماهنگ «مفتخر به سلمان» را
#تموم_زندگیم_مال_حسینه... 🍃با کمک همسر و دختران با معرفتم ، ۲۰ نفر رو راهی کربلا کردیم #کانال_عارفین @Arefin
🔴 با کمک همسر و دختران با معرفتم، ۲۰ نفر رو راهی کربلا کردیم 💬 سید جواد حیدری: ممنون از آقای پناهیان که یادآوری کرد امسال زمان امتحانِ صداقت ادعایی است که سالهاست میگیم: جان و مالم فدای تو ای حسین جان! 🔻من البته به دلیل هزینه های زندگی هیچوقت پس اندازی نداشتم.😔 ولی همسر عزیز و دختران گل و بامعرفتم وقتی اینها و حدیث ثواب عجیب کمک به زائر حسین(ع) رو شنیدند، مشتاقانه طلاهاشون را دادند که خرج زیاد شدن زوار حسین(ع) و قدرت اسلام و مستضعفان و مقدمۀ نابودی ظلم بشه و خوشحالی حضرت زهرا بشه.😊 👈🏻 طلاها را فروختم ۱۶میلیون تومان و دادم برای راهی شدن حدود ۲۰ نفر که بخاطر مشکلی مالی نمیتوانستند بروند اربعین. همسر و دخترانم خیلی خوشحال و شاد و شاکرند از این توفیقی که خدا نصیبشون کرده.. و این هم تنها عکس یادگاری از قربانی ما برای حسین🙂 🆔برگرفته از سایت استاد پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
........... گمشده هور71 ........... .... سردار حاج علی هاشمی .... روزهای پایانی این فصل را با من بخوان این عاشقانه ست این فصل را با من بخوان باقی فسانه ست هلیکوپترها موشک می زنند. بچه ها را کم کرده ام. هر کسی فقط راهش را گرفته و میدود. حتی نمی توانیم برگردیم و پشت سرمان را نگاه کنیم. نمی خواهم باور کنم که جزیره دارد از دستمان می رود. انگار دویدن هایم هدفی ندارد. تمام آرزوهایم در این قرارگاه جمع شده. از اینجا می خواهم کجا بروم؟ باد می وزد و آتش نیها شعله گرفته به گمانم زلف لیلی رها شده و بی قراری میکند. مجنون دارد می رود... تمام شیرینی ها و سختی ها، شب های پردلهره ی شناسایی، نگاه های نگران و منتظر، بومیهایی که برای خودشان کلی مرد جنگ و دفاع شده اند، دستاوردهای بزرگ مهندسی، شهدای خیبر و بدر، قلب امام، این فکرها کم کم دارد من را هم مجنون می کند. یک چشمم رو به آسمان است و می خواهم آخر آخرش را ببینم. یک چشم دیگرم نی می بیند و آتش و آب و مأموران ویژه ی عراقی را. یعنی این همه نیرو و چند هلی کوپتر آمده اند تا به کار نصرت پایان دهند؟ قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ بعد از این همه سال جنگیدن و دفاع سرنوشت جنگ به کجا می رسد؟ از این مجنون کجا بروم که سال هاست گرفتارش شده ام؟ هوشنگ پای مصنوعی اش گیر کرده لای خاکسترها و جا می ماند. گرما و آتش نیزارها نفسم را بریده است. دور و برمان فقط آب است و من که هیچ وقت شنا را یاد نگرفتم. تنها میدوم، تنها. *.*.* قلیه ماهی را درست کردم و سبزی را خریدم و نان پختم، سفره را آماده کردم و منتظر نشستم. در می زنند. با ذوق دم در میدوم، على آمد. - رسمیه، پس كو على؟ - خبر نداری مجنون رو گرفتند، عمليات شده، شیمیایی زدند. - خودش گفت: ننه ناهار درست کن میام. على قول داده. مگه میشه نیاد؟! غروب که شد بابات زنگ زد به ملاح که در جزیره بود و پرسید: به من بگو چی شده؟ علی چی شده؟ ملاح گفت: معلوم نیست، حاجی نیست، گوشی از دست آقات افتاد و شروع کرد به گریه کردن. 🍂 🍂ادامه دارد.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 مفتخر به سلمان 🔹 پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به‌مناسبت روز بزرگداشت جناب سلمان فارسی (هفتم صفر) و در آستانه‌ی سالروز وفات این صحابی والامقام پیامبر مکرم اسلام (ص)، نماهنگ «مفتخر به سلمان» را
▪️✨▪️ ▪️گفتگوی شگفت انگیز کعبه با کربلا: گفت باکرب وبلا کعبه من از توبرترم تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگرتو خانه ای من همه خون خدا میجوشد ازبام و درم کعبه گفتا مردو زن برگرد من آرد طواف من مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترم کربلا گفتا چه گویی هرشب آدینه من میزبان انبیا از اوّلین تا آخرم کعبه گفتا انبیا برگرد من گردیده اند توکجا ومن کجا تودیگری من دیگرم کربلاگفتا که روح انبیارا کعبه ای است آن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی درمن به دنیا آمده این شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت دربرم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم کربلا گفتا منم در خیمه گاه و قتلگاه سعیِ هفتاد ودو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سالها و قرنها جوشد ز دامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم راچه باخون حسین زمزم تو آب ومن خون خدا را ساغرم "صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام