💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥
🌹
⭕️چرا امام زمان (عج) از نظرها غایب است؟
🔹نعمانی از امام علی (ع) نقل ميكند كه ايشان #دليل_غيبت را غربال انسانهای صالح از گمراه، و دانايان از نادانان ميداند. امام صادق (ع) نيز در روايتی فرمود: #صاحب_الامر (عج) غيبتى دارد كه تخلف ناپذير است و هر جوينده درباره آن به شك مى افتد و اجازه نداريم علت آن را بيان كنيم. #حكمت_غيبت او همان حكمتى است كه در غيبت حجت هاى پيشين وجود داشته است و پس از ظهور روشن خواهد شد، چنانكه حكمت كارهاى خضر براى موسى روشن شد. #غيبت امرى از امور الهى و سرّى از اسرار و غيبى است از غيب های او». #علّتغيبتامامعصر (عج) از #اسرار_الهى است كه به «حقيقت» آن نمیتوانيم پى ببريم. براى غيبت موقّت، نمونه هايى از زندگى اولياى خدا در گذشته و امت هاى پيشين وجود دارد. مثلاً حضرت موسی (ع) چهل روز از امت خويش غايب شد و همه آن مدت را در ميقات گذراند. [ر.ک اعراف، ۱۴۲] حضرت مسيح (ع) به خواست خدا از چشم امتش پنهان شد و دشمنانش نتوانستند او را بكشند و از بين ببرند. [ر.ک نساء، ۱۵۸] حضرت يونس (ع) نيز مدتى از ميان قوم خود پنهان بود. [ر.ک صافات، ۱۴۰]
🔹پس #غيبت_امام_زمان (عج) از ديده ها، موضوع تازه اى نيست و اين غيبت هر چه هم به درازا بكشد، نمیتواند بهانه انكار اصل وجود #مهدى_موعود (عج) گردد. اساساً هر چه كه از راه نقل متواتر ثابت شود، اما انسان نتواند آن را تجربه يا مشاهده كند، نمیتواند آن را انكار يا در پذيرش آن ترديد كند، چون اين تواتر در نقل اطمينان آور است؛ در غير اين صورت، بسيارى از مطالب مسلّم و ضروريات دين در معرض انكار و ترديد قرار خواهد گرفت، با اين حال بايد گفت: در حدّ فكر بشرى ما، #شناخت_فلسفه_غيبت ممكن است و آن اين است كه از آنجا كه خداوند متعال اراده فرموده كه #بسط_عدالت و #گسترش_توحيد را در سطح جهان به وسيله او قرار دهد، و اين آرزوى بزرگ و آرمان متعالى پس از گذشت مدت زمانى تحقق پذير خواهد بود، يعنى دورانى كه عقل بشرى به كمال برسد و آمادگى فكرى براى آن مرحله پيدا كند و جهان با اشتياق، از موكب آن امام عدالت گستر و آزادى بخش استقبال كند، طبيعى است كه اگر آن امام در ميان مردم آشكار باشد و با آنان زندگى كند، پيش از آنكه آن مسأله پخته شود و مقدمات و زمينه لازم و مناسب آن فراهم گردد، سرانجام و سرنوشت او سرنوشت پدران بزرگوارش خواهد بود، يعنى شهادت، و پيش از آنكه آن هدف و آرمان بزرگ به دست او تحقق يابد كشته خواهد شد.
🔹در برخى روايات اهل بيت به اين حكمت اشاره شده است: امام باقر (ع) فرمود: مهدى (عج) پيش از ظهورش غيبتى خواهد داشت. راوى پرسيد: براى چه؟ فرمود: از بيم كشته شدن. [۱] يعنى #غيبت، براى جلوگيرى از كشته شدن، پيش از تحقق آن هدف مورد انتظار است. در روايات، جهات ديگرى هم براى غيبت او ذكر شده است، همچون آزمايش و #امتحان_مردم در #عصر_غيبت، تا معلوم شود تا چه حدّ در راه ايمان و اعتقاد، ثابت قدم و استوارند. [۲]
پی نوشت
[۱] كمال الدين، ص ۴۸۱، باب ۴۴، حديث ۸
[۲] سيماى عقايد شيعه، ص ۲۵۸
منبع: وبسایت انوار طاها
#امام_زمان #امام_مهدی #قائم #غيبت
کانالهای ایتا
http://eitaa.com/shahidmostafamousavi
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس.شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست
مقام معظم رهبری
نکات جالب از استاد فاطمی نیا(ره) - بخش دوم
👈🏻خشم ما را بیچاره کرده است، نمیگذارد به جایی برسیم! هی دور خودمان میچرخیم، چرا که بداخلاقیم!
امام صادق علیهالسلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمیکند.»
آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان را نمیتوانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمیآید.
👈🏻ماها ولخرجِ نورانیت و نور هستیم؛ کار خوبی میکنیم، نورانیتی حاصل میشود؛ ولی راحت کاری میکنیم که نورانیتش میرود و جایش را به ظلمت میدهد. شب بلند میشویم چندتا استغفار میگوییم و مشمول آیه «بالاَسحار هُم یستغفرون» میشویم اما صبح میگوییم «حالا غیبتِ فلانی نباشد ها…» هیچی دیگه آن نورانیت، تمام شد و رفت.
👈🏻تعجب میکنم از بعضیها! آقا یا خانمِ مؤمن، ۲۰بار عمره رفته، بار بیست و یکم میگویند بیا پولِ عُمره را بده برای جهیزیه یک دختر یتیم. میگوید نمیتوانم؛ چون دوستانم میروند، من چطور نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت میکنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره میروی؛ یک عیب را از خودت دور نکرده ای.
👈🏻هرکس به آنچه میداند عمل کند، خدا به او چیزی را که نمیداند، میدهد. به قول یکی از علما بعضیها فکر میکنند حتماً باید عبا و عمامه و سابقه ی قم داشته باشند تا بشود؛ نه! نیاز نیست قم یا نجف بروید. اگر به همین چیزهایی که میدانید مثلاً اینکه «اگر به مادرت خشم کنی، گناه است»، عمل کنید چیزی در کاسهات میگذارند.
👈🏻فرد در حالی که تصور دارد خبری هست، وارد قیامت میشود اما ناگهان با تعجب میگوید: پس نمازها و عُمرهها چه شد؟! میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهرزبان ریختی!
جوان عزیز! اگر میخواهی به جایی برسی از خانهتان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادروپدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید.
👈🏻 خانمها! آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا(س) قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمیآید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه میاندازد، عصبانی میشود، بعد هم میخواهد بشود زُبدةالعارفین؛ یکبار قسم خوردم که تا لطیف(و مهربان) نشوید چیزی گیرتان نمیآید.
👈🏻برخی که (به خاطر بیماری یا کهولت) قادر به گرفتن روزه نیستند میگویند سعادت نداشتم! این چه جملهای است؟! تو به دستور خدا روزه نگرفتهای! این جمله یعنی خدا مرا بیسعادت کرد! این بیادبی است به خدا و باید ترک شود؛ همانطور که روزهدار، به امر خدا عمل میکند، کسی که بهخاطر مریضی روزه نمیگیرد هم به فرمان خداست.
👈🏻بعضیها گمان میكنند در دستگاه خدا هم میشود زرنگی كرد؛ خيال میكنند اگر نمازی بخوانند و روزهای بگيرند و محاسن بگذارند و انگشتر عقيق در دست كنند، اهل بهشتند و ديگر هر كار بدی بکنند مهم نيست!! عزيزان! سيئات با حسنات نمیسازد و آن را از بين میبرد! باید خيلی مواظب اعمالمان باشيم.
👈🏻خسته شدم بس که گفتم اسلام، دین کیفیت است نه کمیت! مقصودم این نیست که مستحبات را انجام ندهیم، آن بهجای خود اما باید با باطن به خدا رسید. هنوز باطن را اصلاح نکرده مرتب دعای کمیل میرود؛ هنوز بلد نیست در منزل با خانواده رفتار کند ولی هرسال به عمره میرود! چه فایده؟! دین، مسخره که نیست!
👈🏻احوالپرسیها را دیدهاید؟ میپرسیم حالت چطور است؟ میگوید: «هییی؛ زندهایم!» من تنم میلرزد از این جوابها! نعمات خدا را فراموش کردهایم؟ یک جوان رفته بود دکتر، دکتر میگفت من چیزی ندیدهام ولی چشمت دارد خودبهخود ضعیف میشود؛ حالا تو که چشمت سالم است چرا قدرش را نمیدانی؟ حالت شُکر نداریم!
👈🏻مسأله والدين، شوخی نيست! ممكن است يك پرخاش به مادر، انسان را صدسال عقب بيندازد و بركات را ببرد! اگر كوتاهی كردهايد، تا دير نشده، جبران كنيد. اگر در قيد حياتند دلشان را به دست آوريد و به ايشان خدمت كنيد و اگر هم به رحمت خدا رفتهاند، برای آنها استغفار كنيد.
👈🏻شب تا صبح به نماز ایستادهای و نماز خواندهای، اگر صبح آمدی دیدی همسایه ماشینش را عوض کرده و پیش خودت گفتی از کجا آورده که ماشین خریده است؟ تمام نمازت را ضایع کردی.
نظرکوتاهی در این مکتب خریدار ندارد، باید نظربلند باشیم.
👈🏻خدا گناهِ «آبرو بردن» را به سختی میبخشد. امام باقر(ع) فرمودند:«کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.» اغلب جهنمیها، جهنمیِ زبان هستند! فکر نکنید همه از دیوار مردم بالا رفته اند. یک مشت مقدس را میآورند جهنم چون آبرو میبردند! اسلام، خواهان حفظ آبروی افراد است.
👈🏻جانم به قربان جوشن کبیر اما کی گفته جوشن کبیر را بخوانانید؟ گفتهاند بخوانید! تمامِ وقت احیاء را میگیرند که جوشن بخوانند بعد به «بِکَ یا الله» که مغزِ شب قدر است، میرسند با چشمِ نیم بسته و دهن درّه میخواهند زود تمامش کنند و بدوند سحری بخورند! جوشن کبیر خوب است اما هرکس دوست دارد درخانه بخواند.
کانالهای ایتا
http:
//eitaa.com/shahidmostafamousavi
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس.شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست
مقام معظم رهبری
🔸️ماجرای ازدواج پسر مقام معظم رهبری با دختر دکتر حداد عادل
*آقای دکتر حداد عادل تعریف میکردند: سال 77، خانمی به منزل ما زنگ زده بود و گفته بود که:* میخواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و میخواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند که اگر امکان دارد ما بیاییم دختر خانم را ببینم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند.
بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند که اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند: من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود: «ما تا حالا به همه پاسخ رد دادهایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم. بعد شما را خبر میکنم». آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود.
بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمهای به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا، آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند: «خانم استخاره کردهاند، جوابش خوب نبوده است».
یکسال از این قضیه گذشت. مجدداً خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند که ما میخواهیم برای خواستگاری بیاییم. خانم بنده پرسیده بودند که چطور شده تصمیمتان عوض شده؟ آقا گفته بودند: «خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند.» و خانم آقا هم گفته بودند: «چون دخترتان، دختر محجبه، فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد
و اگر اجازه بدهید، بیاییم.»
آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم: ایشان موافق بودند. بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند: «آقای دکتر! داریم خویش و قوم میشویم» گفتم: چطور؟ گفتند: «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفتگو هم به نتیجه کامل رسیدهاند، نظر شما چیست؟» گفتم: «آقا اختیار ما دست شماست».
آقا فرمودند: «نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همینطور. وضع زندگی شما مناسب است؛ اما زندگی من اینطور نیست. اگر بخواهم تمام زندگیم را باز کنم، غیر از کتابهایم یک وانتبار میشود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسؤولین در آنجا با من دیدار میکنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانهای اجاره کردهایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی میکند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر میشود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما اینطور زندگی میکنیم.
اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. میخواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو، بداند.»
من هم به دخترم گفتم و ایشان هم قبول کرد. آقا در زمان قبل از رئیس جمهوریشان، در جنوب تهران خانهای داشتند که آن را اجاره دادهاند و خرج زندگیشان را از آن درمیآوردند (ایشان حقوق رهبری نمیگیرند و از وجوهات هم استفاده نمیکنند)
هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهریه و... آقا فرمودند: «در مورد مهریه، اختیار با دختر شماست. ولی من که برای مردم خطبه عقد میخوانم، سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه، عقد نخوانم و تا حالا هم نخواندهام، اگر بخواهید میتوانید بیشتر از 14 سکه مهریه معین کنید، ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند . از نظر من اشکالی ندارد. چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم عقد نخواندهام، برای عروسم هم نمیخوانم.» من گفتم: «آقا! این طور که نمیشود. من با مادرش صحبت میکنم. فکر نمیکنم مخالفتی داشته باشد.» در مورد مراسم عقد هم گفتند: «میتوانید در تالار بگیرید ولی من نمیتوانم شرکت کنم.» گفتم: «آقا هر طور شما صلاح میدانید.»
فرمودند: «میخواهید این دو تا اتاق اندرونی و یک اتاق بیرونی را با هم حساب کنید. هر چند نفر جا میشوند، نصف میکنیم؛ نصف از خانواده ما و نصف از خانواده شما را دعوت میکنیم.» ما حساب کردیم و دیدیم بیشتر از 150ـ200 نفر جا نمیشوند. ما حتی اقوام درجه اولمان را هم نمیتوانستیم دعوت کنیم، اما قبول کردیم.
آقا! غیر از فامیل، آقای خاتمی، آقای هاشمی و آقای ناطق و رؤسای سه قوه و دکتر حبیبی را دعوت فرمودند. یک نوع غذا هم درست کردیم. قبل از اینها صحبت خرید بازار شد. پسر اقا گفت: «من نه انگشتر میخواهم و نه ساعت و نه چیز دیگری» آقا گفتند: خوب نیست.من هم گفتم: «حداقل یک حلقه بگیرند» اما آقا فرمودند: «من یک انگشتر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول میکند. من آن را به ایشان هدیه میدهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.» قبول کردیم و انگشتر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم کمی بزرگ بود. به یک انگشتر سازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600 تومان شد. خلاصه خرج حلقه داماد 600 تومان شد.
به آقا گفتیم در همه این مسایل احتیاط کردیم، دیگر لباس عروس را به دست ما بسپارید و آقا هم فرمودند: آنرا طبق متعارف حساب کنید. در همان ایام، ما خودمان برای پسرمان عروسی میگرفتیم. و یک لباس عروس برای عروسمان سفارش داده بودیم بدوزند.
خلاصه قبل از اینکه عروسمان استفاده کند، همان شب دخترمان استفاده کرد. بعد اقا گفتند: «من یک فرش ماشینی میدهم، شما هم یک فرش بدهید.» و به این ترتیب مراسم برگزار شد برای عروسی هم دو پیکان از اقوام ما و دو پیکان هم از اقوام آقا آمده بودند. مراسم در خانه ما تا ساعت 1 طول کشید.
خانواده آقا آمده بودند که عروس را ببرند. البته آقا ظاهراً کاری داشتند. نیامده بودند. اما وقتی عروس را به خانه آوردیم دیدیم اقا هنوز بیدار نشستهاند و منتظراند که عروس را بیاورند. فرمودند؟ «من اخلاقاً وظیفه خودم میدانم برای اولین بار که عروسمان قدم به خانه ما میگذارد، من هم بدرقهاش کنم و به اصطلاع خوش آمد بگویم.»
ما خیلی تعجب کرده بودیم و فکر نمیکردیم آقا تا آن ساعت شب بیدار باشند. حتی آقا آن شب هم غذا نخورده بود. چون خانواده آقا سرشان شلوغ بود. به آقا غذا نداده بودند. آقا گفتند: «دکتر! امشب شام هم نداشتیم من به یکی از پاسدارها گفتم شما چیزی خوردنی ندارید؟ آنها گفتندکه غیر از کمی نان چیز دیگری نداریم. گفتم: همان را بیاورید. میخوریم.»
بعد هم که عروس وارد شد، آقا چند دقیقهای برایشان در م
ورد تفاهم در زندگی و شرایط و اهمیت زندگی زناشویی صحبت کردند و تا پای در خانه، عروس را بدرقه کردند و خوش آمد گفتند. رعایت آداب حتی تا چنین جایگاهی چقدر ارزش دارد. اینها از برکت انقلاب اسلامی و خون شهداست.
ایشان دستور دادند حتی از ریزترین وسایل دفتر استفاده نشود؛ چون مال بیتالمال است. حتی اگر مشکل وسیله نقلیه هم پیش آمد، اجازه ندارند از وسایل دفتر استفاده کند.
💠منبع: ماهنامه اشراق
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون شرح
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اجرای سرود «سلام فرمانده» در کنار دریاچه شهدای خلیج فارس
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری