eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
334 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه کنم. در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمرده‌اش به زنده ماندن یوسف گل انداخته و من می‌ترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس کن بچه‌ام از دستم نره!» 💠 به چشمان زیبایش نگاه می‌کردم، دلم می‌خواست مانعش شوم، اما زبانم نمی‌چرخید و او بی‌خبر از خطری که می‌کرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.» و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!» 💠 رزمنده‌ای با عجله بیماران را به داخل هلی‌کوپتر می‌فرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او می‌خواست آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکم‌تر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلی‌کوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!» قلب نگاهم از رفتن‌شان می‌تپید و می‌دانستم ماندن‌شان هم یوسف را می‌کُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت. 💠 هلی‌کوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزان‌مان را بر فراز جهنم به این هلی‌کوپتر سپرده و می‌ترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تن‌مان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا کنید! عملیات آزادی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد (علیه‌السلام) آزادی آمرلی نزدیکه!» شاید هم می‌خواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمان‌مان کمتر دنبال هلی‌کوپتر بدود. 💠 من فقط زیر لب (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم که گلوله‌ای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظه‌ای که هلی‌کوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به سپردم. دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدم‌هایم را به سمت خانه می‌کشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی می‌رفتم و باز سرم را می‌چرخاندم مبادا و سقوطی رخ داده باشد. 💠 در خلوت مسیر خانه، حرف‌های فرمانده در سرم می‌چرخید و به زخم دلم نمک می‌پاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست در حالی‌که از حیدرم بی‌خبر بودم، عین حسرت بود. به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد. 💠 نمی‌دانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش عدنان یا است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بی‌اختیار به سمت کمد رفتم. در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم. 💠 حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس که روزی بهاری‌ترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بی‌اختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی که موبایل را روشن می‌کردم، دستانم از تصور صدای حیدر می‌لرزید و چشمانم بی‌اراده می‌بارید. 💠 انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست شده بود تا معجزه‌ای شود و اینهمه خوش‌خیالی تا مغز استخوانم را می‌سوزاند. کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن (علیه‌السلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند! 💠 تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با شنیدن صدای حیدر نفس‌هایم می‌تپید. فقط بوق آزاد می‌خورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان پر کشید و تماس بی‌هیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد. 💠 پی در پی شماره می‌گرفتم، با هر بوق آزاد، می‌مُردم و زنده می‌شدم و باورم نمی‌شد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و رها شده باشد. دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه زار می‌زدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی می‌لرزید... ✍️نویسنده: کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضی
لت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست مقام معظم رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕋 بسیاری از بدبختی‌ها و مشکلات عالم بخاطر این زیاده‌خواهی‌ها و اشرافی‌گری‌ها و تجمل‌پرستی‌هاست/ حج، تعلیم ساده زیستی است 🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار دست‌اندرکاران حج: یک نمونه‌ی دیگر از تعالیم تعلیم ساده زیستی است، احرام مظهر ساده زیستی است دیگر، یعنی در احرام هیچ چیز زیادی وجود ندارد فقط همین که بدن شما را بپوشاند، فقط بدن شما را بپوشاند این ساده زیستی است واجب نیست که در همه‌ی زندگی شما این‌جوری بپوشید با احرام زندگی کنید نه، اما میخواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید، یاد بگیرید که میشود ساده زیستی کرد و باید ساده زیستی را ترویج کرد. این هم باز مثل همان موضوع قبلی همزیستی است. شما اگر نگاه کنید بسیاری از بدبختی‌ها و مشکلات عالم بخاطر این زیاده‌خواهی‌ها و اشرافی‌گری‌ها و تجمل‌پرستی‌ها و مانند اینها است، بخش عظیمی از ثروت عالم دارد صرف این چیزها میشود در همه جا. حالا در کشور ما هم متأسفانه همین‌جور، در جاهای دیگر دهها برابر، صدها برابر دارد صرف این چیزها میشود. اینجا موظفید دیگر به ساده زیستی. یعنی خصوصیت حج این است که وقتی میخواهد تعلیم بدهد این‌جوری تعلیم میدهد یعنی باید این چند روز را شما این‌جور ساده زیستی داشته باشید این هم یک تعلیم است، است. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ 🏷 | 💻 @Khamenei_ir
عنایات امام زمان علیه السلام در جنگ سی وسه روزه تموز سید هاشم صفی الدین رئیس شورای اجرایی حزب الله 🍃 به هر حال ما معتقدیم كه امام زمان عج‌الله‌فرجه‌ در این جنگ ۳۳ روزه به جبهه‌ی ما عنایت داشت و به این باور داریم. 🍃هركس می‌خواهد باور كند و هركس نمی‌خواهد باور نكند، اما ما بر این باوریم كه این جبهه‌ی امام زمان عج‌الله‌فرجه‌است و بسیاری از برادران ما در جبهه با این باور می‌جنگیدند و مطمئن بودند كه امام عصر عج‌الله‌فرجه‌ است كه این جبهه را رهبری و تأیید می‌كند. مجاهدان ما بر این باور بودند كه به این ایستادگی مثال‌زدنی دست یافتند. ما معتقدیم كه این قدرت از مصادیق این آیه بود كه «یثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِت» و این یعنی یك پایداری اسطوره‌ای و تاریخی است. بخواهیم تمام اتفاقات جنگ ۳۳ روزه را خلاصه كنیم، این‌گونه است كه این جنگ در واقع ادامه‌ی جنگ ۲۰۰۰ و آن نیز ادامه‌ی جنگ ۱۹۹۶ و آن نیز ادامه‌ی جنگ ۱۹۹۳ بود و دیدیم كه خداوند متعال  چگونه حزب‌الله را تقویت كرد تا به‌سلامت از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر عبور كند، به گونه‌ای كه مرحله‌ی گذشته زمینه‌ساز مرحله‌ی بعد باشد. ✅ ما معتقدیم كه جنگ ۲۰۰۶ موجب آمادگی ما برای اتفاقات آینده است كه خدای متعال از آنها آگاه است. ✅ما تردیدی نداریم كه مرحله‌ی جدیدی در راه است كه خداوند برای حزب‌الله در نظر گرفته تا موجب عظمت بیشتر آن باشد.