لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #ترتیل
🌺 #جزء_6
🌺 توسط استاد #پرهیزگار
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
@shahidmostafamousavi
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #ترجمه
🌺 #جزء_6
🌺 توسط استاد #هدایتفر
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
@shahidmostafamousavi
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
👌🌷
به قولِ شهید شوشتری ،
قبلا بویِ ایمان میدادیم الآن
ایمانمون بو میده..!
قبلا دنبالِ گمنامی بودیم الآن
دنبالِ اینیم اِسممون گُم نشه!
+خیلی راست میگفت...👌
#شهیدنورعلیشوشتری
#یادشهداباصلوات
سحر و عاقبتمون شهدایی💫
@shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 خواب عجیب همسرشهیدمدافع حرم
حضرت زینب به من فرمود: برای حفظ اسلام باید جون داد.
#شهید_مدافع_حرم
#محمدتقی_ارغوانی
#شهادت۲۲بهمن۹۴
@shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپی کوتاه از شهید مدافع حریم
شیخ محمد حسین مومنی ...
از غیور مردان لشگر همیشه پیروز فاطمیون...
🌹شادی روح پر فتوح اش صلوات...🌹
@shahidmostafamousavi
.....:
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
قصه از اون جایی شروع شد از دانشگاه پیام اومد میخوان ببرن راهیان نور
منم از خدا خواسته دوست داشتم از زندگی روز مره ام یکم جدا باشم
ولی خیلی مانع وجود داشت تا بتونم برم و اولین سفر دور از خانواده و بدون اونا بود بعد از چند روز که پیام ها رو دیده بودم و مانع هایی که وجود داشت
رفتنم به کل کنسل شد ....اما یه روز دانشگاه کلاس داشتم بعد از کلاس رفتم نماز خونه
دقیقا بعد از خوندن نماز دیدم کنار پاهام یه برگه افتاده برداشتمش
نوشته بود اردو راهیان نور زمان تا فردا
باز گفتم خدایا چیکارکنم این کاغذ چرا کناره من افتاده......
همه چیو سپردم به خودش ...همه چیو ول کردم کار و درس و .....
و راهیه راهیان شدم😊
قشنگ ترین سفر عمرم بود و هرگز فراموشش نمیکنم
اونجا که رفتم هیچ کدوم از دوستام نیومدن و تقریبا تنهای تنها بودم......
تو قطارم کسی رو نمیشناختم برای همین با کسی زیاد حرف نمیزدم و گوشیم دستم بود و داشتم با دوستم حرف میزدم
که یه دفعه گفت،، این عکسه چیه گذاشتی پروفایلت نکنه رفتی راهیان
گفتم اره ...گفت منم اومدم تو کجایی کدوم کوپه ای
من باور نکردم و بهش گفتم خب دیگه شوخی بسته چیکار میکنی
گفت باور کن منم تو قطارم
اینو که گفت دیگه داشتم شک میکردم همه آدرس هایی که میداد درست بود
از کوپه اومدم بیرون دنبالش گشتم و پیداش کردم
از دوران راهنمایی با هم دوست بودیم و من خیلییییی خوشحال شدم دیدمش چون خیلی احساس تنهایی میکردم
اونجا که رسیدیم خیلی جاها رفتیم
شرهانی...کانال کمیل...فکه ...شلمچه....جزیره مجنون
ولی یه خاطرش یادم نمیره .....توی اوتوبوس بهمون یه برگه هایی میدادن که نامه هایی بود از طرف شهدا
و این شهدا اسمشون و تاریخ شهادتشون کاملا متفاوت بود
نامه ای برای من بود از طرف شهید سید مصطفی موسوی بود😊
من اصلا نمیشناختمش و نمیدونستم اهل کجاست فقط اینو میدونستم که شهید مدافع حرمه و سال ۹۴ شهید شدن
بعد از اینکه از راهیان برگشتم یک هفته بعدش رفتم بهشت زهرا
اولین بار دومین بار سومین بار
دیگه زندگی بدون دیدن اونا معنی نداشت
اونا آرامشِ محض هستند
سومین بار
سومین بار که رفتم بهشت زهرا ظهر شد
منم خسته با دوستم داشتیم دور خودمون میچرخیدیم و تقریبا اینم بگم گم شده بودیم😅
که یه دفعه چشمم خورد به عکسه یه شهید بالای سنگ قبرش
خودش بود
شهید سید مصطفی موسوی
راستش این ما نیستیم که دوست شهید انتخاب میکنیم....
اونا خودشون مارو انتخاب میکنن
امیدوارم لیاقت اینو داشته باشم که بتونم راهشونو ادامه بدم......
ان شالله
یا زهرا🌹
@shahidmostafamousavi
💢#قصه_های_سرباز_قاسم(۲)
📌برشی از کتاب از چیزی نمی ترسیدم
🔸️مزد روز
✍صبح راه افتادم نیم ساعت زودتر از موعد اوستا هم رسیدم.کسی نبود.پس از بیست دقیقه یکی دیگر از شاگردها آمد.کمکم سروکله اوستا پیدا شد شروع کردم به آوردن آجرها از پیاده رو به داخل ساختمان دستهای کوچک من قادر به گرفتن یک آجر هم نبود به هر قیمتی بود مشغول شدم نزدیکی های غروب اوستا دو تومان داد و گفت:(صبح دوباره بیا)
@shahidmostafamousavi