﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🍃شهیدان را شهیدان میشناسند! از همان اول #رفاقت بینشان است که میشود راه سعادتمندیشان و ختم میشود به بهترین مرگ ها؛ آن هم در جوار سیده زینب(س)♡
🍃راه شهادت هم از رفاقت گذشت! آن هنگامی که #رفیق_شهیدت؛ شهید خوش محمدی شهر را با عِطر پیکرش گلگون کرد، سوگند یاد کردی که انتقامِ خون بی گناه برادر همرزمت را بگیری و اینگونه شد که جانانه تلاش کردی تا به زمین بزنی جسم نامردانِ زمانه را...
🍃لحظه ی اخر همچون #علمدار_کربلا نگران معجر دختران بودی؛ از صمیم قلب بر زبان آوردی که همچون خانومِ صبور کربلا باشید و مبادا لحظه ای حجاب شما تَرَک بردارد. آنقدر نام خواهر #سیدالشهدا را ورد زبانت کردی تا مولایمان امیرالمومنین(ع) رخصت داد تا نامه اعمالت مزین شود به مهر شهادت و به نام مبارکِ #مدافع_حرم عمه ی سادات. این نامِ آسمانی مبارکت باشد، شیعه ی با #غیرتِ علی(ع)
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سید_رضا_حسینی_نوده
📅تاریخ تولد : ۱٣۵۱
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩٧
🕊محل شهادت : سوریه
مزار شهید روستای نوده
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُم
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
شهید: علی صادقی
فرزند :حسن
در تاریخ 1361/1/4 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸
🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🍃خود شهدا واسطه ی ازدواجت شدند و یاری خدایی نصیبِ دل صاف و صادق تو شد. این اواخر تلاش هایت برای رفتن به #سوریه به ثمر نشسته بود اما گفتی تا برای همسرم سقفی نسازم؛ جایی نمیروم. ماندی؛ خانه ای ساختی و خودت رفتی!...
🍃ندانستی وقتی خبر شهادتت را به همسرت میدهند خشت به خشت آن خانه خاطرات تورا فریاد میزند و قلب بیقرارش را به بازی میگیرد. اینها اما نتوانست تورا آرام کند و در نهایت تو؛ گمشده ی خود را میان #شام یافتی؛ میان غربت سوریه در مقابل بانوی #کربلا، سر به سجده فرو آوردی و عمه ی سادات مدال نوکری را به گردنت آویخت...
🍃گویا با آقا #ابالفضل عهد بسته بودی که عباس شوی برای خواهرش و اینگونه شد که لحظه ی آخر در دامان مولایِ سقا پرواز کردی و معنا کردی #عاشقانه ترین عبارت #مدافعان_حرم را:
" #کُلُنا_عَباسُکَ_یا_زِینَب "♡
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مهدی_اسحاقیان
📅تاریخ تولد : ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اسلام آباد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پ.ا.س.د.ا.ری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🍃حج که رفته بودی شاهد #فاجعه_ی_مِنا بودی اما خدای عظیم المرتبه، سرنوشت را جور دیگری رقم زده بود. گویا هدف خلقت این بود که بیاییُ آموزش ببینیُ عاشق شوی و بشوی #مدافع_حرمِ عمه ی سادات؛ آخر خودت هم سید بودی و مگر میشود غیرت نداشت بر روی خواهر علمدار کربلا؟!...
🍃نهایت زمینِ #سوریه؛ قتلگاهی شد برای تویی که اسماعیل شده بودی و آماده ی قربانی شدن؛ برای پرواز کردن و سرانجام تمامِ #بندگی هایت این شد که خدا خودش خون بهای تو شد و اول شعبان؛ ماه میلاد ارباب، شد آغاز زندگی ابدیِ تو؛ آنهم بر سر سفره ی بی بی سه ساله خانوم حضرت رقیه(س). سالگرد ملاقات رفقای شهیدت؛ مبارک باشد ای نورِ همیشه درخشنده✨
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سید_علی_منصوری
📅تاریخ تولد : ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : سوریه_ خانطومان
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌷🕊#لاله_های_زینبی
🥀آخرین شب جمعه ی قبل از اعزام آقا مهدی به سوریه برای دعای کمیل به گلستان شهدای اصفهان رفتیم.قرارمون بعد از دعا قطعه شهدای مدافع حرم بود. کنار قطعه مدافعان بودیم که بهشون گفتم:آقا مهدی چقدر اینجا باصفاست خوش به حال شهدایی که اینجا خوابیدند.میخواستم غیر مستقیم بهشون بگم که اگه شهید شدی دوست داری گلستان پیش شهدای مدافع حرم باشید.
🌷آقا مهدی که منظورم رو خوب می دونست واز طرفی ایشون همیشه دنبال گمنامی بودند بهم گفت؛خانم ولی من دلم نمیخواد قبری داشته باشم چه برسه به اینجا.دلم میخواد پودر بشم برم تو آسمون.اما از آنجا که عاشق گمنامی بودند خداوند برای ایشون جور دیگری مقدر ساخت.😭
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_اسحاقیان
#سالروز_شهــادت🕊
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️هشداری برای ضد انقلاب
🎥 گردانندگان کانال معاند جوانان محلات دستگیر شدند
🔰طی رصد و اشراف اطلاعاتی پاسداران گمنام امام زمان(عج) اعضای باند جوانان محلات مشهد که در ایام اغتشاشات از طریق فضای مجازی مشغول آموزش و شبکه سازی در بین مردم برای براندازی بودند شناسایی و دستگیر شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید؛
🌹لحظات مستند تشنگی رزمندگان عملیات بیت المقدس 7
۲۳ خرداد ۱۳۶۷
🌹گردان کمیل لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
دوران #جنگ_تحمیلی
💢
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 به یاد دلاور سوادکوهی لشکر ویژه ۲۵ کربلا سردار شهید عبدالعلی اسکندری خانقاهی...
🎥 کلیپ دیدار و مصاحبه با همسر فداکار شهید اسکندری
.
💢بین عموم یه ذهنیتی هست که شهدا به فکر زن و فرزند خود نبودند و عشق و عاشقی بلد نبودند...اما در واقعیت اینطور نبود و نیست.حاج خانم یونسی میگفت : بخاطر عشق و علاقه ای که بینمون بود ۷ سال منتظر بودیم تا وصال ما شکل بگیرد...اما عبدالعلی از عشق زمینی خود به عشق خدا رسید...
.
▪️سردار شهید عبدالعلی اسکندری در سن ۳۲ سالگی در بهمن ۱۳۶۵ در شلمچه بشهادت رسید.برادر دیگرش جلیل در اسفند ۱۳۶۳ در منطقه میمک بشهادت رسید.
.
#شهید_عبدالعلی_اسکندری
#شهید_جلیل_اسکندری
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دختر شهید محمد قنبری در مراسم تشییع پدرش:ما پشت این انقلاب میمانیم و از ولایت دفاع میکنیم. مردم آگاه باشید راه ما راه شهادت است ، راه ماه اطاعت از ولی امر زمان است.
🔸کاری نکنید فردای قیامت شهدا یقه شما را بگیرند و بگویند روی خون ما پا گذاشتید.
از خدا میخواهم به رهبر سلامتی عطا فرماید و این انقلاب را به انقلاب امام_زمان (عج) متصل گرداند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حالا که مادر کیان پیرفلک با دروغها و فتنهانگیزی هایش باعث اتفاق دلخراش #ایذه و شهادت #شهید_محمد_قنبری شد ، بد نیست مرور کنیم دروغ بزرگ پدر مهسا امینی را که عامل اصلی تشنج ۷ماههی کشور بود!
🔺پدر مهسا امینی بالای سر فرزندش و تاکید به سالم بودن سر دخترش در بیمارستان...
⁉️تا کی قرار است این دروغگوها به دروغگویی هایشان کشور را آشوب بکشند؟
#برخورد_قاطع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ فرمانده نیروی پدافند ارتش به تهدیدات رژیم صهیونیستی
اگر رژیم صهیونیستی میخواهد عمر کوتاه خود را کوتاه تر کند، این گوی و این میدان..
💢
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_اول
✍آخر هفته قرار بود بیان واسه خواستگاری
زیاد برام مهم نبود که قراره چه اتفاقی بیوفته حتی اسمشم نمیدونستم ،
مامانم همی طور گفته بود یکی می خواد بیاد....
فقط بخاطر مامان قبول کردم که بیان برای آشنایی ....
ترجیح میدادم بهش فکر نکنم
عادت داشتم پنج شنبه ها برم بهشت زهرا پیش“ شهید گمنام ”
شهیدی که شده بود محرم رازا و دردام رفیقی که همیشه وقتی یه مشکلی
برام پیش میومد کمکم میکرد ...
”فرزند روح الله“
این هفته بر عکس همیشه چهارشنبه بعد از دانشگاه رفتم بهشت زهرا
چند شاخه گل گرفتم
کلی با شهید جانم حرف زدم احساس آرامش خاصی داشتم پیشش
_ بهش گفتم شهید جان فردا قراره برام خواستگار بیاد.....
از حرفم خندم گرفت ههههه
خوب که چی االن این چی بود من گفتم ....
من که نمیخوام قبول کنم فقط بخاطر مامان...
احساس کردم یه نفر داره میاد به این سمت ، پاشدم
دیر شده بود سریع برگشتم خونه
تا رسیدم مامان صدااااام کرد
- اسمااااااااء
_ )ای وای خدا ( سلام مامان جانم
_ جانت بی بال فردا چی میخوای بپوشی
_ فردا
_ اره دیگه خواستگارات میخوان بیاناااااا
اها.....
یه روسری و یه چادر مگه چه خبره یه آشنایی سادست دیگه عروسی که
نیست....
اینو گفتم و رفتم تو اتاقم
یه حس خاصی داشتم نکنه بخاطر فردا بود
وای خدا فردا رو بخیر کنه با این مامان جان من...
همینطوری که داشتم فکر میکردم خوابم برد....
چیزی نمونده بود که از راه برسن
من هنوز آماده نبودم مامان صداش در اومد
_ اسمااااااء پاشو حاضر شو دیگه الان که از راه برسن انقد منو حرص نده
یکم بزرگ شو
_ وای مامان جان چرا انقدر حرص میخوری الان .....) یدفعه زنگ رو زدن
نویسنده: خانم علی آبادی
✍ ادامه
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷