فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت تکان دهنده رهبر معظم انقلاب از آخرین لحظه حیات یک افسر ارتشی
#سید_علی
🌹سیدی و مولای ، بِاَبی أَنتَ وَ أُمّی
@shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 من را همانند حضرت مسلم بن عقیل شهید کردند!
🔹شهید مدافع حرم حاج جواد الله کرم دوست داشتنی را می گویم. همانی که ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ در حلب سوریه به کاروان عاشورا پیوست و پیکرش تا اردیبهشت سال ۹۹ مفقود بود و نهایتا از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد.
🔹قبل از تفحص پیکر مطهرش یکی از دوستانش خواب او را می بیند که می گوید: «من را به بالای یک بلندی بردند و سرم را بریدند و پیکرم را همانند حضرت مسلم بن عقیل به پایین پرت کردند.»
🔹زمانی که پیکر مطهر حاج جواد تفحص شد، رزمندگان سوریِ مطلع از موضوع، محل شهادت وی را نشان داده و گفتند که داعشی ها جواد را بالای این تپه بردند و سرش را بریدند و سپس پیکر بی جانش بی رحمانه به پایین پرت کردند.
♦️تپه محل شهادت شهید به همراه فیلمی از حاج جواد دوست داشتنی را در جبهه ببینیم.👆
🔸با این همه چه زیباست این جمله شهید آوینی که فرمود: «خون پیكره حق در طول تاریخ از قلب عاشوراست كه سرچشمه می گیرد و اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است. كاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا (ع) یكایک از صلب پدران و رحم مادرانشان پای به سیاره زمین می گذارند و در زیر خیمههایی پشمینه و یا در خانههایی كاه گلی بزرگ می شوند و خود را به صحرای كربلا می رسانند.»
@shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 العیس - الحاضر، جنوب حلب.
🌷 به یاد شهدای مدافع حرم 🌷
@shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رونمایی قریبالوقوع نیروی دریایی ارتش از ناو دماوند٢
➕ این ناو بعد از به روزرسانی مجهز به سیلوهای عمودی پرتاب موشک و رادار چشم عقاب خواهد شد
@shahidmostafamousavi
🔴 استوری خانم ثریا قاسمی خطاب به مسئولان
🔹 امیدوارم این مطالبه گری ها دیده بشه و مسئولین حواس شون به اعمال و رفتارشون و بیت المال مسلمین باشه.
#منتقد_منصف
#باشرف
#شهدا
@shahidmostafamousavi
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
|°﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
⚘شهدای مظلوم فراجا⚘:
شهید موسی حیدریان
فرزند کرمعلی
متولد 1354/12/20
محل تولد : کرمانشاه
تاریخ شهادت : 1402/01/16
محل شهادت : کرمانشاه
مذهب : شیعه
دین : اسلام
تحصیلات : سیکل
استان سکونت : کرمانشاه
شهر سکونت : کرمانشاه
نوع استخدام : کادر
تاریخ حادثه : 1378/12/14
استان حادثه : کردستان
علت شهادت : اثرات جانبازی
عامل شهادت : ترکش های تله انفجاری
شرح علت شهادت : هنگ مرزی بانه کردستان شهید مدافع وطن موسی حیدریان متولد سال 1354کرمانشاه، از کارکنان هنگ مرزی بانه کردستان که سال 1378 براثر برخورد با تله انفجاری از ناحیه صورت و چشم به جانبازی 70 درصد نائل و پس از حدود بیست و چهارسال تحمل جراحات جانبازی و درمان، روز چهارشنبه مورخ 1402/1/16 براثر صدمات جانبازی به شهادت رسید.
🔵 حاجت ها رو از #شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن
هر کسی با هر شهیدی خو گرفت
روز محشر آبرو از او گرفت
✋سلام بر همسنگران و دوستداران شهـــــداء🌹
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
|°﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐 امروز دهم تیر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" ابراهیم رشید
هر چند رفته ای و
دل از مـــا گسستهای ؛
پیوسته پیشِ چشم خیالم نشستهای ...
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_ابراهیم_رشید
#دومین_سالروز_شهادت
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم
صبحتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 🥀🥀
💚حب امیرالمومنین علیه السلام💚
🔹رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
اگر تمام مردم دوستدار علي بن ابيطالب (علیه السلام) ميشدند خداوند عالم، جهنم را خلق نمي فرمود.
🔹روزي حضرت رسول اكرم با عده اي از مسلمانان بيرون مسجد نشسته بودند. در اين هنگام چهار نفر سياه پوست تابوتي را به سمت قبرستان ميبردند.
پيامبر به آنها اشاره فرمود كه جنازه را جلوتر بياورند. چون جنازه را نزديك حضرت آوردند. حضرت رسول خدا روپوش را از روي او گشود و فرمود:
اي علي اين شخص (رباح) غلام سياه پوست (بني نجار) است.
امیرالمومنین علیه السلام با مشاهده آن مرد سياهپوست فرمود:
يا رسول اللّه اين غلام هر وقت مرا ميديد شاد ميشد و ميگفت من ترا دوست دارم.
🔹وقتي كه حضرت رسول اكرم اين سخن را شنيد، برخاست و دستور فرمود، كه جنازه را غسل دهند.
سپس لباس خود را به عنوانِ كفن بر تن مرده نمود و براي تشيع جنازه خود حضرت براه افتاد.
در بين راه صداي عجيبي از آسمانها بلند شد. پيامبر فرمود: اين صداي نزول هفتاد هزار فرشته است كه براي تشييع جنازه اين غلام سياه آمده اند.
سپس خود حضرت در قبر رفت و صورت غلام را بر خاك نهاد و سنگ لحد را چيد. وقتي كار دفن غلام به پايان رسيد رسول خدا خطاب به امیرالمؤمنین فرمود:« يا علي نعمتهاي بهشتي كه بر اين غلام ميرسد همه به خاطر #محبت و #دوست_داشتن توست.»
📚کرامات العلویه،ص۱۹و۲۰
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/Hadise_akhlag_m
💠آیت الله حائری شیرازی رحمةالله علیه
🔸هرچه می توانید سنتهای خود را در عید غدیر، جدیتر بگیرید.
نگویید: «مستحب است؛ شد شد؛ نشد نشد».
این سنتها از اوجب واجبات است.
چرا؟ چون شناسنامۀ ما شیعیان است.
👌پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچهها از یک ماه، دو ماه قبل چشمانتظار عید غدیر باشند!
حتی اگر لازم شد، قرض کنید و یک عیدی حسابی -به اندازهای که به علی ارادت دارید- به بچهها بدهید.
نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!»
نه! مقروض میشوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای حضرت علی علیه السلام مقروض شو.
🔸مسیحیها بابانوئل درست میکنند و به بچه هایشان میگویند: «او برای تو هدیه را آورده؛ مسیح برای تو این هدایا را آورده».
بچه از اول ذهنش با عیسی علیهالسلام انس میگیرد، رفاقت میکند.
🔸حالا بروید ببینیم چه کار میکنید!
این شما و این عید #غدیر... سفری، تفریحی، گردشی میخواهی ببری، بگو این مال عید غدیرت است!
اگر هم تابستان میبری بگو، قولش را عید غدیر به شما دادم. قولهایی که میخواهید به آنها بدهید، عید غدیر بدهید. هدایایتان و وعدههایتان را بگذارید در این روز تا اینها با عید غدیر جوش بخورند.
#عید_غدیر
#غدیر
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅────────────┅╮
پیر زنی در قم با نخ ریسی، خمس و سهم امامش را نزد آیت الله سید محمد حجت کوهکمری (ره) میآورد، وقتی میخواست از اتاق بیرون رود عقب عقب میرفت و خیره خیره به آقا نگاه میکرد، آیت الله حجت دلیلش را پرسید؟
پیر زن گفت: می خواهم خوب قیافه شما را در خاطرم نگه دارم و روز قیامت شما را تحویل خدا بدهم و بگویم: خدایا! من جان کندم و خمس و سهم امامم را به این آقا دادم تا از دینم حفاظت کند، حال اگر او در این راه کم گذاشته او را مؤاخذه کن!
آیت الله حجّت خمس را زمین گذاشت و زار زار گریه کرد
قیافه مسولین یادمون خواهد ماند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همراه با مناجات با خدا و اهل بیت علیهم السلام ۱۴۱
مناجات ( اگر تو را نداشتم بدان خدا نداشتم )
🎙حاج سید مهدی میرداماد
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_نوزدهم
_همہ خوشحال بودݧ
ماماݧ کہ کلے نذرو نیاز کرده بود از فرداش رفت دنبال اداے نذراش هر روز خونموݧ پر بود از آدمایے کہ براے کمک بہ ماماݧ اومده بودݧ
ایـݧ شلوغے رو دوست نداشتم از طرفے هم خجالت میکشیدم پیششوݧ بشینم هنوز نمیتونستم خوب حرف بزنم لکنت داشتم
باورم نمیشد انقد ضعیف باشم
_بالاخره نذرو نیاز هاے ماماݧ تموم شد
ولے هنوز خواب مـݧ تعبیر نشده بود ینے هنوز چادرے نشده بودم نمیتونستم بہ ماماݧ بگم کہ میخوام چادرے بشم اگہ ازم میپرسید چرا چے باید میگفتم❓نمیتونستم خوابمو براش تعریف کنم
_ماماݧ بزرگم از،مکہ اومده بود ماماݧ ازم خواست حالا کہ حالم بهتر شده باهاش برم خونشوݧ خیلے وقت بود از خونہ بیروݧ نرفتہ بودم با اصرار هاے ماماݧ قبول کردم
ماماݧ بزرگ وقتے منو دید کلے ذوق کردو بغلم کرد همیشہ منو از بقیہ نوه ها بیشتر دوست داشت میگفت اسماء براے مـݧ یہ چیز دیگست
دست منو گرفت و نشوند پیش خودش و برام از مکہ و جاهایے کہ رفتہ بود تعریف میکرد
مهمونا کہ رفتـݧ مامانبزرگ ساک هارو باز کرد تا سوغاتیا رو بده
_بچه ها از خوشحالے نمیدونستـݧ چیکار باید بکنن
سوغاتیارو یکے یکے داد تا رسید بہ مـݧ یہ روسرے لبنانے صورتے با یہ چادر لبنانے
انگار خوابم تعبیر شده بود
همہ با تعجب بہ سوغاتے مـݧ نگاه میکردݧ و از مامان بزرگ میپرسیدݧ کہ چرا براے اسماء چادر آوردے اسماء کہ چادرے نیست.
_ماماݧ بزرگ هم بهشوݧ با اخم نگاه کرد و گفت سرتوݧ بہ کار خودتوݧ باشہ(خیلے رک بود)
خودمم دلم میخواست بدونم دلیلشو ولے چیزے نپرسیدم
_رفتم اتاق روسرے و چادرو سر کردم یه نگاهی بہ آیینہ انداختم چقد عوض شده بودم ماماݧ اومد داخل اتاق تا منو دید شروع کرد بہ قربوݧ صدقہ رفتـݧ انقد شلوغ کرد همہ اومدݧ تو اتاق ماماݧ بزرگم اومد منو کلے بوس کرد و گفت:
برم براے نوه ے خوشگلم اسفند دود کنم چشم نخوره
منم در پاسخ بہ تعریف همہ لبخند میزدم
ماماݧ درحالے کہ اشک تو چشماش حلقہ زده بود گفت
کاش همیشہ چادر سر کنے
چیزے نگفتم
_اوݧ شب هموݧ خواب قبلیمو دیدم صبح کہ بیدار شدم دلم خواست از خوابم یہ تصویر بکشم....
مداد و کاغذ رو برداشتم چشمامو بستم فقط یہ مرد جووݧ کہ چهرش مشخص نیست میومد تو ذهنم تصمیم گرفت همونو بکشم
(ایـݧ هموݧ نقاشے بود کہ توجہ سجادے رو روز خواستگارے جلب کرده بود)
_ماماݧ میخواست بره خرید ازم خواست باهاش برم منم براے ایـݧ کہ حال و هوام عوض بشہ قبول کردم و آماده شدم از در اتاق کہ میخواستم بیام بیروݧ یاد چادرم افتادم سرش کردم اردلاݧ و بابا وماماݧ وقتے منو دیدݧ باتعجب نگاهم میکردݧ
اردلاݧ اومد سمتم و چادرمو بوسید و گفت اسماء
آرزوم بود تو رو یہ روز با چادر ببینم مواظبش باش
_منم بوسش کردم وگفتم چشم.
بابا و ماماݧ همدیگرو نگاه کردݧ و لبخند زدݧ
اوݧ روز ماماݧ از خوشحالے هر چیزے رو کہ دوست داشتمو برام خرید
دیگہ کم کم شروع کردم بہ درس خوندݧ باید خودمو آماده میکردم براے کنکور کلے عقب بودم
مدرسہ نمیرفتم چوݧ بادیدݧ مینا یاد گذشتم میوفتادم
_اوݧ روز ها خیلے دوست داشتم در مورد شهدا بدونم و تحقیق کنم با یکے از دوستام کہ خیلي تو این خطا بود صحبت کردم حتے خوابمم براش تعریف کردم اونم بهم چند تا کتاب داد و بهم گفت اتفاقا آخر هفتہ قراره دوباره شهید بیارݧ بیا بریم...
✍ ادامه دارد ....
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷