❤️
☘یکم فروردین علاوه بر سالروز تولد سپهبد شهید قاسم سلیمانی، میلاد دانشمند شهید سردار محسن فخریزاده هم هست
اولی به دستور ترامپ و دومی به دستور نتانیاهو ترور شدند. سرداران ایران اسلامی خاری بر چشم مستکبران جهان هستند.
☘سالگرد شهیدشدنتان مبارک مردان میدان.
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
❤️
☘ ستاد گردان
خاطرات دکتر محسن پویا
از عملیات فتح المبین
تدوین: غلامرضا جهانی مقدم
⊰•┈┈┈┈┈⊰•
🔹 محوطه پایگاه خیلی شلوغ بود. همه در حال فعالیت برای گرفتن لباس و تجهیزات نظامی بودند. در آن شلوغی، به دنبال یک نفر آشنا میگشتم. خبر داشتم که تعدای از بچه های مسجد شفیعی اعزام شده اند. دقت می کردم که شاید یک نفر از بچه های مسجد را ببینم و از تنهایی بیرون بیایم. ولی تلاش من بی نتیجه بود. بهتر دیدم فعلاً در اتاق فرجوانی باشم تا ایشان بیاید. سؤال کردم اتاق آقای فرجوانی کجاست؟ اتاق را پیدا کردم و در گوشه ای ساکت و آرام نشستم تا فرجوانی دوباره برگشت. مرا به دو نفری که آن جا بودند که بعد فهمیدم آنها "سیدصادق و سیدباقر مروج " هستند، معرفی کرد. اینها بچه هایی بودند که از قبل با حاج اسماعیل ارتباط داشتند. سیدباقر مروّج برادر سیدصادق بود و کار پرسنلی و اداری گردان را انجام میداد. حاج اسماعیل دستور داد تا وسایل شخصی و نظامی را به من دادند. همان جا به سید باقر گفت که ایشان باید با خودمان کار کند. یعنی در کادر گردان باشد و به گروهان رزمی نَروم. سیدصادق مروّج پاسدار و از بچه های دوره های اول سپاه بود. ارتباط شهید فرجوانی با سید صادق از این دوره ها شروع شده بود. قبل از این که گردان تشکیل شود در جبههٔ آبادان با هم بودند. سید صادق از بچه های مسجد امام رضا و حاج اسماعیل از مسجد جوادالائمه بود. این آشنایی به تأسیس گردان قبل از عمليات فتح المبین کشیده شده بود. سید صادق به واسطه ارتباط قبلی و شاید دستور سپاه اهواز، معاون عملیاتی اسماعیل فرجوانی شده بود.
هنوز نمیدانستم که کارم چیست و چه باید بکنم. فقط حاج اسماعیل گفته بود: «با ما باش.» به طور مدام نیروهای گردان را میدیدم که برای هماهنگی کارهایشان به آن اتاق می آمدند.
بعد از گرفتن تجهیزات انفرادی تقریباً مطمئن شده بودم که مشکل حل شده و رفتن من به جبهه قطعی است. پس از زمان کوتاهی فرجوانی آمد و سؤالاتی از من کرد. به من گفت که تو باید کارهای تدارکاتی گردان را انجام بدهی. من هم بدون این که توضیحی بخواهم، قبول کردم. بعد از آن فرجوانی مرا به دیگر اعضای کادر گردان معرفی کرد. از آن لحظه میبایست در کادر گردان فعالیت خود را شروع می کردم. در سالهای ابتدای جنگ ساختار گردانها خیلی گسترده و کامل نشده بود و به این شکلی که در دوره های بعد و سالهای بعد از عملیات فتح المبین و بیت المقدس مطرح شد، نبود. سازمان گردانها بسیار ابتدایی و فقط به شکل خاص نظامی بود، ولی در عملیاتهای بعدی بعضاً کارهایی در رابطه با پشتیبانی گردانها و هماهنگی برای رفع نیازهایشان به صورت جامع تری شکل گرفت.
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
4_5852917784421338895.mp3
5.7M
#زمینه
📝 شب دهم ماه رمضان
🎤 حاجسیدمهدی #میرداماد
◾️ویژه وفات #حضرت_خدیجه
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
6702695667593.mp3
14.85M
#مدح
📝مرغ دلم، جلد آسمان خدیجه است
🎤حاج محمود #کریمی
◼️ ویژه وفات #حضرت_خدیجه
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 موضوع مردم آخرالزمان
سخنران شهید کافی
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
بنام ایزد يكتا
🌷خاطره ای بیادماندنی درقلب کوچک خودم
🌺 نامه دختر خانم یتیمی که آنروز قلبم را شکست.
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪیه ﻣﺮﺩﻣﯽ بدستم رسید .حامل ﻧﺎﻣﻪ بود،
درمتن چنین نوشته شده بود:
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ،
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. پدرم که یه کارگر بود . مریض شد ورفت پیش خدا .
مادرم برای اینکه پول بگیره تا من برم مدرسه می ره خونه مردم ورختاشونا می شوره . خونه شونا تمیز می کنه .
توکلاس خانم معلم به مابچه ها گفته یک هدیه ای بیارید می خواهیم برای رزمنده ها بفرستیم .
من و مادرم برای اینکه برای شما هدیه ای بخریم ، روزه می گیریم .ومن خوراکی به مدرسه نمی برم. مقداری پول جمع کردیم تابا آن این هدیه رابرای شما( که نان قندی بود) بفرستیم.
بخورید تا بتونید با دشمنا خوب بجنگید واز وطنمان ایران عزیز بیرونشان کنید.
دوست داشتم پدرم زنده بود درکنار شما با دشمنا می جنگید.
ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ اشک بود و اشک بود و ﺍﺷﮏ ...
ازآنروز که گذشت ، تاآخرین روزی که در جبهه حضور داشتم هرگز هدایای مردمی که حامل نامه ای بود تحویل نگرفتم.
وامابه امروز هرچه از ڱذرزمان می گذرد به یاد آن نامه گوهربار می افتم اشک بر چشمانم جاری می شود.
برگرفته از قلبم
جامانده از قافله شهدا غلامعلی حاجی قربانی از سمنان
🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷
@shahidmostafamousavi
کانال استیکر🔻
@shahidaghseyedmostafamousavi
30.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاتحه پیشگاه کسانی که دیگر در کنار ما نیستند اما مهرشان تا ابد در قلبهایمان جاریست, شادی روح شهدا. اموات، پدران و مادران آسمانی، بخوانیم فاتحه و صلوات
هیئت حضرت قمر منیر بنی هاشم عباس ابن علی علیه السلام محله شهید پیغمبری
📚اعتراض کوبنده
معاويه عده اي از صحابه و تابعين دروغگو را با پول خريده بود تا آنها بر ضد امام علي (علیه السلام)، حديث جعل كنند، مانند ابوهريره، عمروعاص و مغيره بن شعبه از صحابه، و مانند عروه بن زبير از تابعين.
ابوهريره بعد از شهادت علي (ع) به كوفه آمده بود، و با طرفندهاي عجيبي،(با حمايت از قدرت معاويه) مطالبي را كه با شأن علي (ع) نامناسب بود، مي بافت و به پيامبر(ص) نسبت مي داد، شبها كنار باب الكنده مسجد كوفه مي نشست و عده اي را با اراجيف خود منحرف مي كرد.
شبي يكي از جوانان غيور و آگاه كوفه در جلسه او شركت كرد، پس از شنيدن گفتار بي اساس او، خطاب به او گفت: تو را به خدا سوگند مي دهم آيا شنيده اي كه رسول خدا در مورد علي (ع) اين دعا را كرد: اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه: خدايا دوست بدار، كسي را كه علي (ع) را دوست بدارد و دشمن بدار كسي را كه علي (ع) را دشمن دارد.
ابوهريره (ديد نمي تواند اين حديث روشن و قاطع را رد كند) گفت: اللهم نعم: خدا را گواه مي گيرم آري شنيده ام.
جوان غيور گفت: بنابرين، خدا را گواه مي گيرم كه تو دشمن علي (ع) را دوست مي داري و دوست علي (ع) را دشمن داري (پس مشمول نفرين رسول خداص هستي)، سپس آن جوان بر خاست و با كمال بي اعتنائي آن جلسه را ترك نمود.
📚داستان دوستان(نوشته ی محمد محمدی اشتهاردی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 سخنان آقا در مورد حضرت خدیجه شنیدنی است...
⭕️ حضرت خدیجه سلام الله علیها از همهی اموال خودش خارج شد برای ترویج اسلام و تقویت پیامبر(ص)؛ اینکه حالا شما میفرمایید «ثروت»، این گفتنش به زبان ساده است؛ اما گذشتن از تمام ثروت و نه بخشی از آن، کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست...
🔻 مرحوم آقای خسروشاهی هم یک بیانی دارند که امشب گفتم نقل کنم، بیان زیبایی است.
🔻 بعد از مراسم جشن عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام ام سلمه و ام ایمن به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر #خدیجه زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسی زهرا، چشمش روشن میشد. اینطور نیست؟!
🔻تا آنها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانیها و آن ایثارگری ها و از خود گذشتگیهای خدیجه افتاد.
✅ فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا میشود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام ثروت و زندگی خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت.
🔹 امروز هم اگر یک زن از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم دکتر، پیدا شود، بگوید: من داراییام این است؛ مثلاً کاخ فلانجا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. داراییهای من اینهاست، همهی اینها را به دفتر #آقا میدهم که در راه آنچه که لازم میدانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشتهام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم.
این شخص میشود #شیعه حضرت خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد!
@mah_davit313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ | رزق لا یُحتَسَب
کانال رسانه رهــبر🔻
@resanerahbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷
🌷 سخنان تکاندهنده حضرت امام خمینی (ره) در خصوص روحانیت و مسئولین
🔺 من خوف این را دارم که مردم به خاطر اطاعت از حرفهای ما بهشت بروند اما خود ما به خاطر اینکه مهذب نبودیم برویم جهنم...
🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مخفی کردن گناه
🎙استاد #عالی
46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🌱
📹 فیلم کامل بیانات نوروزی رهبرمعظمانقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم. ۱۴۰۳/۱/۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.#مناجات
یک دقیقه وقت داری با خدا حرف بزنیم ؟؟
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
✍️ سلام مولای من؛
سال ۱۴۰۳ هجری شمسی را به انتظار ظهور شما که بهار مردمانید و آرزوی دیرینه ی بشریت می مانیم.
- #سال_نو را آغاز کردیم با این امید که در رکاب رهبرمان سیدعلی، سربازی باشیم از سربازان شما...
- خدایا! یا مقلب القلوب و الابصار...
- پروردگارا
امسال را سال ظهور مولایمان قرار بده
- ما را لایق هم رکابی یاران و سربازان او بگردان
انشاءالله
- السّلامُ عليک يا ربيعَ الاَنام
بهار واقعی شيعه ؛ پايان زمستان غيبت است
- در فرازی از زيارت حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف) میخوانيم كه :
«السّلامُ عليك يا ربيعَ الاَنام و نضرة الایّام».
به اين معنا كه بهار واقعی وقتی خواهد بود حضرت ولی عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف) ظهور كنند و زمستان غيبت ايشان برای شيعيان به اتمام برسد.
------------------------------
الّلهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج
🔴 داستان کوتاه
سعید بن جبیر که از یاران با وفای امام سجاد (ع) می باشد، نقل می کند: یکی از دهقان های ایرانی که ستاره شناس بود، هنگامیکه حضرت برای جنگ (با خوارج نهروان) خارج می شد به نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای امیرالمومنین ستاره های نحس و شومی طلوع کرده است.
در مثل این روز شخص حکیم باید خود را پنهان کند و امروز برای شما روز سختی است. دو ستاره به هم رسیده اند و از برج شما آتش شعله ور است و جنگ برای شما موقعیت ندارد.
حضرت علی (ع) فرمود: وای بر تو، ای دهقانی که از علائم خبر می دهی و ما را از سرانجام کار می ترسانی، آیا می دانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان است؟
آیا می دانی اسد چند مطلع دارد؟ مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اصطرلابی را که در آستین داشت درآورد و شروع به بررسی و محاسبه کرد.
❤️ حضرت علی (ع) لبخندی زد وفرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانه ای فرو ریخت. برج ماجین شکاف برداشت. حصار سرندیب سقوط کرد.
فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد (یا او را شکست داد). بزرگ یهود ناپدید شد. مورچگان در سرزمین مورچه ها به هیجان آمدند و پادشاه افریقا نابود شد. آیا تو این حوادث را می دانی؟
مرد منجم گفت: نه یا امیرالمومنین. حضرت فرمود: در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمد و امشب همین تعداد خواهند مرد؛ و این مرد (با دست خود به مردی بنام سعد بن مسعده حارثی (لعنه الله) که جاسوس خوارج در لشکر حضرت بود اشاره نمود) جزو همین اموات خواهد بود.
آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد. مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد.
سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، ماییم برپادارنده محور (دین و هستی) و نشانه های فلک. و اینکه گفتی از برج من آتش شعله می کشد، بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من. چرا که نور آن (آتش) پیش من است و سوزاندن و شعله اش به دور از من؛ و این مساله ای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آنرا محاسبه کن.
📚 الاحتجاج، ج 1، ص 355
#داستانک
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
هدایت شده از کلید بنفش !!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇺🇸سناتور جمهوریخواه آمریکا در یک گفتگوی تلویزیونی:
«قبلا ایران از ما میترسید الان این ماییم که از ایران میترسیم!»
#افول_آمریکا #ایران_قوی
#کلید_بنفش!
🆔 @Violet_Key