eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
331 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
13.8هزار ویدیو
198 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
👆بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.* 🌴💞یاد آفتاب جبهه بخیر که به گرمی می تابید وماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد. 🌴💛یاد گلوله هایی بخیر که قاصد وصال بودند و ترکش هایی که امر به معروف می کردند. *🌴❤️یاد گونه هایی بخیر که بر آن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود وقنوتی که در آن توفیق شهادت طلب می شد* 🌴💖یاد جهان آرا بخیر که به آرایش جهان پرداخت، نامجو که به دنبال نام و نشان نبود، کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی برای خود نساخت، چمران که معلم اخلاق بود، زین الدین که زینت دین بود، باکری که مجسمه اخلاق بود، خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد آبشناسان که کسی او را نشناخت و صیاد که دلها‌ را شکار میکرد. *🌴💙یاد پیکرهایی که هیچگاه برنگشت، یاد مادرانی بخیر که بی صدا میگریستند و بچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.* 🌴💚یاد لبخندهایی بخیر که قهقهه شهادت بود، دستانی که به عباس اقتدا کردند و پاهایی که زوتر به بهشت پیوستند. هیهات؛ که ما ماندیم و درد فراق یاران... *🌴💚کجا رفت تأثیر سوز دعا، کجایند مردان بی ادعا* *🌴❤️کجایند شور آفرینان عشق، علمدار مردان میدان عشق* 🌴💞هفته دفاع مقدس گرامی‌باد شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات *🌴💚آغاز هفته دفاع مقدس* *🌴💜آغاز جنگ تحمیلی* 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 *☑👈نشر حداکثری معارف شهدا با شما👉​​​​​​* _☑ ​​​​​​|مطالب گروه:​ ​🌹🍂نذرسر شهدا🍂🌹​​|​​​​​​_ *🌺به رسم رفاقت برای هم دعا کنید🌺* @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بوسه‌ شهید رئیسی بر چادر مادر سه شهید 🔹شهید رئیسی در آخرین سفر استانی خود که به استان مازندران انجام شد، در ایام سالگرد شهدای خان‌طومان با جمعی از خانواده‌ شهداء این استان دیدار کرد. 🔹در حاشیه این دیدار پس از ابراز محبت مادر سه شهید دفاع مقدس، شهید رئیسی متواضعانه بر چادر این مادر شهید بوسه می‌زند. 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺بخش‌هایی از وصیتنامه شهید احمد مهرائی 🍃در نمازهای‌تان امام را دعا کنید، مبادا نام امام را فراموش کنید و تا جائیکه برای‌تان امکان دارد نمازهای‌تان را به جماعت بخوانید. 🍃نگذارید که منافقان در گروه‌های مقاومت رخنه کنند. بین گروه‌های مقاومت اختلاف ایجاد کنند و تفرقه بیاندازند. این گروه‌های مقاومت را با جان و دل حفظ کنید. 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 عکس عزت و اعتباری که شهدا به ایران و ایرانی عطا کردند. 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 طنز جبهه "سد ثواب"         ‌‌‍‌‎‌┄═❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔶 من که از این اخلاص ها در خود نداشتم اما شیطنت کمی تا قسمتی😄، کارم شده بود شکار لحظه های خلوت مخلصین و در این اواخر و نیمه های شب، بعضی وقت ها شیطنت از حد می گذشت. یک پاسدار کم سن و سالی داشتیم توی هویزه. داخل آن خانه های احداثی آستان قدس رضوی مستقر شده بودیم. شب ها زوجی نگهبانی می دادیم، بنده خدا اهل شوشتر بود، نیمه شب نگهبانی را رها کرده و رفته بود برای نماز شب. صبح گریبانش را گرفته و گفتم ترک پست کردی برای نماز شب؟😉😡 به التماس افتاد که: 🙏 نگو نماز شب می خوانم، از فردا تو بخواب من تنهایی به جایت نگهبانی می دهم،...😂😅🤣 عاقبت خودش طاقت نیاورد و آقا رحیم محسنی را واسطه کرد و آقا رحیم هم ما را متهم کرد به سد ثواب. عجب روزگاری بود.😅  🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅چه نکته‌های مهمی گفت جلیلی خلاصه‌ای از صحبتهای کاندیدای چهاردهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری: سعید جلیلی: بیمار باید فقط درد بیماری رو بکشه، نه اینکه دنبال بدبختی های دیگه بره. دنبال بیمارستان و دارو و.... دکتر سعید جلیلی: به میزانی که یارانه می‌دهیم از مردم مالیات می‌گیریم 🔹خانواری که درآمدی بین ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان دارد نزدیک ۱۰ درصد آن را باید مالیات بدهد در حالی که به خانواده ۴ نفر ۴۰۰ هزار تومان یارانه می دهیم. 🔸این در حالی است که بسیاری از افرادی که درآمد بالایی دارند، از پرداخت مالیات فرار می کنند. 🔹باید مناسبات موجود اصلاح شود. 🔸طرحی داریم که انرژی چگونه به بهترین شکل توزیع شود و علاوه بر توزیع عادلانه، مصرف بهتر هم شکل می گیرد 🔹۱۳ قلم کالای غذایی در اختیار مردم قرار می گیرد و طرح سفر و طرح روستا هم داریم. ⭕️ دکتر سعید جلیلی: ۴۴ درصد خانوارها از یارانه‌ سوخت محروم هستند کاندیدای چهاردهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری: 🔹اگر منابعی دولت دارد و قرار است توزیع شود بهترین شکل توزیع عادلانه آن است 🔸خانواری که ۳ خودرو دارد ۱۲ برابر کسی که هیچ خودرویی ندارد یارانه مصرف می کند این در حالی است که مرفه‌تر است. 🔹۴۴ درصد خانوارهای ما خودرو ندارند و به کلی از این یارانه محروم می شوند که اصلا درست نیست. ( سعید جلیلی آمارهایی رو در بهداشت و سلامت درآورده که سه تا پزشک جلسه ازش بی‌خبرن اولین کاندیدایی در ۴۵ سال گذشته است که در مورد این صحبت میکنه که باید آمار مرگ‌های زودهنگام ( مثل چاقی و مرگ‌های ناشی از دارو و ...) را به صفر برسونیم 📌جلیلی: باید جلوی فساد را بگیریم و منابعش را صرف رفاه مردم کنیم سعید جلیلی در بخش دوم مناظره دوم: رفع فقر مطلق با یارانه کافی نیست؛ ما برای ایجاد رفاه و رفع فقر مطلق باید نظام رفاهی در لایه های مختلف شکل بگیرد تا هدف متعالی صورت بگیرد. جلیلی: باید نقش دانشگاه‌ها در رشد و پیشرفت کشور مشخص شود و برای دانشگاه‌ها مأموریت تعریف کنیم 🔹یکی از برنامه‌های اصلیِ ما این است که از ترم آینده برای دانشگاه‌ها مأموریت تعریف کنیم و نهضت حل مسائل کشور را راه‌اندازی کنیم. 🔹یکی از مسائلی که دانشگاه باید در آن پیش‌قدم شود، ایجاد شغل برای دانشجویان و دانش‌آموختگانِ همان دانشگاه است. 🔹اگر هزینه‌ای که در دستگاه دیوان‌سالاری هدر می‌رود را به دانش‌آموختگان علوم انسانی بدهیم، بسیاری از مشکلات کشور حل می‌شود. 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅چه نکته‌های مهمی گفت جلیلی خلاصه‌ای از صحبتهای کاندیدای چهاردهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری: سعید جلیلی: بیمار باید فقط درد بیماری رو بکشه، نه اینکه دنبال بدبختی های دیگه بره. دنبال بیمارستان و دارو و.... دکتر سعید جلیلی: به میزانی که یارانه می‌دهیم از مردم مالیات می‌گیریم 🔹خانواری که درآمدی بین ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان دارد نزدیک ۱۰ درصد آن را باید مالیات بدهد در حالی که به خانواده ۴ نفر ۴۰۰ هزار تومان یارانه می دهیم. 🔸این در حالی است که بسیاری از افرادی که درآمد بالایی دارند، از پرداخت مالیات فرار می کنند. 🔹باید مناسبات موجود اصلاح شود. 🔸طرحی داریم که انرژی چگونه به بهترین شکل توزیع شود و علاوه بر توزیع عادلانه، مصرف بهتر هم شکل می گیرد 🔹۱۳ قلم کالای غذایی در اختیار مردم قرار می گیرد و طرح سفر و طرح روستا هم داریم. ⭕️ دکتر سعید جلیلی: ۴۴ درصد خانوارها از یارانه‌ سوخت محروم هستند کاندیدای چهاردهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری: 🔹اگر منابعی دولت دارد و قرار است توزیع شود بهترین شکل توزیع عادلانه آن است 🔸خانواری که ۳ خودرو دارد ۱۲ برابر کسی که هیچ خودرویی ندارد یارانه مصرف می کند این در حالی است که مرفه‌تر است. 🔹۴۴ درصد خانوارهای ما خودرو ندارند و به کلی از این یارانه محروم می شوند که اصلا درست نیست. ( سعید جلیلی آمارهایی رو در بهداشت و سلامت درآورده که سه تا پزشک جلسه ازش بی‌خبرن اولین کاندیدایی در ۴۵ سال گذشته است که در مورد این صحبت میکنه که باید آمار مرگ‌های زودهنگام ( مثل چاقی و مرگ‌های ناشی از دارو و ...) را به صفر برسونیم 📌جلیلی: باید جلوی فساد را بگیریم و منابعش را صرف رفاه مردم کنیم سعید جلیلی در بخش دوم مناظره دوم: رفع فقر مطلق با یارانه کافی نیست؛ ما برای ایجاد رفاه و رفع فقر مطلق باید نظام رفاهی در لایه های مختلف شکل بگیرد تا هدف متعالی صورت بگیرد. جلیلی: باید نقش دانشگاه‌ها در رشد و پیشرفت کشور مشخص شود و برای دانشگاه‌ها مأموریت تعریف کنیم 🔹یکی از برنامه‌های اصلیِ ما این است که از ترم آینده برای دانشگاه‌ها مأموریت تعریف کنیم و نهضت حل مسائل کشور را راه‌اندازی کنیم. 🔹یکی از مسائلی که دانشگاه باید در آن پیش‌قدم شود، ایجاد شغل برای دانشجویان و دانش‌آموختگانِ همان دانشگاه است. 🔹اگر هزینه‌ای که در دستگاه دیوان‌سالاری هدر می‌رود را به دانش‌آموختگان علوم انسانی بدهیم، بسیاری از مشکلات کشور حل می‌شود. 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷 – قسمت 7⃣1⃣ ✅ فصل چهارم .... روی پشت‌بام می‌خواندند و می‌رقصیدند. مادرم پشت سر هم می‌گفت: « قدم! زود باش. صدایش کن. » به ناچار صدا زدم: « آقا... آقا... آقا... » خودم لرزش صدایم را می‌شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود. جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: « آقا... آقا... آقا صمد! » قلبم تالاپ تلوپ می‌کرد و نفسم بند آمده بود. صمد که صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می‌کرد. تصویر آن نگاه و آن چهره‌ی مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد. اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید. دوستان صمد روی پشت‌بام دست می‌زدند و پا می‌کوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانواده‌ها درباره‌ی مراسم عقد و عروسی صحبت کردند. فردای آن روز مادر صمد به خانه‌ی ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: « قدم جان! برو و به خواهرها و زن‌داداش‌هایت بگو فردا گلین خانم همه‌‌شان را دعوت کرده. » چادرم را سر کردم و به طرف خانه‌ی خواهرم راه افتادم. سر کوچه صمد را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: « سلام. » برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم می‌لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار. خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: « به خواهرها و زن‌داداش‌ها هم بگو. » بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. می‌دانستم صمد الان توی کوچه‌ها دنبالم می‌گردد. می‌خواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. بین راه دایی‌ام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: « چی شده قدم! چرا رنگت پریده؟! » گفتم: « چیزی نیست. عجله دارم، می‌خواهم بروم خانه. » دایی خم شد و در ماشین را باز کرد و گفت: « پس بیا برسانمت. » از خدا خواسته‌ام شد و سوار شدم. از پیچ کوچه که گذشتیم، از توی آینه‌ی بغل ماشین، صمد را دیدم که سر کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه می‌کرد. مهمان‌بازی‌های بین دو خانواده شروع شده بود. چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که می‌خواست ادا کند. مادرم خانواده‌ی صمد را هم دعوت کرد. صبح زود سوار مینی‌بوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقب مینی‌بوس گذاشتیم تا برویم امامزاده‌ای که کمی دورتر، بالای کوه بود. ماشین به کندی از سینه‌کش کوه بالا می‌رفت. راننده گفت: « ماشین نمی‌کشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند. » من و خواهرها و زن‌برادرهایم پیاده شدیم. صمد هم پشت سر ما دوید. خیلی دوست داشت دراین فرصت با من حرف بزند، اما من یا جلو می‌افتادم و یا می‌رفتم وسط خواهرهایم می‌ایستادم و با زن‌برادرهایم صحبت می‌کردم. آه از نهاد صمد درآمده بود. بالاخره به امامزاده رسیدیم. گوسفند را قربانی کردند و چند نفری گوشتش را جدا و بین مردمی که آن حوالی بودند تقسیم کردند. قسمتی را هم برداشتند برای ناهار، و آبگوشتی بار گذاشتند. نزدیک امامزاده، باغ کوچکی بود که وقف شده بود. چندنفری رفتیم توی باغ. با دیدن آلبالوهای قرمز روی درخت‌ها با خوشحالی گفتم: « آخ جون، آلبالو! » صمد رفت و مشغول چیدن آلبالو شد. چند بار صدایم کرد بروم کمکش؛ اما هر بار خودم را سرگرم کاری کردم. خواهر و زن‌برادرم که این وضع را دیدند، رفتند به کمکش. صمد مقداری آلبالو چیده بود و داده بود به خواهرم و گفته بود: « این‌ها را بده به قدم. او که از من فرار می‌کند. این‌ها را برای او چیدم. خودش گفت خیلی آلبالو دوست دارد. » تا عصر یک بار هم خودم را نزدیک صمد آفتابی نکردم. بعد از آن، صمد کمتر به مرخصی می‌آمد. مادرش می‌گفت: « مرخصی‌هایش تمام شده. » گاهی پنج‌شنبه و جمعه می‌آمد و سری هم به خانه‌ی ما می‌زد. اما برادرش، ستار، خیلی تندتند به سراغ ما می‌آمد. هر بار هم چیزی هدیه می‌آورد. 🔰ادامه دارد....🔰 ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
‍ 🌷 – قسمت 8⃣1⃣ ✅ فصل چهارم ... هر بار هم چیزی هدیه می‌آورد. یک بار یک جفت گوشواره‌ی طلا برایم آورد.خیلی قشنگ بود و بعدها معلوم شد پول زیادی بابتش داده.یک بار هم یک ساعت مچی آورد.پدرم وقتی ساعت را دید، گفت:«دستش درد نکند. مواظبش باش. ساعت گران‌قیمتی است. اصل ژاپن است» کم‌کم حرف عقد و عروسی پیش آمد. شب‌ها بزرگ‌ترهای دو خانواده می‌نشستند و تصمیم می‌گرفتند چطور مراسم را برگزار کنند؛اما من و صمد هنوز دو کلمه درست و حسابی با هم حرف نزده بودیم. یک شب خدیجه من را به خانه‌شان دعوت کرد.زن‌برادرهای دیگرم هم بودند. برادرهایم به آبیاری رفته بودند و زن‌ها هم فرصت را غنیمت شمرده بودند برای شب‌نشینی. موقع خواب یکی از زن‌برادرهایم گفت:«قدم! برو رختخواب‌ها را بیاور.» رختخواب‌ها توی اتاق تاریکی بود که چراغ نداشت؛ اما نور ضعیف اتاق کناری کمی آن را روشن می‌کرد. وارد اتاق شدم و چادر شب را از روی رختخواب کنار زدم. حس کردم یک نفر توی اتاق است. می‌خواستم همان‌جا سکته کنم؛ از بس که ترسیده بودم.با خودم فکر کردم:« حتماً خیالاتی شده‌ام.» چادر شب را برداشتم که صدای حرکتی را شنیدم. قلبم می‌خواست بایستد. گفتم:«کیه؟!» اتاق تاریک بود و هر چه می‌گشتم، چیزی نمی‌دیدم. -منم. نترس، بگیر بنشین، می‌خواهم باهات حرف بزنم. صمد بود.می‌خواستم دوباره دربروم که با عصبانیت گفت:«باز می‌خواهی فرار کنی، گفتم بنشین.» اولین باری بود که عصبانیتش را می‌دیدم. گفتم:«تو را به خدا برو.خوب نیست. الان آبرویم می‌رود.» می‌خواستم گریه کنم. گفت:«مگر چه‌کار کرده‌ایم که آبرویمان برود.من که سرِ خود نیامدم. زن‌برادرهایت می‌دانند. خدیجه خانم دعوتم کرده.آمده‌ام با هم حرف بزنیم. ناسلامتی قرار است ماه بعد عروسی کنیم. اما تا الان یک کلمه هم حرف نزده‌ایم. من شده‌ام جن و تو بسم‌اللّه.اما محال است قبل از این‌که حرف‌هایم را بزنم و حرف دل تو را بشنوم، پای عقد بیایم.» خیلی ترسیده بودم. گفتم:الان برادرهایم می‌آیند. خیلی محکم جواب داد:«اگر برادرهایت آمدند، من خودم جوابشان را می‌دهم. فعلاً تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه؟!»از خجالت داشتم می‌مردم. آخر این چه سؤالی بود. توی دلم خدا را شکر می‌کردم.توی آن تاریکی درست و حسابی نمی‌دیدمش.جواب ندادم. دوباره پرسید:«قدم! گفتم مرا دوست داری یا نه؟!این‌که نشد.هر وقت مرا می‌بینی، فرار کنی. بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟!» -وای!نه!نه به خدا.این چه حرفیه.من کسی را دوست ندارم.خنده‌اش گرفت. گفت:«ببین قدم جان! من تو را خیلی دوست دارم.اما تو هم باید من را دوست داشته باشی. عشق و علاقه باید دو طرفه باشد.من نمی‌خواهم از روی اجبار زن من بشوی. اگر دوستم نداری، بگو.باور کن بدون این‌که مشکلی پیش بیاید،همه چیز را تمام می‌کنم.» همان‌طور سر پا ایستاده و تکیه‌ام را به رختخواب‌ها داده بودم. صمد روبه‌رویم بود. توی تاریکی محو می‌دیدمش. آهسته گفتم:«من هیچ‌کسی را دوست ندارم. فقطِ فقط از شما خجالت می‌کشم.» نفسی کشید و گفت:«دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت:«می‌دانم دختر نجیبی هستی. من این نجابت و حیایت را دوست دارم. اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم. اگر قسمت شود، می‌خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم. دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم.گفت:«جان حاج‌آقایت جوابم را بده. دوستم داری؟!» آهسته جواب دادم:«بله.» انگار منتظر همین یک کلمه بود. شروع کرد به اظهار علاقه کردن. گفت:«به همین زودی سربازی‌ام تمام می‌شود. می‌خواهم کار کنم، زمین بخرم و خانه‌ای بسازم. قدم! به تو احتیاج دارم. تو باید تکیه‌گاهم باشی.»بعد هم از اعتقاداتش گفت و گفت از این‌که زن مؤمن و باحجابی مثل من گیرش افتاده خوشحال است. قشنگ حرف می‌زد و حرف‌هایش برایم تازگی داشت. همان شب فکر کردم هیچ مردی در این روستا مثل صمد نیست. هیچ‌کس را سراغ نداشتم به زنش گفته باشد تکیه‌گاهم باش. من گوش می‌دادم و گاهی هم چیزی می‌گفتم. ساعت‌ها برایم حرف زد؛از خیلی چیزها، از خاطرات گذشته،از فرارهای من و دلتنگی‌های خودش،از این‌که به چه امید و آرزویی برای دیدن من می‌آمده و همیشه با کم‌توجهی من روبه‌رو می‌شده، اما یک‌دفعه انگار چیزی یادش افتاده باشد، گفت:«مثل این‌که آمده بودی رختخواب ببری!» راست می‌گفت.خندیدم و پتویی برداشتم و رفتم توی آن یکی اتاق، دیدم خدیجه بدون لحاف و تشک خوابش برده.زن‌برادرهای دیگرم هم توی حیاط بودند. کشیک می‌دادند مبادا برادرهایم سر برسند. ساعت چهار صبح بود.صمد آمد توی حیاط و از زن‌برادرهایم تشکر کرد و گفت:«دست همه‌تان درد نکند. حالا خیالم راحت شد. با خیال آسوده می‌روم دنبال کارهای عقد و عروسی.» وقتی خداحافظی کرد،تا جلوی در با او رفتم.این اولین باری بود بدرقه‌اش می‌کردم. 🔰ادامه دارد.....🔰 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام لطفاً این کلیپ را که نظر هوشنگ امیراحمدی درباره دکتر ظریف به دقت ببینید 🤔
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ مادر شهید: روستای ما یک مدرسه بیشتر نداشت و آن هم دبستان بود. آن وقتها عبدالحسین تو کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند با اینکه کار هم می،کرد نمره اش همیشه خوب بود. یک روز از مدرسه که آمد، بی مقدمه گفت: از فردا اجازه بدین دیگه مدرسه نرم من و باباش با چشم های گرد شده به هم نگاه کردیم همچین درخواستی حتی یکبار هم سابقه نداشت. باباش گفت:« تو که مدرسه رو دوست داشتی برای چی نمی خوای بری؟» آمد چیزی بگوید بغض گلوش را گرفت همان طور بغض کرده گفت:« بابا از فردا برات کشاورزی می کنم، خاکشوری می کنم هر کاری بگی می کنم ولی دیگه مدرسه نمی رم». این را گفت و یکدفعه زد زیر گریه حدس زدیم باید جریانی اتفاق افتاده باشد آن روز ولی هر چه پیله اش شدیم چیزی نگفت روز بعد دیدیم جدی جدی نمی خواهد مدرسه برود. باباش به این سادگی ها راضی نمی شد، پا تو یک کفش کرده بود که : «یا باید بری مدرسه ،یا بگی چرا نمی خوای بری» آخرش عبدالحسین کوتاه آمد گفت: «آخه بابا روم نمی شه به شما بگم.» گفتم:« ننه به من بگو.» سرش را انداخته بود پایین و چیزی نمی گفت فکر کردم شاید خجالت می کشد دستش را گرفتم و بردمش تو اتاق دیگر کمی ناز و نوازشش کردم گفت و با گریه گفت:« ننه اون مدرسه دیگه نجس شده!» «چرا پسرم؟» 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ اسم معلمش را با غیظ آورد و گفت «روم به دیوار دور از جناب شما دیروز این پدرسوخته رو با یک دختری دیدم، داشت...» شرم و حیا نگذاشت حرفش را ادامه بدهد. فقط صدای گریه اش بلند تر شد و باز گفت: اون مدرسه نجس شده، من دیگه نمیرم آن دبستان تنها یک معلم داشت او را هم می دانستیم طاغوتی است از این کارهاش ولی دیگر خبر نداشتیم. موضوع را به باباش .گفتم عبدالحسین پیش ما حتی سابقه یک دروغ هم نداشت رو همین حساب پدرش گفت حالا که اینطور شد خودم هم دیگه میلم نیست بره مدرسه..... تو آبادی علاوه بر دبستان یک مکتب هم بود از فردا گذاشتیمش آن جا به یاد گرفتن قرآن " ۱ ". پاورقی ۱ زمان وقوع این خاطره بر میگردد به حول و حوش سال ۱۳۳۳ هجری شمسی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔴🔴 پزشکیان می‌گوید: چرا ۴۰سال است درست نکردید؟ ♦️خطاب او دقیقا به چه کسانی است؟! بگذریم که پزشکیان خود سابقه ۲۰سال وزارت و وکلات دارد. لکن سری به سوابق کارگزاری حامیان و اعضای ستاد او تعجب را دوچندان می‌کند: 📍 زنگنه: ۴۵سال: وزیر جهاد- وزیر نیرو- وزیر نفت- عضو تشخیص‌مصلحت. 📍جهانگیری: ۲۹سال: نمایندگی‌مجلس- استاندار- وزیر معادن-وزیر صنایع-معاون‌اول رییس‌جمهور. 📍ظریف: ۲۳سال: سفیر، معاون و وزیرخارجه. 📍 خاتمی: ۲۰سال: نماینده‌مجلس-وزیرارشاد- رییس‌جمهور 📍 ربیعی: ۲۰سال: مشاور رییس‌جمهور-وزیر تعاون-رییس‌مرکز بررسی‌های استراتژیک- سخنگوی‌دولت . 📍ابتکار: ۲۳سال: معاون‌ رییس‌جمهور- شورای‌ شهر تهران 📍 عارف: ۳۵سال: وزیر فرهنگ-وزیر پست- معاون رییس‌جمهور- رییس‌سازمان برنامه- نماینده‌مجلس- عضو تشخیص‌مصلحت ♦️این لیست حامیان پزشکیان را می‌‌توان به ده‌ها تن با چندصدسال سابقه‌، افزایش داد. حال، خطاب «چرا ۴۰سال درست نکردید؟» دقیقا به کیست؟ 📍مگر می‌شود با این لیست‌طویل، کارنامه ۴۰سال را گردن نگرفت؟! 📍نمی‌شود دائم از نهج‌البلاغه و عدالتِ علی خطبه خواند اما به‌وقت انتخابات، برای یک مشت رای، از کارنامه خود شانه خالی کرد و تازه سخن از خدمت‌گذاری در آینده گفت! ♦️طوری از کارنامه ۴۰ساله انتقاد می‌کنند که گویی در کشور دیگری وزیر بوده‌اند و امروز بهمن۵۷ است و آنان به تازگی از پلکان هواپیما پایین آمده‌اند! 📍وقتی نامزدی، کارنامه ۴۰سال خود و هم‌قطارانش را گردن نمی‌گیرد و پاسخگو نیست، چگونه می‌توان به او اعتماد کرد؟ 📍او حتما کارنامه و تصمیمات دولت خود را هم گردن نخواهد گرفت و به سیاق همین ۴۰سال گردن دیگران خواهد انداخت. 📍حتما هم به وقت بحران خواهد گفت: «من خودم روز جمعه فهمیدم!» کاش انقدر جوانمرد بودید که پای ۴۰سال کارگزاری خود می‌ماندید. گردن گیر ندارند اصلاح طلبان یادم هست حسن روحانی هم همینجور جواب میداد... همیشه از مردم طلبکار بود 🇮🇷🗳کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 💥دولت پزشکیان، دولت سوم روحانی مردم آلزایمر ندارند 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
🔆زنگ عبرت 🔴بسم الله الرّحمن الرّحیم قال رسول الله (ص) : خَیرُ المُؤمِنِینَ من کَانَ مألَفَهً للمُؤمِنِینَ و لاَ خیرَ فِیمَن لاَیَألَفُ و لاَیُؤلَفُ .(بحار الانوار، جلد 71، ) بهترین مؤمنان، کسی است که محور الفت مؤمنان باشد، کسی که انس نگیرد و با دیگران مأنوس نشود خیری ندارد. سلام علیکم، با عرض ادب و احترام امروز و در شرائطی که وحدت و اجماع نیروها و کاندیداهای انقلابی نقش حیاتی برای موفقیت وسعادت دنیا وآخرت امت اسلام دارد، شما مطالعه کننده این متن می توانید چنین نقشی داشته و مصداق فرموده پیامبر اعظم (ص) یعنی خیرالمومنین باشید. ♦️شما فرهیخته گرامی استحضار دارید عامل اصلی و نقطه کانونی دگرگونی ساختار مدیریت جهان و تغییر هژمونی هرم قدرت در دنیا انقلاب اسلامی 1357ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی در این نقطه و هارتلند جهان بود. انقلاب و نظامی که از روزهای آغازین تاکنون همچون یک کشتی از گرداب های عمیق و طوفانی و راهزنان دریائی از توطئه تجزیه طلبان و منافقین، جنگ تحمیلی، کودتاهای مخملی متعدد، غلبه بر هجمه آمریکائی داعش و گسل دوران دولت غربگرای یازدهم و دوازدهم عبور کرد. به لطف الهی با روی کار آمدن دولت خدامحور و مردم پایه شهید رئیسی، در یک سرزمین سوخته، بدهکار و بدون درآمد اما با هم افزائی بین سه قوه و همه دستگاه های حکومتی دیگر ذیل تدابیر حکیمانه امام خامنه ای عزیز، روز به روز قوت بیشتری گرفته است. این مهم به رغم توطئه هایی همچون بلوا و آشوب ،«زن ، زندگی ، آزادی» حادث شده است. حوادث معجزه آسائی مانند: طوفان الاقصی و نیز حمله نظامی قدرتمندانه جمهوری اسلامی ایران به کشورهای اتمی و ناتو و قرارگاه اصلی استکبار در منطقه غرب آسیا یعنی اسرائیل غاصب شاهد این مدعاست . ♦️حماسه «وعده صادق» و همچنین «طوفان الاقصی» و به تبع آن، شکست مفتضحانه و جبران ناپذیر غرب در مقابله با نزدیک به نه ماه مقاومت بی بدیل مظلومان مقتدر فلسطینی باعث جلب توجه خیره کننده جهانیان به قدرت و اقتدار بی نظیر نظام مردمی ولایت فقیه نزد افکار عمومی و اندیشه اندیشمندان اسلامی شده است، از این رهگذر نیز شهادت رئیس جمهور اسلامی ایران به طور غیر منتظره تبدیل به یک حماسه بی نظیر در جهان شد که متعاقب آن نمایندگانی از سوی ملت ها و دولت های مطرح دنیا با حضور در مراسم مربوطه، ارسال پیام تسلیت، اعلان عزای عمومی )مثلا یک روز در هند 1.400.000.000 نفری(، اعلان سکوت یک دقیقه ای در مجامع مهم جهانی (مانند: شورای امنیت و ...) جایگاه ملت و نظام اسلامی ایران را به طور جهشی در سطح 200 کشور جهان متمایز و ارتقا بخشید. البته در این دوران 45 ساله همواره ضعف هایی نیز وجود داشته و قابل انکار نیست. بدیهی است که ثقل این دستآوردهای عظیم در آناتومی قدرت نظام، مدیون اتحاد مردم بویژه مؤمنین و مسئولین در پیروی از ولایت فقیه می باشد. دشمنان زخم خورده و ذلیل شده اراده کرده اند که دوباره سر از لاک خود برآورده، با سوء استفاده از فرصت بدست آمده در انتخابات 1403 ما را به دوران مذلت بار ده ساله قبل از 1400 برده، سالیان سال مجدداً کشور را از مسیر پیشرفت باز دارند. از اینرو اگر چه راهبرد و تدارک اصلی دشمن عمدتاً جنگ ترکیبی است اما اکنون با تمام توان عاریه ای از غرب و امکانات، روی جنگ نرم و استفاده از روزنه انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آوردن جریان غربگرایِ الینة شدة دنیاپرست و ضربه زدن به این گرانیگاه قدرت توحیدی در جهان متمرکز شده اند. اینجاست که قرآن می فرماید: وَلا تَكونوا كَالَّذينَ تَفَرَّقوا وَاختَلَفوا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ البَيِّناتُ و َأُولئِكَ لَهُم عَذابٌ عظيمٌ (105 آل عمران): و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ (آن هم) پس از آنکه نشانه‌های روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمی دارند. و همچنین پیامبر اعظم(ص) می فرمایند: ولاتختلفوا فإنّ من کان قبلکم اختلفوا فهلکوا (کنزالعمال، ج۱، ص۱۷۷ ) اختلاف نکنید (و از آن دوری کنید)؛ زیرا آنان که پیش از شما اختلاف کرده‌اند، هلاک شدند. ♦️لذا امید است شما برادر یا خواهر متعهّد به خدا و اولیاء الهی و شهدا اولاً دعا کنید جبهه حق در این عرصه هم پیروز شود، در ثانی طی چند روز باقیمانده نسبت به تبلیغ و بسیج آحاد مردم برای حضور فعال پای صندوق های رای تلاش کنید. ثالثاُ به هر طریق شرعی ممکن برای ایجاد وحدت بین ستادها و کاندیداهای ولائی و کنار رفتن کاندیداهای محترم انقلابی به طرفداری از یک نفر، تلاش مضاعف نمائید. به امید اینکه در این راه سرنوشت ساز با کوشش و تلاش بی وقفه همه منتظران مهدی موعود (عج) و پیروان نائب بر حقش کشور به دوران ارتجاع دهه نود باز نگردد و راه پر شتاب خود را به سوی قله ادامه دهد. ان شاءالله.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌روایت هوشنگ امیراحمدی استاد دانشگاه آمریکا و تحلیلگر سیاسی از ظریف: ظریف سال‌های ساله با من دوسته به من میگفت مردم ایران گوسفندن! به این مردم فقط باید دروغ گفت! 🔹‌امیر احمدی یک ایرانی خارج نشینه که این حقایق رو در خصوص اصلاح‌طلبان و نگاه این جماعت به مردم بیان میکنه! 🚨به لشکر سایبری قدس بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b
🔴 علت شکست مذاکرات دولت اعتدال برای رفع تحریم‌ها، علاوه‌بر خباثت و بدعهدی دشمن، فقدان قدرت روحی و دانشی در جبهۀ خودی برای مذاکرۀ تمدنی بود. 🔰 آیت‌الله میرباقری: ◀️ مذاکره دو گونه است: مذاکره انفعالی (از موضع ضعف) و مذاکره تمدنی (از موضع قدرت). مذاکره انفعالی یعنی مذاکره کنیم که شاید یک امتیازاتی به ما بدهند و ما را نیز در جامعه جهانی بپذیرند و گشایش‌هایی برای ما ایجاد کنند. اما مذاکره تمدنی، مذاکره از موضع ملتی است که آغازگر عصر جدید و پرچمدار یک حرکت تمدنی در برابرِ تمدن رقیب است. ما گفت‌وگو را قبول داریم، اما گفت‌وگو از موضع قدرت تمدنی، نه از موضع ضعف و انفعال. ◀️ مذاکرۀ تمدنی، تفکر و دانش و قدرتِ روحیِ خاصِ خودش را می‌طلبد و کسانی که تفکر و دانش و شجاعت و جسارتِ این نوع مذاکره را ندارند، نمی‌توانند پرچم‌دار این کار بشوند و اگر پرچم‌دار بشوند، نتیجه‌ای عائد نخواهد شد و به نظر می‌رسد علت شکست مذاکرات دولت اعتدال برای رفع تحریم‌ها، علاوه بر خباثت و بدعهدی دشمن، همین فقدان قدرت روحی و دانشی در جبهۀ خودی برای مذاکرۀ تمدنی بود. البته بنده نمی‌خواهم زحمات را نادیده بگیرم و بگویم هیچ دستاورد مثبتی نداشته‌ایم، بلکه ریشۀ نتیجه‌بخش نبودنِ این نوع مذاکرات را دارم عرض می‌کنم. حتی وقتی عده‌ای، گفت‌وگوی تمدن‌ها را طرح می‌کردند، ظرفیتشان ظرفیت گفت‌وگوی تمدنی نبود. این که با ادبیات تمدن غرب و در چارچوب جهانی‌سازی غربی با خودِ غرب مذاکره کنیم، گفت‌وگوی تمدنی نیست؛ گفت‌وگفت است نه گفت‌وگو! (۱۴‌۰۰) 🔴 👇 @bidariymelat
🔴 همت شهید رئیسی در آبرسانی چگونه کام مردم را شیرین کرد؟ 🔸«پیش‌بینی‌های فصلی، بیانگر افزایش ۴ تا ۵ درجه‌ای دمای بالاتر از حد معمول در تابستان امسال است». این خبر را یکی از مدیران سازمان هواشناسی» عنوان کرده است. همزمان، پایگاه hotcitiesworld گزارش داده که اهواز با دمای ۵۱ درجه گرم‌ترین شهر بزرگ جهان است. 🔸اما احتمالا کمتر کسی به یاد می‌آورد که استان خوزستان همین چند سال قبل، با بحران شدید کم‌آبی دست به گریبان بود و گروهک‌های ضدانقلاب وابسته به سرویس‌های غربی، چگونه روی این بحران، اسکی می‌رفتند. کمتر کسی به یاد می‌آورد که با پیگیری بی‌وقفه شهید رئیسی، طرح تامین آب ۲۶ شهر و ۱۶۰۰ روستای خوزستان، ظرف ده ماه به سرانجام رسید و شهریور دو سال قبل، مورد بهره‌برداری قرار گرفت. 🔸اجرای پروژه آبرسانی غدیر، که آب شرب ۴.۷میلیون نفر را در ۲۶ شهر و ۱۶۰۰ روستای خوزستان و مناطق اطراف تامین کرد، متاسفانه ۱۲ سال به طول انجامیده بود. بهانه، فقدان منابع مالی بود. پروژه تا سال ۱۴۰۰، فقط ۴۵درصد پیشرفت داشت و قرار بود سه سال دیگر هم طول بکشد! اما با همت دولت رئیسی و قرارگاه سازندگی خاتم‌‌الانبیا(ص)، ظرف ده ماه به سرانجام رسید. 🔸بنا بر اعلام وزیر نیرو، در طول هزار روز دولت آیت‌الله رئیسی، روزانه بیش از ۳ کیلومتر خط لوله آب اجرا شده است. و این، غیر از خدمات مربوط به پایدارسازی تولید و تامین برق و گاز مورد نیاز در کشور است. 🔸یادآوری این نکته هم بجاست که آقای روحانی رئیس‌جمهور سابق، اسفند ۱۳۹۶ در نشست کارگروه مبارزه با ریزگرد‌ها در اهواز گفته بود: 🔻«چی شد الان خشکسالی شد؟ اینکه در روایات آمده اگر معروف را زیر پا گذاشتید، اگر منکر ترویج شد‌، عذاب الهی می‌آید؛ بعضی از عذاب‌ها همین‌هایی است که می‌بینیم. فکر می‌کنیم و می‌گوییم اِ مقصود این است که ما دروغ گفتیم و سیل آمد. نه معروف و منکر فقط دروغ و نماز نیست». 🔴 👇 @bidariymelat