📚 کتاب " ققنوس خیبر "
روایت زندگی بسیجی شهید سیدرحیم بازیار. نوجوانی که یکبار برای همیشه به جبهه رفت و هرگز برنگشت.
فرزند ارشد مادر بیوهاش بود. چهارده سال بیشتر نداشت اما سن شناسنامه را پدر مرحومش سید عبدالله قبلأ بزرگ کرده و شانزده سال را نشان میداد.
در روستای شاوه علوان از توابع شهرستان رامهرمز در استان خوزستان به دنیا آمد و در شهرستان رامشیر بزرگ شد. با پایان دورهی ابتدایی، فرمان امام را لبیک گفت و در بسیج ثبت نام کرد. در سال ۶۲ در عملیات ایذایی شش روزه خیبر شرکت کرد و جاویدالأثر شد....
#شریفهبازیار-نویسندهکتاب
#شروع-هفته-بامعرفی-زندگینامه-شهدا
#انجمن-نویسندگان-فردا
📕برشی از کتاب: در یک شب مهتابی، بالای پشتبام در سنگر نگهبانی با سید رحیم نشسته بودم. طبق عادت با هم حرف میزدیم. ستارهها سوسو میزدند. انگار با ما همصحبت بودند. نسیم خنکی طراوت اندیشه و فکرمان را در هوا پخش میکرد.
از بالای پشتبام به اطراف احاطه داشتیم. دیوار روبهروی ما، عکس ستارههای جاویدشدهی شهدا را به رخ میکشید. انگار با ستارههای چشمکزن آسمان در ارتباط بودند. سیدرحیم به عکسها زل زده بود. حس میکردم در عالم دیگری سیر میکرد. نمیدانستم در چه فکری بود؟ در حالی که چشم از عکس شهدا برنمیداشت گفت: " دوست دارم عکس منم کنار این شهدا باشه! "
... با ناراحتی ادامه داد: " فقط مادرم! مادرم چی میشه؟ اون تحمل دوری منو نداره! "
حسرت و آهش را از صدایش میشد فهمید. حسرتی توأم با احترام که بغض سنگینی در گلویش میهمان کرد...
#انجمن-نویسندگان-فردا