eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
335 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
°❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 ((آدم برفی)) 🌷اون دختر پر از شور و نشاط، بی صدا و گوشه گیر شده بود، با کسی حرف نمی زد. این حالتش به حدی شدید بود که حتی مدیر مدرسه جدید ازمون خواست بریم مدرسه. 🌷الهام، تمام ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود. اینطوری نمی شد، هر طور شده باید این وضع رو تغییر می دادم. مغزم دیگه کار نمی کرد، نه الهام حاضر به رفتن پیش مشاور بود، نه خودم، مشاور مطمئن و خوبی رو می شناختم. دیگه مغزم کار نمی کرد. 🌷 خدایا به دادم برس، انگار مغزم از کار افتاده هیچ ایده و راهکاری ندارم.بعد از نماز صبح، خوابیدم، دانشگاه نداشتم اما طبق عادت، راس شیش و نیم از جا بلند شدم. 🌷از پنجره، نگاهم به بیرون افتاد، حیاط و شاخ و برگ های درخت گردو از ، سفید شده بود. اولین برف اون سال، یهو ایده ای توی سرم جرقه زد.سریع از اتاق اومدم بیرون، مادر داشت برای الهام، صبحانه حاضر می کرد.– هنوز خوابه؟– هر چی صداش می کنم بیدار نمیشه.رفتم سمت اتاق، دو تا ضربه به در زدم. جوابی نداد. 🌷رفتم تو، پتو رو کشیده بود روی سرش، با عصبانیت صداش رو بلند کرد.– من نمی خوام برم مدرسه. با هیجان رفتم سمتش، و پتو رو از روی سرش کنار زدم. 🌷– کی گفت بری مدرسه؟ پاشو بریم توی حیاط آدم برفی درست کنیم. زل زد توی چشم هام و دوباره پتو رو کشید روی سرش.برو بیرون حوصله ات رو ندارم. اما من، اهل شدن نبودم، محکم گرفتمش و با خنده گفتم: – پا میشی یا با همین پتو، گوله پیچ، ببرمت بندازمت وسط برف ها. 🌷پتو رو محکم کشید توی سرش و دور خودش سفت کرد.– گفتم برو بیرون، نری بیرون جیغ می کشم.این جمله مثل جملات قبلیش محکم نبود. شاید فکر کرد شوخی می کنم و جدی نیست. لبخند آمیزی صورتم رو پر کرد. 🌷– الهی به امید تو همون طور که الهام خودش رو لای پتو پیچونده بود، منم، گوله شده با بلندش کردم ? . ✍ادامه دارد...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 ((اعلان جنگ)) 🌷صدای جیغش بلند شده بود که من رو بزار زمین.اما فایده نداشت. از در اتاق که رفتم بیرون مامان با تعجب به ما زل زد. منم بلند و با خنده گفتم: 🌷– امروز به علت ، مدارس در همه سطوح تعطیل می باشد، از مادرهای گرامی تقاضا می شود درب منزل به حیاط را باز نمایند اونم سریع، تا بچه از دستم نیوفتاده? یه چند لحظه بهم نگاه کرد و در رو باز کرد. 🌷سوز برف که به الهام خورد، تازه جدی باور کرد می خوام چه بلایی سرش بیارم. سرش رو از زیر پتو آورد بیرون و دستش رو دور گردنم حلقه کرد.– من رو نزاری زمین، نندازی تو برف ها حالتش عوض شده بود. یه حسی بهم می گفت عقب نشینی نکن.آوردمش پایین شروع کرد به دست و پا زدن، منم همون طوری با پتو، پرتش کردم وسط برف ها، جیغ می زد و بالا و پایین می پرید. 🌷خنده شیطنت آمیزی زدم و سریع یه مشت برف از روی زمین برداشتم و قبل از اینکه به خودش بیاد پرت کردم سمتش. خورد توی سرش، با عصبانیت داد زد:– مهران! 🌷و تا به خودش بیاد و بخواد چیز دیگه ای بگه، گوله بعدی رفت سمتش… سومی رو در حالی که همچنان جیغ می کشید، جاخالی داد. سعید با عصبانیت پنجره رو باز کرد: 🌷– دیوونه ها، نمی گید مردم سر صبحی خوابن.گوله بعدی رو پرت کردم سمت سعید، هر چند، حیف! خورد توی پنجره.– مردم! پاشو بیا بیرون برف بازی، مغزت پوسید پای کتاب. 🌷الهام تا دید هواسم به سعید پرته، دوید سمت در. منم بین زمین و آسمون گرفتمش و دوباره انداختمش لای برف ها. پتو از دستش در رفت و قل خورد اون وسط بلند شد و با عصبانیت یه گوله برف برداشت و پرت کرد سمتم. 🌷تیرم درست خورده بود وسط هدف، الهام وارد بازی و برنامه من شده بود.جنگ در دو جبهه شروع شد. تو اون حیاط کوچیک، گوله های برفی مدام بین دو طرف، رد و بدل می شد، 🌷تا اینکه بالاخره عضو سوم هم وارد حیاط شد. برعکس ما دو تا، که بدون کاپشن و دست و کلاه و حتی کفش، وسط برف ها بالا و پایین می پریدیم، سومین طرف جنگی، تا دندان، خودش رو پوشونده بود.از طرف عضو بزرگ تر شد. من و الهام، یه طرف، سعید طرف دیگه ماموریت: تسخیر کاپشن و دستکش سعید و در آوردن چکمه هاش ✍ادامه دارد...... @shahidmostafamousavi 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 | سنگ تمام گذاشتید 🔻سال ۵۷ گفتند: 🔹 خیالتان راحت ؛ بگذارید خمینی در بیاید. هوا سرد است و مردم به استقبالش نخواهند آمد ؛ اما همه به استقبال او آمدند و زمستان شد بهار انقلاب! 🔻 ۴۲ سال گذشت... 🌼 بود آمدند 🌼 آمد آمدند 🌼 آمد آمدند 🌼 شد آمدند 🌼 بود آمدند 🌼 کردند بیشتر آمدند 🌼 کردند بیشتر آمدند 🌸 و امسال آمد با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی، باز هم آمدند و دوباره حماسه ای بی نظیر از جنسی متفاوت خلق کردند؛ حماسه ای مردمی و آتش به اختیار که دوباره دشمن و حتی مسئولین را هم غافلگیر کرد! ؛ گرچه در این تجربه جدید همچنان شاهد سردرگمی مسئولین و متولیان امر بودیم ولی درود خدا بر این ملت که سنگ تمام گذاشتند.. 🔹 این حضور یعنی انقلاب و جشن انقلاب ما مردمی است 🔹 این یعنی تکرار خطای محاسباتی احمق های درجه یک و پادوهای داخلی 🔹 این یعنی شکست کرونای تحریف 🔹این یعنی نمایش شعور انقلابی؛ غرورملی؛ وحدت ، ولایتمداری و عشق به اسلام و انقلاب و ایران 🔹 این یعنی ملت با انقلاب و شاخص ها عقد اخوت بسته اند نه با اشخاص و احزاب 🔹 این یعنی ملت پای انقلاب و آرمان امامین انقلاب و خون حاج قاسم عزیز ایستاده اند و سوء تدبیرها را به پای انقلاب نمی نویسند! 🔹 این یعنی باید قدر این ملت را دانست. خدمت به این مردم وظیفه و افتخار است 🔹این یعنی همان سخن امام روح الله که فرمود: من با جرات مدعی هستم كه ملت ايران و توده ميليونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله(ص) و كوفه و عراق در عهد اميرالمومنين و حسين بن علی(س) می باشند 🖌 【آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند】 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻اگر میخوانید 🆔 @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشتباه است که فکر کنید با این همه برف وضعیت خشکسالی ایران برطرف شده این همه برف، باعث نجات ایران از خشکسالی شده؟ واقعا برف نجات بخش بوده؟ یک خطای بزرگ میتواند وضعیت محیط زیست ما را بدتر کند. در فیلم توضیح دادم که چرا نمیتوان به اعداد گزارش شده اعتماد کرد. ✍️حمید فرهمند 👈 عضوشوید