11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طوفان در حمایت از اعتراضات اخیر ایران ایالت فلوریدارو در نوردید
بخش اعظمی از شهر "فوتمایزر" فلوریدا ویران شد
طوفان «ایان» در عین حال ۲.۴ میلیون خانه و کسبوکار را در فلوریدا بدون برق گذاشته است.
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ پلیس کالیفرنیا دختر 17سالهای که مبتلا به افسردگی بود را به قتل رساند. حکم دادگاه عجیب بود.....
_ پلیس اکلاهامای آمریکا میخواست مردی را دستگیر کند، مادر ۷۲ سالهاش مانع آن شد، پلیس اورا کشت و مرد را دستگیر کرد و....
ببینید اتفاقات دیگر و برخوردهای وحشیانه پلیس آمریکا را.... اما واکنش مردم در قبال این برخوردها چیست؟ اگر درایران بود واکنش چگونه بود؟
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خیلی دردناکه ولی باید پخش کرد...
گاهی باید یه سیلی به نفس سرکش زد
گاهی باید بهوقت رقصیدن نشست و گریه کرد...
همون وقتی که این اتفاق افتاد بیبیسی و اینترنشنال از خیابونهای شیراز کلیپ گذاشت مردم داشتن میرقصیدن و شعار آزادی میدادن.
بفرمایید آزادی......
بفرمایید زندگی.....
تصاویری از ورود مهاجم تروریست به حرم شاهچراغ و به رگبار بستن زائران تا لحظه دستگیری
#حسین_دارابی
ماهم مثل آرمان باشیم که حاضر نشد به آقا بی احترامی کنه
بهراحتی تو کانالامون شعارهای نامناسبی که علیه رهبری میدن رو حتی برای نقد نگذاریم. یکی از راهبردهای دشمن شکستن حرمت رهبری هستش. ما در این راهبرد بازی نکنیم.
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
شنیدم به آرمان گفتن به رهبر ناسزا بگو ولت میکنیم، وگرنه بیشتر میزنیمت
آرمان هم گفته اون نورچشم منه، شما بزنید.....
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
جو بیرون ورزشگاه عالیه😍😍
🔻 روایت مردمی از قطر
#حسین_دارابی
@shahidmostafamousavi
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
🔺#الگو_برداری_از_شهداء 📣
🌸 استفاده_عملی از قرآن 📖توسط #شهید مدافع حرم #حسین_دارابی
🍁ایشان تقریبا هفته ای یک مرتبه برای اعضای فامیل وآشنایان #پیامک شامل ترجمه ی آیات قرآن می فرستادند.☝️
🌸مثلا به این صورت:
(باعرض سلام وادب و#احترام ترجمه ی آیه ی 25سوره #یونس رابه شما وخانواده ی محترمتان هدیه میکنم:
وخدا همه ی خلق را به سرمنزل #سعادت وسلامت می خواند وهرکه را خواهد به لطف خاص به راه مستقیم هدایت می کند)✔️
🍁ایشان درفرازی از #وصیتنامه ی خودنوشتند:#اصولی وجود دارد که انسان با توجه به آن می تواند به سعادت دنیا وآخرت برسد،یکی از این راهها که من #درک کردم استفاده ی عملی از قرآن📖 می باشد.⚡️
🌸 #حامی_نیازمندان
ایشان به دستگیری از نیازمندان بسیار اهمیت میدادند وهرجا #متوجه خانواده ی فقیری میشدند حتما به آنها کمک میرساندند.👌
🍁ودرواقع حامی هر کسی که نیاز به کمک داشت بودند مثلا کمک مالی وفرهنگی ومشاوره ای یا اخلاقی.
#خصوصیت_اخلاقی_شهداء
#شهید_مدافع_حرم 🌷
#شهید_حسین_دارابی🌷
#تاریخ_شهادت_١٩مرداد٩۴🌷
کتاب نامیرا یکی از بهترین کتابای عمرم بود که خوندنم، قشنگترین قسمتش رو که اوج داستانه رو میخوام بگذارم حتما بخونید.
این کتاب دوران کوفه و حضرت مسلم هست، نقش اول این کتاب بنظرم عبدالله بن عمیر کلبیه که شخصیت فوق العادهایه، از قویترین فرماندههان سپاه اسلامه که موافق اومدن امام حسین به کوفه و جنگ بین مسلمین نیست. هرچقدرم باهاش صحبت میکنن راضی نمیشه به جمع کوفیان بپیونده تا با سیدالشهدا بیعت کنه، حتی بلند میشه با همسرش بره سمت مرز برای جنگیدن با مشرکان که گذرش به امام حسین نیفته.... تو مسیر مردی رو میبینه که به سمت کوفه میرفته و اسبش از خستگی میمیره ادامه رو از کتاب بخونید..
.
.
عبدالله به مرد گفت: از کوفه چه میخواهی؟
🔻مرد گفت: من همان میخواهم که همهی اهل کوفه میخواهند
عبدالله گفت: پس تو هم خبر حملهی مسلم و یارانش را به قصر ابن زیاد شنیده ای!
مرد جا خورد
🔻مسلم دست به تیغ برده؟! چرا منتظر ورود امام نشد؟! ام وهب گفت: ابنزیاد هانی را کشت و راهی جز جنگ برای کوفیان نماند
عبدالله حالا كاملا دریافته بود که مرد غریبه، مسافری عادی نیست. پرسید:
تو که هستی مرد؟!
🔻مرد گفت: شما در این بیابان چه میکنید؟
عبدالله گفت: «ما به فارس بازمی گردیم، تا شاهد جنگ میان مسلمانان نباشیم.»
🔻مرد گفت: شما از چه می گریزید؟! اگر همهی ما کشته شویم، بهتر از آن است که مردی چون یزید را بر جایگاه رسول خدا ببینیم.»
عبدالله مبهوت ماند وگفت:
من اسبم را به تو می دهم فقط به شرطی که بگویی تو کیستی؟!»
🔻من بندهای از بندگان خدا هستم که به یگانگی او و رسالت محمد شهادت داده ام و اکنون حسین را امام و مولای خویش قرار دادم تا یقین کنم که آن چه می گویم و آن چه می کنم، جز سنت رسول خدا نیست، حتی اگر به بهای جانم باشد.»
عبدالله بر سر مرد فریاد کشید:
مسلمانی ات را به رخ من مکش! که من با مشرکان بسیاری جهاد کردم؛ و جز برای خدا و رسولش شمشیر از نیام بیرون نکشیدم.
🔻مرد خونسرد گفت: لعنت خدا بر آنان که ایمان شما را بازیچه ی دنیای خویش کردند؛ و وای بر شما که نمی دانید بدون امام، جز طعمهای آماده در دست اراذلی چون یزید و ابن زیاد هیچ نیستید؛ حتی اگر برای رضای خدا با مشرکان جهاد کنید. آیا بهتر و عزیزتر از قرآن و حسين، یادگاری از پیامبر بر روی زمین باقی مانده است؟
عبدالله به سوی او رفت. گفت: من هم پسر فاطمه را شایسته تر از همه برای خلافت مسلمانان می دانم، اما در حیرتم که حسین چگونه به مردمی تکیه کرده که پیش از این، پدرش و برادرش، آنها را آزموده اند و اکنون نیز با فریب ابن زیاد به پسر عقیل پشت کردند و هانی را تنها گذاشتند.
🔻مرد آرام گفت: آیا حسین اینها را نمیداند؟!
عبدالله: اگر می داند، پس چرا به کوفه می آید؟
🔻مرد گفت: او حجت خدا بر کوفیان است که او را فراخواندند تا هدایت شان کند.
عبدالله گفت: «چرا در مکه نماند، آنها نیاز به هدایت ندارند؟»
🔻مرد گفت: «آنها که برای حج در مکه گرد آمده اند، هدایت شان را در پیروی از یزید می دانند و یزید کسانی را به مکه فرستاد تا امام را پنهانی بکشند، همان
طور که برادرش را کشتند. و اگر امام را در خلوت می کشتند، چه کسی می فهمید، امام چرا با یزید بیعت نکرد؟
🔻خواست برود رو به عبدالله برگشت و گفت:
و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمیکنم، که تکلیف خود را از حسین میپرسم. ومن حسین را نه فقط برای خلافت، که برای هدایت می خواهم. و من حسین را برای دنیای خویش نمیخواهم، که دنیای خود را برای حسین می خواهم. آیا بعد از حسین کسی را می شناسی که من جانم را فدایش کنم؟
و رفت. عبدالله برگشت و اسب خویش را آورد و مرد را صدا زد:
صبر کن، تنها هرگز به کوفه نمی رسی! مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت: بهای اسب چقدر است؟ دانستن نام تو! مرد سوار بر اسب شد: من #قيسبنمسهرصیداوی هستم، فرستادهی حسین بن علی!
و تاخت. عبدالله مانند کسی که گویی سالها در گمراهی بوده و تازه راه هدایت را یافته بود، به زانو نشست و سرش را میان دستها گرفت.
جالبه بدونید عبدالله بن عمیر کلبی و همسرش اموهب از شهدای کربلا هستن😭
#حسین_دارابی |