eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
337 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔ دانستن حق شماست ، بخونید : 👇 ⭕️ حضرت امام خمینی ( ره ) : 👈 یک قدم شما که عقب بنشینید او جلو می آید، یک قدم شما جلو بروید او عقب می رود این سنت الهی است! باورتون میشه ما هنوز بعد از ترور حاج قاسم بازم پالس مذاکره میفرستیم؟! ، نتیجه لبخند داخلی به جوبایدن بود... ⭕️ همزمانی ترور سردار با سالگرد ترور شهید شهریاری و‌ نیز معاوضه ایرانیان زندانی در تایلند به اتهام اقدام برای ترور سفیر اسرائیل در این کشور حامل پیام مهمی است در ضمن باید بدانید فخری زاده اخیرا واکسن ایرانی کرونا را تا مرحله تست انسانی پیش برده بود. ⭕️ دکتر شهریاری و علی‌محمدی و رضایی‌نژاد و مقدم و احمدی‌روشن و دیگران گمنام در فاصله ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ در دوره دموکراتهای منافق صفت ، اوباما و بایدن و کلینتون و تیمی که اکنون کاندیدای سمت‌های کلیدی دولت بایدن هستند، به شهادت رسیدند. جنایت را که نمی‌شود به راحتی بزک کرد! این بار خیلی عجله دارند و برنامه قبل از نشستن رسمی بر صندلی شروع شده است. اسرائیلی‌ها و دوستان منطقه‌ای آنان، به پشتوانه و تأیید دولت آینده امریکا چنین اقدامی کرده‌اند. تحلیل‌ها و گزاره‌های در حال مخابره از سوی کارمندان ایرانی دولت آمریکا و نایاکی‌ها و دوستان ایرانی‌شان را چندان جدی نگیریم. واقعیت صحنه به سادگی توییت‌های چند خطی و توصیف‌های دیو و دلبری آنان از رئیس دولت آمریکا نیست. ⭕️ باید بدونیم : 👈 ساخت کیت تشخیص کرونا و تولید از آخرین پروژه های در سازمان پژوهش و نوآوری بود دشمن مخالف پیشرفت ایران در تمام کاربردهای دانش هسته ای و دانشمندان و دارویی، دو روی یک سکه است ان شاءالله همکاران شهید، بزودی وارد فاز انسانی واکسن کرونا میشوند . @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺هرچه می‌خواهند بکشند! ما هم امید داریم روزی شهید شویم... 🔹صدای شنیدنی شهید درباره ریختن خون "جهادگران علمی" توسط صهیونیسم و نتایج حاصل از خون شهیدان @shahidmostafamousavi
🔰زن ، آرامش ، اقتدار خانه‌‌ای که به ما از طرف محل کار داده بودند ، اقساط آن را ماهیانه از حقوق محسن کم می‌کردند. بعضی از ماه‌ها حقوقش صفر می‌شد و دیگر هیچ پولی نداشتیم. مجبور بود اضافه کار زیاد بماند تا بلکه بتواند برخی از مشکلات مالی‌مان را حل کند. گاهی هم با ژیان سفید رنگی که داشت، شب‌ها مسافرکشی می‌کرد تا درآمد بیشتری داشته باشیم. اکثر شب‌ها حدود ساعت دوازده به خانه می‌آمد و من از همان در ورودی می‌دیدم که از زور خستگی، پلک‌هایش مدام روی‌ هم می‌افتد و سفیدی چشم‌هایش به خون نشسته. سعی می‌کردم در کنار او، من هم با قلاب‌بافی و گل‌دوزی کمک‌خرج خانه بشوم. وقتی می‌دید در کنار خانه‌داری، مشغول کارهای دیگر هستم، می‌گفت: «خانوم! من شرمنده‌ی محبت تو هستم.» با لبخند نگاهش می‌کردم: «شرمندگی نداره. من و تو باید با هم زندگی رو بسازیم.» -آخه تو علاوه‌ بر زحمت بچه‌ها و خونه، اضافه بر سازمان کار می‌کنی. - تو هم ساعت دوازده برمی‌گردی. -من مرد خونه‌ام. - منم زن خونه‌ام و باید کمک‌کار تو باشم. می‌دانست در این بحث راه به‌جایی نمی‌برد و من از کمک کردن به او کوتاه نمی‌آیم. همیشه دست‌هایش را به نشانه‌ی تسلیم بالا می‌آورد و از عمق قلبش لبخند می‌زد. با تمام این اوصاف و مضیقه‌های مالی، خدا شاهد است که یک‌ بار هم نشد خسته شوم و بگویم دیگر بس است و از او بخواهم این رشته‌ی درسی و کارکردن را رها کند تا ما هم مثل باقی مردم راحت زندگی کنیم. می‌دانستم محسن با اعتقاد در این راه قدم گذاشته و با عشق و علاقه کار می‌کند و من با تمام وجودم باید مشوق و محرکش باشم. علاقه محسن به درس، تحصیل و پروژه‌های تحقیقاتی کم‌نظیر بود، حداقل من مثل او ندیده بودم. از همه لذات و تعلقات دنیوی‌اش می‌گذشت تا درس و بحث را سر و سامان بدهد. هر بار که می‌دیدم مشکل مالی مانع ادامه مسیرش شد، با او حرف می‌زدم و با کمک هم مشکل را حل می‌کردیم. یک‌بار که دیگر توان خرید کتاب‌های درسی‌اش را هم نداشت، گفتم: «محسن جان! نگران خرید کتابات نباش. من طلاهام رو می‌فروشم، تو هم برو کتابایی که لازم داری رو بخر.» نگاهی از سر ناراحتی کرد: «خانوم جان! اینکه نمی‌شه تو مدام انگشتر ازدواج و طلاهات رو برای من بفروشی که من راحت‌تر درس بخونم. » سعی کردم قانعش کنم: «اتفاقاً من بهترین کار رو انجام می‌دم. اینم خودش نوعی جهاده.» بغض صدایش را لرزاند. -این محبتای تو رو هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم… 📚 کتاب_شنبه_آرام 🌤 🆔 @mah_davit313