eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
337 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. وقتی که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. ✍دکتر اصغری نکاح روانشناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo ایتا @shahidmostafamousavi ___
💥روحیه_ی_شهید مجید روحیه ی بسیار بالایی داشت، حتی شب عملیات پشت ماشین هم همش می گفت و می خندید و سر به سر همه می ذاشت...😍 💥شوخ_طبعی_شهید همیشه خندون خیلی شوخ طبع بود وقتی نبود جای خالیش حس میشد روحیه ای بود برامون کلی جشن پتو می گرفتیم بهش میگفتم عشق بیسیم قبل رفتن تو میدون جنگ فرمانده گفت شما دوتا با هم باشید به شوخی گفت بیسیم بدید بهم همه خندیدن بعد گفت با این میگن از هرکی بدت میاد باهاش میزارنت خندید بوسم کرد گفت داداش حلالم کن کلی خندیدیم باهم 💥شجاعت_شهید مجید خیلی شجاع بود خیلی مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش را می‌داد. نترس و شجاع بود... مجید تو حرم گریه میکرد که بی بی بخرتش میگف ببین اشکامو بی بی نوکرت اومده ببین منو بخرم بزار بشم فدات بشم مثل عباس مثل علی اکبرت عربا عربا بشم بزار مثل علی اصغرت لب تشنه جون بدم...😰 -مدافعان-حرم راوی: همرزم شهید تقدیم به روح مطهر:👇 🌺 شهید_مجید_قربانخانی 💥اندکی تامل... داستان مجید راشنیدم، خالکوبی دستش را دیدم ، از شرو شورش حرفهایی شنیدم .چشمانم را خوب که باز کردم اطرافم را دیدم که پُراست از مجیدهایی که ما ندیدیم ... شایدهم دیدیم ولی همونجور که باب میلمان بود. مادرش گفت "نمیدانم بین او وخدا چه معامله ای شد که ورق زندگیش برگشت ...؟؟😇 اما من میدانم ‌‌!! خدای مجید همان خدای حُریست که یک تنه سینه سپر کرد تا زینب بی برادر نشود ، من میدانم ! خدای مجید همان کارگردانی است که تا آخرین ثانیه از فیلم زندگی را نمیتوانی حدس بزنی ... از افکارم شرمم می گیرد. خدایا مارا ببخش که از ظاهر دیگران برای خودمان باطن میبافیم 💥چه کسی میداند پشت تک تک چهره مجیدهای این شهر چه قلبی نهفته ؟؟با کمی تامل در قصه مجید شهر ما میفهمی که خدا هر که را که بخواهد آبرو می بخشد یک لحظه .، یک آن کافیست برای عزت بخشیدن عزتی که مجیدمیشود (مجید)ماندگار ، عزیز ، حُر مَنش ، مدافع عزت و شرف، ودرآخرهمانند مولایش شهید... 💥داستان شهید قربانخانی آدمی را یادحدیثی از حضرت امیرالمونین(ع) می اندازد که خطاب به مالک میفرماید "ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال خطا دیدی صبح به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده و تو نمیدانی ... نام و یادش تا ابد جاویدان 💥دلنوشته یکی از بانوان محترم شهرک ولیعصر 💥 بازخوانی بخشی از بیانات کمتر دیده شده رهبر انقلاب👈 به‌مناسبت تفحص پیکر مدافع حرم، شهید مجید قربانخانی👇 🔹 «همه حاضر نیستند فداکاری کنند؛ آن کسانی که فداکاری میکنند برجستگان امّتند. بعضی‌ها به اسلام، به خدا، به پیغمبر عقیده دارند امّا حاضر نیستند دردسر و مشکل قبول کنند؛ اینها با کسانی که در راه خدا مجاهدتهای بزرگ و سنگین را تحمّل میکنند یکسان نیستند. 🔹 جمهوری اسلامی بدون تردید مدیون شهدا و خانواده‌های آنها است. اگر شهیدان شما، این جوانهای شما نبودند و نمیرفتند و فداکاری و جانبازی نمیکردند -چه اینها، چه آنهایی که در دوره‌ی دفاع مقدّس رفتند، چه آنهایی که گاهی در خیابانها شهید میشوند- وضع کشور این‌گونه که شما می‌بینید نبود. ناامنی و تسلّط دشمن و نابسامانی آن‌چنان کشور را می‌انباشت که هیچ‌کس از عهده‌ی علاج آن برنمی‌آمد. آن کسی که نگذاشته است کشور به آن وضعیّت دچار بشود، همین جوانهای شما هستند.  🔹 گاهی میدان جنگ، منطقه‌ی غرب کشور و خوزستان و کردستان و اینها است که با حکومت بعثی صدّام میجنگند؛ گاهی هم چه در عراق، چه در سوریه با داعش میجنگند؛ گاهی هم با ضدّانقلاب میجنگند. 🔹 مشکل همه‌ی ما انسانها و ما مدّعیان در زندگی و به قول آن شاعر «مدّعیان صف اوّل» این است که نمیتوانیم از خواسته‌های خودمان بگذریم و عبور کنیم و صرف‌نظر کنیم ولی این جوان شما توانسته؛ فرق این است. این مشکلاتی که در کشور وجود دارد به‌خاطر همین است که ماها یکی‌مان، ده‌تایمان، چندتایمان، نتوانسته‌ایم بر ضعفهای خودمان فائق بیاییم و این جوانهای مجاهد فی‌ سبیل‌الله، این جوانهای شما بر ضعفهای خودشان فائق آمده‌اند. اینها هم مثل ما، مثل بقیّه‌ی افراد بشر، میل به راحتی و آسایش و فرزند و همسر و پدر و مادر داشتند امّا دل کندند؛ توانستند بر این ضعفها فائق بیایند. این عظمت آنها است و همین توانسته کشور را نجات بدهد.» @shahidaghseyedmostafamousavi
. فضائل امیرالمومنین علی صلوات الله وسلامه علیه در معراج.... پیامبراکرم صلوات اله علیه وآله در تعداد زیادی شتردیدند که برپشت انها نهاده شده بودو در حال رد شدن بودند. حضرت ایستادند تا این شتر ها عبور کنند. امامتوجه شدند قافله ی شتر ها انتها ندارند. پس جبرئیل بر ایشان وارد شده و سلام عرض کرد و گفت : ای نبی خدا این شتر ها تا قیام قیامت انتها ندارند!!! پیامبر پرسیدند: بار این شتران چیست ؟ 🔻جبرئیل گفت حضرت مجددا پرسیدند: این کتابها چیست؟ جبرئیل پاسخ داد: 🔻 مطالب این کتا ب ها مدح و فضایل پسر عمت آقا علی بن ابی طالب (سلام الله وصلواته علیه به عدد علمه) است. 💚ثواب نشرباهزارااان صلوات هدیه به شهداومومنین به نیت ظهور «سلام الله وصلواته علیه به عدد علمه » .
۳۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران مهرداد پاکار : در دانشگاه امام‌حسین(علیه‌السلام)، فرماندهی گروهان شهید عباس دانشگر از گردان شهید چمران را بر عهده داشتم. یک روز دانشجویی پیشم آمد و گفت: «قبل از ورود به دانشگاه با شهید عباس دانشگر آشنا شدم. برای ثبت‌نام رفتم گزینش سپاه. توی روند کار گزینشی به مشکلی برخورد کردم و از ورود به سپاه ناامید شدم. یه شب شهید عباس دانشگر رو واسطه قرار دادم. قسمش دادم کمکم کند. چند روزی طول نکشید که از سپاه تماس گرفتند و گفتند می‌‌توانم مراحل گزینش را طی کنم. امروز افتخار می‌‌کنم در گروهانی خدمت می‌کنم که به نام شهید عباس دانشگر است؛ در کنار فرماندهی که روزی رفیق صمیمی شهید عباس دانشگر بوده است. برخی از اعمال مستحبی خودم را به‌عنوان نایب‌‌الشهید از طرف عباس انجام می‌‌دهم... 📗 ... ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در گردان دیده بانی بنام «امیر سلیمانی» داشتیم که اهل آبادان بود و در مدت ده روز مرخصی اش قبل از عملیات بیت المقدس ازدواج کرد. احسان قاسمیه فرمانده گردان با بچه ها قرار گذاشت که هیچ کس خبر عملیات را به امیر ندهد تا او نتواند خودش را به عملیات برساند. امیر از یک خانوادۀ ثروتمند آبادانی و پدرش یکی از افراد سرمایه دار کشور بود و چندین کشتی داشت. امیر هفده ساله بود که پدرش آخرین مدل ماشین آن زمان را برایش تهیه کرد. یک بار امیر سر قضیه ای با شهید پیچک دعوایشان شده بود و مدتی بعد، همین اختلاف باعث دوستی شان شد. این آشنایی مسیر زندگی امیر را تغییر داد و او را به جبهه کشاند. از این که امیر را با خود به منطقه نبرده بودیم، خوشحال بودیم. روز دوم حضورمان در منطقه، در حالی که از خاکریز پایین می رفتم، یک نفر به پشتم زد. برگشتم و با کمال تعجب امیر را دیدم. در جواب تعجب من گفت: " عزیز موفق باشی!" او در حالی که چند روز بیشتر از دامادی اش نمی گذشت، به جبهه آمد و در مرحلۀ سوم عملیات بیت المقدس به شهادت رسید.
🍂 🔻 هم نام فرمانده در نوک کانال ماهی حفاظت از سه سنگر نونی شکل را به نیروهای ما سپرده بودند. بچه ها در این لحظات طبع شوخی شان گل می کرد. برادر عزیزی که نام و فامیل ایشان محسن رضایی بود با خنده می گفت: برادران توجه کنید اگر یک دفعه من بر اثر اصابت ترکش یا گلوله به شهادت رسیدم مبادا فریاد زده و یا پخش نمایید که محسن رضایی شهید شده؟ چرا که هم باعث تضعیف جبهه خودی می‌شود و هم پایین آمدن روحیه ها می شود و از سوی دیگر باعث خوشحالی دشمن شده و با جری شدن ممکن است به سمت ما هجوم بیاورند. بچه‌ها با شنیدن این حرف‌ها به شوخی می گفتند حالا شما شهید شو، بعدش ما یک راه حلی پیدا می کنیم. ساعتی بعد بود که آتش دشمن شدت گرفت و برادر محسن رضایی گردان فجر بهبهان در کنار خاکریز واقع در شلمچه به شهادت رسید. روحش شاد. راوی : حاج یدالله مسیح پور خاطرات تپه عرفان کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
🍂 🔻 هم نام فرمانده در نوک کانال ماهی حفاظت از سه سنگر نونی شکل را به نیروهای ما سپرده بودند. بچه ها در این لحظات طبع شوخی شان گل می کرد. برادر عزیزی که نام و فامیل ایشان محسن رضایی بود با خنده می گفت: برادران توجه کنید اگر یک دفعه من بر اثر اصابت ترکش یا گلوله به شهادت رسیدم مبادا فریاد زده و یا پخش نمایید که محسن رضایی شهید شده؟ چرا که هم باعث تضعیف جبهه خودی می‌شود و هم پایین آمدن روحیه ها می شود و از سوی دیگر باعث خوشحالی دشمن شده و با جری شدن ممکن است به سمت ما هجوم بیاورند. بچه‌ها با شنیدن این حرف‌ها به شوخی می گفتند حالا شما شهید شو، بعدش ما یک راه حلی پیدا می کنیم. ساعتی بعد بود که آتش دشمن شدت گرفت و برادر محسن رضایی گردان فجر بهبهان در کنار خاکریز واقع در شلمچه به شهادت رسید. روحش شاد. راوی : حاج یدالله مسیح پور خاطرات تپه عرفان کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
🍂 🔻 هم نام فرمانده در نوک کانال ماهی حفاظت از سه سنگر نونی شکل را به نیروهای ما سپرده بودند. بچه ها در این لحظات طبع شوخی شان گل می کرد. برادر عزیزی که نام و فامیل ایشان محسن رضایی بود با خنده می گفت: برادران توجه کنید اگر یک دفعه من بر اثر اصابت ترکش یا گلوله به شهادت رسیدم مبادا فریاد زده و یا پخش نمایید که محسن رضایی شهید شده؟ چرا که هم باعث تضعیف جبهه خودی می‌شود و هم پایین آمدن روحیه ها می شود و از سوی دیگر باعث خوشحالی دشمن شده و با جری شدن ممکن است به سمت ما هجوم بیاورند. بچه‌ها با شنیدن این حرف‌ها به شوخی می گفتند حالا شما شهید شو، بعدش ما یک راه حلی پیدا می کنیم. ساعتی بعد بود که آتش دشمن شدت گرفت و برادر محسن رضایی گردان فجر بهبهان در کنار خاکریز واقع در شلمچه به شهادت رسید. روحش شاد. راوی : حاج یدالله مسیح پور خاطرات تپه عرفان کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
❤️ قرار بی قرار قبل از عمليات بصرالحرير مى بايست با سيد و چندتا از بچه ها براى شناسايى منطقه مى رفتيم. محل مورد نظر بسيار سرسبز و باصفا بود و نيزارهاى بلندى داشت. كنار جاده هم بوته هاى خارى به شكل توپ و به اندازه گردو بود. مدام به اين ها نگاه مى كردم و دوست داشتم زيرشان بزنم. با پوتين زدم زير بوته ها. بوته ها تا ارتفاع زيادى بالا رفتند. از اين كار خوشم مى آمد. براى همين چندبار اين كار را تكرار كردم. سيدابراهيم آمد كنارم و يواش زير گوشم گفت "ابوعلى نكن عزيزم؛ قربانت بشوم اينا هم موجود زنده هستن." با خنده گفتم "آخه خيلى حس خوبى داره وقتى شوت شون مى كنى." سيد دستش را دور گردنم انداخت و گفت "اين كارها باعث عقب افتادن شهادت مى شه." بعد از اين حرفش توى فكر رفتم و گفتم بابا اين سيد تا كجا را مى بيند. نفهميدم كى رسيديم مقر. آن موقع فهميدم كه تا سيب نرسد از درخت نمى افتد. شهيد مصطفى صدرزاده، (سيدابراهيم) به روايت شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى) 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
🍂 بچه‌های گردان حاج اسماعیل       ┄═❁❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ آفتاب وسط آسمان رسیده بود. نماز ظهر و عصرمان را تازه خوانده بوديم؛ يكي از بچه ها با ناراحتي براي فرماندهي گروهان خبر آورد كه: «علي حسامي» زخمي شد. همراه «علي اكبر شيرين» و يكي ديگر از بچه ها به سراغ علي رفتيم براي چند لحظه در جا خشكم زد، باورم نمي شد، چيزي كه اصلاً انتظارش را نداشته و فكرش را هم نكرده بودم. جلوي چشمانم بچه ها بدن تكه تكه شدهٔ علي را جمع مي كردند، اما دست چپ و پاي راست «علي را پيدا نكرديم. بچه ها مي گويند «علي» با تيربار گرينف مشغول تيراندازي به سوي تعدادي از عراقي ها كه در حال تحرك بودند، بود كه تانك دشمن با گلوله مستقيم او را هدف قرار داده بود. ديگر نمي دانستم چه بگويم زيرا به ياد اين گفته «علي» افتادم كه چند روز پيش مي گفت: «من دوست دارم با تير مستقيم تانك شهيد شوم» به همراه او «احمد غلام گازر» و «محمد حرداني» كه كمك او بودند هم به شهادت رسيدند و يكي از بچه ها زخمي شد.       ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ياد و خاطراتي از شهداي گردان كربلا (لشکر7ولی عصر(عج)) 🗣 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. کانال شهید سید مصطفی موسوی🔻🇮🇷 @shahidmostafamousavi کانال استیکر🔻 @shahidaghseyedmostafamousavi
⁉️پرفروش‌ترین کتاب‌های رهبر انقلاب کدام‌اند؟ 📝 انتشارات انقلاب اسلامی ۱۰ عنوان پرفروش خود در سه روز نخست نمایشگاه بین‌المللی تهران را اعلام کرد. 1️⃣«گزیده‌ی احادیث مکارم‌الاخلاق؛ به انتخاب و شرح حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی)» 2️⃣«خون دلی که لعل شد» 3️⃣ «آقای ایرانشهر» 4️⃣«گزیده‌ی احادیث النّوادر؛ به انتخاب و شرح حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی)» 5️⃣«همرزمان حسین (ع)» 6️⃣«موسیقی» 7️⃣«درآمدی بر نظریّه‌ی تعلیم و تربیت در بیانات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی)» 8️⃣«گزیده‌ی احادیث امالی‌الصّدوق؛ به انتخاب و شرح حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی)» 9️⃣«خون‌آورد» 0️⃣1️⃣«زن و خانواده (دفتر ۳۴ از مجموعه‌ی ۴۰ جلدی ره‌نامه)» 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش