شعرم نمی آید چرا یا فاطمه (س) کاری نما
تا از حسینت گویم و آن هم به الهام شما
امشب نیاید شعر من یا فاطمه (س) آغاز کن
حس سرودن را به من ای دخت پاک مصطفی (س)
انگار یا زهرا (س) هنوز شعرم نمی آید ولی
پس این من و این شعر و این عباس (س) و دستان جدا
ای وای فهمیدم کنون انگار قصدی داشتید
یا فاطمه (س) خواهی شما گویم ز عباس (س) و وفا
یا للعجب در شعر من با اینکه قصدم بود حسین (ع)
الهام شعر از فاطمه (س) عباس (س) شد در انتها
عرض سلام و هم ادب ای زاده ام البنین
ای تو عزیز فاطمه (س) ای نور چشم مرتضی (ع)
ای مظهر مهر و وفا، ای آیت جود و سخا
باب الحوائج هستی و ما را خودت بنما دعا
بنما دعا تا قلب ما هر روز عاشق تر شود
به حضرت عشق و صفا یعنی شهید کربلا
ای حضرت عباس (س) ما محبوب باغ یاس ما
زهرا (س) نگاهت می کند او دوست می دارد تو را
می خواستم شعرم شود شعری حسینی این زمان
پس فاطمه (س) نام تو را آورد ای محبوب ما
ای تو علمدار حسین (ع) یار وفادار حسین (ع)
ای شیر بیدار حسین (ع) گو باز هم أدرک أخا
زیرا دوباره فاطمه (س) گوید که فرزندم سلام
به به عجب شعری شده آغازش از خیر النسا
پایان شعرم را دگر عباس (س) زینت می دهد
ما را حسینی کن شما نورش به دل ها کن عطا
هر قدر یا عباس (س) از آن انوار دل را پر کنی
افزوده ای بر قلب ما مهر و زلالی و صفا
در سوم شعبان که من شعری حسینی خواستم
زهرا (س) ولی در شعر من عباس (س) را می زد صدا
📝 علی شیرازی
l🚩السلام علیک یا أباعبدالله 🇮🇷
اخطار سردار حاجیزاده به اروپا
▪️ جدیدترین موشک کروز ایران با برد ۱۶۵۰ کیلومتر
فرمانده نیروی هوافضای سپاه:
🔷میتوانیم ناوگان دریایی آمریکا و ناوهای هواپیمابر را در فاصله ۲هزار کیلومتر هدف قرار دهیم. این ۲هزارکیلومتر هم به احترام اروپاییهاست و امیدواریم آنها احترام خودشان را حفظ کنند.
🔷دشمن هرگز توان ساخت پدافندی ضد موشک هایپرسونیک ما را ندارد. سرعت این موشک بیش از ۱۲-۱۳ ماخ است.
🔷دیگر هیچ موشک غیر نقطهزنی نمیسازیم.
🔷جدیدترین موشک کروز ما با برد ۱۶۵۰ کیلومتری عملیاتی شده است. این موشک، برای بزرگداشت شهدای کردستان به نام «پاوه» نامگذاری شده است.
@shahidmostafamousavi
🔴سردار امیرعلی حاجیزاده در برنامه صف اول شبکه خبر ۵ اسفند ۱۴۰۱:
🔹️در عین الاسد اگر میخواستیم هزار تاشون رو بکشیم هم میتونستیم ولی نکردیم اونا یه مشت سرباز بدبخت بودند
🔺باید ترامپ و پمپئو رو بکشیم
هدفمون صدمه زدن به هیمنه آمریکا بود
اگر یک تیر میزدند ۴۰۰ موشک در مرحله اول میخوردند...
@shahidmostafamousavi
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃
🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃
🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃
🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃
🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃
🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃
🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج
*🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼
🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
واتساپ
کانال سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qvo
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🌸🌹زیارت نامه شهدا🌹🌸
🍃بخوانیم با هم
به نیت تمام شهدا🍃
کاربرایِ عزیز صبحتون بخیر شادی🌸
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی بپیوندید:
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه.ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
گروه. واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
واتساپ
سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۸)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و هشتم:زورکی شاد باشید و برقصید( ۲)
♦️بچه بسیجی کجا و رقص کجا؟ واقعا هم بلد نبودیم. تعدادی رو با کابل زدن که دروغ میگید و نمیخواید برقصید و دارین بهونه میارید. نانجیبها حسابی روز عیدمون رو خراب کردن. مقداری که بچه ها رو زدن یه پیرمرد ارتشی بلند شد و گفت من بلدم ترانه بخونم و برقصم.
🔸️بعثیها هم خوشحال شدن که تونستن اراده شون رو به ما تحمیل کنن .آوردنش وسط اونم مقداری از ترانههای زمان شاه رو خوند. بچهها بشدت عصبانی شده بودن و چپ چپ نگاهش می کردن. آخرش یکی پا شد و هولش داد و افتاد زمین. بعثیها هم با کابل به جون بسیجی افتادن و بعد از کلی کتک زدن با کابل و لگد، انداختنش انفرادی.
📌جشن عید ما باشیرینی و سرود شروع شد و به لطف بعثیها با کابل و انفرادی قبل از ظهر به اتمام رسید. ولی به این حد از مزاحمت و آزار رسوندن قانع نشدن. بعدازظهر دوباره اومدن و گفتن از آسایشگاها بیاید بیرون. حالا که شما رقص بلد نیستید رفتیم براتون تعدادی رقاص و آوازهخون از سوله ها آوردیم و دیگه بهونهای ندارید. همه توی محوطه بودیم که تعدادی سیاه زنگی با تار و تنبک ریختن تو قلعه و شروع کردن به خوندن و رقصیدن.
🔸️حسابی با زغال خودشونو سیاه کرده بودن. اینها دیگه کین؟ از کجا اومدن. نکنه از#منافقین باشن. ولی نه انگار بچه ارتشیهای رفیقمون تو سولهها هستن. مقداری زدن و رقصیدن و ما هم مثل مجلس ختم سرمونو انداخته بودیم و خبری از خنده و شادی نبود. بندگان خدا انگار آبِیخ ریختن رو سرشون. یکیشون گفت: بچه ها! ما بخاطر شما اومدیم.
💥عراقیها به ما گفتن شما ترانه و رقص بلد نیستین و ازمون خواستن که بیایم شادتون کنیم. یکی از بچهها گفت شما رو فرستادن که ما رو عذاب بدید نه شادمون کنید. با تعجب پرسیدن چطور؟ مگه میشه با رقص و ترانه یکی رو عذاب داد. براشون ماجرا رو توضیح دادیم. طفلکیها سرجا خشکشون زد و شروع کردن به عذرخواهی. خیلی مرد بودن. درسته که روشِشون با ما فرق میکرد، ولی ایرانی بودن و برای شاد کردن دلِ ما اومده بودن. وقتی که فهمیدن قضیه چیه، همه چیز رو متوقف کردن و حتی عذرخواهی کردن بچه ها هم با هاشون روبوسی کردن و عید رو بهشون تبریک گفتن و مقداری شیرینی خوردن و رفتن. اینم یه نوع جشن و شادیه دیگه...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهد
دنبال رفیق شهید هستی بسم الله
مادر شهید سید مصطفی موسوی:
مصطفی گفت مادر من صدای
«هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم .
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت
نیست
قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم .
اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله.
📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم
تک پسرخانواده
دانشجوی رشته مکانیک
مقلدحضرت آقا
تولد ۷۴/۸/۱۸
شهادت ۹۴/۸/۲۱
شهادت سوریه
محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران
قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶
{ شهید نشوی میمیری }
🙇♂رؤیای اصلیام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تلآویو بزنم
شما به کانال من جوانترین🕊شهید
مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.
واتساپ
جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان
https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo
کانال ایتا
@shahidmostafamousavi
ایتا کانال استیکر شهدا
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
#کانال_سید_مصطفی_موسوی
#جوانترین_شهیدمدافع_حرم
#گروه_ایتا_
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
عکس فوتبال۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت صد و هشتم
۰۰۰ پرسیدم یعنی می خای بگی که از زیر همون میدون مِینی رَد میشه که احمد تُو اون گِیر افتاده ؟ ابوتراب چشمش پر اَشک شد سرش رو انداخت پائین ُ و گفت : بله از زیر همون میدون مِین هم رَد میشه ، پرسیدم اون نقطه یا اطرافش دریچه ایی وجود نداره ؟ ابوتراب پرسید واسه چی می پرسی ؟ گفتم : اَگه شد یه سری بهش بزنیم ، ابوتراب گفت : چرا نزدیکی اون میدون مین یه دریچه هست ولی فایده ایی نداره چون الان شَبه اونم یه شبی که تُو آسمون نه ماه هست نه ستاره ما هم که دوربین دید در شب نداریم ، پرسیدم پس چیکار کنیم ؟ ابوتراب گفت : وقتی پیکر پاک شهید رو تحویل دادیم موقع برگشتن که هوا کمی روشن شده میارمت تا احمد رو ببینی ، خیلی دل تنگ احمد بودم ، راستش رو بخاید هنوز امید داشتم که زنده باشه البته این تقریبا" غیر ممکن بود ولی نمی خواستم باور کنم که احمد رفته و دیگه برنمی گرده حدوده نیمی از تونل رو رفته بودیم که احساس کردم زیر پام زمین شُل شد نگاه کردم دیدم پاهام رفت داخل گِل گفتم : ابوتراب زیر پامون شُل شد ، گفت : می دونم حدود پنجاه متری زمین همین طوره ، پرسیدم واسه چی ؟ گفت یه رَگه آب زیر زمینی این حوالی وجود داره که نفوذ کرده به داخل تونل ، گفتم خطری واسه تونل نداره ممکنه تونل ریزش کنه ، ابوتراب گفت : نه مقدارش انقدری نیست که آسیب بزنه گفتم ابوتراب اَگه یه خواهش کنم قبول می کنی ؟ گفت : چه خواهشی ؟ گفتم در حد یک دقیقه ، تُو این دریچه دومی رو که نزدیک احمده باز کن من با دوربین تُو نگاه می کنم شاید تونستم احمد رو ببینم ُ و دلم یه کمی آروم بگیره ، سرش رو انداخت پائین ُ و یه کمی فکر کرد ُ و گفت : این کار خطرناکه ، گفتم خواهش می کنم ، گفت آخه ممکنه دریچه دوم باز نشه ، گفتم حالا امتحان می کنیم ، یه کمی که جلوتر رفتیم دیدم بوی عطر گُل محمدی اومد پرسیدم ابوتراب تو به خودت عطر زدی ؟ ابوتراب گفت نه من اصلا" همراهم عطر ندارم ، گفتم پس این بوی عطر گُل محمدی واسه چیه ؟ یه هو ابوتراب ایستاد ُ و گفت همین جاست ، پرسیدم چی همین جاست ؟ گفت : دریچه دوم همین نقطه اس ، پیکر شهید گذاشتیم رو زمین ابوتراب دریچه رو به سختی باز کرد به من گفت که کاملا" ساکت باشم ، خودش آروم سرش رو از دریچه بیرون بُرد ُ و یه نگاهی انداخت ُ و اومد داخل ُ و گفت حسن جان هوا خیلی تاریکه و تقریبا " چیزی از اینجا دیده نمی شه با این حال بازم می خای نگاه کنی ؟ گفتم : آره بزار یه بار نگاه کنم ، گفت : پس اگر سرت رو بُردی بیرون به سمت راستت نگاه کن به روی سیم خاردارها ، گفتم باشه دوربین رو گرفتم ُ و سرم رو بُردم بیرون دریچه یه نگاهی به اطراف انداختم هوا انقدر تاریک بود که چیزی نتونستم ببینم ، آروم گفتم : ابوتراب ؟ چیزی دیده نمی شه ، گفت بَلَدی دوربین رو تنظیم کنی گفتم بزار امتحان کنم پیچ تنظیم بالای دوربین رو عقب جلو کردم دریچه لنز دوربین تنگ ُ و گُشاد شد ، ابوتراب گفت : به سمت راستت نگاه کن و دریچه دوربین رو باز کن ، همین کار رو انجام دادم دیدم سیم خاردارها دیده شد ولی احمد رو ندیدم ، پرسیدم ابوتراب احمد رو نمی بینم ؟ گفت چرا همون جا افتاده رو سیم خاردارا بیشتر به سمت راست بچرخ ، دوربین رو بردم به سمت راست یه لحظه احمد رو دیدم چشمم سیاهی رفت ، چشمهام رو مالیدم دوباره نگاه کردم دیدم احمد ایستاده و داره واسم دست تکون میده ، داد زدم احمد تُو که زنده ایی الان میام پیشت ، یه دفعه ابوتراب پام رو گرفت ُ و گفت : چه خبرته آروم باش ممکنه گشتی های عراقی این طرف باشن می خای همشون رو بریزی اینجا ، زبونم بند اومده بود گفتم اَ اَ احمد زنده بود واسم دست تکون داد ، ابوتراب گفت : حسن جان قُربونت بِرم خیال کردی من خودم تُو نور روز دیدم احمد شهید شده یه جای سالم رو بدنش نمونده ، بیا پائین بِریم صبح بر می گردیم ُ و خودت می بینی ، با اصرار ابوتراب دریچه رو بستم ُ و اومدم پائین پیکر پاک ناصر ُ و برداشتیم ُ و تونل رو ادامه دادیم خلاصه نزدیک اذان صبح بود که رسیدیم به مَقَر ، بدن پاک شهید ناصر قدیمی رو تحویل دادیم چون شهید سر نداشت من اطلاعات کامل ُ و آدرس خونه ناصر رو واسشون نوشتم کارت جنگی ناصر تُو انفجار از بین رفته بود گفتن عکسی ازش همراهتون هست ؟ دست کردم تُو جیبامو ُ و همه جیبارو گشتم چیزی پیدا نکردم ، یاد قرآن کوچیکم افتادم یه عکس دسته جمعی از تیم فوتبالمون زمانی که بچه بودیم داشتم که واسم خیلی عزیز بود تقریبا" هممون تُو عکس بودیم یادم میاد خدابیامرز نادر برادر بزرگتر ناصر که چند سال پیش سکته کرد ُ و فوت شد اَزمون گرفته بود ، به بچه های ستاد گفتم من یه عکس از بچه گی شهید دارم عکس واسه یازده سالگی شهیده اَگه قابل استفاده هست بهتون بِدم ؟ گفتند آره از هیچی بهتره عکس رو به همراه پلاک جنگی ناصر تحویل دادم نماز صبح رو خوندیم ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
سینه خیز۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت صد و نُهم
۰۰۰ نماز صبح رو خوندیم ُ و چون به حاج آقا قلعه قوند قول داده بودیم که سریع برگردیم زود حرکت کردیم هوا کم کم داشت روشن میشد ، میون راه دیدم ابوتراب یه کاغذ کوچیک رو داره با دقت می خونه و یه اعدادی رو مثل شماره تلفن تکرار می کنه یه بیست سی باری اعداد رو تکرار کرد و بعدش کاغذ گذاشت داخل دَهنش ُ و شروع کرد به خوردن کاغذ ، پرسیدم ابوتراب اون چی بود که خوردی ؟ ابوتراب گفت : یه پیغام از طرف ستاد واسه حاج آقا قلعه قوند ، گفتم : ولی اونا که به سری عدد بود ، گفت خُوب آره واسه اینکه بصورت رَمز نوشته شده بود ، پرسیدم یعنی می خای بِگی که خود تو هم نمی دونی پیغام چی بود ، ابوتراب گفت : خُوب نه که نمی دونم ، اَگه می دونستم که دیگه اسمش پیغام رَمز دار نمی شد ، دیدم راست میگه و حرفش دُرسته ، پرسیدم ابوتراب از راه تونل برمیگردیم ؟ گفت نه هم پُر ریسکه و هم خطرناک ممکنه باعث لُو رفتن تونل بشه بهتره از روی زمین برگردیم راه کمی طولانی میشه ولی امنیت بیشتری داره و تونل حفظ میشه آخه بچه های زیادی زحمت کشیدن تا این تونل آماده بشه ، من فهمیدم که این تونل اسرار زیادی داره و ابوتراب نمی خاد راجب اون واسه من توضیح زیادی بده واسه همین اصرار نکردم ، گفتم ابوتراب ؟ من این راه رو چند بار تا حالا دیدم و ازش رَد شدم تقریبا " یه زمین صاف و یه دست بود ولی حالا انقدر عراقیا بهش گوله زدن که چاله چوله شده بیچاره مهدی بخشی راست می گفت و حق داشته که راه رو گَم کنه اونم وسط تاریکی شب ، ابوتراب سری تکون داد َ و گفت : آره واسه یه آدم غیر بُومی سخته تُو شلمچه مسیر یابی کنه خود ِ ما هم که بچه اینجا هستیم بعضی وقت ها دُچار اشتباه می شیم ، مخصوصا " وقتی که عراقیا یه منطقه رو گوله بارون میکنن اینا که می بینی همش جای گوله توپ ُ و کاتیوشا ُ و خمپارست ، بعضی هاشونم تله های انفجاری که قبلا" کار گذاشتن ما تُو وجب به وجب این زمین شهید دادیم یه نسیمی صبحگاهی وزید ُ و صورتم رو نوازش کرد دوباره بوی عطر گُل محمدی به مَشامم خورد تا اومدم حرف بزنم ابوتراب گفت : آماده باش داریم به میدون مین می رسیم هم هواست رو جمع کن که یه موقع پا رو مین نزاری هم هوای اطراف رو داشته باش که تُو تله دشمن نیفتی ، پرسیدم تله ؟ گفت آره منافقا به صورت پراکنده بعضی جاها تله های پنهان کار می زارن ، به خودم گفتم پس نزدیک شدیم که بوی احمد اومد ، انگار احمد داره صدام می کنه از دور سیم خاردارها و زنگ زده نمایان شدن ابوتراب گفت : تو همین جا بشین تا من برم یه سر ُ و گوشی آب بدم ُ و برگردم چون یه قولی به حاج آقا قلعه قوند ُ و بچه ها دادم ، پرسیدم چه قولی دادی ؟ گفت : اونا راضی نبودن که من تو رو همراهم بیارم منم بهشون قول دادم تو رو سالم برگردونم ، گفتم واسه همین دیشب منو از داخل تونل آوردی ؟ گفت : آره دلیلش همین بود ، تو اولین نفری که به جزء کسایی که این تونل رو کندن و یه تعداد کمی از فرمانده ها و ما ده نفر بَلَده این تونل رو از نزدیک دیدی ، گفتم البته نه همش رو من میدونم که تو اسرار این تونل رو واسه من نگفتی مخصوصا" راز اون چهل پنجاه متری رو که زمین خیس ُ و گِل بود ، ابوتراب خندید ُ و گفت : حدس زدم متوجه میشی ، پس فهمیدی ؟ گفتم چی رو ؟ گفت : هر چی کمتر بدونی به نفع خودته بهتره بیشتر سوال نکنی و از اون چیزی که دیدی واسه اَحَدی تعریف نکنی تا عملیات تموم بشه ، گفتم : باشه هر طور تو صلاح بدونی نشستم روی زمین اسلحه رو مسلح و آماده شلیک کردم یه نارنجک هم درآوردم ُ و تُو دستم گرفتم ، ابوتراب رفت ُ و ده دقیقه بعد برگشت دیدم مستقیم به من نگاه نمی کنه ، گفت بریم ، گفتم : ابوتراب منو نگاه کن چشم تُو چشم من بنداز سرش رو آروم بالا آورد دیدم گریه کرده ، پرسیدم چی شده اتفاقی افتاده ، ابوتراب گفت : حسن جان قبل از رفتن پیش احمد اولش باید یه قولی بهم بدی ، گفتم : چه قولی ؟ گفت وقتی احمد رو می بینی خودت رو کنترل کنی ُ و شیون نکنی ، گفتم واسه چی ؟ گفت بعثی های نامرد انقدر بدنش رو به گوله بستن که یه جای سالم واسش نمونده ، بُغض کردم ُ و گفتم : یعنی از بدن عِربن عربا شده ناصر بدتره ، گفت : باید خودت ببینی ، یه چند قدمی که جلو رفتیم ابوتراب گفت : بهتره از اینجا به بعد سینه خیز بریم تا اگر گشتی های عراقی یا تک تیراندازهای منافق این طرف ها بودن ما رو نبینن ، گفتم باشه اسلحه رو انداختم پشتم ُ و سینه خیز کِشون کِشون پشت سر ابوتراب به میدون مین نزدیک شدم ، نزدیک سیم خاردارها یه گوله توپ خورده بود زمین ُو یه چاله تقریبا" بزرگ ایجاد کرده بود ، ابوتراب گفت : بریم تو چاله توپ ، سینه خیز خودم رو انداختم تو چاله ، ابوتراب با دوربین شناسایی که یه دوربین مخصوصی بود ُ و یه کمی با دوربین که ما تُو مَقَر داشتیم فرق داشت یعنی امکانات بیشتر داشت اطراف رو خوب نگاه۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
دوستان تو اقوام یک دختر بچه ۷ ساله است بیماری پوستی داره باید پانسمانش در روز چندین بار عوض بشه اگر تعویض نشه پوستش عفونت میکنه تخریب میشه و به گوشت و استخوان میرسه پمادهای مخصوصی داره باید بدنشون چرب بشه که خشک نشن شرایط خیلی بدی دارن
اگر کسی میتونه کمی به نیازمند کمک بکنه هرچند اندک
پی وی پیام بده ، اگرم هرکس توانایی کمک مالی رو نداره براش حمد شفا بخونه به نیت نازنین زهرا توکلی
اجرتون با خانم فاطمه زهرا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بهترین شاخصِ بصیرت
🔸دیدن دوردست ها در هوای مِه گرفته و یا غبارآلود، توسط چشم های معمولی کار سادهای نیست، اما دیدن جوانب امور و عاقبت آنها در فتنه های ریز و درشتِ جامعه، کاری به مراتب سخت تر است. در فتنه ها ـ که همان فضای مه آلود و غبار زدۀ اجتماعی و سیاسی است ـ تنها افرادی از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت نجات می یابند که مسلح به #بصیرت باشند. شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت و دشـمـن، حـق و بـاطل، #بصیرت نام دارد. [۱]
💠بهترین راه دستیابی به بصیرت
🔹برای دستیابی به این ویژگی مهم یعنی #بصیرت، امور مختلفی بیان شده است، اما باید توجه داشت که مهمترین راه رسیدن به بصیرت و افزایش آن، همراهی با ولی جامعه اسلامی است. قرآن کریم به همه آحاد مسلمین دستور داده است که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم». [نساء، ۵۹] مصداق اولیالامر در دوران حضور، حضرات معصومین (ع) هستند و در دوران غیبت نیز امت بدون ولی و سرپرست رها نشده اند. طبق روایات مختلف ـ از جمله روایت عمر بن حنظله [۲] ـ و توقیع شریف صادره از امام عصر (عج) [۳]، #فقها اولیاء امت بعد از امام محسوب میشوند و بایستی در #دوران_غیبت به ایشان مراجعه کرد و در دوران کنونی، #ولی_فقیه در رأس همه فقها قرار دارد.
💠اهمیت همراهی با «ولیّ»
🔹اهمیت شناخت و همراهی با امام و ولی جامعه، تا بدان حد است که در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) نقل شده است: اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، همانند کسی است که به مرگ جاهلیت مرده است. [۴] تعبیر دقیق «مرگ جاهلیت» می تواند نشانگر مطالب بسیاری باشد، اما در این نوشتار، بحث «بصیرت در پرتو همراهی با امام و #ولی_جامعه» مد نظر است. نبی اکرم (ص) به صراحت میفرماید: «پیمودن مسیر و گذران زندگی بدون #امام، سرنوشت محتوم #مرگ_جاهلی را به دنبال دارد». این معنا در کلام امیرالمومنین (ع) به صراحت آمده است.
🔹ایشان در فرازی از بیانات خود میفرماید: «هیچ کس از شیعیان به #بصیرت نمیرسند، مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند، پس هنگامی که مرا به این مقام شناختند، بطور تمام و کمال #بصیرت یافته اند...». [۵] همانگونه که بیان شد در فقدان حضور مبارک حضرات معصومین این #علماء_دین و فقهای عظام ـ و در رأس آنها ولی فقیه ـ هستند که راهنمایی و هدایت جامعه را بر عهده دارند. در روایتی از امام محمد باقر (ع) در وصف علماء ربانی آمده است: «عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت، از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد.» [۶]
🔹همچنین همراهی با امام مصداق بارز تقوای الهی است و خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَهُ مَخْرَجًا»؛ [طلاق، ۲] و «إَن تَتَّقُواْ اللهَ یَجْعَل لَکُمْ فُرْقَانًا»؛ [انفال، ۲۹] یعنی در پرتو رعایت تقوا ـ که اشاره شد یکی از مظاهر اصلی و محوری آن، همراهی با امام و ولی جامعه است ـ خداوند راه را می نمایاند و مانع از افتادن به ورطه گمراهی و ضلالت میشود. اساسا در سایه همراهی با امام و #ولی_جامعه، غبارها زدوده شده و #حق و #باطل روشن می شود، و این فضای روشن و بی غبار، زمینه را برای تصمیم و اقدامات متناسب توسط مردم فراهم می آورد و همین کنش و واکنش امام و امت، می تواند بهترین شاخص برای #بصیرت باشد.
پینوشتها؛
[۱] پیامهای عاشورا (جواد محدثی) ص۲۵۵
[۲] قال الصادق (ع): « ...من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله»؛ [اصول کافی، ج۱، ص۶۷]
[۳] «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله.» [وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱]
[۴] بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۴
[۵] همان، ج۲۶، ص۷
[۶] الإحتجاج، ج۱، ص۱۷
نویسنده: حسین سعدآبادی
منبع: وبسایت راسخون
#بصیرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅خــــواص آیـه الکـــرسے
حد اقل چهار مرتبه بخوانید!
1️⃣ هنگام خارج شدن از منزل
هفتاد هزار فرشته نگهبان شما خواهند بود.
2️⃣ هنگام ورود به منزل ↯
قحطے و فقر هرگز به منزل تان نرسد.
3️⃣ بعد از وضو
هفتاد مرتبه درجه را بالا مے برد.
4️⃣ قبل از خواب ↯
فرشته ها تمام شب محافظ شما باشند.
5️⃣ بعد از نماز واجب
فاصله بین شما و بهشت فقط مرگ مے شود.
📚 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟هیچ توضیحی در مورد کلیپ نمیدم کافیه فقط کلیپ رو ببینید تا به هوش رهبر حکیم و فرزانه و تواناتون پی ببرید، تا جایی که میتونید این کلیپ رو نشر بدید، تا افراد بیشتری با حقیقت آشنا بشن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_دانشمند
🔹جریان برق شنیدنی
🌹 🍃🍂
یاری امام با سلاحی خاص!!! .mp3
3.39M
🔴 یاری امام زمان با سلاحی خاص
🌕 قابل توجه کسانی که میگویند ما برای امام زمان علیه السلام چه کار کنیم؟!
#یا_صاحب_الزمان_عج
برکات بیداری بینالطلوعین
💠 متاسفانه نحوه خواب مردم در سالهای اخیر از #سبک_زندگی اسلامی فاصله گرفته و تا پاسی از شب، بیدارن و با تلویزیون و موبایل سرگرم؛ و بیداری بین الطلوعین (از اذان صبح تا طلوع آفتاب) رو درک نکردن و از برکاتش محروم میشن.
#یا_صاحب_الزمان_عج