eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
328 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
14.8هزار ویدیو
203 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Khosravi
وضعیت‌شناسی میدانی انتخابات مجلس98 بخش سوم: معمای لیست‌های متکثر در جبهه انقلاب 💥اختصاصی 🔻🔻🔻 🔴اختلاف‌نظر در عرصه سیاست‌ورزی، امری عادی و بلکه از ضروریات این دنیای پرحادثه و پیچیده است. این اختلافات گاه به بازمی‌گردد، گاه مربوط به و است و گاهی دیگر ریشه در دارد! کمتر پیش می‌آید که سلایق سیاسی یا علائق شخصی، موجب ایجاد اختلافات حاد سیاسی گردد. 🔵با این پیش‌زمینه نگاهی بیاندازید به اختلافات جبهه انقلابی در انتخابات مجلس و در معمای لیست‌ها کمی تأمل کنید! واقعا ریشه اختلافات در چیست؟ آیا این دوستان واقعا برای رضای خدا و حفظ ارزشها و آرمان‌ها اینطور بر صورت هم پنجه می‌کشند یا به نقار و قطع رحم سیاسی رسیده‌اند؟! حاشا و کلا که چنین باشد! راز این اختلافات همان است که امام عزیز در گرماگرم دعوای سیاسی چپ و راست (یون و یت) مطرح فرمود و ریشه را در و تفسیر فرمود. یادمان داد که اگر هفتاد پیغمبر در یکجا جمع شوند، هرگز اختلاف نخواهند کرد. او راه و پرهیز از قدرت‌طلبی را یادمان داد اما جز معدود ، باقی دوستان، در خم کوچه باریک قدرت و سیاست باقی ماندند؛ البته با چهره‌های ظاهرالصلاح و شعارهای مقدس! ⚫️صدالبته که همه فعالان سیاسی جبهه انقلاب که از قضا ممکن است در لیست‌های مختلف هم نام شان مطرح باشد، منظور نظر نیستند اما مع‌الاسف دعوای لیست‌بازی، مصالح عالیه جریان انقلابی را در معرض نابودی قرار داده و در صورت شکست قطعی یا پیروزی کمرنگ در انتخابات آتی، ریل‌گذاری سیاسی غلط در قوه اجرایی کشور، در 1400 تغییر فاحشی نخواهد کرد و این فاجعه، کم‌ترین قربانی‌اش، پیشگیری از جهش اقتصادی، سیاسی و آغاز مقتدرانه گام دوم انقلاب خواهد بود! به راستی چه گناهی بالاتر از این؟ حضور چند نفر از دوستان با تفاوت‌های نه چندان فاحش در دو ساحت تعهد و تخصص، اینهمه ارزش راهبردی دارد که آقایان لیست‌نویس بخواهند آرمان‌ها و آینده انقلاب اسلامی را با آن معامله کنند؟ 🔳این سطح سخیف از نزاع‌های قبیله‌گرایانه سیاسی در جبهه انقلابی، مایه شرمساری و ننگ است! آقایان خوب است از روی عزیز خجالت بکشند و خود را زودتر جمع و جور کنند! یکی به آن یکی می‌گوید تکنوکرات! آن دیگری به این می‌گوید انحصارطلب، آن نفر سوم به این می‌گوید اشرافی. خب گیرم که همه اینها هم در یک سطح خاصی درست باشد، آیا می‌خواهید همدیگر و همه چیز را بر باد بدهید؟ خب وقتی پرده برافتد، هیچکدام‌تان نمی‌مانید! علنی شدن اختلافات درون‌جبهه‌ای آنهم در این سطح نازل و کودکانه، از حضرات بعید بود و هر چقدر که ادامه یابد، جز آبروریزی و کاهش انگیزه و ، برای اقبال به دوستان، نتیجه‌ای نخواهد داشت! 🔶راستی! مردم و حزب‌الله، چه حجتی دارند که آبروی خود را برای این سنخ نزاع‌های سیاسی خرج کنند؟ حرکت در پازل دشمن، آنهم در این سطح وسیع، واقعاً موجب سلب صلاحیت سیاسی نیست؟ آیا کسی که ادعای نمایندگی جریان ناب انقلابی را دارد باید تا این حد به کید دشمن و پازل های پیچیده غربگرایان، بی توجه باشد؟ دوستان دقیقا در همان مسیری حرکت می‌کنند که از ماه‌ها قبل طراحی شده است. وقت آن نرسیده که واقعا به فکر منافع مردم و نظام باشید؟ 🔷حالا که هیچکدام از طرفین قصد کوتاه آمدن از حرف شان ندارند، و به نظر می‌رسد عرضه خوردن لقمه آماده در دوستان وجود ندارد، وقت آن رسیده که وارد میدان شوند و با تشر زدن و فشار حداکثری به سیاست‌گزاران و ، آنان را بر سر جای خویش بنشانند و از شکست و انشقاق و تشتت، پیشگیری کنند. ، نتیجه قطعی است و برای پیشگیری از نتایج تلخ آن، باید کاری کرد. 🔘طبیعی است اگر عقلای جریان انقلابی در تألیف قلوب و ایجاد کاری نکنند، پیاده نظام جبهه انقلاب که بار اصلی رأی آوری و تبلیغ و ترویج بر عهده آنان است، رأسا وارد میدان خواهد شد و ماجرا بیش از این پیچیده می‌شود. یک لحظه تصور کنید، آقایان انقلابی بدون پیاده نظام حزب‌اللهی، واقعا چقدر پایگاه اجتماعی و جایگاه سیاسی مردمی دارند؟ تصور روزگار منهای حزب‌الله موجب خواهد شد حضرات کمی به خود بیایند و از ترس ، به ترک برخی منافع موسمی رضایت دهند! طبیعتا تصمیمات همگرایانه یا واگرایانه این جماعت، توسط شبکه حزب‌الله رصد خواهد شد و تصمیمات مقتضی متناسب با روند اصلاح یا ادامه این لیست‌بازی‌ها، اتخاذ خواهد شد! 🔻انشاءالله به راه امام راحل و راهبردهای الهی رهبری عزیز بازگردیم که توبه ما، موجب جلب عنایت ویژه حضرت حق خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت / شیر خدا و رستم دستانم آرزوست 🔻🔻🔻 ⛔️آقای روحانی در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی گفت: «جمهوریت و اسلامیت در کنار یکدیگر است. این و آن در اینجا درست نیست. در بسیاری موارد نباید بین این و آن انتخاب کنیم. یا مقاومت یا دیپلماسی؛ نه، هر دو. یا تعامل با جهان یا ایستادگی؛ نه، هر دو. یا خودکفایی در داخل یا تجارت با خارج؛ نه، هر دو. اینجا جاهایی است که این یا آن صحیح نیست. ما در تاریخ انقلاب‌مان امام به ما آموخت که اسلامیت در کنار جمهوری است، امام به ما آموخت دینداری در کنار مردم‌سالاری است. امام به ما آموخت پیشرفت در کنار عدالت است،‌ در بسیاری از موارد ابعاد مختلفی از انقلاب اسلامی را باید مدنظر قرار دهیم.» آقای روحانی! 🔹 و در کنار هم‌اند، اما سازش و کوتاه آمدن در برابر دشمنان با هر دو بیگانه است. 🔹 و هر دو لازم‌اند، اما مذاکره با و و غیر قابل اعتماد، نه با اصول مقاومت سازگار است و نه با اصول دیپلماسی. 🔹 و با جهان هر دو خوب است. آنچه بد است محدود کردن جهان در آمریکا و چند کشور اروپایی است. آنچه بد است از دست دادن بازارِ در دسترس کشورهای همسایه، به بهانه بستن با کدخداست. آنچه بد است مذاکره زیر سایه شمشیر است. آنچه بد است گره زدن اوضاع و سرنوشت کشور به خارج از مرزها است. و بد تر از همه ناامید کردن ملت ایران، امت اسلامی و صدها میلیون مستضعفی که چشم امید به جمهوری اسلامی ایران دوخته‌اند. 🔹دینداری و در کنار هم‌اند، اما بی‌تدبیری‌های پی در پی شما در بازار طلا، مسکن، دلار، بنزین و ... نه با موازین دینی سازگار بود و نه با خواست مردم و نشان داد میان شعار و عملکرد شما چه فاصله عمیقی است. آقای روحانی شما با دخالت‌های پی در پی در تصمیمات نهادهای نظارتی نشان دادید به استقلال قوای نظارتی از قوای اجرایی موجود در اعتقاد یا لااقل التزام عملی ندارید. قانونی که تجلی است. 🔹 و هر دو خوب‌اند، اما شما با متوقف کردن چرخ هسته‌ای کشور، شرطی کردن اقتصاد، تحمیل تورم ٢٠٠ درصدی، گسترش زمینه‌های رانت در اطرافیان دولت و تعمیق در جامعه نشان دادید نه اهل عدالت و پیشرفتید و نه حتی اهل ! 🔹راستی آقای روحانی مگر این شما نبودید که در میتینگ انتخاباتی سال ٩۶ در ساری گفتید: «مردم باید بین انتخاب کنند. قاضی حکم صادر می کند و حکمش را ابلاغ می‌کند. وکیل از مردم دفاع می کند. انتخاب با خودتان است»! قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را! 🔸ماجرای این روزها مرا به یاد غزلی از محتشم می‌اندازد؛ گوش کردن سخنان تو غلط بود غلط رفتن از ره به زبان تو، غلط بود غلط از تو هر جور که شد ظاهر و کردم منِ زار حمل بر لطف نهان تو، غلط بود غلط من بی‌نام و نشان را به سر کوی «وفا» هرکه می‌داد نشان تو، غلط بود غلط محمد مرادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مذاکره دو مرحله‌ای ایرانیان برای اثبات حق در مواجهه با استکبار مرحله سوم: قدرت‌نمایی نظامی ایران قبل از ظهور و جنگ با دشمن غربی و یهود. ایرانیان، دو مرحله، مذاکره خواهند کرد اما در مرحله سوم آماده جنگ با دشمن خواهند شد. و عبارت "وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم" نیز به روشنی گویا این واقعیت است. 👇👇👇👇👇👇👇👇
قبل از ظهور، انقلاب و حکومت در ایران تشکیل خواهد شد که هدف اصلی خویش را زمینه سازی برای حکومت جهانی امام عصر می‌داند (و لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم). و در مواجهه با دشمن، دو مرحله حق خویش را طلب می کنند (یَ   ذطْلُبُونَ الْحَقَّ ثُمَّ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ) اما دشمن حق ایرانیان را به رسمیت نمی شناسد (فَلَا یُعْطَوْنَهُ). در مرحله سوم، ایرانیان وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک می‌کنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِک)، این‌بار حق خویش از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِم)؛ و دشمن، مجبور به قبول آن خواهد شد (فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) لکن ایرانیان به دلیل تغییر معادلات جهانی ازجمله وقوع واقعه هرج الروم از پذیرش حق خویش -علیرغم اصرار بر اخذ حق در دو مرحله قبلی- سرباز خواهند زد (فَلَا یَقْبَلُونَه) و در مقابل آماده جنگ نهایی و سرنوشت ساز با دشمن در فلسطین در آستانه ظهور خواهند شد. 👇👇👇👇👇👇👇
مراحل انقلاب ایرانیان قبل از ظهور در باورداشت مهدویت، ظهور امری دفعی و تصادفی تلقی نمی شود بلکه واقعه ای است که با زمینه سازی و تمهیدات ممهدون شکل می گیرد[۱] از اینرو در منابع فریقین، قیام‌ های حق قبل از ظهور (رجل من اهل قم، خراسانی و یمانی) معرفی شده و اوصاف "ممهدون و زمینه‌ سازان" ظهور در احادیث فریقین شیعه و اهل سنت نیز ذکر شده است. [۲] از جمله: انقلاب ایران به رهبری مردی از قم (رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ)، پرچم هدایت وی و مشروعیت قیام (یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ)، خصوصیات یاران وی و صلابت و استواری آنان در پیشبرد اهداف انقلاب (یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ)، ایستادگی در برابر فتنه ها و طوفان های سخت (لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ) تحمیل جنگ بر آنان (وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ) و سرنوشت انقلاب ایران (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ) به روشنی سخن به میان آمده است. [۳] 👇👇👇👇👇👇👇
انقلاب ایران قبل از ظهور همچنین در الغیبۀ نعمانی، از مراحل قیام قوم مشرق زمین (ایران) قبل از ظهور نیز سخن به میان آمده است که دو مرحله حق خویش را از دشمنان طلب می کنند (یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ) اما وقتی خواسته آنان برآورده نمی شود (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ) این بار از راه قدرت نظامی، حق خویش را از دشمن طلب می کنند (وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ) آنگاه دشمن مجبور به پذیرش مطالبات حق ایرانیان خواهد شد (فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) اما ایرانیان آماده رویارویی شده و جنگ با دشمن رخ خواهد داد (یَقُومُوا ... قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء) و سرانجام انقلاب ایران به طلوع فجر حکومت جهانی مهدوی متصل خواهد شد (وَ لا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ)[۴]که عبارۀ اخری تعبیر قرآنی "وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین" در سرنوشت انقلاب "قیام مردی از قم" است که ذکر گردید. 👇👇👇👇👇👇
انقلاب ایران قبل از ظهور در منابع فریقین بیان گردید، انقلاب شیعی با آرمان زمینه سازی ظهور در ایران تشکیل می شود[۵] و در احادیث متعدد شیعه و اهل سنت به این موضوع تصریح شده است. از جمله در کتاب الغیبۀ نعمانی به نقل از امام باقر، به انقلاب زمینه ساز در مشرق اشاره شده است که سرانجام به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّی یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. [۶] قومی در مشرق خروج (قیام و انقلاب) می‌کنند. حق خویش را از دشمن مطالبه می‌کنند ولی به آنان داده نمی‌شود، برای بار دوم، حق خویش را از دشمن مطالبه می‌کنند اما به آنان داده نمی‌شود، وقتی چنین می‌بینند، سلاح های خویش را بر گردن خویش می‌افکنند (کنایه از قدرت نمایی نظامی یا حمله به دشمن)، پس آنچه می‌طلبند به ایشان می‌دهند ولی از پذیرفتن آن خودداری می‌کنند تا اینکه قیام کرده و پرچم حکومت خویش را به امام عصر تحویل می‌دهند و کشته های این انقلاب و قیام، شهید محسوب می‌شوند، بدانید اگر من آن زمان را درک کنم، حتماً خود را برای امام مهدی نگاه می‌داشتم. شایان ذکر است محتوای حدیث فوق به نقل از پیامبر توسط محمد بن سلیمان اسدی کوفی در کتاب المناقب[۷] (از عالمان زیدیه در بین سالهای ۲۴۰ تا ۳۲۰ ق می زیسته است)، قبل از مرحوم نعمانی (وفات ۳۶۰ ق) نیز نقل شده است. البته مضون حدیث الغیبۀ نعمانی در منابع فریقین شیعه و اهل سنت نیز گزارش شده است؛ از جمله در کتاب دلائل الإمامۀ‌ از پیامبر، مراحل انقلاب ایران قبل از ظهور چنین ترسیم شده است: قَالَ رَسُولُ اللَّه‌: إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَی الدُّنْیَا، وَ إِنَّ أَهْلَ بَیْتِی سَیَلْقَوْنَ بَعْدِی بَلَاءً وَ تَطْرِیداً وَ تَشْرِیداً، حَتَّی یَجِی‌ءَ قَوْمٌ مِنْ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَی الْمَشْرِقِ أَصْحَابُ رَایَاتٍ سُودٍ، یَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ حَتَّی أَعَادَهَا ثَلَاثاً فَیُقَاتِلُونَ فَیُنْصَرُونَ، وَ لَا یَزَالُونَ کَذَلِکَ حَتَّی یَدْفَعُونَهَا إِلَی رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی، فَیَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا، کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، فَمَنْ أَدْرَکَهُ مِنْکُمْ فَلْیَأْتِهِ وَ لَوْ حَبْواً عَلَی الثَّلْج. [۸] مشابه این حدیث در دیگر منابع شیعی همچون: کتاب شرح الأخبار[۹] نعمان مغربی، کشف اللغمۀ[۱۰] اربلی، الدر النظیم فی مناقب الائمه[۱۱]ابن حاتم شامی، العدد القویۀ[۱۲] حلی، منتخب الانوار المضیئۀ[۱۳] نیلی نجفی، اثبات الهداۀ[۱۴]حرعاملی، بهجۀ النظر[۱۵]، حلیۀ الأبرار[۱۶] و غایۀ المرام[۱۷] محدث بحرانی، الملاحم و الفتن[۱۸] ابن طاووس، بحارالأنوار[۱۹] علامه مجلسی، ریاض الأبرار فی مناقب الائمه[۲۰] جزائری نیز نقل شده است. 👇👇👇👇👇👇👇👇
شگفت آور اینکه در منابع اهل سنت نیز به کثرت از زبان پیامبر، مضمون احادیث شیعی نقل شده است؛ گویی اینکه برای نصرت و یاری انقلاب زمینه ساز ظهور و عدم مخالفت با قیام ایرانیان به نوعی با اهل سنت اتمام حجت شده باشد. از جمله در کتاب سنن ابن ماجه از "صحاح سته" اهل سنت، از قول پیامبر مشابه حدیث امام باقر در الغیبۀ نعمانی تکرار شده است: یَأتِیَ قَومٌ مِن قِبَلِ المَشرِقِ مَعَهُم رایاتٌ سودٌ، فَیَسأَلونَ الخَیرَ (الْحَقَّ )[۲۱] فَلا یُعطَونَهُ، فَیُقاتِلونَ فَیُنصَرونَ، فَیُعطَونَ ما سَأَلوا فَلا یَقبَلونَهُ، حَتّی‌ یَدفَعوها إلی‌ رَجُلٍ مِن أهلِ بَیتی، فَیَملَؤُها قِسطاً کَما مَلَؤوها جَوراً، فَمَن أدرَکَ ذلِکَ مِنکُم، فَلیَأتِهِم ولَو حَبواً عَلَی الثَّلج. [۲۲] و در کتاب مستدرک الصحیحین حاکم نیشابوری که مطابق منهج[۲۳] صحیح مسلم و بخاری (معتبرترین کتب نزد اهل سنت بعد از قرآن) تدوین شده است، نیز از قول پیامبر بر "پرچم هدایت" انقلاب ایرانیان قبل از ظهور تاکید ویژه شده است: قَالَ رَسُولُ اللَّه‌: إنّا أهلُ بَیتٍ اختارَ اللَّهُ لَنَا الآخِرَةَ عَلَی الدُّنیا، وإنَّهُ سَیَلقی‌ أهلُ بَیتی مِن بَعدی تَطریداً وتَشریداً فِی البِلادِ، حَتّی‌ تَرتَفِعَ رایاتُ سودٍ مِنَ المَشرِقِ، فَیَسأَلونَ الحَقَّ فَلا یُعطونَهُ، ثُمَّ یَسأَلونَهُ فَلا یُعطونَهُ، ثُمَّ یَسأَلونَهُ فَلا یُعطونَهُ، فَیُقاتِلونَ فَیُنصَرونَ، فَمَن أدرَکَهُ مِنکُم أو مِن أعقابِکُم فَلیَأتِ إمامَ أهلِ بَیتی ولَو حَبواً عَلَی الثَّلجِ، فَإِنَّها رایاتُ‌ هُدیً، یَدفَعونها إلی‌ رَجُلٍ مِن أهلِ بَیتی، یُواطِئُ اسمُهُ اسمی فَیَملِکُ الأَرضَ، فَیَملَؤُها قِسطاً وعَدلًا کَما مُلِئَت جَوراً وظُلماً.[۲۴] 👇👇👇👇👇👇
رسول الله فرمودند: ما اهل بیتی هستیم که خداوند، آخرت را برای ما به جای دنیا برگزیده است، و زود است که اهل بیت من، پس از من، در شهرها تحت فشار قرار گیرند و رانده شوند، تا این که صاحبانِ‌ پرچم‌های سیاه از مشرق سر برآورند و حق را طلب نمایند ولی به آنها داده نمی‌شود. دوباره طلب می‌کنند؛ ولی داده نمی‌شود. بار سوم، طلب می‌کنند. باز هم داده نمی‌شود. پس می‌جنگند و پیروز می‌شوند. پس هر کس از شما و از نسل شما آن را درک کرد، نزد امامی از اهل بیت من بیاید، هرچند که پابرهنه بر برف و سرما باشد؛ چرا که آنان پرچم‌های هدایت اند. آنها پرچم‌ قیام خویش را به مردی از اهل بیت من تحویل می دهند که نامش، همنام من است ... و حاکم زمین می‌شود و آن را آکنده از عدل و داد می‌کند، همان گونه که آکنده از جور و ستم شده است. و مشابه آن در دیگر منابع اهل سنت همچون: الملاحم[۲۵] ابن منادی، کنزالعمّال[۲۶] متقی هندی، إبراز الوهم المکنون[۲۷] غماری، الحاوی للفتاوی[۲۸] سیوطی، ذخائر العقبی[۲۹] طبری، عقد الدرر[۳۰] شافعی، الفصول المهمه[۳۱] ابن صباغ مالکی، جواهر العقدین[۳۲] سمهودی، ینابیع المودۀ[۳۳] قندوزی، سبل الهدی و الرشاد[۳۴]شامی، العرف الوردی[۳۵] سیوطی، القول المختصر[۳۶] ابن حجر، توضیح الدلائل[۳۷] ایجی، البدایۀ و النهایۀ[۳۸] و معجزات النبی[۳۹] ابن کثیر، میزان الاعتدال[۴۰] ذهبی، إمتاع الأسماع[۴۱]مقریزی، الاذاعۀ[۴۲] قنوجی، المنار المنیف[۴۳] ابن قیم جوزی، اتحاف الخیرۀ[۴۴] البوصیری، الخصائص الکبری[۴۵] و الدررالمنثور[۴۶] سیوطی، المعجم الأوسط‌[۴۷] طبرانی، السنن الواردۀ[۴۸] دانی و دیگر منابع اهل سنت[۴۹] ذکر شده است. همچنین منابع متقدم اهل سنت همچون: المصنّف[۵۰] ابن ابی شیبه (استاد بخاری وفات ۲۳۵ ق)، سنن ابن ماجه (وفات ۲۷۳ ق) [۵۱]، البحر الزخار[۵۲] ابوبکر البزار (وفات ۲۹۲ ق)، مسند[۵۳] ابویعلی موصلی (وفات ۳۰۷ ق)، مسند[۵۴] الشاشی (وفات ۳۳۵ ق)، الملاحم[۵۵]ابن منادی (وفات ۳۳۶ ق)، البلدان[۵۶] ابن فقیه (وفات ۳۴۰ ق)، همگی قبل از کتاب الغیبۀ نعمانی (وفات ۳۶۰ ق)، نیز حدیث انقلاب قوم مشرق زمین را از پیامبر نقل کرده اند. همانگونه که ملاحظه گردید در منابع اهل سنت به کثرت از قول پیامبر، مضمون احادیث شیعی تکرار شده است؛ گویی اینکه برای نصرت و یاری انقلاب زمینه ساز ظهور و عدم مخالفت با قیام ایرانیان به نوعی با اهل سنت اتمام حجت شده است. نتیجه اینکه از رخدادهای مشترک[۵۷] در منابع فریقین شیعه و اهل سنت به عنوان نشانه ظهور[۵۸] به طرق متعدد[۵۹] و به تواتر[۶۰] از وقوع انقلاب مشرق زمین قبل از ظهور و پیشگویی اعجازگونه پیامبر از سرنوشت این انقلاب در ایران سخن به میان آمده است که به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد. [۶۱] 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
وثاقت سندی حدیث قوم مشرق زمین قبل از ظهور هرچند به دلیل تواتر معنوی حدیث قوم مشرق، از بررسی سندی بی نیاز هستیم با این حال، سلسله اسناد در کتاب سنن ابن ماجه و الغیبۀ نعمانی نیز بررسی خواهد شد: سند حدیث قیام قوم مشرق در سنن ابن ماجه اهل سنت در سند حدیث خروج قوم مشرق زمین در کتاب سن ابن ماجه، به دلیل یزید بن ابی زیاد که شیعه بوده است، مناقشه می کنند اما واقعیت این است که در بین خود رجالیون اهل سنت در توثیق و تضعیف این راوی، اختلاف نظر جدی وجود دارد[۶۲]. توضیح بیشتر اینکه: بستوی، هرچند در ابتدا اعتراف می کند که روایات خروج قوم مشرق زمین به طریق دیگری در کتاب مستدرک حاکم نیز نقل شده است که مطابق دیدگاه شیخین بخاری و مسلم، توثیق می شود[۶۳] و یا حداقل از دیدگاه ذهبی، حسن الحدیث است[۶۴] اما در کمال تعجب، بستوی (محقق معاصر اهل سنت عربستان سعودی)، هرچند دیدگاه ابن کثیر- که سخت گیری آن به مذهب شیعه مبرهن است- درباره حدیث اخیر را با عبارت "إسناده حسن" ذکر می کند[۶۵]، اما در ادامه مناقشه کرده و در نهایت سند احادیثی را که یزید بن ابی زیاد در طریق آن قرار دارد، ضعیف می شمرد[۶۶] اما در مقابل برخی محققین، مبانی این دیدگاه را نفی کرده[۶۷] و حدیث را توثیق کرده اند. [۶۸] بنابراین سند حدیث سنن ابن ماجه، معتبر است: عثمان بن ابی شیبه: ثقة، حافظ، شهیر[۶۹] معاویة بن هشام: ثقة[۷۰] علی بن صالح بن حی: ثقة، صالح[۷۱] یزید بن ابی زیاد: صدوق[۷۲]، ثقة[۷۳] ابراهیم نخعی: ثقة[۷۴] علقمة بن قیس: ثقة، ثبت، فقیه، عابد[۷۵] عبد الله بن مسعود: صحابی، هاجر الهجرتین و کان صاحب رسول الله. [۷۶] 👇👇👇👇👇👇👇
سند حدیث قیام قوم مشرق در الغیبۀ نعمانی سند حدیث قیام قوم مشرق زمین در الغیبۀ نعمانی بدین قرار است: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَخِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ یَحْیَی بْنِ سَامٍ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ أَنَّهُ قَالَ: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِق‌ ... .[۷۷] سندشناسی حدیث: ۱. أحمد بن محمد بن سعید (معروف به ابن عقده) :احادیث ابن عقده، به فور در کتب اربعه شیعه یافت می‌شود و وثاقت وی نزد رجالیون بزرگ شیعی ثابت است؛ قدمای امامیه بر وثوق وی تاکید داشته اند. نجاشی، وی را چنین توصیف می کند:هذا رجل جلیل فی أصحاب الحدیث‌ و عظم محله و ثقته و أمانته‌[۷۸]. شیخ طوسی‌ نیز ابن عقده را جلیل القدر و عظیم المنزلة توصیف کرده است. [۷۹] ۲. علی بن الحسن (علی بن الحسن بن علی بن فضال) ‌:ثقه جلیل. نجاشی از وی به اصحابنا تعبیر کرده است[۸۰] و کشیّ، به وثاقت او رای داده است[۸۱] ۳. أخیه محمد بن الحسن (محمد بن الحسن بن علی بن فضال) :ثقه. [۸۲] ۴. ابیه (الحسن بن علی بن فضال) :جلۀ اصحابنا[۸۳] من فقهاء[۸۴] ثقه جلیل[۸۵] من اصحاب الاجماع. [۸۶] ۵. احمد بن عمر الحلبی (أحمد بن عمر بن أبی شعبة الحلبی) :ثقه امامی صحیح المذهب. [۸۷] ۶. الحسین بن موسی (الحسین بن موسی الحناط) :ثقه امامی. [۸۸] 👇👇👇👇👇👇👇
راد از قوم مشرق: ایرانیان زمینه ساز ظهور هرچند مشرق اعم از ایران است لکن به دلیل قرائن متعدد از جمله تشکیل حکومت شیعی در مشرق با آرمان زمینه سازی ظهور امام عصر و معیار مهم دیگر یعنی شیعه اثنی عشری و معتقد به امامت امام دوازدهم (قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم‌)[۹۴] و تحویل پرچم به حضرت صاحب امام مهدی (فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِیُّ بَعَثَ إِلَیْهِ بِالْبَیْعَةِ)[۹۵]، و نیز جنگ ایرانیان شیعی با یهود در فلسطین وَ قَضَیْنا إِلی‌ بَنِی إِسْرائِیلَ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما ... بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ (سوره اسراء، آیه ۴-۵.) قَوْمٌ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَا یَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوه‌ (کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۶. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص ۶۳.) که به قرینه عبارت "قتلاهم شهداء" در حدیث انقلاب مشرق زمین قبل از ظهور (نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۷۳.) و نیز به ضمیمه حدیث معرفی "اهل قم" به عنوان هویت ایرانی مجازات کنندگان یهود: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ... فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ. (مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.)، مشخص است که عقوبت اول یهود قبل از ظهور توسط ایرانیان شیعی رخ خواهد داد (برای آگاهی بیشتر: پورسیدآقایی، مواجهه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش ۴۲، ص ۶۵-۶۷. پورسیدآقایی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش های مهدوی، ش ۲۵، ص ۲۶.) در کنار ادله دیگر همچون قانون استبدال در قرآن: طبق قانون استبدال در قرآن {یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ(سوره توبه، آیه ۳۹، سوره محمد، آیه ۳۸.)؛ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاس‌ وَ یَأْتِ بِآخَرِینَ (سوره نساء، آیه ۱۳۳.)؛ مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه‌ (سوره مائده، آیه ۵۴.) فَإِنْ یَکْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَیْسُوا بِها بِکافِرین‌ (سوره انعام، آیه ۸۹.)} خدواند وامدار و مدیون شخص یا قوم خاصی نیست. قانون استبدال، همان‌طور که بر ملت‌ها و جوامع حاکم است در مورد تبدیل و جایگزینی افراد نیز صدق می‌کند (کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۵۳. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۶.) بنابراین خداوند متعال جامعه و گروهی از بندگان خود را انتخاب می‌کند و مسئولیت تاریخی رهبری امت را برای پیش‌برد رسالت خویش بدان‌ها می‌سپارد تا آنها به بالاترین سطح تجربه سیاسی و تمدنی دست‌یابند، اما اگر آن قوم به امانت الهی خیانت ورزیده و از صراط مستقیم رسالت منحرف شوند، قانون استبدال بر آنها جاری می‌شود و خداوند آنها را به خاطر این خیانت، نیز مجازات کرده و از موضع رهبری کنار می‌گذارد و قوم دیگری را به جای آنها می‌آورد که برای پیش‌برد رسالت الهی شایسته‌تر و مناسب‌ترند. قانون قرآنی استبدال یکی از مهم‌ترین قوانین و قواعد تحولات اجتماعی در عرصه عقیدتی، سیاسی و جهادی است و در واقع سنت الهی برای محافظت از رسالت و پیام خداوند در برابر توطئه‌ها و انحرافات زمامداران خیانت‌کار در جهان اسلام است (ر. ک:جعفری، تفسیر کوثر، ج ۳، ص ۱۸۵. سلیمانی، سنت مندی تاریخ در قرآن از منظر شهید صدر، فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش، شماره ۲۵، ص ۹۳-۱۱۴. اراکی، مجموعه آثار نهمین همایش بین المللی دکترین مهدویت، ج ۱، ص ۷۸.) و تطبیق آن در احادیث و تفاسیر فریقین شیعه[۹۶]و اهل سنت[۹۷] بر قوم سلمان و ایرانیان[۹۸]، واضح و مبرهن است که قیام و انقلاب مشرق زمینه ساز منحصر در ایران شیعی خواهد بود و نه سایر بلاد مشرق. و ارتکاز ذهنی اصحاب و تابعین از قوم مشرق، نیز ایرانی ها بوده است[۹۹] و مولفین میراث حدیثی فریقین شیعه[۱۰۰] و اهل سنت نیز بر این امر تصریح کرده اند. و محققین نیز در اینکه مراد از مشرق، ایران می‌باشد، تردیدی به خود راه ندادند. [۱۰۱] بنابراین طبق احادیث فریقین، رایات مشرق قبل از ظهور که زمینه ساز حکومت مهدی موعود هستند[۱۰۲] دارای سه شاخص بسیار مهم یعنی:شیعه اثنی عشری و معتقد به امامت امام دوازدهم (وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم‌)[۱۰۳]، ایرانی (قوم سلمان) [۱۰۴] و آرمان آزادی فلسطین هستند: آرمان آزادی فلسطین از اهداف رایات مشرق زمینه ساز ظهور است که در منابع فریقین شیعه و اهل سنت ذکر شده است: قوْمٌ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۶. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص ۶۳.)؛ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ... فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ (مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.)؛ و در احادیث اهل سنت: تَخْرُ
جُ مِنْ خُرَاسَانَ أُخْرَی سَوْدَاءُ ... یَهْزِمُونَ أَصْحَابَ السُّفْیَانِیِّ حَتَّی یَنْزِلَ بَیْتَ الْمَقْدِسِ یُوَطِّئُ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَه (دانی، السنن الواردۀ فی الفتن، ج ۱، ص ۲۶۱. حنبلی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۱۴.)؛ تَخرُجُ مِن خُراسانَ رایاتٌ سودٌ لا یَرُدُّها شَی‌ءٌ حَتّی‌ تُنصَبَ بِإِیلیاء (ترمذی، سنن الترمذی، ج ۴، ص ۲۴۵. ابن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج ۱۴، ص ۳۸۳. متقی هندی، کنزالعمّال، ج ۱۴، ص ۲۶۱. ابن کثیر، البدایۀ و النهایۀ، ج ۱۰، ص ۵۵.)؛ از نگاه رجالیون اهل سنت، سند حدیث رایات مشرق زمینه ساز که تا بیت المقدس فلسطین پیشروی نظامی می کنند، "حدیث حسن" توصیف شده است: حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ (ثقة ثبت)، حَدَّثَنَا رِشْدِ ینُ بْنُ سَعْدٍ (ضعیف الحدیث)، عَنْ یُونُسَ (ثقة)، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِیِّ (الفقیه الحافظ متفق علی جلالته وإتقانه)، عَنْ قَبِیصَةَ بْنِ ذُؤَیْبٍ (تابعی ثقة)، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ (صحابی) نک: (الادارۀ العامۀ للاوقاف، نرم افزار جوامع الکلم)
دیدگاه مرکز تخصصی مهدویت تحت اشراف آیه الله سیستانی درباره قوم مشرق زمینه ساز مرکز تخصصی مهدویت در نجف اشرف تحت زعامت و اشراف مرجع شیعیان آیۀ الله سیستانی حفظه الله، در پاسخ به سوال مخاطبین مبنی بر اینکه هویت قوم مشرق زمین را استفسار نمودند، چنین پاسخ می دهد: عن الإمام الباقر علیه السلام: کأنی بقوم خرجوا من المشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه، فإذا أرادوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم، فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتی یقوموا ولا یدفعونها إلّا إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء أمّا إنی لو أدرکت ذلک لأبقیت نفسی لصاحب الأمر. أیّ الرایات مقصودة بهذه الروایة، ومن أین تأتی؟ الإجابة: بسم الله الرحمن الرحیم الظاهر أنها الرایات السود التی تقبل من المشرق، والتی ورد فی بعض الروایات أنها رایات الخراسان.[۱۰۵]  سپس در ادامه در قالب سوال و جواب دیگری به طور واضح و آشکار، ایرانیان زمینه ساز ظهور را مصداق قوم مشرق زمین معرفی و خراسانی را نیز به عنوان رهبر معرفی می نماید: هل لإیران علاقة بظهور الإمام المهدی عجّل الله فرجه؟ وهل الرایات السوداء تخرج من إیران لنصرة الإمام عجّل الله فرجه؟ وإلی أین تصل فی الزحف لنصرة الإمام عجّل الله فرجه؟ الإجابة: بسم الله الرحمن الرحیم ورد عن الإمام الباقر علیه السلام أنه قال: تنزل الرایات السود التی تُقبل من خراسان الکوفة، فإذا ظهر المهدی بمکة بعث بالبیعة إلی المهدی. [الغیبة للشیخ الطوسی: ص٤٥١، ب٧، ح٤٥٧] وعنه علیه السلام: کأنی بقومٍ خرجوا من المشرق یطلبون الحق فلا یعطونه، ثم یطلبونه فلا یعطونه، فإذا أرادوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا
فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتی یقوموا، ولا یدفعونها إلّا إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء، أما أنی لو أدرکت ذلک لأبقیت نفسی لصاحب الأمر. [الغیبة للنعمانی: ص٢٨١، ب١٤، ح٥٠] ومن هذا یظهر: ١) أن بلاد المشرق التی تصدق علی بلاد إیران تعتبر من البلاد الموطئة لظهور الإمام عجّل الله فرجه وموطئاً لجملة من أنصاره عجّل الله فرجه. ٢) أن الخراسانی هو من القادة الذین سیبایعون الإمام عجّل الله فرجه ویکون فی صفه وجیشه. ٣) أن الخراسانی یصل فی زحفه إلی الکوفة. [۱۰۶] دشمن قوم مشرق: جبهه استکبار (غربی ها و یهود صهیونیسم) و اما نوبت به این می رسد که دشمنان جبهه حق، جبهه مقابل قوم مشرق که حق خویش را در دو مرحله از آنان طلب می کنند (یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَه‌) چه کسانی هستند؟ پاسخ بسیار واضح و روشن است، قطعا دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع و در راس آنان، یهود و حامیان غربی شان در دائره جبهه استکبار و مخالفین جبهه حق قرار می‌گیرند. زیرا علاوه بر ادله عام قرآنی همچون عدوات یهود سرکش و حامیان شان در برابر جبهه مومنین (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا)[۱۰۷] و امتداد نزاع حق و باطل در طول تاریخ[۱۰۸] و تبلور اصلی این نزاع در سرنوشت حاکمیت جهانی[۱۰۹]، ادله خاص دیگر همچون جنگ ایرانیان با یهود در فلسطین[۱۱۰] و اینکه سفیانی -به عنوان دشمن امام عصر-، نماینده رومی ها و غربی ها (فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ)[۱۱۱] و به عنوان کمربند امنیتی رژیم اسرائیل (إِنْ عُدْتُمْ الیهود بِالسُّفْیَانِیِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ)[۱۱۲] و نیز هم پیمان حکومت عربستان (آلِ بَنِی فُلَان‌)[۱۱۳]، در جبهه مقابل ایرانیان زمینه ساز قرار دارد، و از آنجا که پرچم انقلاب مشرق زمین به هدایت توصیف شده است که سرانجام پرچم حکومت خویش را به امام عصر اعطا خواهند نمود (وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ)، بنابراین دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع و ولایت امام عصر یعنی مثلث شوم "غربی، عبری، عربی" بویژه یهود و حامیان غربی شان در دائره جبهه استکبار و در مقابل انقلاب مشرق قرار می‌گیرند که از اعطای حق ایرانیان ممانعت می کنند
یطلبون الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟ و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد[۱۱۴]. ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد. البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمی‌شود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّی بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور[۱۱۵] و نه عبارت بعدی "یَطلُبونَ الحَقَّ". در ضمن این سوال و اشکال مطرح خواهد شد که اگر واژه حق در عبارت (یَطْلُبُونَ الْحَق) به معنای ثورۀ، قیام و انقلاب است پس معنای عبارت قبل از آن یعنی "خروج بالمشرق" -(قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَق) هم که قیام و انقلاب است- آن چه خواهد شد؟ از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُیوفَهُم عَلی عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است. ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق می‌شوند اما ایرانی ها قبول نمی‌کنند (سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَه‌) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند؟ بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند. @shahidmostafamousavi
مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان و به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته می‌شود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَوَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِم‌) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد. و کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال می‌شود[۱۱۶] و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ می‌دهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسیمت نخواهند شناخت. مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک می‌کنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِک‌)، این‌بار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز است. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.👇👇👇 @shahidmostafamousavi 👇👇👇👇
تمسخر پایگاه های نظامی آمریکا توسط مایکل مور مستندساز آمریکایی اما سوال مهم این است که اگر فرضا عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟ @shahidmostafamousavi
مرحله "یقوموا و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم"‌: جنگ با دشمن و اتصال انقلاب ایران به حکومت جهانی امام مهدی و در مقابل ایرانیان، آماده قیام و جنگ فراگیر و نهایی و سرنوشت ساز با دشمنان خواهند شد (حَتَّی یَقُومُوا و قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء) که البته فاصله اندکی با زمان ظهور خواهد داشت (لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر). در واقع ایرانی ها درخواست غربی ها برای بازگشت به میز مذاکره را نمی‌پذیرند و آماده فتح عظیم و جنگ نهایی خواهند شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهرک های موشکی ایران) فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه‌: پذیرش مشروط حقوق ایرانیان از طرف دشمن و مخالفت ایرانیان آنگاه دشمنان مجبور به پذیرش حق ایرانیان خواهند شد اما شگفت اینکه علیرغم اصرار در دو مرحله قبلی، این‌بار ایرانیان نخواهند پذیرفت (فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَه). چه حوادثی رخ می دهد؟ شاید دشمنان، قصد اعطای کامل حق را ندارند و از اینرو ایرانیان، از پذیرش بخشی از آن، سرباز می‌زنند و یا اینکه شرایط و معادلات جهانی در اثر واقعه "هرج الروم"، تغییر کرده است و یا اینکه در اثر حمله به منافع یکدیگر، سرانجام این جبهه مقاومت شیعی است که دست برتر را خواهد داشت. قدر متیقن، وقتی دشمن در موضع ضعف سیاسی و نظامی قرار می گیرد، مجبور به پذیرش حق خواهد شد. زیرا معنا ندارد وقتی در دو مرحله، تلاش داشته اند تا حق خویش را از دشمن استیفاء کنند اما این بار از پذیرش حق خویش سرباز زنند؟ @shahidmostafamousavi
و سوال اساسی و بسیار مهم اینکه: ایرانی ها در کدام میدان، وارد فاز نظامی می شوند و جنگ سیوف، عملیاتی خواهد شد؟ واضح و مبرهن است، از آنجا که ایرانیان، هدف زمینه سازی ظهور را بر عهده دارند (لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم)، از اینرو جنگ با همپیمانان سیاسی و نظامی سفیانی (دشمن اصلی امام عصر) [۱۱۷] یعنی عملیات نظامی بر علیه دشمنان در محور مثلث "عربی[۱۱۸]، غربی[۱۱۹]، عبری[۱۲۰]" در دستور کار خواهد بود. لکن محور عربی –حکومت آل فلان در عربستان[۱۲۱]- مشمول حمله ایران قبل از ظهور به منظور سقوط و فروپاشی حکومت نخواهد شد. زیرا طبق احادیث معتبر تا ۱۵ روز قبل از ظهور، حجاز تحت اختیار حکومت بنی فلان است -هرچند در اثر اختلافات، ضعیف شده اند اما باقی خواهند ماند[۱۲۲]- و در واقع، مکه و مدینه بعد از ظهور و توسط امام مهدی آزاد خواهد شد. از اینرو، جنگ ایران با دشمن و در محور غربی- عبری، متعین است. از طرفی، طبق آیات سوره اسراء و احادیث متعدد، یهودیان مفسد در فلسطین تجمع دارند و ایرانیان شیعی، طرف جنگ با یهود قبل از ظهور خواهند بود[۱۲۳]، مضافا بر اینکه از اهداف و آرمان های قوم زمینه ساز مشرق، آزادی فلسطین معرفی شده است. [۱۲۴] و طبق بشارت غیبی قرآن در آیات ابتدایی سوره روم[۱۲۵]، از جنگ ایران با دشمن، می توان به جنگ در ادنی الارض (فلسطین) اشاره نمود که منجر به پیروزی فرس (ایرانی ها) و شادی مومنین می‌گردد. [۱۲۶] بنابراین جنگ با دشمن در فلسطین خواهد بود و به قرینه "فَیُقَاتِلُون‌ فَیُنْصَرُون"[۱۲۷]، محور شیعی به رهبری ایران در جنگ آینده با اسرائیل قبل از ظهور پیروز خواهد شد. [۱۲۸]