✅باید بیاریش!
✍راوی: علی دهکردی مقدم
📖جوانی گریان آمد توی ستاد و گفت: می خوام دکتر چمرانو ببینم. بردیمش پیش دکتر، دکتر گفت:چی شده؟ جوان گفت: عراقی ها مادرمو کشتن، خواستم دفنش کنم، نذاشتن، از دست شون فرار کردم، اومدم بگم کمکم کنید.
من گفتم:این همه فرمانده و نظامی سر راهت بود، چرا یه راست اومدی اینجا؟ گفت: من فقط چمرانو رو می شناسم. رفت دست دکتر را گرفت و به حالت التماس به او گفت: می خوام خودم خاکش کنم، برام میارینش؟ دکتر گفت: انقدر گریه نکن. به بچها می گیم برن مادرتو بیارن.
بعد از گرفتن آدرس، بما گفت: باید برین بیاریدش. چطوریش مهم نیست.
خود دکتر هم می دانست، رفتن به آن روستا خیلی خطرناک بود. حتی چندتا از بچه ها هم عنوان کردند خطرناک است، اما دکتر گفت: من قولم را به این جوان دادم. تا اون جایی که یادم میاد، شما هم یه قول هایی بمن داده بودین. بما فهماند که نباید روی حرفش حرف بزنیم.
به هرحال بچه ها رفتند و جنازه مادر آن جوان را آوردند و تحویلش دادند. وقتی جنازه مادرش را تحویل گرفت، خیلی صحنه دیدنی بود. جوان نمی دانست چه کند و چطونه از دکتر تشکر کند. در حالیکه عزیزترین کس خود را از دست داده بود، اما با لبخند از ما و دکتر تشکر می کرد.
📚 چمران مظلوم بود،ص۹۱
🔅♨️🔅♨️🔅♨️🔅
#لقمه_حرام
#سلب_توفیق
از مرحوم محدّث قمی (رضی الله عنه) نقل شده که فرمود:
من سفری به همدان رفتم و بر شخص معتمدی وارد شدم.
یک شب او به من گفت: فلان جا شام مهمانم، دلم می خواهد خدمت شما باشم.
با هم آنجا برویم.
من امتناع کردم.
گفت: آقا اگر شما همراه من بیایید آبروی من بیشتر می شود، برای من خوب است.
با هم رفتیم.
شام آوردند و خوردیم، بعد از شام به منزل برگشتیم.
🔸من صبح برخلاف هر شب که با کمال راحتی برای نماز شب بر می خاستم، زمانی از خواب بیدار شدم که نزدیک طلوع آفتاب بود و نزدیک بود، نماز صبحم قضا شود.
خیلی ناراحت شدم.
🔸عجب! آدم یک عمر زحمت بکشد که نماز شبش ترک نشود، ولی حالا چطور شده که نماز صبحم نزدیک است قضا شود؟
با عجله برخاستم، با ناراحتی وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم تا قضا نشود بعد به فکر افتادم چرا این طور شد؟
یعنی چه؟ برای من مصیبتی شد.
🔸برای ما خیلی مهم نیست که نماز صبحمان هم قضا شود؛ امّا آن ها که خود را منظّم کرده اند، تطهیر کرده اند، برایشان سنگین است.
🔸من فکر کردم چرا این طور شد؟ گفتم: شاید به خاطر شام دیشب بوده است.
غیر از این دیگر توجیهی ندارم.
صاحبخانه آمد، به او گفتم: صاحب آن منزل که دیشب رفتیم چه کاره بود؟! قدری تأمّل کرد و گفت: ایشان بانک بعد از ظهر است.
من نفهمیدم یعنی چه؟
بعد ادامه داد بانک ها قبل از ظهر، #ربا می دهند. این آقا بعداز ظهر ربا می دهد.
من خیلی ناراحت شدم، گفتم: عجب! مرا به خانه یک رباخوار بردی و سر سفرهء او نشاندی.
چرا این کار را کردی؟
به من خدمت کردی؟!
این مهمان نوازی بود؟
🔸ایشان فرمود: اثر این غذا این طور شد که تا چهل شب نمی توانستم خوب برای نماز شب برخیزم.
تا چهل شب موفّق نشدم آن گونه که باید، نماز شب را انجام بدهم.
🔸به ما می گویند، اگر می خواهید صالح العمل باشید، غذایتان را پاک کنید. امّا ما دائم سعی در آلوده کردنش داریم.
(صفیرهدایت (انفال/17)📚
🔴گریه شدید امام صادق علیه السلام !
⬅️گریه و ناراحتی شدید امام صادق علیه السلام برای مومنین در زمان غیبت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف!
📌سدير صيرفى مى گويد:
من با سه نفر از صحابه محضر مولای ما حضرت امام صادق صلوات الله علیه رسيديم، ديديم آن بزرگوار بر روى خاك نشسته و مانند شیدای #داغدیدهی جگر سوخته #گريه مى كرد.
آثار حزن و اندوه از چهره اش نمايان است و اشك، كاسه چشمهايش را پر كرده بود و چنين مى فرمود:
آقای من (خطاب به امام عصر عجل الله تعالی فرجه) غيبت تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ كرده و آرامشم را از دلم ربوده .
⬅️ آقاى من #غيبت تو مصيبتم را به مصيبتهاى دردناك ابدى پيوسته است.
گفتم :خدا ديدگانت را نگرياند اى فرزند بهترين مخلوق ! براى چه اين چنين گريانى و ازديده اشك مى بارى ؟
چه پيش آمدى رخ داده كه اين گونه اشك مى ريزى ؟
📌حضرت آه دردناكى كشيد و با تعجب فرمود: واى بر شما، سحرگاه امروز به كتاب جفر نگاه مى كردم و آن كتابى است كه علم منايا و بلايا و آنچه تا روز قيامت واقع شده و مى شود در آن نوشته شده، درباره تولد #غائب ما و غيبت و طول عمر او دقت كردم
همچنين دقت كردم درگرفتارى #مؤمنان آن زمان و شك و ترديدها كه به خاطر طول غيبت او كه در دلهايشان پيدا مى شود و در نتيجه بيشتر آن ها از دين خارج مى شوند و ريسمان اسلام را از گردن برمى دارند....
اينها باعث #گريه من شده است
📙كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2 ؛ ص352
#دلنوشته
#همسر_شهیدحرم_سیرت_نیا
#چهل_سالگی
نازنینا چهل سالگی زمینی ات مبارک
نازنینا یادت هست،شوخی هایمان برای جشن چهل ساله شدن را...
یادت هست جمله حضرت امام خمینی(ره) را... : جوانان! سن جوانی را دریابید که تا قبل از۴۰سالگی تغییر خصائل اخلاقی ممکن و بعداز آن بسیار سخت است، چون دیگر تثبیت میشود....
وجمله ام بعدازهر جشن وکیک وفوت شمعهای تولدت را... : جانا دیگه وقتی نداریا حواست هست،۴۰سالت بشه دیگه نمیتونی این اخلاقتو درست کنی...!
وجوابت لبخند و گاه قهقهه مستانه بود...
امروز وقت خرید شمعها ،وقتی که متوجه عدد شدم،چونان قلبم فشرده شد که راه برای نفس نماند...
نازنینا دلتنگمو اشکها روان است در این جشن چهل سالگیت، که شُکر در جمع دوستان سپری شد... که قلبم توان یک لحظه تنهایی را نداشت...
اما حال در پس تاریکی و خلوت شب که مینویسم برایت... اشکهایم این آب دلِ سوخته که تو آن را دُرهای راه گشا میخواندی ؛ مانع از دیدن سطر و قلم و کلام است...
از مفهوم زمان در آنجا که اکنون اقامت داری هیچ نمیدانم... اما به سال مردمِ زمین ،اکنون جوانی که روزی ستون وتکیه گاه و مرد خانه ام بود ،حال باید مردی جاافتاده و تارموسپیدکرده و قابلل احترام همگان میبود... برای اولین بار گفتم کاش ؛ اما چیزی برای ادامه جمله ام نداشتم!!! ،نمیدانستم باید چه بگویم... !!!
کاش چه... !!؟؟
کاش جشن ۴۰سالگی اش را کنارم بود.. !؟
کاش جشن ۴۰ سالگی اش را کنارش بودم... !؟
مگر نبود ... !!؟؟؟
مگر نبودم... !!!؟؟؟؟
بودی و بودم ، هستی و هستم ، باش تا باشم
از هرآنچه که برایم باقی گذاشتی فقط همین مانده و امید دیداری دوباره ... و ادامه راه عاشقی در دیاری دیگر إن شاءالله...
اما دلِ دلتنگ ، تنگ است برای دیدار یاری که همه وجودش وقف رضایتم بود...
إن شاءالله جشن چهل سالگیِ زمینی ام را در کنار تو، در دیارِ تو باشم إن شاءالله
#یاایهاالعزیز ای دوایِ دردهایِ نهان و آشکارِ دردمندان العجل...
#شهیدحرم_سیداسماعیل_سیرت_نیا
#شاعر : #حامد_حجتی
🔅 هر روز در یمن، #کربلا ست...
دنیای ما به لحظهی پایان رسیده است
یعنی به انتهای زمان، جان رسیده است
گویی که کفر، از پس ایمان رسیده است
جاماندهایم... زخم به جریان رسیده است
باید دوباره پرچم حق را علم کنیم
وقتش رسیده پای عدو را قلم کنیم
امروز عمقِ زخمِ یقین بیشتر شده
چشمان اشکبار و حزین بیشتر شده
در وسعت زمان، غمِ دین بیشتر شده
کودککشی، به روی زمین بیشتر شده
یا فارسَالحجاز! به لب آمدهاست جان
یک آیه از صحیفهی صبرت، بخوان! بخوان!
ما #شیعیان زخم و غم و اشتیاقها
ما را بخوان به معرکه درد و داغها
تا جان دهیم در قدمت از فراقها
آتش گرفتهایم در این احتراقها
چون لاله، داغدار تو هستیم تا ابد
لب دوختیم در تب این لحظهها، مدد...
دلخستهایم، عطر اویس قرن کجاست؟
یوسف ندیدهایم، بگو پیرهن کجاست؟
سر روی دست آمده... اما بدن کجاست؟
کربوبلا کجاست؟ زمین یمن کجاست؟
هرروز کربلاست در این خاک روسیاه
این روضه میبرد دل ما را به قتلگاه
انگار روضه تا سر بابا رسیده است
یک کودک سهساله به صحرا رسیده است
مادر کنار حضرت دریا رسیده است
ششماهه داده است.. به اینجا رسیده است
حالا دوباره #حرملهها صف کشیدهاند
زیر گلوی حضرت ششماهه دیدهاند
تاریخ، از شکوه غم شیعه، خون شده
از ظلم، خانههای جهان بیستون شده
هفتآسمان، به حرمتتان نیلگون شده
باور کنید کاخ ستم سرنگونشده
بس نیست بُهت مبهم دنیا در این سکوت؟
این خانه، سستتر شده از بیت عنکبوت
فریاد میزنیم در این عصر بیامان
موعود! رحم کن به دلِپاک کودکان
آقا! بیا که ظلمِ فراگیر در جهان
ما را رسانده است به الغوث و الامان
آقا! زمین پر است از این ظلم آشکار
ای وارث همیشه شمشیر ذوالفقار!
رو بر دروغگویی و افسانه کردهایم
ما در سکوتِ مرگِ جهان لانه کردهایم
در کنج عافیتطلبی خانه کردهایم
در خود تنیدهایم.. چه کاشانه کردهایم؟
با رعدوبرق چشم، شما جان به ما بده
#کافر شدیم، رونقِ #ایمان به ما بده
#العجل_یامولای
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یمن
اگر چه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسـیر مـن و او به هم نیفتاده
به خواب سخت فرو رفته پای همت من
وگـرنـه اسـم کسـی از قـلـم نـیـفـتـاده
به غیر، کار ندارم به خویش میگویم
چرا هنوز به ابرویت خم نیفتاده ؟!
بقیع شاهد زنده ، شبیه سامرا
که اتفاق از این دست کم نیفتاده
بماند اینکه به آن قوم رحم کرده حسین
هـنـوز سـفـره ی شـاه از کـرم نـیـفتاده
بماند اینکه چه خمپاره ها که آمده است
ولـی به حـُرمـت او در حـَرم نـیـفـتـاده
گذار پوست به دباغخانه می افتد
هنوز کار به دست عجم نیفتاده
اگـر کـه پرچم عباس ، روی گنبد رفـت
سه ساله خواست بگوید علم نیفتاده
سه ساله خواست بگوید که دختر علیست
هـنـوز قـیـمـت تـیـغ دو دم ، نـیـفـتـاده !
افتخارم اینه ساداتم...:
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#خاطرات_شهید
💠مکاشفه شهیدعبدالحسین برونسی با حضرت زهرا( س )
🔰شهید برونسی فرمانده است توی عملیات رمضان، تیربار دشمن می گیره تو گردان عده ای شهید میشن گردان زمین گیر میشه. 😞
سید کاظم حسینی میگه :
من معاون شهید برونسی بودم،
اصلا بچه ها نمی تونستن سرشونو بلند کنن،
یه دفه دیدم شهید برونسی بیسیم چی و پیک و
همه رو ول کرد و رفت یه جاافتاد به سجده
رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه،
میگه یا زهرا مدد، مادر جان مدد...😭
بهش گفتم: حالا وقت این حرفا نیس ،
پاشو فرماندهی کن !بچه های مردم دارن شهید میشن،
ولی شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت.
گفت : بعد از لحظاتی بلند شد و گفت:
سید کاظم ؟ گفتم: بله ؟
گفت: سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن،
25 قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ،
بعد 40 قدم ببر جلو.
گفتم : بچه ها اصلا نمیتونن سرشونو بلند کنن
عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟
گفت : خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین.
گفت : وقتی این دستورو داد آتیش دشمنم خاموش شد، 25 قدم رفتم به چپ، 40 قدم رفتم جلو،
بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن،
گفت : آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی
نمی بینم 😳
گفت : بگو یا زهرا و شلیک کن.
می گفت : یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد.
تمام فضا اتیش گرفت و روشن شدفضا،
گفت اون شب 80 تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم 💪
چند روز بعد که پیش روی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود
و می گفت یا زهرا مدد 😭
نگا کردم دیدم جلومون میدون مین هست.😳
قدم شماری کردم 25 قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده
اگر من 30 قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم
40 قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن.
شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام ، من سیدم،
به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِر اون شب رو بهم بگی،
تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفه بلند شدی گفتی 25 قدم به چپ؟
40 قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن ؟ قصه چیه؟
گفت سید کاظم دست از سرم بردار!
گفتم نه تا این سِر رو نگی رهات نمیکنم،
گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی☝️
گفتم باشه!
گفت : تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم
به من گفت چی شده؟
گفتم بی بی جان موندم؛😔 اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟😭
گفت : آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، 25 قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو 40 قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ایشالا تانک منفجر میشه و
شما ان شاء ا... پیروز میشی😍
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
❃↫✨«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬✨❃
#خط_شکنی_از_جنس_علم
بنام داریوش رضایی نژاد
🌹رضایی نژاد و احمدی روشن در واقع پیش آھنگ و پیشقراول یک #حرکت_علمی در کشور هستند و نداشتن مدرک تحصیلی نزد این طور افراد از نظر علمی یک موضوع غیر قابل طرح تلقی می شود. اینها حکم #خط_شکن_ها را دارند.شب عملیات، خط شکن ها بودند که راه را باز می کردند، مین ها را خنثی می کردند، خاکریز اول دشمن را، منکوب و نابود می کردند، نوار می کشیدند تا نیروهای خودی در معبر امن پیش بیایند. ممکن است در باز کردن معبر، خط شکنها #جان هم نثار کنند که این اتفاق می افتاد و در مورد #شهدای_جهاد علمی هم همین اتفاق افتاد، ولی راه را به هر حالی برای نیروهای دیگر باز می کند و پیروزی مسجل می شود..
بدانیم زمانی که مردم سرگردانند، شهدا راهنمایی های آنها نور است. نوری که شهدا با نثار جانشان در راه ایجاد کرده اند، حالا #مسیر_پیشرفت_علمی_ایران عزیز راہ برای روندگان پیداست و سرگردانی از بین میرود.
🌹به عمل رضایی نژاد و احمدی روشن که به ظاهر مدرک تحصیلی #دکتری نداشتند هشدار می دهد که مبادا بود و نبود مدرک تحصیلی، شما را بفریبد. درس را بخوانید، آموختن را محکم بچسبید لازم شد مدرک هم بگیرید، بگیرید اما بدانید که قرار است اینها وسیله پیشرفت کشور در ساحت علم باشد. آنها راه را به وضوح نشان دادند. ثابت کردند که آموختن پیشرفت #اولویت دارد و اگر اخذ مدرک قرار باشد موانع ایجاد کند، لازم نیست خود را در این موضوع متوقف کنید
به ممکن است در این میانه مجاهدات علمی که در کشور ما رفته
رفته به یک روال دارد تبدیل می شود، جاهلانی چیزهای در خصوص مدرک تحصیلی بالا نداشتن تسخیر کنندگان ساحات های تازہ علمی و #کاربردی به زبان بیاورند؛ اینها از گروه سوء استفاده کنندگان از مدرک تحصیلی هستند که ناگهان پیدا می شوند و از فوق لیسانس یا دکتری نداشتن #رضایی_نژاد و #احمدی_روشن سخن میگویند. غافل از آنکه اینگونه سخن گفتن جاهلان، سبب می شوند همگان بدانند که گروه سوء استفاده کننده از مدرک تحصیلی، فهم ناقصی از علم دارند. معلوم است؛ سخن جاهلان جایگاہ و پایگاہ و اساسی ندارد.
🌹دکتر روستا آزاد استاد تمام شیمی دانشگاہ صنعتی شریف:
داریوش رضایی نژاد سدی را در ساخت ممنوعه علمی شکست که حکم فجیعترین شکل ترور خیابانی در مقابل چشم دختر خردسال و همسرش، برای او صادر کردند. شواهد و اطلاعات موثق نشان میدهد که طراحان پازل علمی دنیا، ترور خونین مقابل چشمان #آرمیتا را برای داریوش رضایی نژاد کافی ندانسته اند.آنها هنوز هم دلشان از داریوش ما خنک نشده است.
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🔻"سپاه" انتقام شهدای مریوان را میگیرد
🔹فرمانده سپاه سنندج: "سپاه" انتقام خونهای پاک شهدای عملیات تروریستی مریوان را میگیرد/ تمام شهدای عملیات تروریستی مریوان از نیروهای بومی کردستان بودند
🔹سردار خرمنیا فرمانده انتظامی کردستان: کردستانیها با "اتحاد و همبستگی" پاسخ مناسبی به بدخواهان ملت ایران میدهند/ حضور گسترده مردم استان در مراسم تشییع پیکر مطهر شهیدان والامقام عملیات تروریستی مریوان، نشانگر انزجار مردم از حرکتهای تروریستی و ناجوانمردانه است
🔹ماموستا خالدی امام جمعه دیواندره: نیروهای سپاه در عملیات تروریستی مریوان برای حفظ "امنیت، شرف، آبرو و اقتدار نظام" جان خود را از دست دادند/ هر حرکت مذبوحانه و ناجوانمردانه تروریستها عزمِ مردم را در پاسداری از نظام بیشتر جزم میکند
🔹ماموستا راستی امام جمعه موقت سنندج: اقدامات جنایتکارانه تروریستها در به شهادت رساندن نیروهای سپاه مریوان بهشدت محکوم است/ این اقدامات کور تروریستی باعث میشود که مسلمانان متحدتر از گذشته پشتیبان نظام و رهبری شوند.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🕊🌸
🕊🌸
🌸
📜 #خاطرات_شهدا
سید تعریف می کرد و می گفت داشتیم به منطقه عملیاتی اعزام می شدیم در راه یک نوار نوحه سینه زنی گذاشته بودم، این نوار را با مهدی زیاد گوش کرده بودم و کاملا برامون تکراری بود.
👥 برای همه معمول اینه که وقتی یک نواری تکراری می شه، دیگه اون حس و حال و اشتیاق اولیه برای گریه کردن به وجود نمیاد، خصوصا اینکه اون نوار مداحی "نوحه" باشه نه "روضه".
⚠️ اما اونروز با روزهای دیگه فرق می کرد. یک نواری که قبلا بیش از ده ها بار آنرو گوش کرده بودیم در ماشین گذاشته بودم و به راهمون ادامه می دادیم، همینکه داشتم رانندگی می کردم متوجه شدم مهدی به پهنای صورتش داره اشک می ریزه و گریه می کنه.
😔 تو حال و هوای خودش بود، بعد دیدم یک ورقه کاغذ برداشت و شروع کرد به نوشتن. در حال نوشتن بود که به مقصد رسیدیم و وقتی ماشین ترمز کرد، مهدی هم سرش را از اون برگه بلند کرد و اون رو روی داشبورت ماشین گذاشت و رفتیم برای عملیات...
✅ بعد از عملیات ایندفعه تنها بسوی ماشین برگشتم چون مهدی آسمانی شده بود.
در حال روشن کردن ماشین بودم که یک دفعه دیدم برگه ای کف ماشین افتاده اون رو برداشتم و نگاهش کردم؛ بله همون برگه ای بود که مهدی در حال نوشتن مطالبی روی اون بود آخرین نوشته آقا مهدی! قطعه شعری در وصف حضرت علی اکبر (ع)!
🌸 مهدی عاشق حضرت علی اکبر (ع) بود، وقتی ازش پرسیدم اسم گروهان ویژه خط شکنت رو چی بذاریم فوری گفت بگذارید گروهان حضرت علی اکبر (ع).
😢 حتی اسم هیات عزاداری محله اشون هم به اسم علی اکبر (ع) هست. وقتی می خواست آقا رو صدا بزنه می گفت علی اکبر لیلا! ابتدای شعرش هم همین رو گفته.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
یا علی اکبر لیلا؛
عشقت میان سینه من پا گرفته شکر خدا که چشم تو ما را گرفته
دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی حالا که کار عاشقی بالا گرفته
عمریست آقاجان دلم از دست رفته پایین پای مرقدت ماوا گرفته
گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب شش گوشه هم با نور تو ماوا...
📜 شعری که با رسیدن ماشین به مقصد نتونست کلمه آخرش رو کامل کنه! حالا فهمیدم آنروز گریه جانسوز مهدی برای کدام یک از اولیای خدا بود! کسی که مهدی به او علاقه زیادی داشت و همین علاقه هم باعث شد حضرت علی اکبر (ع) او را به مهمانی خود قبول کنه.
💖 مهدی جان سلام ما رو به آقا برسون...
۹۴/۰۱/۲۸
🍃🌸 #شهید_میرزا_مهدی_صابری
✊ #مدافع_حرم
🌹 #شهید_تیپ_فاطمیون
🌺 #شهید
🌸
🕊🌸
🌸🕊🌸
✨ سردار سلیمانی در یادواره شهدای استان همدان:
🔹 به جوانان می گویم: حزب و جناح فرع است. اصل ولی فقیه است،
اگر کسی با آن (ولی فقیه) مواجه شد، ما با جانمان با آن موجه می شویم.اصل و نگهدارنده ای نظام ولی فقیه است و برای ما مانند قرآن ناطق است و با جانمان از آن دفاع می کنیم.
🔹 امروز برای ما اصل این نظام است
نظام جمهوری اسلامی با هیچ نظامی قابل مقایسه نیست.
🔹 رئیس جمهور آمریکا در جواب رئیس جمهور ما مطالب سخیفی در توئیت خود بیان کرد.
💥💥💥 شان رئیس جمهور نیست که جواب تو را بدهد. من به عنوان یک سرباز جواب تو را می دهم.
🔹 تو ما را تهدید می کنی به اینکه اقدامی انجام می دهی که در دنیا سابقه ندارد.
🔹 این ادبیات کاباره است. این ادبیات "کاباره چی" با دنیا حرف میزند.
🔹 تو که سابقه نداری بلکه که فکرت دنبال چیزهای دیگری است.
🔹 از فرماندهان و سیاست های خود بپرسید، از سازمان های امنیتی خود بپرسید و حرف های ندانسته را به زبان جاری نکن.
🔹 شما چه می تونستید بکنید که در طول این 20 سال نکردید.
شما با ده ها دستگاه تانک و نفربر و صدها فروند هلی کوپرتهای پیشرفتی آمدید به افغانستان و جنایتهایی را انجام دادید.
🔹 از هیچ جنایتی فروگذار نکردید. عروسی ها را به خاک و خون کشیدید.
🔹 شما بعد از 2001 تا 2018 با 110 هزار سرباز چه غلطی کردید؟
🔹امروز دارید پیش طالبان التماس میکنید برای گفتگو.
🔹 فرمانده آمریکایی آمد پیش من و از ما خواهش کرد با مجاهدین عراقی....
💥💥 💥یادتان رفته برای سربازانتان پوشک بزرگسال تهیه می کردید و امروز آمدید ما را تهدید می کنید؟؟
🔹جنایت هایی که انجام دادید در قرون وسطی سابقه نداشت.
🔹 شما رد جنگ 33 روزه چه غلطی کردید؟ غیر از این است که شروط حزب الله برای پایان جنگ را پذیرفتید؟
🔹شما تا به امروز چه غلطی کردید که برای ما خط و نشان می کشید؟
🔹در گذشته آمریکا ابهتی داشت اما امروز زبالههای ایران یعنی منافقین را دور خود جمع کردهاید تا چه چیزی را ثابت کنید.
🔹 ایران نمی خواهد. من حریف تو هستم. نیروی قدس حریف شماست.
🔹 هیچ شبی نیست که ما نخوابیم و به شما فکر نکنیم. آغاز جنگ با شماست و پایان با ما.
🔹دریای سرخ دیگر برای حضور آمریکاییها امن نیست.
🔹 نیروی قدس حریف نظامیان آمریکایی است.