eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
327 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
14.8هزار ویدیو
203 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حسن فیروزی در حال فرار از مرزهای آبی کشور بازداشت شد ▪️فردی که رسانه‌های ضد انقلاب در هفته‌های گذشته با انتشار تصاویر و فایل‌ صوتی منتسب به او مدعی شده بودند در آستانه اعدام قرار داد و براثر شکنجه به کما رفته است، در جنوب کشور و حین فرار از مرزهای آبی دستگیر شد. 💠حسن فیروزی: «چون به طلبکاران خود بدهی داشتم تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم و ۲۹ آبان‌ از خانه فرار کردم و سناریوی بازداشت و شکنجه خود را طراحی و آن را با اعضای رسانه‌های خارج از کشور مطرح کردم. 🔹قصدم این بود تا بتوانم از این داستان به نفع خودم استفاده کنم و با ربط دادن موضوع دستگیری‌ام به اتفاقات اخیر در کشور گفتم که توسط ماموران امنیتی بازداشت و روانه زندان شده‌ام تا از دست طلبکاران نجات پیدا کنم. 🔹در مدت زمان مفقودی به جنوب کشور رفته بودم. تصاویر و فایل‌‌های صوتی را خودم تهیه می‌کردم و به درخواست مدیران کانال و یک شبکه رسانه‌ای معاند تهیه و برایشان ارسال می‌کردم. 🔹از آن جایی که عکس‌‎های من در شبکه‎های مجازی به صورت گسترده منتشر شده بود، مدیران رسانه‌ای که با آن‌ها در ارتباط بودم از من خواستند تا دستورات و خواسته‎هایشان را اجرا کنم. 🔹من حتی یک روز هم در پی حوادث اخیر کشور دستگیر نشده و در بازداشت نبوده‌ام. هیچ جای بدنم کبود نیست و هیچ‌وقت شکنجه نشده‌ام».
💠 حسن فیروزی در حال فرار از مرزهای آبی کشور بازداشت شد ▪️فردی که رسانه‌های ضد انقلاب در هفته‌های گذشته با انتشار تصاویر و فایل‌ صوتی منتسب به او مدعی شده بودند در آستانه اعدام قرار داد و براثر شکنجه به کما رفته است، در جنوب کشور و حین فرار از مرزهای آبی دستگیر شد. 💠حسن فیروزی: «چون به طلبکاران خود بدهی داشتم تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم و ۲۹ آبان‌ از خانه فرار کردم و سناریوی بازداشت و شکنجه خود را طراحی و آن را با اعضای رسانه‌های خارج از کشور مطرح کردم. 🔹قصدم این بود تا بتوانم از این داستان به نفع خودم استفاده کنم و با ربط دادن موضوع دستگیری‌ام به اتفاقات اخیر در کشور گفتم که توسط ماموران امنیتی بازداشت و روانه زندان شده‌ام تا از دست طلبکاران نجات پیدا کنم. 🔹در مدت زمان مفقودی به جنوب کشور رفته بودم. تصاویر و فایل‌‌های صوتی را خودم تهیه می‌کردم و به درخواست مدیران کانال و یک شبکه رسانه‌ای معاند تهیه و برایشان ارسال می‌کردم. 🔹از آن جایی که عکس‌‎های من در شبکه‎های مجازی به صورت گسترده منتشر شده بود، مدیران رسانه‌ای که با آن‌ها در ارتباط بودم از من خواستند تا دستورات و خواسته‎هایشان را اجرا کنم. 🔹من حتی یک روز هم در پی حوادث اخیر کشور دستگیر نشده و در بازداشت نبوده‌ام. هیچ جای بدنم کبود نیست و هیچ‌وقت شکنجه نشده‌ام».
🔰 🔰 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیک الْمُشْتَکی وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اَللَّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَینَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِک مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِکفِیانِی فَإِنَّکمَا کافِیانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکمَا نَاصِرَانِ یا مَوْلانَا یا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ 🔻 🔻             
✍️ریشه ی مشکلات جامعه چیست و چگونه حل میشوند؟ بر خلاف تبلیغات رسانه های بیگانه که با انواع دروغ ها و شبهات فریبکارانه اسلام و نظام اسلامی را عامل مشکلات جامعه جلوه می‌دهند اما حقیقت دقیقا برعکس هست عامل مشکلات عدم عمل به اسلام هست نه اسلام هر مشکلی که ما داریم ناشی از عدم عمل به اسلام هست همه ی بی عدالتی ها و مشکلات اقتصادی و کم کاریها یا بدکاریهای برخی مسئولان ناشی از عدم عمل به دستورات خداوند هست آیا اگر شخصی که حلال و حرام الهی را رعایت نمیکند و به حساب و کتاب روز قیامت اعتقادی ندارد به یک مسئول تبدیل شود نمی‌تواند به مردم خیانت کند؟اگر شخصی که احتکار و گران فروشی و کم فروشی می‌کند یا در فلان شغل از مردم رشوه می‌گیرد یا در هر شغلی سر مردم کلاه می‌گذارد و حلال و حرام الهی را رعایت نمی کند به یک مسئول مملکتی تبدیل شود نمیتواند به مردم خیانت کند؟این هایی که میشوند مسئول از درون خود ما می آیند.وقتی که برخی افراد جامعه پایبندی به احکام الهی نداشته باشند طبعا برخی از مسئولان هم که از بین مردم می آیند پایبندی به احکام الهی ندارند و خیانت میکنند ریشه ی مشکلات عدم عمل به فرامین الهی هست. به یک دلیل دیگر برای اینکه چرا مشکلات ناشی از عدم عمل به اسلام هست دقت کنید خداوند در قرآن میفرماید ربا جنگ با خداست خداوند در قرآن از گناهان مختلفی نهی کرده است ولی این تعبیر را به کار نبرده اما چرا در مورد ربا اینگونه گفته؟ وقتی که ربا در جامعه ی ما بیداد می‌کند و سرمایه ها جای اینکه سمت تولید و اشتغال زایی روند و باعث رونق اقتصاد کشور شوند در بانک ها محبوس می‌شوند و سود های کلان ربوی بابتشان پرداخت می‌شود لطمه ی بزرگی به تولید و اشتغال و اقتصاد کشور وارد می‌شود همچنین وقتی ربا که در حکم جنگ با خداست در جامعه ای عادی شد باید منتظر انواع مصیبت ها در آن جامعه بود این فقط یک مورد از دستورات اسلام بود که با انجام نشدنش دین و دنیایمان با هم خراب شد از این مثال ها بسیار هستند مثلا خداوند در قرآن پرداخت خمس و زکات اموال را واجب کرده اگر همين واجبات توسط همه مخصوصا ثروتمندان انجام میشد فقر ریشه کن میشد علاوه بر این خداوند بسیار زیاد به انفاق کردن تاکید کرده شاید از نظر تکرار بیشترین سفارشی که در قرآن شده انفاق کردن هست چرا اینقدر تکرار کرده؟ با یک حساب و کتاب عادی متوجه می‌شویم که اگر فقط یک درصد از افراد جامعه که دارای ثروت بیشتری هستند اضافه ثروتشان را به نیازمندان می‌دادند مشکلات اقتصادی برطرف می‌شدند اگر فرض کنیم فقط یک درصد افراد جامعه یعنی بیش از هشتصد هزار نفر اموال زیادی داشته باشند مثلا ارزش دارایی هر کدامشان صد میلیارد تومان باشد(بگذریم که ما افرادی در کشور داریم که هزاران میلیارد تومان ثروت دارند)حالا در نظر بگیریم برای یک زندگی خوب چه قدر ثروت لازم هست فرض کنیم ده میلیارد تومان پس نود میلیارد دیگر چه می‌شود؟آیا صرف کمک به نیازمندان و تقویت تولید و اشتغال و ازدواج جوانان می‌شود یا جمع کردن خانه ها و زمين ها و دلار ها و طلا ها و... مجموع اضافه دارایی همین هشتصد هزار نفر برابر با هفتاد و دو میلیون میلیارد تومان میشود(هشتصد هزار ضربدر نود میلیارد) که بیش از مجموع کل بودجه ی چهل سال اخیر کشور میشود که می‌توان به وسیله ی آن انواع مشکلات اقتصادی را ریشه کن کرد فقط بوسیله ی ثروت یک درصد از جامعه که البته دستور خداوند به همه ی افراد جامعه هست و هرکس در حد توان خودش می‌تواند انفاق کند همچنین این ثروت اندوزی و انباشت مسکن و زمین و دلار و ... توسط عده ای خود باعث گران تر شدن مسکن و زمین و سایر اجناس و فقیر تر شدن قشر ضعیف و ادامه‌ ی این چرخه ی تلخ ثروتمند تر شدن ثروتمندان و فقیر تر شدن فقیران می‌شود پس درمی یابیم که چگونه عدم انجام دستورات و توصیه های دین اسلام علاوه بر آخرت حتی دنیای ما را هم خراب می‌کند و باعث ایجاد بی عدالتی و فقر و فساد و تبعیض می‌شود و هر چه ما از اجرای دستورات الهی فاصله بگیریم این مشکلات بیشتر میشوند مشکل این هست که به دستورات اسلام که خیر دنیا و آخرت افراد در آن هست عمل نمی شود عیب از اسلام نیست عیب از مسلمانیه ماست.
جناب آقای جبلی مدیریت شبکه ی پویا چه غلطی میکند؟ بر این پویانمایی نقدهای جدی وارد است. به کاربردن الفاظ و شوخی های رکیک، نمایش صحنه هایی از کودکان کاملا برهنه و حتی به رسمیت شناختن برخی رویکردهای همجنس‌بازانه و البته حذف خداوند در مقام خالق هستی از انتقادات جدی به این اثر سینمایی است.  به کودکان شیعه رحم کنید برهنگی را در شیعه خانه ی امام زمان ترویج ندهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم پنجمین کنگره شهدای مدافع حرم و اولین یادواره شهدای امنیت و حریم ولایت برگزار میگردد . سخنران : حجت الاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی روایتگری : رزمنده مدافع حرم جواد تاجیک با نوای : حاج احمد نیکبختیان زمان : پنج شنبه ششم بهمن ماه ۱۴۰۱ بعد از نماز مغرب و عشاء مکان : حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) هیأت رزمندگان اسلام رزمندگان مدافع حرم باشید
✫⇠(۲۱۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و هجدهم:یخچالِ فوق پیشرفته 🍂خوشبختانه علی‌‍‌‌رغم همه فشارهای زندان ملحق، یه مشکل اصلا نداشتیم و اونم بحث بود. جاسوسهایی که امون بچه‌ها رو تو تکریت یازده بریده بودن، اینجا دیگه حضور نداشتن. همه یه دست بودیم. همه این ۷۲ نفر قربانیِ جاسوسها شده بودن و همه مقیّد و یکدل. این باعث می‌شد که خیالمون از داخل دو تا اتاق راحت باشه و کسی با خبرکشی زیر کتک و شکنجه گرفتار نمی‌شد. 🔹️برای اولین بار بود در طول دوران اسارت که همه، مثل چشامون به یکدیگه داشتیم و این کار رو برای فعالیتهای دینی و علمی و فرهنگی راحت می‌کرد. چقدر لذت‌بخش بود که بدون واهمه هر حرفی رو می‌تونستیم به همدیگه بزنیم و هر کار ممکنی  که دوست داشتیم انجام بدیم. یه چیز مهم دیگه که تا حدودی باعث آسایشمون شده بود، یخچال فوق پیشرفته ای بود که در اختیارمون گذاشته بودن. توی اون دمای سوزان تکریت، آب سریع گرم می‌شد و قابل خوردن نبود. تنها وسیله ما برای خنک نگه داشتن آب‌، کوزۀ بزرگی بود که اونو با گونی نخی پیچونده بودیم و مدام مقداری آب روی گونی می‌ریختیم که آب مقداری خنک بمونه و قابل خوردن باشه. این کوزه اونقدر برامون عزیز بود که مثل جون شیرین ازش محافظت می‌کردیم و همیشه تو کتک کاریها مواظب بودیم یه وقت کابلی، چوبی توش نخوره و بشکنه. 💥به همین خاطر زمان کتک کاری نزدیک کوزه نمی‌شدیم که بهانه دست بعثیها بیفته و بزن و بشکننش. خلاصه حاضر بودیم خودمون کتک بخوریم ولی کوزه کتک نخوره که دردش برامون بیشتر بود. متأسفانه این اتفاق برای اتاق بغلی‌مون افتاده بود و کوزه شکسته بود و بچه‌ها با چه زحمتی تکه هاشو به هم وصل کرده بودن. البته آبی که داخلش می‌ریختیم اصلاً آب شُرب نبود و از حوض داخل محوطه می‌آوردیم و می‌ریختیم داخلش، امّا همین که مقداری خنک می‌موند غنیمت بود و قابل شرب و بهداشتی بودن رو بی‌خیال می‌شدیم. اگه ما هم  بی‌خیال نمی‌شدیم، عراقیها بی‌خیال بودن و کاری از دستمون برنمی‌اومد...    ☀️   ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
غَش ۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت چهل و هشتم ۰۰۰ ما قبلا" به هر نفر دوتا غذا می دادیم ، بعضی دوستان پیشنهاد کردن که برای اینکه به تعداد بیشتری از عزادارها غذا برسه ، به هر نفر یه غذا بدیم ، بعد من همون روز دیدم که بعضی از دوستان هم پیاله شما چهارتا چهارتا غذا با خودشون بردن خونه ، یه هو دکتر گفت : ببخشید سید جان ، منی که یک میلیون تومن به صندوق هیت کمک کردم حقّمه که چهارتا غذا ببرم ، ولی اون پیرمرد دو زار هم کمک نکرده بود ، چه انتظاری داشته ؟ یه هو برادر باصری گفت : جناب آقای دکتر ، این چه منطقی شما دارید ، خوب شد شما طبیب نشدید و مدرک دکترای شما پزشکی نیست ، وگرنه تا از بیمار در حال مرگ کل پول رو دریافت نمی کردی ، اصلا" تُو مطب راش نمی دادی ، آقای ولی زاده گفت : آقای دکتر قدیمی ها گفتند، درخت میوه هر چقدر میوه اش زیاد باشه و بیشتر بار بیاره سرش افتاده تر می شه ، ولی به نظرم شما خیلی مغرورانه به قضایا نگاه می کنید ، فکر می کنید چون دیگران مدرک شما و امثال شما رو ندارن بیسوادن ، یه هو سید گفت اصلا" دُکی جون چند وقته قول درست کردن دیوارهای مسجد ُ و دادی ، چند وقته بنا به پیشنهاد خودت قراره این تابلوی قدیمی شهید جمال عشقی رو از روی این دیوار برداری ُ و جاش گُل و بوته سوار کنی ، پس چی شد ؟ این آقای شهردار رفیق فابریک شما کِی تشریف فرما می شن خدمت ما ُ و مسجد می رسن ، نکنه خالی بستی داداشم ؟ نه کنه مسجد ُ و سر کار گذاشتی عمو جون ؟ دکتر به حالت نیش خند جواب داد : نخیرم سر کار نزاشتم ، بلکه مقصر اصلی شمائید که جعبه شیرینی ها رو می برید واسه یه تعداد پیر ُ و پاتال که هیچ خیری واسه مسجد ندارن ، و وقتی می گم واسه جناب آقای شهردار که باید دَمِشو دید دوتا جعبه شیرینی ُ و یه تاج گُل ببریم ناز می کنید ، خُوب من با چه رویی برم بگم آقای شهردار بیا دیوار مسجد ما رو درست کن ، وای یه دفعه سید از عصبانیت منفجر شد ، نتونست خودش رو کنترل کنه ُ و داد زد : مردیکه ؟ تو به پدر ُ و مادر شهداء میگی پیر ُ و پاتال چطور جراَت میکنی جلسه بهم ریخت ، حاج آقا دلبری از جاش بلند شد با عصبانیت یه چش غوره به دکتر رفت دکتر وا رفت ، احساس کردم دکتر متوجه اشتباهش شده چون یه دفعه رنگ صورتش مثل کچ سفید شد ، ولی سید با همون عصبانیت ادامه داد اون موقع که جنابعالی و رُفقات به بربری می گفتی پَپِه ُ و از ترس صدای انفجار بمب ُ و گوله خودت رو خیس می کردی ُ و زیر چادر مادرت قائم می شدی این پدر ُ و مادرای شهداء بودن که عزیزترین کساشون و جگر گوشه هاشون رو فرستادن جلوی تیر ُ و تفنگ تا شما تُو آرامش و لذت وقت پیدا کنی ُ و بری تُو بهترین دانشگاه های داخل ُ و خارج درس بخونی ، حالا که با وایسادن رو گُرده اینا دکتر شدی ، این پدر مادرا شدن پیر پاتال ، لابُد پدر ُ و مادر جنابعالی و رُفقات (عمو سام ُ و سیندرلا) هجده ساله باقی موندن ، یه دفعه سید دستش رو گذاشت روی سرش ُ و افتاد ، باصری داد زد وای بیچاره شدیم مثل اینکه تَرکِش تُو سرش ، کار خودش رو کرد ، دوئیدم به طرف سید ، کف سفیدی از داخل دهنش زد بیرون چشمهاش نیم باز موند ، نبضش خیلی ضعیف می زد گفتم سریع زنگ بزنید اورژانس ، حاج آقا سریع به مامورین اورژانس اطلاع داد ، سر سید رو برگردوندم و کف داخل دهانش رو تخلیه کردم یکی از بالشتک های صندلی رو زیر گردنش قرار دادم تا راحت تر بتونه نفس بکشه از آقای باصری پرسیدم ؟ سید بیماری صَرع داره ؟ باصری گفت بیماری سر چیه ؟ خانمش می گفت ، تازگی ها یکی دو بار غش کرده ، گفتم خودشه از شدت فشار دچار غش یا همون صَرع شده ، میثم گفت بهتر دورش رو کاملا " خالی کنید ، دکتر بد جوری ترسیده بود ُ و داشت می لرزید ، بریده بریده می گفت به خدا من قصد اهانت نداشتم ، اصلا منظور بدی نداشتم ، نمی خواستم عصبانیش کنم ، آقای ولی زاده با بغض جواب داد ، ولی آقای دکتر کار خودت رو کردی ، بلاخره بار کَجت ریخت روی یکی از بهترین افراد مسجد روی یه فرمانده جنگ ، یه زحمتکش بی ادعا ، حالا دیگه چه فرقی می کنه که قصد شما چی بود ، گر چه همیشه از نیش ها ُ و متلک های شما و این دوستاتون می شد تشخیص داد که شما یه جورایی از بچه حزب الهی ها خوشت نمی یاد و بیشتر طرفدار افراد کِراواتی هستی ، حاج آقا دلبری رو کرد به دکتر ُ و گفت : آقای دکتر اصلا " از شما انتظار نداشتم ، شوکم کردی ، آقای رضایی نماینده ۰۰۰ ، یه دفعه حرفش رو برید ُ و گفت : خیلی از شما تعریف کرده بود ، حتی ' به من گفت شما می خاید دوره بعد کاندید نمایندگی مجلس بشی ، واسه همین من شما و بعضی از این دوستان رو وارد جلسات تصمیم گیری مسجد کردم ، با خودم گفتم : می تونید به رفع مشکلات مردم محله بریانک کمک کنید ، یه دفعه آقای ولی زاده پرید وسط حرف حاجی ُ و گفت : که البته مثل اینکه هدف شما ُ و دوستانتون ایجاد محبوبیت و جمع کردن راَی واسه ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی ایتا 🌎 @
این هف هشت نفر۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت چهل و نهم ۰۰۰ هدف شما و دوستانتون ایجاد محبوبیت و جمع کردن راَی واسه خودتون ُ و حزبتون بوده ، یه دفعه آقای باصری پرسید ؟ حزب ، کدوم حزب ؟ آقای ولی زاده گفت : آقای باصری از شما بعیده ، شما که از جیک ُ و بُوک ِ این محل ُ و مسجد اطلاع داری ،نمی دونی که آقای دکتر و این چند نفر دوستشون از اعضای فعال حزب مشارکت هستند که تُو این چند سال گذشته پوست این مردم بدبخت رو کَندن ، آقای دکتر چنان شوکه شده بود که نتونست رو پاهاش وایسه و نشست روی صندلی چرخونش ، یکی از دوستاش سریع رفت ُ و واسش آب ِ قند آورد ، اورژانس رسیده بود ُ و تشخیص اونا این بود که سید تشنج کرده و دچار بیماری غَش یا همون صَرع شده و اگه خانوادش بخوان میشه منتقلش کرد به بیمارستان ولی اصولا " این بیماری درمان خواصی نداره و با دارو کنترل میشه ، یه سِرُم همونجا به سید زدن رنگ لب های کبود شده سید کم کم طبیعی شد و چشمهاشو باز کرد ، همه خوشحال شدیم ، آقای دکتر پَر و بال باز کرده بود ، سریع سید رو بغل کرد و ازش عذر خواهی کرد ، من و میثم خیلی نگران سید بودیم و بیشتر نگران تَرکِش تُوی سرش و البته هممون یادمون رفته بود به مامورین اورژانس بگیم و من نشنیدم کسی هم به این قضیه مهم اشاره کنه با میثم از درب مسجد اومیدم بیرون یه هو دیدم صحنه عوض شد و داریم از درب سنگر فرماندهی تُو عقبه اول شاخ شِمران خارج میشیم ، گفتم کاک میثم ، مطمئنی این برادر محمد به درد کار ما می خوره ؟ جُسَش خیلی کوچیکه ، بهش نمی یاد هفده ساله باشه ، شناسنامه شو دستکاری نکرده ، احتمال داره چهارده ساله یا حتی کمتر باشه هااا ؟ میثم گفت نه به جُسَش نگاه نکنه ، پروندش ُ و خوندم ، خوب می شناسمش ، پیش خودم گفتم ، آخه این کاک میثم کیه که به پرونده همه رزمنده ها دسترسی داره ، حتما" خالی می بنده ، کاک میثم گفت چیه ، تعجب کردی ؟ انگار کاک میثم صدای افکار من ُ و شنیده بود ، دستپاچه گفتم ، نه نه اصلا" ، کاک میثم گفت : نه مشخصه تعجب کردی ، خوب یه موقع من کارم شناسایی ُ و اطلاعات و عملیات بوده و برای این کار یه دوره هایی دیدم ، هیچ می دونی از بعضی کسایی که برای اولین بار به جبهه اعزام می شن پنهانی تست گرفته میشه ، تا سطح تحملشون و توانایی شون مورد سنجش قرار بگیره ، تا حالا از خودت نپرسیدی چطور میشه که یه جوون بیست ساله میشه فرمانده یه گردان یا یه تیپ یا حتی ' یه لشگر ؟ مگه برادر رضایی فرمانده کل سپاه چند سالشه ، یا برادر باقری ، برادر کاوه ، زین الدین ، بروجردی ، خررازی ، همت ، وزوایی ، رستگاری ، یا حتی ' همین برادر قاسم سلیمانی فرمانده لشگر مگه چند سالشِه ؟ خوب اینا روی یه اصولی انتخاب شدن ، من یکی از کسانی بودم که بطور ناشناس و به شکل یه بسیجی ساده تُو موقعیت های مختلف این تست رو می گرفتم ، حتی از تو هم تست گرفتم ، شوکه شدم گفتم من ؟ کِی ؟ کجا ؟ من اصلا" شما رو ندیدم ، کاک میثم گفت : وقتی واسه اولین بار اعزام شدی به من ماموریت داده شد از یه گروهی از اعزامی های جدید تست بگیرم ، اسم تو جزء اون گروه بود ، اون صبح اوایل بهار که بارون شدیدی اومده بود و شهرک اناهیتا کرمانشاه غرق گِل بود شما از اتوبوس پیاده شدید ؟ یادت می یاد ؟ گفتم آره ، مگه میشه اون روز زیبا و دوست داشتنی رو فراموش کنم ، کاک میثم ادامه داد ، اون روز لیست شما رو به من دادن ، شما اومدید داخل اون ساختمون نیمه کاره شهرک اناهیتا تا صبحانه بخورید و تقسیم بشید ، مسئول تقسیم شما من بودم ، همه شما رو که اسمتون رو به من داده بودن فرستادم گردان حبیب ، چرا ؟ واسه اینکه گردان حبیب تازه از خط برگشته بود و یه گروه از بچه هاش شهید و زخمی شده بودن ، و فرمانده ُ و معاون فرماندش هم زخمی شده بودن ُ و برای درمان اعزام شده بودن تهران ، شما رو فرستادم گردان حبیب ، چون می دونستم این گردان به این زودی ها به خط مقدم اعزام نمیشه و من فرصت دارم از شما یه تست دقیق بگیرم ، وقتی دیدم حاج آقا قلعه قوند که از نیروهای قدیمی و شناخته شده بود شما چند نفر رو می شناسه و شما شاگردان او هستید ، تصمیم گرفته بعد تست دقیق شما رو به فرمانده تیپ ذوالفقار معرفی کنم ، اونجا هم یک هفته زیر نظر بودید ، تا برای آموزش دیدن خمپاره تامپلای کره ایی صد و بیست انتخاب شدید ، چون تامپلاهای جدید ، نیاز به آموزش دقیق تر و بچه های با استعداد تری داشت ، من از شنیدن حرف های میثم خشکم زده بود ، گفتم پس چطور من شما رو دیدم اصلا" بجا نیاوردم و آقای قلعه قوند هم جوری عمل کرد که اصلا" شما رو نمی شناسه ، میثم گفت : تُو کرمانشاه من محاسن بلندی داشتم و خوب لباس کردی تَنم نبود و اصلا" تیپ و چهره ام فرق می کرد ، پرسیدم ، از من چطور تست گرفتی و من رو چطور انتخاب کردی ؟ میثم گفت یک هفته زیر نظرت داشتم ، دیدم این هف هشت نفر۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی
🛑 مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خود نوشت: 🔘ما می دانیم که ایران می تواند در داخل آمریکا فعالیت کند، بنابراین پس از اینکه بخش دولتی را ترک کردم، همچنان از پروتکل های امنیتی حمایت می کنم. 🔹️ اگر بخواهم به بقالی بروم و ارزیابی کنم که کدام بادمجان مناسب تر از بقیه است، حضور نیروهای امنیتی به نوعی این موضوع را تحت الشعاع قرار می دهد. وقتی سوزان، همسرم، می‌خواهد موهایش را اصلاح کند، باید امیدوار باشیم که عوامل مخفی حزب‌الله اطراف سالن را احاطه نکنند. 🔸️ احتمالاً دیگر هرگز با ماشینم رانندگی نخواهم کرد و از سطح حریم خصوصی که قبلا داشتم لذت نخواهم برد.» ـــــــــــــــــــــــ پایگاه خبری صابرین نیوز↙️ 🆘@sabreenS1_official
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃 🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃 🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃 🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃 🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃 🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃 🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج *🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼 🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸 ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺امام زمان علیه السلام در آینه کلام معصومین علیهم السلام 🌹امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) فرمودند:ما منّا احدٌ اِلاّ ویقع فی عنقه بیعه لطاغیه زمانه اِلاّ القائم الّذی یصلّی روح اللّه عیسی بن مریم خلفه فان اللّه عزّوجلّ یخفی ولادته و یُغیّب شخصه لئلاّ یکون لأحد فی عنقه بیعه. 🌹هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتی از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت قائم که عیسی بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز می‌گذارد. خداوند ولادت او را مخفی می‌دارد و شخص او را از دیدگان، غایب می‌گرداند، تا بیعت هیچ کس را بر گردن نداشته باشد. 📚کمال‌الدین و تمام النعمه جلد 1 باب 29 صفحه 316 🌹 امام حسین (علیه السلام):«... اما ان الصابر فى غیبته على الاذى والتکذیب، بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله» 🌹.. به تحقیق که صبرکنندگان در غیبتش بر اذیت ها و تکذیب ها، مانند مجاهدان با شمشیر در سپاه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)هستند. 📚اعلام الورى، ص 384 🌹 امام زین العابدین (علیه السلام): «من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا، اعطاه الله أجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد» 🌹هر که در دوران غیبت قائم ما، بر ولایت ما ثابت قدم باشد، خداوند پاداش هزار شهید مانند شهداى بدر و احد را به او عطا مى فرماید. 📚کشف الغمه، ج 3، ص 312 🌹امام صادق (علیه السلام): «المنتظر للثانى عشر کالشاهر سیفه بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله یذب عنه». 🌹کسى که منتظر امام دوازدهم است مانند کسى است که در کنار رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و براى دفاع از آن حضرت شمشیر مى زند. 📚غیبت نعمانى، ص 41 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV سروش 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید