یخ در بهشت۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت هفتاد و هفتم
۰۰۰ گفتم آقا نمی تونم ، اجازه بده من شبونه راهی بشم ، قول میدم تا صبح برگردم ، قول میدم ، طاقت ندارم ، آقا قلعه قوند یه آهی کشید ُ و خودکارش رو درآورد ُ و دو تا عدد روی کاغذ نوشت ُ و داد دست محمد ُ و گفت : محمد جان برو رو این کانال ، محمد با تعجب کاغذ رو گرفت ُ و گفت : آقا ، این چیه ، آقا قلعه قوند گفت یه خط رَمزی پوششی واسه روز مبادا ، گفتم آقا یعنی خط سومی هم وجود داشته ، گفت : بله در صورت لزوم شاید هم بیشتر ، خوشحال شدم که اطلاعات ُ و عملیات ما انقدر دقیق ُ و حرفه ایی عمل می کنه ، محمد بیسیم رو برد رو کانال جدید ُ و گفت(حسن حسن ، کریم) ؟ کریم جان بگوشی ؟ یه هو خوده حاج آقا کریمی از پشت بیسیم گفت : آره حسن جان بگو دارمت ، محمد پرسید حاجی ، از کفترای ما چه خبر ، دومی نشسته رو پشت بوم شما یا هنوز تُو آسمونه ، حاج کریمی جواب داد کفتر اولی بهوش اومده حالش خوبه میگه موقع اومدن تُو شب اشتباهی راه رو گم کردن رفتن تُو جالیز خار خارک ها ، پَر کفتر دومی گِیر کرده تُو خارا ، مثل اینکه لاشخورا کفترمون رو دوره کردن ، حدس می زنیم زنده باشه ولی کفتر اولیه صدای انفجار مین والمری رو شنیده ُ و از دور نورش رو دیده ، لاشخورا با تیر زدنش ولی سالمه ، دو دستی زدم تُو سرم وای خدا بیچاره شدم ، چه خاکی به سرم بریزم شروع کردم به گریه ، دیدم جمشید و علی شاهرخی هم اومدن تُو سنگر هممون گریه می کردیم ، جمشید گفت : خدا ؟ اَکه احمد اسیر شده باشه چی ، اَگه شهید شده باشه چی تُو تاریکی رفتن تُو میدون مین ، منظور حاج آقا کریمی از خارخارک ، سیم خاردارای میدون مین بود ، احتمالا" احمد بین سیم خاردارها گیر کرده ولی صدای انفجار چی ؟ ممکنه پاش رفته باشه رو مین اَگه نرفته پس چی باعث انفجار مین والمری شده ، باید برم از نزدیک ببینم ، ولی چطوری ، ولی اول باید خودم با مهدی بخشی صحبت کنم ، گفتم حاج آقا قلعه قوند ، اگر اجازه بدید فردا صبح من خودم برم مَقر و با مهدی بخشی صحبت کنم ، و جایی که احمد افتاده رو پیدا کنم ، آقا قلعه قوند به سختی قبول کرد ولی از من قول گرفت که قبل از اذان ظهر برگردم ، چه نتیجه بگیرم چه نتیجه نگیرم ، می گفت نباید موقعیت قبضه ها به خطر بیفته والبته حق هم داشت نباید سرنوشت یه عملیات و جون صدها نفر به خاطر یک یا چند نفر به خطر بیفته و این از اصول یه مبارزه و جنگه و تُو جنگ اُحد وقتی شایعه کردن پیامبر(ص) از دنیا رفته یکی فریاد زد اَگه پیامبر رفته خدای پیامبر هنوز زنده است ، آخره وقت حاج آقا قلعه قوند از حاج آقا کریمی فرمانده واحد خمپاره کسب تکلیف کرد و موضوع رو به صورت رمز توضیح داد حاج آقا کریمی گفت صبح اول وقت یه نفر بلده می فرسته مَقر ، تا من رو همراهی کنه ، اول صبح نماز رو که خوندیم بلده اومد ، یه بسیجی عرب ایرانی اهل خرمشهر و از کوله برهای قدیمی شلمچه که با بو کردن باد و هوا جهت رو تشخیص میداد قبل از اومدن به خواست حاج آقا کریمی با مهدی بخشی صحبت کرده بود ولی چون هوا تاریک بوده مهدی نتونسته بود توضیح زیادی از میدون مین بده ، اسم بلده ابوتراب بود ، از ابوتراب پرسیدم از روی صحبت های مهدی بخشی تونسته مکان رو تشخیص بده ؟ ابوتراب گفت : مهدی بخاطر تاریکی هوا و زخمی بودن نتونسته توضیح زیادی بده ، ولی می گفت اون جا بر عکس اینجا چاله چوله های زیادی داشته زمین شلمچه چاله چوله طبیعی زیادی نداره ، پس باید اونجا جایی باشه که قبلا" مورد حمله سنگین توپخونه و کاتیوشاهای عراقی قرار گرفته و این چاله چوله ها محل اصابت گوله های زیادی که بعثی ها زدن و از روی این علامت من یه حدس هایی زدم ، چون ما یه نقطه تو شلمچه داریم که اوایل جنگ پاسگاه موقت ژاندارمری بوده و بعثی ها واسه تصرف اون اونجا رو گوله بارون کردن جوری که با خاک یکسان شد و تعدادی از مرزبان های ما رو اونجا شهید کردن و شهید و زخمی ، همه رو زنده به گور کردند من اسم اونجا رو گذاشتم (یخ در بهشت) ، گفتم چه اسم قشنگی ، چرا این اسم رو گذاشتی ؟ گفت آخه از قدیم بیشتر وقت ها یه ابر کوچیک تُو آسمون ، رو اونجا سایه مینداخت ، تُو گرمای تابستون که تُو آسمون ابری نبود اونجا خنک بود ، از قدیم یه چاه آب همه اونجا زده بودن و ژاندارمری اواخر زمان حکومت شاه اونجا پاسگاه زده بود ولی موقت بود تا این که بعثی ها اون رو تصرف کردن بعدش ما اونجا رو بعد آزاد سازی خرمشهر پس گرفتیم چند بار دست به دست شد آلان همه مونده بین ما و عراقیا چند وقت پیش بچه ها می گفتن عراقیا اونجا تله انفجاری کار گذاشتند ولی من نمی دونستم که اون منطقه مین گذری شده و حتی ' سیم خاردار هم کشیدن پس حتما" اونورا خبرهایی هست که عراقیا یه چنین استحکاماتی ایجاد کردند ، گفتم میشه منو ببری اونجا ، گفت من یه پیشنهاد دیگه ایی دارم ، بزار دفعه اول من تنهایی برم ببینم شرایط چجوریه ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
🔴آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی؟! (یادداشت روز)
✍ حسین شریعتمداری
♦️یادداشت پیشروی اشارهای گذرا و مستند به هویت آقای خاتمی است که به بهانه بیانیه اخیر ایشان نوشته شده است. بخوانید و خودتان قضاوت کنید؛
۱- آقای خاتمی! جنابعالی دوبار در آمریکا با جورج سوروس، سرمایهدار صهیونیست و از دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب اسلامی، ملاقات داشتهاید که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ است و در این مختصر فقط به دو سند غیرقابل انکار از انجام این ملاقات اشاره میکنیم و باقی اسناد را به فرصتی دیگر و ترجیحاً به جلسه علنی دادگاه موکول میکنیم. البته اگر مثل چند سال اخیر از حضور در دادگاه طفره نروید! و افراد بیهویت و دمدستی را برای دروغ جا زدن این ملاقات اجیر نکنید!
الف: آقای کیان تاجبخش نماینده رسمی بنیاد سوروس در ایران و در دوران ریاست جمهوری جنابعالی که به جرم جاسوسی در جریان فتنه ۸۸ بازداشت شده بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهاماتش که از سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد، میگوید «بعد از تشکیل دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶ قرار شد تغییراتی در شیوه براندازی بهوجود آید» و در ادامه توضیح میدهد «اگر ما یکی از اولین نمونههای براندازی را در ارتباط با ملاقات عطریانفر با سوروس بدانیم که در سال ۱۳۷۶ به همراه کاملیا انتخابیفر و ارغندهپور و برخی از اعضای انجمن صنفی روزنامهنگاران در آمریکا صورت گرفت، میتوانیم نهایت آن را در ملاقات مستقیم خاتمی همراه با محمدجواد ظریف با جورج سوروس ببینیم که در سال ۱۳۸۶ در نیویورک صورت گرفت و یک ارتباط مستمر بود».
آقای خاتمی! جنابعالی که اگر بخشدار یک منطقه دورافتاده کشور سخنی علیه شما
بر زبان آورد، تمام صفحات روزنامههای زنجیرهای را از پاسخ به او پُر میکنید! چرا این اعتراف صریح آنهم
ادامه👇👇
ایتا
🌎 @shahidmostafamousavi
سروش
https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
splus.ir/900404shahidmostafamousavi
روبیکا
https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #دهه_فجر | #نیروی_هوائی | #جان_فدا
🏷 حماسهی خلبانان
▫️ سخنان کمتر شنیده شده حاج قاسم سلیمانی در جمع خلبانان و کارکنان پروازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
▫️ حاج قاسم سلیمانی: اون چیزی که به عنوان حماسهی خلبانان در سوریه اتفاق افتاد با حماسهی مجاهدین در زمین برابری میکرد.
یک خلبان ندیدم رد بکند یا تمرد از رفتن بکند یا شانه از این مسئولیت خالی بکند...
🌟 به مناسبت روز نیروی هوایی
| مکتب حاج قاسم
💟#سیره_شهدا
🌸برادر شهید نقل میکند:سجاد ارادت عجیبی به شهدا داشت.داییهایمان مرتضی و داود کمانی از شهدای دفاع مقدس هستند.سجاد عاشق شهادت بود. ازهمان بچگی از لحاظ چهره هم خیلی شبیه دایی داود بود.وقتی بستگان او را شهید داود صدا میکردند انگار که قند در دلش آب میشد.
💐سجاد ارادت خاصی به یکی از شهدای آرمیده در بهشت زهرای تهران داشت و همراه من و دوستانش به این شهید بزرگوار سر میزد.برادرم علاقه عجیبی به شهید حمیدرضا باقری داشت که در قطعه ۲۴ردیف۲۵شماره۲۸به خاک سپرده شده است.هفت سالی میشد که این ارتباط بین سجاد وشهید باقری وجود داشت.من ودوستانش نمیدانیم چرا سجاد این شهید را انتخاب کرده بود!اما به گفته خود سجاد همه حوائج وخواستههایش را از برکت وجود شهیدباقری گرفته بود.به نظر من آمینگوی دعای شهادت سجاد شهید حمیدرضا باقری بود شهید باقری در سال۱۳۵۹به شهادت رسیده است.
🎀🎈امروز روز تولد توست
و ما هر روز بیش از پیش
به این راز پی می بریم
ڪہ تو خلق شده ای
تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎
🌺#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_زبرجدی🌺
🎊#سالروز_ولادت💟
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🌹🌹🌹🕊🌹🌹🌹🕊🌹
🌷🕊#لاله_های_زینبی
💐با هجوم دشمنان تکفیری به سوریه رفت و پس از رشادت ها و دلیرمردی های فراوان در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم در آخرین روز ماموریت خویش در تاریخ ۱۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۴ در عملیات تسخیر ارتفاعات طاموره در شمال شهرهای شیعه نشین نبل و الزهرا که به تازگی آزاد شده بودند هنگامی که شاهد کمین سنگین تکفیری ها بود به دل تکفیری ها زد و پس از پاک سازی سنگرهای آنان در بالای تپه ندای تکبیر الله اکبر حاج حسین از پشت بیسیم طنین انداز شد که به دلیل آتش سنگین دشمن تکفیری پشتیبانی نیروهای خودی از وی میسر نشد و در دل نیروهای تکفیری در بالای تپه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در منطقه ماند.🕊😭
🌹#سـردار_مدافع_حـرم
#شهید_عبدالحسین_سعادتخواه
#سالــروز_شهــادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾فرزند شهید نقل می کند:محبت پدرم شهید صالح صالحی به اهل بیت(ع) و عشق به شهادت از مهمترین ویژگیهایش بود.شهید صالحی خیلی با تعصب و با شجاعت بود و از اسلام و رهبری دفاع میکرد و از کسی هراسی نداشت.پدرم عاشق شهادت بود و بعد از سالها خدمت به آرزویش رسید.
💐وی افزود:از دیگر وصایای شهید صالح صالحی به ما و خانواده این بود که همیشه اطرافیان خود را امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و خود نیز به واجبات عمل کرده و محرمات را ترک کنیم.
🌹#شهید_مدافع_حرم
#شهید_صالح_صالحی
#سالــروز_شهــادت🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊