eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
327 دنبال‌کننده
21هزار عکس
14.8هزار ویدیو
203 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️‏در زمانه‌ای که پیرمرد ساکن کاخ سفید دست چپ و راستش را فراموش می‌کند، رهبر معظم انقلاب با همه‌ی مشغله‌های فراوان، مروج دانایی و آگاهی در کشور است. این‌گونه است که می‌شود هم حاکم بود هم شاعر. هم سیاست‌ورز بود و تحولات خاورمیانه را رقم زد، هم بالاترین رشد علمی را برای کشور ثبت کرد
📿نماز اول وقت خاطره ای از شهید نورالله اختری بهش گفتم: کجا؟ هنوز بازیمون تموم نشده... میدونستم بی فایده است. پسرعمو بودیم و همبازی هم. بار اول نبود که این اتفاق می‌افتاد. گفت: مگه صدای اذان رو نمی شنوی؟ میرم نماز... منبع : فرهنگنامه شهدای سمنان، جلد ۱، صفحه ۲۵۱
14010305eheyat-motiee-zemzemh.mp3
4.49M
رسم نامردی این شهر دیگه از جفا گذشته😭 نکشید آقای مارو سنی از آقا گذشته 😭 پیرمردو پشت مرکب نمیکشونن نمیکشونن 😭 دست بسته تودل شب نمیکشونن نمیکشونن 😭 🕊️هیــئت شهـــداء🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 اگه یه بار اینجوری دعا می‌کردید امام زمان (عج) ظهور میکرد ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقاجون آجرک الله فدای شال سیاهت چی میشه روزه بخونی برامون با اشک و آهت صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌
💠🍁💠🍁💠🍁💠🍁💠🍁 امام صادق عليه السلام را ديدم كه بين مشرق و مغرب را پُر كرده بود ... خطيب و واعظ مشهور حاج شيخ مهدى خراسانى در شب جمعه هفتم جمادى الاولى سال ۱۳۶۹ هجرى در نجف اشرف بر روى منبر در مسجد انصارى قدس سره از آية اللَّه حاج شيخ جعفر شوشترى نقل كرده كه ايشان در كربلا بر روى منبر اين روايت را به شرحى كه گفته مى شود براى مردم بيان كرد. هنگامى كه منصور امام صادق عليه السلام را احضار كرد و آن حضرت از مدينه به بغداد آمد، در كنار دجله نزول اجلال فرمود، پيرمردى از شيعيانش با او ملاقات كرد و عرض كرد: خودت را به من بشناسان. امام عليه السلام فرمود: آيا مى خواهى مرا بشناسى؟ عرض كرد: بلى. امام عليه السلام به اصحاب خود كه در خدمتش بودند فرمود: او را در دجله بيندازيد. آنها هم اطاعت كردند و او را در ميان دجله انداختند، آن بنده خدا كه چنين ديد شروع كرد به فرياد كردن و تعجّب كردن از آنچه در مقابل خواسته اش ملاقات كرد، در ميان آب دست و پا زد، بالا و پائين رفت تا آنكه خود را با شناورى از دجله خارج كرد، او اظهار تعجّب مى كرد كه اين چه كارى بود و چرا امام عليه السلام چنين دستورى داد. امام عليه السلام دستور داد دوباره او را در دجله بيندازند، و اطرافيان او را گرفته و در دجله انداختند، آتش خشم او برافروخته گرديد و كلماتى كه تعجّب او را نشان مى داد پشت سر هم مى گفت تا اينكه اين بار هم با زحمت خود را خارج كرد و آن حضرت را مورد سرزنش قرار داد و چنين كارى را از ايشان بعيد شمرد. امام عليه السلام دستور داد براى بار سوّم او را در ميان دجله بيندازند، و لحظه اى بعد خود را در ميان آب ديد كه توان شناكردن ديگر برايش نمانده بود، امواج آب هم او را در وسط رودخانه برده بود، در چنين وضعى حالت انقطاع به او دست داد. امام عليه السلام چون ناتوانى او را از شناكردن و خارج شدن مشاهده فرمود دست كريمانه خود را دراز كرد و او را كه در وسط دجله بود خارج كرد، همينكه از آب بيرون آمد خود را بر قدم هاى حضرت انداخت و اظهار كرد كه امام را بخوبى شناخته است. اطرافيان از او سئوال كردند: چگونه شناختى؟ عرض كرد: هنگامى كه از شناكردن عاجز شدم و يقين به هلاكت و نابودى خود كردم از همه جا و همه چيز دل بريدم و خدا را صدا زدم، چيزى نمانده بود كه در ته آب فرو روم و خفه شوم كه پرده‌ها از مقابل چشمانم كنار رفت، امام صادق عليه السلام را ديدم كه بين مشرق و مغرب را پر كرده بود و غير از او چيزى را نمى ديدم، او مرا نجات داد. [۱] [۱]: اين احاطه وجودى امام عليه السلام است كه در دعاى رجبيّه مى خوانيم: «بهم ملأت سماءك و أرضك» يعنى آسمان و زمين را به وجود ايشان پر كردى، اين ذوات مقدّسه همه جا هستند، در همه زمان‌ها و مكانها و با همه موجودات بوده و هستند، و هيچ زمان و مكانى خالى از وجود ايشان نبوده و نيست، كه آنها مظهر اسم يا محيط پروردگارند. ترجمه کتاب نفیس (القطره): قطره ای از دریای فضایل اهل بیت علیهم السلام - بخش هشتم - جلد۱،صفحه۵۵۶. ☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چرا به ما شیعه جعفری می گویند؟ 👌 بسیار شنیدنی 💚 ثواب نشرباهزااااران هزارسلام وصلوات تقدیم به حضرت ومادربزرگوارشان به نیت ظهورحضرت حجت «سلام الله وصلواته علیهم به عدد علمه » .
سلام بر آنها که در پنهان خویش بهاری برای شکفتن دارند ...🌱
▪️زیارتنامه امام جعفر (صلوات الله وسلامه علیه به عدد علمه) بسم الله الرحمن الرحيم 🖤السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الإِمَامُ الصَّادِقُ.السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الوَصِيُّ النَّاطِقُ. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِقُ.السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّنَامُ الأَعْظَمُ. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّرَاطُ الأَقْوَمُ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِفْتَاحَ الخَيْرَاتِ .السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ البَرَكَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ البَرَاهِينِ الوَاضِحَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاشِرَ حُكْمِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَاصِلَ الخِطَابَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا كَاشِفَ الكُرُبَاتِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمِيدَ الصَّادِقِينَ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا لِسَانَ النَّاطِقِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلَفَ الخَائِفِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا زَعِيمَ الصَّالِحِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ المُسْلِمِينَ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا كَهْفَ المُؤْمِنِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا هَادِيَ المُضِلِّينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَكَنَ الطَّائِعِينَ. وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى العَبَّاسِ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه (به عدد علم الله) 💚ثواب نشرباهزارااان صلوات هدیه به شهداومومنین به نیت ظهورحضرت سلام الله علیه
خاطره ای از شهید محمد حسین فهمیده راوی : مادر شهید داشتم خونه رو مرتب می کردم حسین گوشه‌ی آشپزخونه نشسته و به نقطه‌ای خیره شده بود اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چی صداش کردم، جواب نداد رفتم جلوش و گفتم: حسین... حسین ... کجایی مادر؟! یهو برگشت و بهم نگاه کرد گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟! خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان... از تعجب خنده‌ام گرفت. بهش گفتم: قبرت؟!.. قبرت کجاست مادر جون؟! گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴ چیزی نگفتم و گذشت ... وقتی شهید شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم؛ با کمال تعجب دیدم دقیقاً همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود پشتم لرزید، فهمیدم اون روز واقعاً سر قبرش بوده... 💚تعالی درجات شهدا و عزیزان شهداواین شهیدنازنین و به نیت ظهورحضرت؛ هزارااااان هزارسلام ودرودو
999.9K
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 🔘عدم شفاعت برای کاهل نماز 🎙یوسف شیخ 🕧 زمان: ۳ دقیقه و ۴۹ ثانیه 🔹در وقت وفات امام صادق(ع) جریانی رخ داد که( برای مدعیان دین مداری) بسیار حائز اهمیت است) وقتی ابوبصیر آمد به «ام‌حمیده» (همسر امام جعفر صادق(ع) و مادر گرامی امام موسی‌بن جعفر(ع) تسلیتی عرض کند، ام‌حمیده گریست، ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد ام‌حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد، عرض کرد چی؟ فرمود: امام در یک حال فرو رفت که تقریبا حالت غشوه‌ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک را بگویند بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم، وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‌کرد، یک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت: «لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلوه» هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی‌خوانند نمی‌رسد، آنکه تکلیفش خیلی روشن است. گفت: به کسانی که نماز را سبک می‌شمارند. یعنی چرا نماز را سبک می‌شمارند؟ وقت و فراغت دارد می‌تواند نماز خوبی با آرامش بخواند، ولی نمی‌خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمی‌خواند. نزدیک غروب که شد می‌رود یک وضوی سریعی می‌گیرد و بعد با عجله یک نمازی می‌خواند و فورا مهرش را می‌گذارد آن طرف، نمازی که نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب... [گفتارهای معنوی، استاد شهید مطهری، ص ۶۵] ***
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃 🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃 🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃 🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃 🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃 🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃 🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج *🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼 🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸 ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 📚 _چشمامو بستم و نیت کردم و یہ فال برداشتم سجادے هم برداشت... _۵ثانیہ مونده بود کہ چراغ سبز بشہ... سجادے دستشو دراز کرد و از داشتبرد ماشیـݧ کیف پولشو برداشت و یک اسکناس ۵ تومنے داد بہ مصطفے. _چراغ سبز شده بود اما سجادے هنوز حرکت نکرده بود ماشیـݧ ها پشت سر هم بوق میزدند از طرفے داشتبرد همونطور باز مونده بود و سجادے میخواست ببندتش و کیف پولو فال هم دستش بود کیف پول و فال رو از دستش گرفتم و ازش خواستم حرکت کنہ _کیف پولو داخل داشتبرد گذاشتم داخل داشتبرد پر از فال هاے باز شده بود. روے هر پاکت هم چیزي نوشتہ شده بود داشتبرد و بستم. _فال ها دستم بود و قاطے شده بود سجادے کنار خیابوݧ وایستاد و برگشت سمت مـݧ دوباره نگاهموݧ بہ هم گره خورد سجادے نگاهش و دزدید و سمت دستام چرخوند و با خنده گفت: _إ فال ها قاطے شد با سر تایید کردم و با ناراحتے گفتم:تقصیر مـݧ بود ببخشید. ایرادے نداره دوباره نیت میکنم از بیـݧ ایـݧ دو فال یکیشو بر میدارم چشماشو بست و نیت کرد _دوتا فال و بیـݧ دستام نگہ داشتم بہ سمتش گرفتم یکے از فال ها رو برداشت و باز کرد و خوند. و لبخندے روے لباش نشست از فضولے داشتم میمردم. _با گوشہ ے چشم بہ برگہ اے کہ دستش بود نگاه میکردم اما نمیتونستم بخونم خیلے ریز نوشتہ شده بود کلافہ شده بودم پاهامو تکوݧ میدادم متوجہ حالتم شد و فال و بلند خوند _"دل نهادم بہ صبورے کہ جز ایـݧ چاره ندارم ..." _بعدم آهے کشید و حرکت کرد. خانم محمدے شما فالتوݧ رو باز نمیکنید❓ با بدجنسے گفتم.ݧمیرم خونہ باز میکنم اخم هاش رفت تو هم و با ناراحتے گفت.باشہ هر طور صلاح میدونید. _خندم گرفتہ بود . دلم سوخت براش اما دوست داشتم یکم اذیتش کنم _گوشے سجادے زنگ خورد چوݧ پشت فرموݧ بود جواب داد و گذاشت رو بلند گو _سلاااااام علے آقاے گل _سلام آقاے محسنے فداکار _إ چیشده علے جوݧ حالا دیگہ غریبہ شدیم کہ میگے محسنے _نہ وحید جاݧ حالا قضیہ ے فداکار چیہ❓ سجادے خندید و گفت:هیچے... باشہ باشہ حالا مـݧ و مسخره میکنے❓ وایسا فردا تو دانشگاه جلوے خانو... سجادے هول کرد و سریع گوشے و از رو بلند گو برداشت و گفت وحید جاݧ پشت فرمونم بعدا تماس میگیرم خدافظ... _بعد با حالت شرمندگے گفت تورو خدا ببخشید خانم محمدے وحید یکم شوخہ... حرفشو قطع کردم و باخنده گفتم ایرادے نداره خدا ببخشہ... نگاهے بہ ساعتم انداختم ساعت ۴ بود چقدر زود گذشت اصلا متوجہ گذر زماݧ نبودیم. آقاے سجادے فکر میکنم دیر شده باید برم خونہ سجادے نگاهے بہ ساعت ماشیـݧ انداخت گفت: اے واے ساعت ۴ اصلا حواسم بہ ناهار نبود اجازه بدید بریم یہ جا ناهار بخوریم بعد میرسونمتو. _باور کنید اصلا گشنم نیست. آخہ اینطورے کہ نمیشہ مـݧ اینطورے شرمنده میشم. تا یک ساعت دیگہ میرسونمتوݧ خونہ. سرعت ماشیـݧ رو زیاد کرد و جلوے رستوراݧ وایساد خیلے سریع غذا رو خوردیم و منو رسوند خونہ _داشتم از ماشیـݧ پیاده میشدم کہ صدام کرد. اسمااااااء خانوم❓ (تو دلم گفتم وااااے بازم اسمم و...) بلہ❓ حرفے باقے مونده کہ بخواید بزنید❓ إم....ݧ فکر نکنم... _شما چے❓ اصلا... مـݧ کہ گفتم مسئلہ فقط شمایید اگہ اجازه بدید مـݧ بہ مادرم بگم امشب زنگ بزنـݧ با خوانواده... حرفشو قطع کردم. آقاے سجادے یکم بہ مـݧ زماݧ بدید... ممنوݧ بابت امروز بہ خوانواده سلام برسونید. خدافظ _اینو گفتم و از ماشیـݧ پیاده شدم و با سرعت رفتم داخل خونہ بہ دیوار تکیہ دادم و یہ نفس راحت کشیدم برخوردم بد بود. بچگانہ رفتار کردم حتما سجادے هم ناراحت شد.... _اما مـݧ ..مـݧ میترسیدم... باید بهم حق بده.باید درکم کنہ مـݧ بہ زماݧ احتیاج دارم.... باید بهم فرصت بده... _پکرو بے حوصلہ پلہ ها رو رفتم بالا وارد خونہ شدم و یراست رفتم تو اتاقم لباسامو در آوردم و پرت کردم یہ گوشہ نشستم رو تخت.سردرد عجیبے داشتم موهامو دورو ورم پخش کردم و دوتا دستمو گذاشتم روے شقیقہ هام _خدایا...خودت کمکم کـ.تصمیم گیرے سختہ از آینده میترسم.علے پسره خوبیہ اما.... دوباره از پرویے خودم خندم گرفت(علی) در اتاق بہ صدا در اومد یہ نفر اومد تو اول فکر کردم مامانہ تو هموݧ حالت گفتم:سلام ماماݧ سلام دختر بے معرفتم صداے ماماݧ نبود _سرمو آوردم بالا زهرا بود اما اینجا چیکار میکرد إسلااااااام زهرا تویے❓اینجا چیکار میکنی❓ دستشو گذاشت رو کمرشو با لحـݧ لوس و بچگانہ اے گفت:میخواےبرم❓ دستشو گرفتم و گفتم:دیوونہ ایـݧ چہ حرفیہ بیا اینجا بشیـݧ چہ خبر❓ راستش ظهر بعد از اذاݧ رو بروي مسجد داداشت آقا اردلاݧ و دیدم.. خب❓خب❓ گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بزنم.... ✍ ادامه دارد ... ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV