eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
333 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️علت جنگ های صدر اسلام 💠ممکن است این اشکال به ذهن بیاید که با وجود تاکیدات بسیار قرآن بر صلح و دوستی، وجود جنگهای بسیار در سیره پیامبر اکرم (ص) و برخی از ائمه (علیهم السلام) چگونه توجیه میشود؟ 🔷در پاسخ باید گفت اصل اولی و اساسی در اسلام صلح است، اما در مواقع خاص و شرایط خاصی که در ادامه خواهد آمد دستور به و نیز میدهد. دلیل این امر این است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، و و و تعدی به دیگران را بر میگزینند، و به و تباهی می پردازند، از این رو ضروری است که یک دین جامع و کامل، نسبت به رفع این موانع در مسیر هدایت بشریت، برنامه داشته باشد. گاهی و به گونه ای است که چاره ای جز دفاع و استفاده از زور وجود ندارد، و به همین جهت در اسلام تشریع شده است؛ 🔷یعنی درباره کسانی که با منطق نمیشود با آنان سخن گفت و گستاخانه راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر (ص) را سد کرده اند و از روی عناد و دشمنی و آگاهانه با اسلام میجنگند، دستور به و داده است: «وَ قاتِلُوا فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ؛ [بقره، ۱۹۰] و در راه خدا با كه با شما دارند، بكنيد». همچنین در آیه ای دیگر میفرماید: «وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا؛ [نساء، ۷۵] و چرا شما [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف ، همانان که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم‌‏ پیشه‏‌اند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما». به عبارت واضح‌تر، برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی و ثروت اندوزی حاکمان اسلامی تشریع نشده، بلکه یک است، نه اقدامی ستیزه جویانه. 🔷به همین منظور در صورتی که امکان وصول به از طریق غیرنظامی میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم دعوت کفار به اسلام، قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است. تمام (ص) ذیل این اصل کلی و مهم توجیه و تبیین میشود، یعنی هيچيك از جنگ‌های حضرت جنبه خشونت طلبی و بی رحمی و تهاجم نداشته است، بلكه يا به سبب و بوده، مانند جنگ با بنی قنيقاع در مدينه، يا برای جلوگيری از تجاوز و دفاع‌ از کیان‌ اسلام، مانند جنگ احد و خندق و يا به سبب محاصره اقتصادی، مثل جنگ بدر و يا پیشگيری از تجاوز و فتنه بود مانند: تجاوزهای پراكنده عمال روم و امپراطوری روم و ايران و عوامل آنان در نقاط مرزی کشور. نتیجه اینکه آنچه در تاریخ از و (ص) نقل شده است، همگی برای با کسانی بوده است که به و ظلم پرداخته و مانع از رسیدن حقایق ناب اسلامی به دیگران شده بودند. نویسنده: عقیق منبع: وبسایت رهروان ولایت # کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست مقام معظم رهبری
🔷 من ،در قبال چالش‌ها قسمت دوم/ ها ❌عوامل زیادی بر گرانی کالا ها مخصوصا مواد عذایی نقش دارد نظیر 1️⃣ روسیه-اکراین: روسیه-اکراین که مهمترین تامین کننده مواد غذایی جهان مثل گندم و... اند؛بدلیل بین این دوکشور، تولید و صادرات مواد غذایی متوقف و مختل شده است، این مساله باعث شده که قیمت آن در سطح جهان حدود60درصد و بیشتر افزایش یابد.که ایران نیز از این پدیده استثنا نیست. 2️⃣ کالاهای یارانی: کالا های یارانه ای ایران به کشور های همسایه قاچاق می شود. مثلا آرد38 تومانی بین600-800تومان به فروش می رود‼️ ✅به همین خاطر،دولت سیزدهم در تلاش است ،یارانه ها را مستقیما به حساب مردم واریز کند و قیمت کالا ها ، بصورت آزاد محاسبه گردد. 3️⃣ افراد: برخی از صاحبان صنایع و تجار،با اغراض سیاسی و اقتصادی، با بی انصافی، اقدام به افزایش قیمت می کنند. 4️⃣ خلا های نظارتی: سود جویان و زالو صفتان، با استفاده از خلا های نظارتی و قانونی،نقش مهمی در افزایش قیمت ها دارند. 5️⃣ریل گذاری غلطِ اقتصادی توسط جریان لیبرال طی32 سال 6️⃣... 🔽 ✔️ تمکین به قانون دولت در بحث پرداخت مستقیم یارانه ✔️ شناخت علل گرانی ✔️ شناسایی و معرفی گران فروشان ومحتکران به مراکز نظارتی ✔️ وسعۀ صدر ✔️و... ✍️علی‌اکبر صیدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕بچه ها آرام هستند که فراموش می کند اینجا صحنه است … ✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی بپیوندید: کانال ایتا @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه.ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo گروه. واتساپ ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری
✍️ 💠 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بلاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه‌های یوسف هم بی‌رمق شده و به‌نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمت‌شان دویدم. 💠 زن‌عمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه می‌رفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زن‌عمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته و نفس‌های یوسف به شماره افتاده بود و من نمی‌دانستم چه کنم. زن‌عمو میان گریه (سلام‌الله‌علیها) را صدا می‌زد و با بی‌قراری یوسف را تکان می‌داد تا بلاخره نفسش برگشت، اما حلیه همچنان بی‌هوش بود که نفس من برنمی‌گشت. 💠 زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب می‌ترسید جلو بیاید. با هر دو دست شانه‌های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش می‌کردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو می‌لرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری می‌داد :«نترس! یه مشت بزن به صورتش به حال میاد.» ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو شد و ناله زن‌عمو را به بلند کرد. 💠 در میان سرسام مسلسل‌ها و طوفان توپخانه‌ای که بی‌امان شهر را می‌کوبید، آوای مغرب در آسمان پیچید و اولین روزه‌مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بلاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. 💠 هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بی‌تاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران می‌بارد و زیر لب به فدای یوسف می‌رود. عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج دور باشیم، اما آتش‌بازی تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره‌ها اضافه شد و تن‌مان را بیشتر می‌لرزاند. 💠 در این دو هفته هرازگاهی صدای انفجاری را می‌شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی‌وقفه تمام شهر را می‌کوبیدند. بعد از یک روز آن‌هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم. 💠 همین امروز زن‌عمو با آخرین ذخیره‌های آرد، نان پخته و افطار و سحری‌مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی می‌کرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زن‌عمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمی‌دانستم آبی برای دارد یا امشب هم با لب خشک سپری می‌کند. 💠 اصلاً با این باران آتشی که از سمت بر سر شهر می‌پاشید، در خاکریزها چه‌خبر بود و می‌ترسیدم امشب با گلویش روزه را افطار کند! از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد. 💠 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم. 💠 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی که شهر را می‌لرزاند از دست‌مان رفته و نمی‌دانستیم بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار (روحی‌فداه) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات ، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک کردیم. 💠 آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛ پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. 💠 تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سدّ شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت ... ✍️نویسنده: کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست مقام معظم رهبری
✍️ 💠 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت امّ جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت و یادم نمی‌رفت عباس تنها چند دقیقه پیش از شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد. مصیبت همسایه‌ای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد، اما جان حیدر در خطر بود و بی‌تاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد. 💠 در تاریکی صورتش را نمی‌دیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمی‌شد، می‌لرزید و بی‌مقدمه شروع کرد :«نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن گفته آمرلی باید آزاد بشه و دستور شروع عملیات رو داده!» غم امّ جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود و زینب رو به من خندید :«بلاخره حیدر هم برمی‌گرده!» و همین حال حیدر شیشه را شکسته بود که با نگاهم التماس‌شان می‌کردم تنهایم بگذارند. 💠 زهرا متوجه پریشانی‌ام شد، زینب را با خودش برد و من با بی‌قراری پیام حیدر را خواندم :«پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.» زمین‌های کشاورزی ابوصالح دور از شهر بود و پیام بعدی حیدر امانم نداد :«نرجس! نمی‌دونم تا صبح زنده می‌مونم یا نه، فقط خواستم بدونی جنازه‌ام کجاست.» و همین جمله از زندگی سیرم کرد که اشکم پیش از انگشتم روی گوشی چکید و با جملاتم به رفتم :«حیدر من دارم میام! بخاطر من تحمل کن!» 💠 تاریکی هوا، تنهایی و ترس توپ و تانک پای رفتنم را می‌بست و زندگی حیدر به همین رفتن بسته بود که از جا بلند شدم. یک شیشه آب چاه و چند تکه نان خشک تمام توشه‌ای بود که می‌توانستم برای حیدر ببرم. نباید دل زن‌عمو و دخترعموها را خالی می‌کردم، بی‌سر و صدا شالم را سر کردم و مهیای رفتن شدم که حسی در دلم شکست. در این تاریکی نزدیک سحر با که حیدر خبر حضورشان را در شهر داده بود، به چه کسی می‌شد اعتماد کنم؟ 💠 قدمی را که به سمت در برداشته بودم، پس کشیدم و با ترس و تردیدی که به دلم چنگ انداخته بود، سراغ کمد رفتم. پشت لباس عروسم، سوغات عباس را در جعبه‌ای پنهان کرده بودم و حالا همین می‌توانست دست تنهای دلم را بگیرد. شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستی‌ام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمی‌شد که با نور موبایل از ایوان پایین رفتم. 💠 در گرمای نیمه‌شب تابستان ، تنم از ترس می‌لرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود که خودم را به سپردم و از خلوت خانه دل کندم. تاریکی شهری که پس از هشتاد روز ، یک چراغ روشن به ستون‌هایش نمانده و تلّی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را می‌ترساند و فقط از (علیه‌السلام) تمنا می‌کردم به اینهمه تنهایی‌ام رحم کند. 💠 با هر قدم حضور عباس و عمو آتشم می‌زد که دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی یک‌تنه از شهر خارج می‌شدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلوله‌ای هم شنیده نمی‌شد و همین سکوت از هر صدایی ترسناک‌تر بود. اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردّی از درگیری نبود و می‌ترسیدم خبر زینب هم شایعه داعش باشد. 💠 از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشت‌های کشاورزی نمی‌شد که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه می‌کردم اثری از خانه سیمانی نبود و تنها سایه سنگین سکوت شب دیده می‌شد. وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را می‌لرزاند و دلم می‌خواست کسی به فریادم برسد که خدا با آرامش آوای صبح دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به ایستادم. 💠 می‌ترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد که نمازم را به سرعت تمام کردم و با که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم. پارس سگی از دور به گوشم سیلی می‌زد و دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را می‌گرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم. 💠 حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و در حصار همین خانه بود که قدم‌هایم بی‌اختیار دوید و با گریه به خدا التماس می‌کردم هنوز نفسی برایش مانده باشد. به تمنای دیدار عزیزدلم قدم‌های مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر می‌زد که صدایی غریبه قلبم را شکافت :«بلاخره با پای خودت اومدی!»... ✍️نویسنده: کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگهد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جنگ شناختی، مهمترین راهکار دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی 🔹سخن از سخنی تازه نیست، از روزگاران دور، هرگاه قدرتی قصد داشت حکومتی را براندازد، چنانچه این کار را نداشت و یا هزینه آن را سنگین می دید، سعی می‌‌کرد تا با روش‌های مختلفی غیر از حمله نظامی به هدف خویش نائل آید. گاه از روش‌‌های امنیتی و گاه از روش‌های فرهنگی و تبلیغی استفاده می‌کند. متخصصان جنگ شناختی، به حضور در همه اعصار اذعان داشته و قدمت آن را به بلندای تاریخ انسان می‌دانند. که مناسبات سیاسی و فرهنگی در جهان امکان جنگ مستقیم را کاهش داده و بهتر بگوییم به صرفه و صلاح حکومت‌ها نمی‌باشد، و تقابل بی صدای طرف‌های درگیر نمایان شده و این نوع از جنگ با اسلحه‌هایی که به گلوله اندیشه و مسلح هستند، به مغز یکدیگر شلیک می‌کنند. به عنوان یک اندیشه و ، ضربه سنگینی بر استیلای جهان غرب وارد کرد. 🔹 تمامی اشکال براندازی سخت از جمله شورش، کودتا و جنگ نظامی را علیه انقلاب تجربه کرد، اما ایستادگی و تحت رهبری ، را بر این واقعیت رهنمون ساخت که استفاده از گزینه سخت و نظامی نمی‌تواند در برابر ایمان و اعتقاد مردم ایران کارآمد باشد، بلکه برعکس موجبات برانگیختن، وحدت و همبستگی هر چه بیشتر ملت ایران را فراهم می‌کند، لاجرم مقابله‌ای پیچیده‌تر از پیش با رویکردی جدید با عنوان را بر گزید. از دید کارشناسان سیاسی کشورهای غربی دیگر نمی‌توان با یورش نظامی و را که امروزه به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در غرب آسیا به تبدیل شده است، سرنگون کرد بلکه تنها راه پیگیری مکانیسم‌های جنگ شناختی است. در واقع برخی اعتقاد دارند گسترده‌ترین تلاشی است که علیه ملت ایران و انقلاب اسلامی تاکنون به مرحله اجراء گذاشته شده است. نامحسوس بودن، تدریجی و آرام بودن، ابهام و پیچیدگی داشتن، پر شمول و فراگیر بودن و غلبه بعد شناختی بر سایر ابعاد از مهمترین ویژگی‌های این جنگ است.  🔹هدف اصلی آنان در این ، مقابله با عناصر و مؤلفه‌های قدرت نرم و مقوم‌های نظام جمهوری اسلامی است، چرا که پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و مهم‌ترین انقلاب نرم و فرهنگی، خطر گسترش و نفوذ قدرت جمهوری اسلامی ایران را به دشمنانش گوشزد می‌کند. برخی معتقدند جنگ شناختی دشمنان جمهوری اسلامی ایران در بستر فرهنگ انجام می‌شود و دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نظامی است. فرهنگ راه و رسم زندگی است، نقش آن برای یک جامعه، به مثابه روح برای جسم آدمی است و اساسا موفقیت و پیروزی یک قوم و ملت در زمینه مادی و معنوی جز به بالندگی فرهنگی امکان پذیر نیست. یکی از شئون مهم فرهنگ و یکی از زیرساخت‌های فرهنگ ملی، است، یعنی هنر خوب عمل کردن در امر دفاع و استفاده بهینه از مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی برای حفاظت از چیزی که قصد دفاع از آن را داریم، به عبارت دیگر یعنی هنر دفع خطر بر اساس موازین و معیارهای مکتبی است.  🔹اساسا به انحای مختلف تحت تأثیر فرهنگ دفاعی و راهبردی آنها قرار دارد، چرا که این فرهنگ که با گذشت زمان و مواجهه با تهدیدات و چالش های مختلف شکل گرفته و استحکام یافته است. فرهنگ دفاعی استحکام بخش قدرت درونی نظام است. اگر به هر نحوی تضعیف و یا منحرف شود، ممکن است سنگرهای راهبردی نظام که تا کنون فتح ناشدنی بودند، مورد رخنه و هجوم قرار گیرند. در ایران با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تغییر شاخصه‌های بنیادین در عرصه‌های مختلف، در نیز مؤلفه‌هایی همچون نفی سازش، دفاع از مظلوم، استکبارستیزی و مبارزه با دشمن، جهاد و شهادت و... شکل گرفت و نهادینه شده است به همین دلیل برای از پای درآوردن این درخت تناور، تمام نیروی خود برای دستیابی به اهداف خویش را به کار گرفته‌اند که می‌توان مهمترین اهرم برای دستیابی به این اهداف را «پیاده‌سازی الگوی جنگ شناختی علیه نظام جمهوری اسلامی» بیان کرد. محسن علیکرمی؛ کارشناس ارشد علوم ارتباطات منبع: فارس دنبال رفیق شهید هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشال
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید داوود جوادی🌷 🍃چندسالی از شروع می‌گذشت و داوود در روزهای پایانی سربازی‌اش نفس می‌کشید که به اعزام شد. چندی بعد نیز به شهرهای مختلف اعزام شد. آخرین محل اعزامش سنندج بود . گویی قرار بود قطار زندگی او در این شهر به ایستگاه پایانی‌اش برسد. به ایستگاه مرگ یا ؟! 🍃مگر مرگ هم برای چون اویی سزاوار بود؟ اویی که معلم‌ها و اهل روستا هم شیفته و رفتارش بودند. اویی که عاشق بود، عاشق خدا... آری! خون پاکش گواه اصالت این شد...! ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ آبان ۱۳۴۱ 🎁🎁🎁🎁 تاریخ شهادت : ۹ مهر ۱۳۶۲ مزار شهید : علی آباد کویر 🕊محل شهادت : سنندج 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد @shahidmostafamousavi
‌‌‌‌‌چو از بنفشه بوی صبح برخیزد هزار وسوسه در جانِ من برانگیزد کبوترِ دلـم از شـوق می‌گشاید بـال که چون سپیده به آغوشِ صبح بگریزد مجنون خیبر
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠حادثه‌ی ، در و به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده. 🔸اگر هشت سال جنگ مان را با آن هشت،نه ساعت عاشورای امام حسین مقایسه کنیم، طرحی از آن یا نَمی از آن یَم است. ۱۳۷۰/۰۴/۲۵ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷
👇به قلم🪶 استاد محمدرضا فلاح شیروانی 🔍 | 🔶 «منطقۀ جنگی» ☘️ کسانی که در متن تجربه نبودند، ممکن نیست لمس کنند که فرزندان جنگ چه قداست و پاکی‌ای را تجربه می‌کردند. خدا خیلی پایین آمده بود، جای تیر می‌انداخت و برایشان کمپوت باز می‌کرد و چشمه اشکشان را دریا کرده بود تا در لذت انسان بودن غرق مسرت و مستی شوند. بچه‌های جنگ نه جنگ را بلکه را تجربه می‌کردند و انسان را عزیز یافته بودند، بی‌دروغ. بارها و بارها به «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»(اسرا، ٧٠)، صدق الله العلیّ العظیم می‌گفتند. ☘️ از نظر بچه‌های جنگ همه چیز درست بود، جز این که را نزدیک و نزدیکتر می خواستند. خدا را حسابی پسندیده بودند، از کارهای او سر در می‌آوردند، با اراده‌های او همراه می‌شدند و دائماً از خدا می‌آموختند. البته در نازها و دَلال‌هایشان گاهی سخنان شیرینی با او می‌گفتند. جانشان را وسط گذاشته بودند و خود را لوس می‌کردند : . غیر این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است، . در سراپای وجودت هنری نیست که نیست. 🔅 همه عظمت در این است که خدا را به هدیه می‌کرد، آری اصل ماجرا همین بود. هر کس جز این می‌فهمید یا جز این می‌فهمد، انسان گم‌کرده‌راه و بی‌استعدادی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🌺 شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند شهدای جنگ تحمیلی که با همۀ تعهدها می‌جوشیدند، می‌بالیدند و گل می‌کردند، رحمة الله علیهم. ☘️ @faslefarhang
🔥 حوادث سوریه بعد از خروج سفیانی 📌امام باقر علیه السلام در حدیثی حوادث بعد از خروج سفیانی تا حمله به عراق را ذکر میکند. 🔱در اين زمان، سه در مقابل هم مى‏ايستند: لشکريان نظامی ، ، . در ابتدا سفيانى با ابقع مى‏جنگد و او و همراهانش را كشته و به دنبال آن اصهب را هلاک مى‏كند. پس از آن تمام هم و غم سفیانی، حمله به است. 👹سفیانی سپاهيانش را به (نزدیک شهر سوریه) میرساند و در آنجا هم به جنگيدن مى‏پردازد. در اين جنگ صد هزار نفر از جباران و ستمگران كشته مى‏شوند. ❌پس از آن سفيانى، لشکر نظامی هفتاد هزار نفری را به سوى (نجف و کربلا امروزی) گسيل میدارد. 🇮🇷در این میان و در هنگام حمله سفیانی به عراق، لشکریانی از (منظور است) برای دفع حمله سفیانی، به سرعت عازم عراق و کوفه خواهند شد که در میان آنها، و امام عصر نیز حضور دارند. 📚[الاختصاص شیخ مفید ص ۲۵۵. بحارالانوار مجلسی ج ۵۲ ص ۲۳۷] 🔺 بنابراین، ترتیب حوادث بعد از خروج سفیانی، از کتاب الغیبۀ نعمانی به نقل از امام باقر چنین خواهد بود: ⭕️ مراحل بعد از خروج سفیانی: 1⃣ سفیانی در کنار دو پرچم مخالف در سوریه، آشکار خواهد شد (ثم يختلفون عند ذلك على ثلاث رايات راية الأصهب و راية الأبقع و راية السفياني) 2⃣ سفیانی، معارضین یعنی ابقع و حاکم سوریه یعنی اصهب را به قتل میرساند و بر تمام گروه‌های درگیر در سوریه، پیروز خواهد شد (فيلتقي السفياني بالأبقع فيقتتلون، فيقتله السفياني و من تبعه ثم يقتل الأصهب) 3⃣ آنگاه قصد حمله به عراق، را در سر می پروراند (ثم لا يكون له همة إلا الإقبال نحو العراق) 4⃣ در میانه حمله به عراق، در منطقه قرقیسیا در نزدیکی شهر ، سفیانی به جنگ با دشمنان شیعه، می‏پردازد (يمر جيشه بقرقيسياء فيقتتلون بها فيقتل بها من الجبارين مائة ألف) 5⃣ سفیانی به عنوان آخرین حاکم سوریه، لشکری هفتاد هزار نفری را به کوفه اعزام میکند که به قتل و کشتار مردم کوفه مشغول خواهند شد (و يبعث السفياني جيشا إلى الكوفة و عدتهم سبعون ألفا فيصيبون من أهل الكوفة قتلا و صلبا و سبيا) 6⃣ در این بین و هنگام قتل و کشتار مردم کوفه توسط لشکر سفیانی، ایرانیان زمینه‌ساز ظهور لشکر وارد عراق خواهند شد که در میان آنها، اصحاب امام عصر نیز حضور دارند (فبينا هم كذلك إذ أقبلت رايات من قبل خراسان و تطوي المنازل طيا حثيثا و معهم نفر من أصحاب القائم) ⁉️ سوال مهم: این روزها جهان در انتظار است؟ زلزله‌ای که علامت وقایع پایانی پیش از است: 🔰 وقتی این اتفاقات رخ داد منتظر خسف یا زلزله دمشق باشید...👇 1⃣اختلاف در سرزمین و و خون‌ریزی بین نیروهای درگیر در جبهه سوریه ( بالشام) 2⃣صوت دمشق و (یجیئکم صوت من ناحیۀ دمشق بالفتح) و که با رحمت برای مومنین و عذاب برای کافرین در منطقه شام خواهد بود (همین ) 3⃣به صحنه آمدن ادوات جنگی پیشرفته به سوریه و تغییر موازنه قدرت بین دو طرف نزاع (اصحاب البراذین الشهب المحذوفۀ) 4⃣وارد شدن رنگ از غرب سوریه (یعنی لبنان) 🌀بعد از آن، جهان در انتظار و در محور و خواهد بود که در اثر آن، بخشهایی از مسجد اموی دمشق، فرو می‌ریزد. ⬅️در مرحله بعد، ادعای انفصال و جدایی‌طلبی از حاکمیت منطقه شام و سوریه به وقوع می‌پیوندد (مارقۀ تمرق من ناحیۀ الترک) ولی طولی نخواهد کشید که این آرزوی کردها، با حمله به مناطق کردنشین سوریه در شمال شرقی سوریه، مواجه خواهد شد (سیقبل حتی ینزلوا الجزیرۀ) ✍ لازم به ذکر است، همه این حوادث، قبل از به حکومت رسیدن سفیانی، به وقوع می‌پیوندد. 📤با نشر مطالب در فراگیری معارف مهدوی سهیم باشیم ❣اگر یک نفر را به او وصل کردی ❣برای سپاهش تو سردار یاری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دنبال رفیق شهید هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله.