eitaa logo
شهید محمد بنیادی
235 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
136 فایل
این کانال رسمی پایگاه بسیج شهید بنیادی در موضوع اخبار، برنامه‌ها، گزارشات واطلاعیه ها،در زیر شاخه قرارگاه فرهنگی مسجد امام حسین علیه السلام فعالیت دارد . 🔹 ادمین کانال @rmtm55 جذب انسانی @Alii_2008
مشاهده در ایتا
دانلود
: 💠 بزرگوار شهید سعید بیاضی زاده: 🌷وقتی پسرم به راهيان نور می رفت از شلمچه با من تماس میگرفت و از نحوه برادرزاده و برادرم سؤال می پرسيد. از مناطق عملياتی و از عمليات دوران جنگ اطلاعات می گرفت. راوی راهيان نور بود.برای همين كتاب‌های زيادی را در اين زمينه مطالعه كرده بود. سعيد از سن 11سالگی به خاطر تحصيل و حوزه از پيش ما رفت. وقتی به مناطق محروم می رفت براي آنها يادواره شهدا مي‌گرفت. هميشه هم سعی بر اين داشت كه شهدا و راه و رسم زندگی شان را الگوی خود قرار دهد. 🌷ارادت خاصی به سيد اهل قلم داشت و از ايشان خيلی حرف ميزد. سعيد علاقه خاصی به رزمندگان و شهدای لشكر داشت. بعد از شهادتش همرزمانش از او بسيار برايما‌ن گفتند، از اينكه ايشان استاد اخلاق بوده و همواره در كنار رزمندگان فاطميون حضور داشت صحبت كردند. با بچه‌های لشكر فاطميون هم ارتباط داشت. ميگفت بچه‌های فاطميون خيلی مظلوم هستند. در جنگ با دشمن واقعاً مردانه می جنگند و از صميم قلب برای خانم زينب(س) جانفشانی می کنند و سختی زيادی می کشند. 🌷من 23 ماه در جبهه‌های حق عليه باطل حضور داشتم و به يقين رسيده‌ام كه شهادت لياقت میخواهد. هر كسی كه می خواهد شهيد شود، اگر به آن درجه كه بايد نرسد، شهيد نميشود. به نظر من راه در دست خود انسان است. آنطور كه سعيد میخواست شهيد شود، من نخواستم. من ماندم و امروز سعيد شهيدمدافع حرم شد. شهدا شرمنده ایم •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
💠 چند سوال دیگر درباره ترور شهید لاجوردی/ به مناسبت سالروز 🔹 همسر شهید لاجوردی در مصاحبه‌ای گفته است: «اواخر محافظ خواستند، ولی واقعیت این است که برایشان کاری نکردند. ایشان با دوچرخه می‌رفتند و می‌آمدند. الان دستخط ایشان هست که با شماره‌ای صحبت کردند، ولی کاری نکردند و ما گلایه داریم. وقتی برای شهادت ایشان به مسجد شهید مطهری رفتیم، به دوستانشان گفتم ما از شما گلایه‌مندیم، چون ایشان خواستند برای حفاظتشان کسی را بفرستید که شما این کار را نکردید. بچه‌ها گفتند، «پدرجان! ما خودمان می‌آییم و این محافظت را از شما می‌کنیم.» گفتند، «نه پدر! این قانونی نیست. باید از طرف خودشان کاری انجام شود» که نکردند.» 🔹 این در حالی است که محافظ گریزی شهید لاجوردی در مقاطع مختلف مشهور بود. يکي از دوستانش مي گفت «در روزهاي اوج درگيري با منافقين، درسال هایی که عطش ترور او در سازمان بسيار بالا بود، گاه در پشت موتور دوستان درشهر تردد مي کرد تا هم از نزديک واقعيت ها را ببيند و هم روشي را در پيش بگيرد که دشمن حتي گمانش را نمي برد.» او مي‌گفت: «حتي يک بار در پمپ بنزين، وقتي روي ترک موتورم سوار بود. شنيدم که يکي به ديگري مي گفت اين آقا چقدر شبيه لاجوردي است.» گاهی که به او برای استفاده از روش‌های حفاظتی اصرار می‌شد، به خاطره‌ای اشاره می‌کرد که در مقطعی از دهه شصت به رغم تأکيد مکرر به استفاده از ماشين ضد گلوله، از آن سرباز مي‌زد و زماني که يک بار ناگزير به استفاده از آن شد، خود در ماشين ديگري در پشت ماشين ضد گلوله حرکت کرد و پس از کشف تيم ترورش درميانه جاده، در بازجويي از منافقين شنيده بودند که به ما خبر رسيده بود در چنين زماني ماشين ضد گلولهاي عبور خواهد کرد که بايد آن را با آرپي‌جي بزنيد. ماشینی که عبور کرد خالی بود و ما منتظر ماشین اصلی بودیم. 🔹 او که خود در حد اجتهاد تحصيل کرده بود و نگاه ويژه‌اش درتقيد به دستورات دين بدون هيچ ملاحظه‌اي زبانزد بود، بي‌شک مقيد به دستورالهي بود که «ولا تلقوا انفسکم الي تهلکه». لکن چندان به روش‌های حفاظتی متداول معتقد نبود. از این رو مخالف حفاظت رایج بود. با این وصف چه شده بود که در روزهایی که مسئولیتی نداشت و به شغل آزاد رو آورده بود، احساس خطر کرده و تقاضای محافظ کرده بود؟ 🔹 این وقتی قابل توجه‌تر است که به یاد آوریم تروریست عامل گفته بود دستور داشتیم حتی اگر یک محافظ باشد، عملیات را انجام ندهیم. و نیز توجه به این نکته که احتمال ترور او از مدتی پیش توسط وزارت اطلاعات پیش‌بینی شده بود. 🔹 سوال دیگر اینکه چرا سازمان منافقین وسط بازار را برای عملیات انتخاب کرده بود؟ ترور او در میانه راه که با دوچرخه تردد می‌کرد که بسیار راحت‌تر بود! 🔹 پسر ارشد شهید لاجوردی می‌گوید: «یک بار در منزل مرا صدا زدند و در اطاق پذیرایی منزل دعوت کردند که بیا گوشی تلفن را بگیر و گوش کن این صدای سوت غیر عادی که می شنوی حاکی از شنود تلفن منزل است.» چه کسی شهید لاجوردی را شنود می‌کرده است؟ چرا؟ ✍"محمدمهدی اسلامی"
شهید مدافع حرم "حامد جوانی" که بدون٢دست،و٢چشم به #شهادت رسید،در وصیتنامه خود نگاشته بود: آرزو دارم همچون #حضرت_عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم🌷🌱 بےراه نبود ڪه حامد بین مجروحین ایـرانی معـروف شده بـود بـه #شہیــد_ابوالفضلے "💚 جلوے چشم امیر تمام #روضه های ابوالفضلی ڪه شنیده بود و تمام نوحہ هایی ڪه خوانده بود مجسم شدند. حامـد سر تا پا #زخـم بـود بےدست و بےچشم هایش با سرے مجروح و جسمے سرتا پا زخمیِ تیر و ترڪش ...💥 یادش افتاد حامد همیشۀ خدا عاشق روضۀ #ابوالفضل بود.یادش افتادحامد همیشه مےگفت :من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم،همۀ نوحه خوان‌ها رو مےگویم فقط روضۀ #ابالفضل💕 بخوانند ...✌️ پاسدارے ڪه حامد را ازمعرڪه💥 برگردانده بود آنجا بود.دست کردتوے پیراهن نظامےاش و یڪ دفترچہ دادبه امیر گفت :این روز عملیات توے جیب حامد بود.دفترچہ یادداشتی ڪه توے یڪی از برگه هایش عکس رزمنده اے نقاشے شده بود ڪه روے زمین افتاده با #دست هاے قَلَم شده وسرتاپازخمے. از کتاب : شبیہ خودش نویسنده : حسین شرفخــانلو #شهید_حامد_جوانی #اللهم_عجل_لوليك_الفرج #گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat عضویت در واتساپ 0917 831 4082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💠 #امام_رضا علیه السلام هر کس مرا زیارت کند، روز قیامت سه جا به دادش میرسم: ✅ هنگام دادن نامه اعمال ✅ هنگام عبور از پل صراط ✅ هنگام سنجش اعمال 📚 عیون اخبار الرضا ج2،ص 255 🏴 #شهادت_امام_رضا علیه السلام تسلیت باد. 🏴#شهادت @kalam_maesoumin
هدایت شده از صهبا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حسین یکتا: حاج قاسم پارسال #فاطمیه گفت فاطمیه سال دیگه من نیستم 🔸یکی از دوستان #حاج‌قاسم امروز صبح می‌گفت: حاج قاسم تو مراسم فاطمیه به ما گفت سال بعد مراسم فاطمیه با امسال فرق داره! 🔸گفتیم چه فرقی داره حاج قاسم؟ گفت مراسم فاطمیه سال بعد من نیستم..." #حاج‌قاسم‌سلیمانی #شهادت #انتقام_سخت @sahbagram
💢 آخرین روز قبل از واقعه ... 🔻اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت ۳ عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود ۹ شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم؟! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی: ستاد لشکر فاطمیون) @me_hosen
اگر کسے میگوید نمیخواهم ، فکر نکنید کہ از میترسد!!! شاید او بہ غیر از " " نیست... اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفس نفس زدی، به یاد مادرت کسی پیشت نبود، دمای آخرت... مظلومانه جوان ترین امام، حضرت تسلیت باد ❤️🌱 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🔹آخر من کجا و شهدا کجا خجالت می‌کشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره‌ی آنان هم نیستم،  شهید را به چنگ می‌آورد راه درازی را طی می‌کند تا به آن مقام می‌رسد اما من چه! 🔹سیاهی گناه چهره‌ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده، حرکت جوهره‌ اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده... درد را، انسان بی هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان با هوش و بیدار می‌فهمد. 🔹راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟😔 🔹خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن... مرده‌ام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته‌ رقیه (س) به حرمت نگاه خسته‌ زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج) به ما حرکت بده.🤲 فرازهایی از وصیت نامه 🍃ولادت: ۱۳۷۲ سمنان 🥀شهادت: ۱۳۹۵ سوریه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @shahidmuhammadboniade
🔴روسیه کمتر از ۲۴ ساعت به کیِف پایتخت اکراین رسید؛ جا داره یاد کنیم از جنگ تحمیلی که قرار بود صدام چند روزه تهران رو بگیره، بر اساس قدرت ارتش دو کشور هم حرف بیراهی نبود، ولی محاسبه جوانهای ایرانی که تحت تربیت رهبری الهی قرار گرفته بودن رو نکرده بود، محاسبه فرهنگ رو نکرده بود. 🌹 🕊🌷
۱۳ فروردین سالگرد 🌹کنت 🌹 فرزندمالک کارخانه‌های شراب ایتالیا و دوست بسیارصمیمی است که مسلمان وشیعه شداما بعدها مانند ادواردو بطرز مشکوکی به شهادت رسید. 🔹️ کنت  از زمان کودکی از دوستان ادواردو بود. وی در سال ۱۹۸۸ به همراه به ایران آمد. در این سفر ادواردو به گفت که با لوکا در مورد اسلام صحبت کرده و او را تا مرز اسلام آورده است اما نتوانسته است او را مسلمان کند اما بر این باور بود که یک هل برای اسلام آوردن او کافی بود و از قدیری می خواهد که با لوکا صحبت کند. قدیری ابیانه نیز به مدت حدود دو ساعت با لوکا در هتل آزادی (اوین) به تنهایی صحبت می کند. جلسه ای که منجر به اسلام آوردن وی و پذیرش تشیع می شود. هدیه به روح مطهرش فاتحه ای قرائت شود https://eitaa.com/shahidmuhammadboniade