🎥 «هم‌خون» 🔹روایت شهید ابومهدی المهندس، از نقش رهبر معظم انقلاب در حمایت از مردم عراق و جان‌فشانی‌های شهید سلیمانی در ساعات اولیه اشغال عراق توسط داعش.

•°🌿🖤 🎥آیا درذهن شما من انسان خوبی هستم؟! #فاطمیه #جان_فدا ‌‎‌‎

آقای ابا عبدالله ما دوست داریم...❤️🌿 #مدیون_شهداییم #گردان_کمیل_هنوز_هم_زنده_ست

دعــای کــمــیــل شب جمعه = شب مغفرت اللهــمــ اغــفرلے الذنــوب التے.....

حی علی الصلاة 🌷🕊🍃 در قنوت عاشقانه‌ ات چه دیده ای که عالم را به طواف دست‌هایت کشانده‌ ای التماس دعا ای شهید .... #سردار_دلها💔 اذان صبح به افق تهران التماس دعای فرج و شهادت #گردان_کمیل

🥀🥀🥀🥀🥀 شهید شاهد است بر مشهود تا شهد شیرین شهادت را به عرصه ی ظهور آورد (جمله ای كه از جیب یک شهید گمنام پیدا شده است) سلام صبحتون شهدایی #گردان_کمیل

🎥ناگفته‌هایی از فرزند شهیدی که بین نماز به حاج قاسم گل اهدا کرد. #حاج_قاسم #جان_فدا #مدیون_شهداییم

قاسم سلیمانی از زبان رسانه ها و شخصیت های سیاسی جهان (قبل از شهادت) #جان_فدا #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی #مدیون_شهداییم

مهدی_رسولی بوی #بصیرت میدهد باغ شهادت نور خدا وقتی به سیمای شهید است #مدیون_شهداییم

حضرت آقا❤️ شهادت بالاترین پاداش و مزد فی سبیل الله است. سخنی از پیامبر رامینویسم که می فرمایند:شهیدهفتادنفراز بستگان خود را شفاعت می کند عصرتون شهدایی #گردان_کمیل

❤️مداحی یکی از کودکان در جبهه❤️ جسمش کوچکه اما روح بزرگی داره🌷 با این سن کم رفته برا وطن 🇮🇷 و ناموسش بجنگه اون وقت یه عده میان پرچم کشوری که برای ایستادنش کلی جوان رفتند و شهید شدن رو آتیش 🔥 میزنن #شهدا_شرمنده_ایم #مدیون_شهداییم #چگونه_جوابگوی_شهیدان_باشیم

🇮🇷👊 سرود دانش آموزی حماسه #9دی 🔰سالروز #بصیرت و میثاق با رهبری #مدیون_شهداییم

حی علی الصلاة 🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم 🏷 در قنوت نماز هایش می‌خواند : اللّٰهم اَخرِج حُب دُنیا مِن قَلبی...! نمی‌خواست ذره ای از دنیا در قلبش باشد..؛ شهید شد..!((:💔 اذان صبح به افق تهران #التماس_دعای_فرج_و_شهادت #گردان_کمیل

❤️ #زندگی_به_سبک_شهدا 🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🌸 شهید رضا حاجی‌ زاده ✍🏻 راوی همسر شهید