eitaa logo
شهیده نسرین افضل
572 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
9 فایل
شهیده نسرین افضل پیوسته دعای حضرت امیر (علیه السلام) را بر لب زمزمه می کرد: « الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب. » ادمین خانم هادی دلها : @HADiDelhaO00
مشاهده در ایتا
دانلود
یه روز عصر که پشت موتور نشسته بود و می رفت ، رسید به چراغ قرمز ... ترمز زد و ایستاد ... یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد : الله اکبر الله اکــــبر… نه وقت اذان ظهر بود ، نه اذان مغرب! أشهد أن لا إله إلا الله… هرکی آقا مجید رو نمی شناخت ، غش غش می خندید و متلک می نداخت و هر کس هم که می شناخت ، مات و مبهوت نگاهش می کرد که ؛ این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟! خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ! چطور شد یهو ؟ حالت خوبه ؟! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت : مگه متوجه نشدید؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن. من دیدم تو روز روشن ، جلو چشم امام زمان علیه السلام داره گناه میشه ، به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره ! ♥️ 🕊
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ترجمه یادداشت یک شهروند عراقی: او مرتباََ چشم خود را پاک می کرد، چون ما با مواد شیمیایی به آن‌ها آسیب زدیم. اما چشمان او برای هر شهید عراقی اشک می ریخت. دست راست وی به دلیل جنگ ناعادلانه ما علیه ایران معلول بود و او برای گرفتن دست ما و کمک به ما آن‌ را به سوی ما دراز کرد‌... سینه عزیز او نیز تحت تاثیر سوختگی های قدیمی جنگ ما قرار گرفت و او ما را به سینه در آغوش گرفت... :۲۰ سلام خدا بر روح پاک تو.. شهید حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸امام صادق علیه السلام فرمودند: درقیامت همه چشم ها گریان است مگر سه چشم؛ ✅۱.چشمی که از(دیدن ونظر به)آنچه خدا حرام کرده برهم نهاده شده. ✅۲.چشمی که در راه طاعت خدا بیداری کشیده ✅۳.چشمی که در دل شب از ترس خدا گریسته است.
حی علی الصلاة زیباترین حس با خدابودن. اذان صبح به افق تهران التماس دعای فرج و شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🇮🇷 حاج قاسم سلیمانی: این نظام یک قطعه‌ای از بِهشته؛ به این دلیل باید روی پلکهای چشممون حِفظش کنیم... باید جان بِدیم بَراش..
فرمانده لشکر داشت ظرف می‌شست 🔻صدای شُرشُر آب ساعت ۲ نیمه‌شب می‌اومد و چند نفری که بیدار بودن، رفتن ببینن کی پای تانکر نشسته، اون وسط کسی فکر نمی‌کرد خودِ فرمانده وسط ظرف‌های رزمنده‌ها نشسته باشه و مشغول شستن باشه!