آگاه باشید که گوساله های سامری شما به زودی زود در آتش جهنمی که با موشک هایمان برایتان مهیا کرده ایم خواهند سوخت و خاکسترتان در تند بادهای ضربت گام هایمان که در خیابانهای اورشلیم بر پا می خیزد محو خواهد شد .

بدانید طوفان سهمگینی در مدیترانه براه خواهد افتادکه خانه های عنکبوتی شما را در هم خواهد کوبید و شعار هاتیکوا را به ناامیدی و یاس خواهید خواند .

آن روز ندای مهدی (عج)کاخ های پوشالی شما را همچون پنبه رشته خواهد کرد .

بدانید ستاره پرچم نحس شما روزی با شهاب سنگ هایمان در هم شکسته خواهند شد و این ستاره نگون بخت روز به روز رو به افول و خاموشی ست .

سلاح ما سلاح ((الله اکبر ))است

و افسانه شما مرکاواست که با مشت آهنین ((حزب الله ))در زباله دان ملیتا به تلی از آهن قراضه مبدل شده .

روزی خواهد رسید که قلعه داود با دستان خیبر شکن علی (ع) که از آستین ((سید علی خامنه ای )) بیرون آمده کنده خواهد شد .

بدانید روزی می رسد که باغهای عکا و حیفا با صاعقه ((زلزال ))و ((مرصاد ))ما خاکستر خواهند شد .

چشمانتان را خوب باز کنید !!!!

در جدال نفس گیر(( 33 روزه )) دیدید که فرزندان ((حزب الله ))چگونه شما را تار و مار کردنند و با خفت و خواری به لانه های خود خزیدید .

آن طوفان فقط گوشه ای از نسیم به پا خواسته ی ما بود . اگر بسیجیان وارد کار و زار شوند روزگارتان زار می شود.

خط ما خط ((سرخ شهادت))است

دنیا را در دیده گانتان با این خط تیره و تار خواهیم کرد .

آن روز دیر نیست !آن روز دیر نیست !

اسلام پیروز است 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

🌺 نوحه بسیار زیبا #فاطمیه 🎧 کربلایی جواد مقدم ❤️ ای که به نام تو زده بیرق عشقش و خدا #ایام_فاطمیه و شهادت #حضرت_زهرا @shahidnasrinafzall

🌹 شهیده نسرین افضل 🌹 همیشـہ دعـای امیرالمؤمنین رو زیر لب زمـزمـہ مـےڪرد : "إلهـے قلبـے مَحجوب و نَفسے معیـوب http://eitaa.com/joinchat/3859283981Ce5ac239d6b

دلم گریه میخواد، کجاست شونه‌هات… حاج قاسم 👌فوق العاده زیبا @shahidnasrinafzall #My_hero_is_Haj_Qasem_Soleimani

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک... @shahidnasrinafzall

🌱 آنان که با رمز یا زهرا پر کشیدن... 🎤امیر عباسی @shahidnasrinafzall

نسرین ساکت شد.‼️ همه به او خیره شدند از ابتدای جلسه فقط همین چند کلام را گفته بود و دوباره در خودش فرو رفته بود. حالت‌های نسرین خیلی عجیب بود. حتی صبر نکرد نماز را به جماعت بخواند، گفت: شاید شهید شدم. معلوم نیست تا یک ساعت دیگه چی بشه؟ فاطمه پرسید: نسرین امشب چت شده؟ نسرین گفت: چیزی نیست تبم قطع شده، فقط شاید بخوام بهتون حلوا بدم! فاطمه گفت: پاشید بریم اینجا هوا خیلی سرده اگر بمونیم حلوای همه مون رو باید خیر کنند. یخ زدیم پاشید بریم. ساعت ده شب بود. مراسم دعای توسل تمام شده بود. موقعی که می‌خواستند سوار ماشین شوند، صدای تک تیرهایی به گوش می‌رسید، نزدیک ماشین نسرین گفت: بچه‌ها شهادتینتون را بگید. دلم شور می‌زنه. فاطمه سوار ماشین شد و گفت: توی تب می‌سوزی، انگار توی کوره هستی. دلشوره ات هم به خاطر همینه. ما که تب نداریم شهادتین را نمی‌گیم، فقط تو بگو نسرین جان. خنده روی لبها یخ زد، همگی سوار ماشین شده بودند. نسرین کنار در نشسته بود و شهادتین را می‌گفت: که تیری شلیک شد. تیر درست به سرش اصابت کرد. همان جا که آرزو داشت و همان طور که استادش «مطهری» به شهادت رسیده بودند، شهید شد. و در همان مسجد اباذر که مجلس ساده عروسی اش را برگزار کرده بودند، مجلس ختم برگزار شد. نسرین*شهید* شده بود.

🔳 #ایام_فاطمیه 🌴زهرا زهرا زهرا 🌴گل تک سارالان زهرا 🎤حاج #سلیم_موذن_زاده ⏯ #سینه_زنی #ترکی 👌بسیار دلنشین