eitaa logo
کانال رسمی شهید نوید صفری
1.2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
69 فایل
کانال رسمی شهید مدافع حرم نوید صفری ولادت: ۱۶ تیر سال ۱۳۶۵ 🌷شهادت: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ #شب_اربعین #شهیدحججی_تهرانپارس #شهید_بی_سر🥀 تفحص و شناسایی: ۵ آذر ۱۳۹۶ تشییع باشکوه ۱۰ آذر ۱۳۹۶ #کانال_اصلی_شهیدنوید ارسال خاطرات و تصاویر: @Zaviyee تبادل: @Zaviyee
مشاهده در ایتا
دانلود
| ﷽ | 🌹 ( ایشان در عشق خدا سوخته بوده. ) یکی از همرزمان و دوستانشان می‌گفت : حجره‌ای داشتم نزدیک حجره آیت‌ الله‌ جوادی‌ آملی و ایشان از آنجا گذر می‌کرد. روزی نوار دعای کمیل شهید تورجی را گوش می کردم که آقای جوادی آملی وارد حجره شدند و پرسیدن این صدای 🎤 کیه ⁉️ ایشون سوخته اند.. گفتم صدای یک شهیده🌹 گفتند نه شهید نیستند سوخته اند ایشان (در عشق خدا) سوخته است. گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان یازهرا(س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده ... 🌹 آغاز : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ 🕊 پرواز :  ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ سالگرد شهادت شان گرامی باد. ࿐༅🍃🌺🍃༅࿐ 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari ࿐༅🍃🌺🍃༅࿐
هدایت شده از فاطمه(س) فاطمه است.
« ✨بسم رب المهدی ارواحنافداه ✨» 🔹محمد را صدا کردم و گفتم: باید معاون گردان شوی. قبول نمی کرد، با اصرارِ من گفت : به شرطی که سه شنبه تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی! با تعجب گفتم : چطــور؟ با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گردان شد. 🔹مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گردان شوی. رفت و یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی❗️ گفتم : صبــر کن ببینم! یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم بعضی هفته ها که نیستی کجا می روی؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟ 🔹بالأخره گفت.: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا میرم و تا عصر چهارشنبه بر میگردم. با تعجب نگاهش می کردم چیزی نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر ۹۰۰ کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندن نماز عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گردد. 🔹یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمـد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشک 😢 از چشمانش جاری شده بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــار ۱۴ بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم. 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari