﷽
≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡
👤 #استاد_رائفی_پور:
یک هواپیمارو در نظر بگیرین وقتی می خواد بشینه اگه باند آماده نباشه نمیتونه بشینه...
🔸هی ما چراغ می زنیم میگیم:
《أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج》
🔴میگه بابا،باند آماده نیست!
کثیفه، باند رو تمیز کن، من خودم میام من شوقم به ظهور از تو بیشتره!
_______________
💥بیاییم خودمون رو برا ظهور حضرت پاک کنیم...💚
👈 #سهم_هر_نفر_ترک_یک_گناه 👉
_______________
❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_5780378879168349426.mp3
13.76M
💠خوشبختی یعنی تو زندگیت امام زمان داری...
🎤با نوای: مدافع حرم "شهید حسین معزغلامی" از ارادتمندان شهید هادی
🔸فوق العاده زیبا🔸
کانال شهید نظرزاده🌹↙️
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣5⃣به یاد #شهید_حسین_معز_غلامی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
9⃣7⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠خاطره ای از
#شهید_حسین_معز_غلامی 🌹
🔹دو سال پیش تو مراسم اﻋﺘﻜﺎﻑ ﻣﺴﺠﺪ ﻗﻤﺮ بنی ﻫﺎﺷﻢ(علیه السلام) ﺑﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮاﺭ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎی ﻧﻮﺟﻮاﻥ اﻃﺮاﻓﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﺩﻥ، ﺷﻮخی میکردن ﻭ ﺳﺮ ﻭﺻﺪای زیادی بلند می شد.
🔸حسین آقارو ﺻﺪا ﻛﺮﺩﻡ و ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﺎﺑﺎ ﻳﻜمی ﻣﺮاﻋﺎﺕ ﻛﻨﻴﺪ، مثلا اﻋﺘﻜﺎفه، ﺳﻦ خیلی اﺯ ﻣﻌﺘﻜﻔﻴﻦ ﺑﺎﻻﺳﺖ اعصابشون نمی کشه..
🔹ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﻤﻴﺸگی ﮔﻔﺖ: ﺣﺎجی اﻳﻦ ﻧﺴﻞ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ آﻭﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ، می بینی ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﺴﺠﺪ ﭘﺎﺭکه و ﭼﻪ ﻭضعی ﺩاﺭﻩ. دیگه ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ﺑﺎ ﺷﻮخی ﻛﺮﺩﻥ و برای اینکه ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮﻥ ﺳﺮ ﻧﺮﻩ و ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ اﻭﻣﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻛﻨﻦ یه جوری جاذبه ایجاد کرد.
🔸ﺩﻳﺪﻡ ﺭاﺳﺖ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮی اﻳﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﻭاﻧﻔﺴﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ شکلی ﻛﻪ ﺷﺪﻩ اﻭﻝ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﺠﺪ آﺷﻨﺎ ﻛﺮﺩ.
🔹جاش خیلی خالیه، ﺗﻮ تشییعش ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺣﺮﻑ قشنگی ﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﭽﻪ اﻡ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩ و ﺧﻮﺷﺪﻝ. ﻭلی ﺧﺪا ﺑﻪ ﺧﻮشدﻟﻴﺶ ﺑﺮﺩﺵ
🌷ﺭﻭﺣﺶ ﺷﺎﺩ ان شاءالله ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻪ 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#طنز_جبهه5⃣2⃣ 💠 وای به حال بنی صدر 🔸 پدر و مادرم میگفتند بچه ای و نمیذاشتند برم جبهه. 🔹یک روز شنی
#طنز_جبهه6⃣2⃣
🍹 شربت صلواتی 🍹
دو تا از بچهها اسیری را همراه خودشون آورده بودند و های های میخندیدند
گفتم: این کیه؟
گفتند: عراقیه
گفتم: چطوری اسیرش کردید؟
میخندیدند!!!
گفتند: از شب عملیات پنهان شده بود
تشنگی فشار آورده بهش
با لباس بسیجیهای خودمان اومده بود ایستگاه #صلواتی
میخواسته شربت بگیره، #پول داده و اینطوری لو رفته
و هنوز میخندیدند….😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی 😀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله):
مَن سَألَ اللهَ الشَّهادَةَ بِصِدْقٍ بَلَّغَهُ اللهُ مَنازِلَ الشُّهَداءِ وَإنْ ماتَ عَلَی فِراشِهِ.
هرکس صادقانه از خداوند شهادت بخواهد، خداوند او را به مقام شهیدان میرساند، هر چند در بستر بمیرد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
شهیدی که بعد از شهادت،برگه امتحانی دخترش را امضا کرد!
✅ به نقل از دختر شهید:
«یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند.
بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم.
🔰وقتی وارد مدرسه شدم، دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند، پس از مراسم راهی کلاس شدم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد، در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم.
💠 ناظم از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم.
به فکر فرورفتم که چه کسی آن را برایم امضا کند؟
💥 نسبت به درس و مدسه ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس تر کرده بود.
وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد...
🌟در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می کرد و ما هم از سر و کولش بالا می رفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید؟ گفت: نه نخوردم.
🍀به آشپزخانه رفتم تا برای پدر غذا بیاورم، پدر گفت: زهرا برنامه ات را بیاور امضا کنم.
گفتم آقاجون کدام برنامه؟
گفت: همان برنامه ای که امروز در مدرسه دادند.
رفتم و برنامه امتحانی ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد.
می دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه.
اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل می زند.
🌻 آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا می کرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود.برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم .
🌾این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم ناگهان از خواب پریدم...
☀️صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می کردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانی ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود!
✅ وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود.
🔮خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم.
🌼پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: «اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود.
در مدرسه ماجرا را برای دوستم تعریف کردم، دوستم هم به من اطمینان داد که واقعیت دارد. او ماجرا را برای خانم ناظم تعریف کرد و گفت: که این اتفاق برای شهید صالحی افتاده، یعنی اسمی از من و پدر من به میان نیامد.
مادر، شهید را به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می دهد که با برخورد مردم که دم در می آیند و از امضای نامه می پرسند چه بکند؟
🌻 شهید می گوید: «سادات (اسم همسر شهید) تو هم شک داری؟» با گریه می گوید نه، او ادامه می دهد: «اگر کسی شک دارد بگو تا روز قیامت در آن باقی بماند تا همه حقایق آشکار شود.
✨همان موقع برنامه را به آیت الله خزعلی می دهند تا برای تعیین صحت و سقم آن پیش علمای دیگر ببرد.
🌹علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید می کنند و برنامه به رویت حضرت امام(ره) نیز می رسد.
💠اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به "خود شهید مجتبی صالحی" است، اما جوهر خودکاری که امضا را زده شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد.
✨با تایید مطلب، امروزه مردم با رفتن به موزه شهدا و دیدن آن نامه، شهید را می شناسند و به یکدیگر معرفی می کنند..
📘به نقل از تبیان
📙باشگاه خبرنگاران جوان
🍃🌹🍃🌹
🆔 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
دست خط #شهید_سید_مجتبی_صالحی در ستون ملاحظات برنامه امتحانی ثلث دوم دخترش:
اینجانب رضایت دارم. سید مجتبی صالحی و امضا
3⃣به یاد
#شهید_سید_مجتبی_صالحی🌹🎋🌹
شادی روحش صلوات
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹 #مدافع_حرم شهید حسین معز غلامی در حرم مطهر شهدای گمنام کهف الشهدا #کهف_را_عاشق_شوی_آخر_شهیدت_میکن
0⃣8⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠شهیدان را، شهیدان میشناسند
🔹هر پنجشنبه عصر زیارت شهدای بهشت زهرا (س) را فراموش نمیکرد. هر هفته خیراتی میخرید و اکثرا سر مزار شهید کامران پخش میکرد..
🔸به زیارت قبور شهدای مدافع حرم میرفت و آرام آرام اشک میریخت.
🔹دوستانش میگفتند آب میشود وقتی میبیند رفقا رفته اند و خودش مانده ...
🔸چند لحظه که از او غافل میشدیم میدیدیم گوشه ای آرام آرام راه میرود و به پهنای صورت اشک میریزد. با هرکدام از شهدا سخنی برای گفتن داشت...
#شهید_حسین_معز_غلامی 🌹
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان میشناسند..
پ.ن:
📌شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار فیلم پیاده روی شهید حسین معز غلامی در طریق کربلای معلی
#شهید_حسین_معز_غلامی 🌷
#مدافعان_حرم
#اربعین_حسینی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
سلام خدا بر ادامه دهنده گان راه شهدا✋
از شکیبایی شما متشکریم☺️
از این که در این محفل شهدایی ما را همراهی میکنین متشکریم😊
از حالا به بعد خودتون رو نظر کرده ی شهدا بدونین...گام اول انتخاب دوست شهید هست که یا انجام دادین یا که انشاالله هرچه سریعتر یه شهید رو برای رفاقت انتخاب میکنین.
از چند طریق میشه انتخاب کرد‼️
✅نگاه کردن به چهره ی شهدا .هرکدوم که دلت رو لرزوند بدون انتخابت کرده
✅خوندن زندگی شهدا و انتخاب یکی از اون ها.
✅از گلزار شهدای شهر کمک گرفتن و انتخاب یک شهید همشهری
و.....
❌یک چیزی رو یادت باشه:قبل از اینکه تو دوست شهیدت رو انتخاب کنی ،قبلش همون انتخاب کرده تو رو❌
به دوست شهیدت بگو من انتخابت کردم،دستمو به طرفت دراز کردم،میدونم انقد خوب هستی که دستمو پس نزنی😔
در ضمن تاریخ آشناییتون رو توی تقویم بنویس☺️...ازاین به بعد این تاریخ میشه تاریخ تولدت😍
💟شهید ؛ شهیدت میکند"اگر بخواهی💟
👈مرحله بعدی عهد بستن با رفیق شهیدته
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_3325649.mp3
20.89M
😞 عکس رفیق شهیدم 😔
#شور
#سید_رضا_نریمانی
#بسیار_زیبا 🌺🌹🌺🌹
به یاد #شهدای_مدافع_حرم🕊
☘کانال شهید نظرزاده👇👇
@shahidNazarzadeh