eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
‌•• هرصبح⛅️ زنده‌مےشوم✨ ازخنده‌هاۍدوست🙂🌱 لبخنددوسٺ .. ناب‌تریݩ‌شڪل‌گفتگۆست✌️🏼 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•🌿• ● همیشه لباس کهنه👕👖می‌پوشید. سرآخر اسمش پای لیست دانش‌آموزان کم بضاعت رفت. 🙇‍♂ مدیر مدرسه دایی‌اش بود. 👨 همان روز عصبانی😡 به خانه خواهرش رفت‌. مادر عباس، برادرش را پای کمد برد و ردیف لباس‌ها👔 و کفش👞‌های نو را نشانش داد. گفت می‌گوید دلش را ندارد پیش دوستان نیازمندش اینها را بپوشد 😔😢 ♥:) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•🌿• ● : عزت دست خداست👆 و بدانید اگـر هم باشید ولے شما یارۍ مردم باشد،😇 مے‌بینید چقدر با عزت و عظمت💪 شما را در آغوش مے‌گیرد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آیتــــــــــ الله مـــــجتهدے :🌿 اگـــــر دیـــــدے بـــــه شـــــما لذتــــــــــ نمـــــیدهد ... قـــــبل از و شـــــروع بـــــگویید ، 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هیچوقتـــــ از توبـــــه خستـــــه نـــــشوید؛ آیـــــا هـــــر بـــــار ڪـــــه لباستـــــ کثیفـــــ میـــــشود آن را نمیشویـــــے! گـــــناه هـــــم ایـــــن چنیـــــن استـــــ بایــــــــــد پشتـــــ ســـــر هـــــم اســـــتغفار ڪـــــرد؛ تـــــا گـــــناهان پاڪـــــ شـــــود! ✨أستَغفِرُ اللّهَ رَبّی‌وأتُوبُ إلَیه✨ <شیخ احمد ڪـافی> 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
[🌿] مـــــا همیشــــــه‌ فڪـــــر میـــــکنیم‌ شـــــھدا یـــــه‌ کارِخاصی‌ ڪردن‌ ڪہ‌ شدن' نـــــہ‌ رفـــــیق.. خــــــــــیلے ڪارها رو نڪردن‌ ڪـــــہ شـــــھید شدن 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
•🌿• ● 🌸 یڪ‌وقتےڪسۍدر خیابان‌راه‌میرود یڪ‌هو‌یادخدا‌می‌افتد و‌می‌گوید: خدایا‌قربونت‌برم♡ این ارزشش‌ازاینڪه‌من بنشینم‌ازاول‌تاآخرمفاتیح الجنان‌راباوضووروبہ قبلہ‌بخوانم‌وچیزی‌نفهمم! بیشتراست . . .♡ •• 🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*﷽* درمکتب درمحضر آن روزی که تکفیری ها می خواستند👿 را از چنگ ما درآورند و حـــمله شدیدی کردند، مـــی شنیدم که پشت بی سیم 🎙فریـــاد میـزد: ؟ ؟! ‌امروز اول ماه رجب هست! بشتابیدبه سوی دشمن! خدا شما را صدا می زند! ندا فرستاده است! خدا امروز فرشتگانش را به زمین فرستاده است! ‌ رجزهایش💪 همه را به گریه شوق انداخته بود. چنان شور و حمـــاسه ای درنــیروها ایجاد شده بود که همه سر از پا نـشناخته به سمت خط هجوم می بردند... 📚: کتاب شهیـــد عزیـــز مجموعه خاطرات شهید رادمهر به روایت هـــمرزم شهیـــد. ‌ 🕊سال (۹۵) ماه رجب بود که شهدای خان‌طومان و شهید رادمهر به فیض شهادت نائل شدند ...🌷 ‌یادعزیزشان با صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
عــــــــــشقند…♡'! آن‌ عـــــاشقانـــــے ڪــــــہ خـــــواستند گـــــمنام‌ بـــــمانند🌱 و پلاڪــــــــــشان‌ را از گـــــردنشان‌ ڪـــــندند امـــــا عڪـــــس‌ امـــــام‌ را از سینـــــہ نڪـــــندند✨ 🌿 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃برای دلهای آماده، تنها یک تلنگر کافی‌است که دست از دنیا و زرق و برقش بشویند و رهسپار شوند! 🍃حریمِ حرمِ علی(ع) تکان‌دهنده ترین تلنگر برای عاشقان است. روزی (ع) از کوچه پس کوچه های :کوفه گریخت ‌ و خود را در بیابان به مولایش رساند تا پاسدارِ این حریمِ پاک باشد. 🍃 امروز، شاگرانِ خودرا به کویِ دوست می‌رسانند تا مبادا آجری از حریمِ بلغزد! 🍃احمد می‌گفت: "خیلی از ما می‌گوییم اگر روز بودیم به (ع) کمک می‌کردیم. الان عاشورا تکرار شد و باید ثابت کنیم اصحاب امام حسین (ع) هستیم. نباید بگذاریم خشتی از (س) کم شود." 🍃همین جمله ایست برای رهایی دنیا. برای رفتن، برایِ اثباتِ فدایی بودن فدایی حسین که از ازل عشقش را در قلبمان گذاشته اند.و رسیدن به او که در افقِ عالم نظاره گرِ 🍃اما بعد... راهِ عاشقی شیرین اما پر خطر است غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است، می‌شود قسمت آنکه جگرش بیشتر است 🍃و شیرین است حتی شیرین تر از شدن.آنقدر پر جاذبه که احمد را از دنیا و حتی دخترکِ نیامده اش جدا می‌کند. 🍃راهِ او روشن و پر ستاره است حرم هیچ‌گاه خالی از نمی‌ماند و این میان همسرانی زینب وار و دخترانی صبور، به امیدِ وصالِ قهرمانشان روزها را می‌گذرانن♥️ 🍃امثال شاید در دنیا نه اما از آسمان همه نگاهشان به فرزندشان است. هوایشان را دارند. ؛شیرمرد حرم🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃برای اولین بار در کوچه پس کوچه های خاطرات بیست سال پیش قدم برمیدارم. در پیچ و خم هفتاد و نه! 🍃 به دنبال نشانی میگردم و عاقبت به خانه اش میرسم. گویی زمان در آن متوقف شده و در و دیوار، بارِ خاطرات دوران را به دوش می‌کشند. 🍃من با این غریبه بودم! همه چیز در شنیده هایم خلاصه میشد. حالا به دنبال مقصدی مشخص، دست را گرفته و پا در این دوران گذاشته بودم تا اینبار دیده هایم را ثبت کنم📝 🍃مقصودم دیدن مردی بود به اسم فتح‌الله. بسته شده بود ولی او هنوز در آن سالها در و محکم ایستاده و حرف هایی داشت که برای منِ تشنه، به قطره آبی می‌مانست ولی برای خودش، هم درد بود و هم درمان! 🍃با به یاد آوردن آنها روح خسته اش درد میکشید ولی دل تنگش آرام می‌گرفت. نمیدانم عاقبت صندلی چرخداری که روزی همدم تنهایی‌اش بود او را خسته کرد یا همین خاطراتش عرصه را بر او تنگ کرد که طاقت نیاورد و از بند زمین رها شد. 🍃رهایی بی قید و شرط پس از چندین سال اسارت در چنگال دردی به اسم !🕊 🍃اسفند هفتاد و نه برای او زمستان نبود ، بهار بود. که بهایش سیزده‌سال همنشینی با بود💔 ✍نویسنده: 🕊به مناسب سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh