eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صــدای پـای مــاه رجـب بـه گـوش میــرســه.. آمــاده ایــم؟ استاد شجاعی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📊 اینفوگرافی|| اعمال روز اول ماه مبارک رجب به همراه اعمال مشترک ماه رجب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊🌹👱‍♂ این‌همہ‌از گفٺیم ایندفعہ‌بسلامتے ڪه‌چشمـٰاشۅن‌ڪف‌خیـٰابونۅمیبینہ ٺوشۅن‌مۅج‌میزنہ پـٰاتوقشون،عشقشۅن‌گلزاࢪشھداست🌷 دمہ‌مـٰادراشۅن‌گࢪم..🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔘 شهید مجید قربانخانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 6⃣3⃣ #قسمت_سی_وششم 📖به تل
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 7⃣3⃣ 📖دلم پر بود. چند روز پیش هم سر دستکاری کردن دوز قرص هایش بحثمان شده بود. سرخود دردش که زیاد میشد، تعداد قرص ها را کم و زیاد میکرد. بعد از چند وقت هم درد نسبت به مسکن ها مقاومت میکرد و بدنش به داروها جواب نمیداد. 📖از خانه رفتم بیرون، دوست نداشتم به قهر بروم خانه اقاجون. میدانستم یکی دو ساعت بیرون از خانه باشم ارام میشوم. رفتم خانه عمه، در را که باز کردم، اخم هایش را فوری توی هم کرد. _شماها چرا مثل لشکر شکست خورده، جدا جدا می ایید⁉️ منظورش را نفهمیدم🤔 پشت سرش رفتم تو. صدای عمه با سر و صدای محمد حسین و هدی و حسن یکی شد. 📖_ایوب و بچه ها اژانس گرفتند، امدند اینجا. بالای پله را نگاه کردم، ایوب ایستاده بود. -توی خانه عمه من چه کار میکنی⁉️ با قیافه حق به جانب گفت: اولا عمه ی تو نیست و ... ثانیا تو اینجا چه کار میکنی؟ تو که رفته بودی ؟ 📖نمی گذاشت دعوایمان به چند ساعت برسد. یا کاری میکرد که یادم برود🗯 یا اینکه با هدیه ای پیش قدم میشد. به هر مناسبتی برایم هدیه می خرید 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 8⃣3⃣ 📖حتی از یک ماه جلوتر آن را جایی پنهان میکرد. گاهی هم طاقت نمی اورد و زودتر از موعد هدیه ام🎁 را میداد. اگر از هم دور بودیم، میدانستم باید منتظر بسته ی از طرف ایوب باشم. 📖ولی من از بین تمام هدیه هایش، نامه ها💌 را بیشتر دوست داشتم. با نوشتن راحت تر میکرد. قند توی دلم اب میشد وقتی میخواندم "بعد از خدا، تو عشق منی😍 و این عشق آسمانی و پاک است. من فکر میکنم ما در دو قالب، ان شاءالله خداوند ما را برای هم به سلامت نگاه دارد♥️ و از بنده های شایسته اش باشیم..." 📖برای روزنامه📰 مقاله مینوشت. با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا را نسبت به نوشته اش بدهم. روزهای امتحان خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود☺️ غیر از خواهرم و دختر عمم، هم به جمعشان اضافه شد. 📖با وجود بچه ها ایوب نمیتوانست برای چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند. دورش جمع میشدند👥 و روی کتابهایش میکشیدند. بارها شده بود که جزوه هایش را جمع میکرد و میدوید توی اتاقش، در راهم پشت سرش می بست🚪 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شیرین شده باز کام دل‌هامون_۲۰۲۳_۰۱_۲۲_۱۹_۳۷_۱۶_۱۷۳.mp3
8.67M
🔊 🌿🌸              شیرین شده باز کام دل‌هامون حاج‌حسین سیب سرخی                      🌺 ویژهٔ ولادت (ع)         
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۳_۰۱_۲۲_۱۸_۳۹_۰۲_۴۰۴.mp3
10.49M
سرود💐💐💐 سر محل چراغونه حاج محمد رضا طاهری (علیه‌السلام)🌸
🌷 ⭐️تــو را در زمینـ🌏 می خوانند ⭐️بدون آنکھ↯ بدانند شناختہ‌ شده تر از در آسمانها نیست❌ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد شما همچون هوای دم تازه‌ می‌کند جان را.. 😌 کافیست لحظه‌ای یاد را نفس بکشیم تا امید وصال 💞 تمام وجودمان را پر کند... 😍♥️ 🌸🍃 ‌ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh