eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب شهدایی🖱⇩⇩ 📚خاک های نرم کوشک ⇩⇩ نویسنده: سعید عاکف 🌷زندگی‌نامه و خاطرات عبدالحسین برونسی،از تولد تا زمان شهادتش را روایت می‌کند که در قالب خاطراتی به نقل از خانواده و همرزمانش گردآوری شده است.🌷 🔸قسمت 6⃣⇩ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌱هزار بار هم که بهار بیاید کافی نیست! 🌱تویی...ربیع الأنام همان بهار که قرار است تیشه ای باشد برای شکستنِ انجماد دل هایی، که سالهاست یخ زده اند! به گمانم حلول تو،نزدیک است! 🤲 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*🌷🕊محمدرضا ارفعی، فرزند محمدابراهیم، در فروردین ۱۳۴۲ در مشهد متولد شد🎂*
*🌸مادرش می‌گوید: «تولد او مقارن با سالروز تولد ✨حضرت‌رضا (ع) بود. پزشکی که عمل زایمان را انجام داد، نام را روی پیشانی‌اش نوشته بود. نوزاد را با 🧁جعبه‌ای شیرینی به من داد و گفت فرزندت نامش را با خودش همراه آورده است، او را محمدرضا بنامید.»✨ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*💍ده روز پس از مراسم عقدکنان، محمدرضا به جبهه رفت. ما شش ماه در عقد بودیم و سپس به زندگی مستقل خودمان وارد شدیم. چون هیچ‌وقت ایشان را با لباس سپاه ندیده بودم. روز عقدمان که روز پاسدار هم بود، به محمدرضا گفتم دست‌کم امروز با لباس سپاه بیایید.🥺 گریه کرد و گفت من نمی‌توانم. پرسیدم چرا نمی‌توانی؟ گفت واقعا خودم را لایق این لباس نمی‌دانم که بپوشم. می‌گفت من لایق این لباس نیستم، اگر بدانی این چه لباس مقدسی است. هیچ‌وقت ایشان لباس سپاه نمی‌پوشید، مگر در جبهه‌ ها.✨ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*🥺وقتی هنگام عزیمت محمدرضا به جبهه گریه می‌کردم، می‌گفت مادر مگر در✨ زیارت عاشورا نمی‌خوانید🤲🏻 «ای‌کاش من آنجا بودم و یاری‌ات می‌کردم».🤲🏻 می‌گفت امروز روز یاری امام‌خمینی (ره) فرزند حضرت‌زهرا (س) است، چگونه می‌خواهی من دست از یاری او بردارم؟ این‌طور بود که حتی با دست مجروح به جبهه برمی‌گشت.❤️‍🩹 می‌گفتم تو با این دست کاری نمی‌توانی انجام بدهی. می‌گفت آب که می‌توانم به رزمندگان برسانم.🥛 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا🥰👆🏻
*جای سالم در بدنش نبود❤️‍🩹🩸 😕یک روز به‌اتفاق محمدرضا به حمام عمومی رفتیم. مدت‌ها بود که بدنش را لخت ندیده بودم. پر از رد اصابت ترکش بود. ساق پایش بخیه داشت، رانش بخیه داشت. دست‌ها و پشتش همه جراحت داشت. گفتم با خودت چه کار کردی؟ با این وضع می‌خواهی داماد هم بشوی. هر لحظه ممکن است شهید شوی، دامادشدن تو دیگر چیست؟ گفت اجرم بیشتر می‌شود.💗 ✨حسن ارفعی، برادر شهید ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰