"رمان #اسطورهام_باش_مادر💞
#قسمت_چهارم4⃣
احسان گفت: دلم براتون تنگ شده بود.
محسن شکلکی در آورد و گفت: واسه همین شش ماه بی خبر رفتی؟ میدونی مامان چقدر نگرانت شد؟
احسان دستی بر موهایش کشید: نیاز بود برم. برای آدم شدن به این سفر نیاز داشتم.
مهدی گله کرد: ما هم به تو نیاز داشتیم.
احسان آرنجش را روی زانو گذاشت و به سمت مهدی خم شد: چی شده؟
مهدی نگاه از احسان گرفت: روزای بدی داشتیم.
احسان پرسید: داشتید؟ الان همه چیز خوبه؟
مهدی همانطور که نگاهش را از احسان دور نگاه میداشت، پوزخندی زد:
دیگه هیچی خوب نمیشه. بعد از جایش بلند شد و گفت: بریم پایین، مامان بابا میخوان باهات حرف بزنن.
احسان بلند شد و گفت: نگرانم کردی بچه! بریم ببینم چه خبره.
رها چای را مقابلشان گذاشت و کنار صدرا نشست: به هدفت رسیدی؟
احسان گفت: اول بگید من نبودم اینجا چه خبر بود.
صدرا نگاه چپ چپی به پسرها کرد و گفت: نتونستید جلوی زبونتون رو بگیرید؟ میذاشتید برسه بعد نگرانش میکردید.
احسان گفت: تو رو خدا بگید چی شده!
رها استکان چایش را در دست گرفت. به رسم ٱیه، چایش را نفس کشید. عطر گل گاوزبان را به کام کشید.
نگاهش را به احسان داد اما ذهنش جایی در گذشته بود.
رها: چهار ماه پیش بود. شب بیست و سه ماه رمضون. مثل همیشه خواستیم بریم قم، اما جور نشد. رفتیم مسجد محل. اومدیم خونه و سحری خوردیم. ساعت نزدیک شش صبح بود که تلفن زنگ زد. نگران ازخواب پریدیم. تلفن رو برداشتم. صدای گریه مامانم اومد. گفت رها بدبخت شدیم. شدیدا گریه میکرد.
احسان فکر کرد: حتما حاج علی از دنیا رفت. مرد خوبی بود.
رها ادامه داد: چطور لباس پوشیدیم و به قم رسیدیم، بماند. خود ما هم نفهمیدیم چطور رسیدیم. همزمان با ما سیدمحمد اینا هم رسیدن. اونها هم حال بهتر از ما نداشتن. رفتیم تو خونه و دیدیم مامان زهرا یک گوشه نشسته و زار میزنه، زینب سادات یک گوشه با لباس مشکی وچادر
نشسته و خیره شده. ایلیا هم با لباس سیاهای بیرونش سرش رو پای زینب ساداته و با چشمای خیس تو خودش مچاله شده. دنبال آیه گشتم، ندیدمش. صدرا در اتاق ارمیا رو باز کرد، تخت خالی بود. سید محمد دوید سمت زینب و تکونش داد. اما هوشیار نشد. صداش زد اما نگاهش نمیکرد. محکم زد توصورتش تا نگاهش آروم اومد تو صورت عموش و گفت: یتیم زدن نداره عمو! از خونه بیرون بری و بیای ببینی نه بابا داری نه مامان،زدن نداره عمو! مُردن داره.
اشک از چشم زینب سادات ریخت و ما همه خشک شدیم. زینب اما ادامه داد و گفت: حاج بابا که شنید سکته کرد و بردنش بیمارستان. پلیس اومد و خونه شلوغ شد. پلیس گفت بیاید شکایت، وکیل. گفتیم عمو صدرا میاد. اون وکیل باباست. اما بعد یادم اومد بابا ندارم دوباره! الان من باید وکیل بگیرم. ایلیا باید وکیل بگیره! عمو صدرا! وکیل ما میشی؟
صدرا رفت زینب رو بغل کرد. سیدمحمد ایلیا رو تو بغلش گرفت. بچه از بس گریه کرده بود تنش میلرزید. اونقدر که سیدمحمد هم باهاش لرزید.
به ایلیا آرامبخش زدن. من رفتم پیش مامانم. مامانم که تازه طعم زندگی رو چشیده بود و تازه فهمیده بود زندگی میتونه زیبا باشه. دوباره پر شد از غم.
احسان پرسید: چرا؟ چه اتفاقی براشون افتاد؟ کار کی بود؟ تصادف کردن؟
🌷نویسنده: #سنیه_منصوری
#ادامه_دارد....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
.
#شھیددهههفتادی🌱💕
ایشان یکی از جوان ترین شهدای کشورمان است..
شهیدی که تک فرزند خانواده بود..✨
و شخصیت آرام و عادی داشت!
وی در کارهایش ثابت قدم بود و اهدافش را با قطعیت دنبال میکرد!🍃
برای آشنایی با این شهید بزرگوار به کانال زیر مراجعه کنید..👇
https://eitaa.com/Mohammadhadi_Aminiii78
https://eitaa.com/Mohammadhadi_Aminiii78
کانال با حضور خانواده و دوستان شهید🌸
کپیبنرممنوع✋️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوای حاجت بگیری؟؟
میخوای یه ✨پارتی✨خوب داشته باشی برات پیش خدا واسطه بشه؟؟
وصیتش رو خوندی¿😍قول داده تمام تلاششو کنه تا حاجت تورو بگیره اگر نشد...
برای خوندن وصیت نامه ی شهید به کانال ما بیاید💚
شهید تازه دامادی که به عروسیش نرسید و✨۲۰ روز مانده به عروسیش✨مثل اربابش اباعبدالله شهید شد آن هم درروز اربعین🥺و✨آرزوی سربریده✨شدنش محقق شد...🥺
ما اینجاییم رفیق 👇🏻❤️
https://eitaa.com/Navid_safare
https://eitaa.com/Navid_safare
ببینم ینی تاحالا چیزی درباره اون شهید مدافع حرمی که ی وصیت جذاب کرده که باعمل بهش میره پیگیر کارات میشه و تلاش میکنه حاجت بگیری یا اون دنیا سعی میکنه هواتو داشته باشه نشنیدی؟؟😱😨
همون شهیدی ک گفت من میمونم کار مردمو راه میندازم🥺
ما اینجاییم رفیق 👇🏻❤️
https://eitaa.com/Navid_safare
https://eitaa.com/Navid_safare
❣سلام_امام_زمانم❣
📖 السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام...
🌱 سلام بر تو ای مولایی که صفای آمدنت، زمستان دلها را بهار خواهد کرد و طراوت مهربانیت روزگار را نو.
🌱سلام برتو و بر بهار آمدنت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣روزهایی که از محل کار به خانه می آمد با همه ی خستگی سعی می کرد با لبخندی بر لب وارد شود. در حالی که چشمانش از فرط بی خوابی و خستگی سرخ شده بود، اما همچنان گرم و صمیمی صحبت می کرد. بعد شروع به احوال پرسی و خنده می کرد. فضای بیرون را کاملا از یاد می برد.
شهید مدافع وطن #محمد_غفاری🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"شهید محمود کاوه"
هر آنچه از خدا می خواهید
با واسطه از شهدا، در نماز
اول وقت طلب کنید ..
شهید#محمود_کاوه🕊🌹
صبحتون شهدایی🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷🕊🍃
تو لبخند آفتابۍ..🌤
که صبح مرا روشن میکند
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی🌷
🌷شهدا شرمنده ایم😔🥺 🌷
#التماس_دعا
❤شادی روح پرفتوح شهدا صلوات❤
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شھید احمد قصیر نوجوانۍ کہ
عملیات استشهادے علیہ اسرائیل
انجام داد و در آن عملیات شہادت
طلبانہ ۱۰۰ یا ۱۵۰ اسرائیلی را بہ
هلاکت رساند و روز شهادت او در
لبنان روز شهید است!♥️🕊"(:
#شهیداحمدقصیر
#یادشهداباصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠نمازاول وقت
هر جا که بودیم، توى جاده یا مقر یا هر جاى دیگر، وقتى موقع نماز مى شد فوراً مى زد کنار و مى گفت: "حیفه نماز اول وقت مون از دست بره."بعد هم چفیه اش را پهن مى کرد و مى ایستاد به نماز.
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#یادشهداباصلوات
#نمازسفارشیارانآسمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سر نماز اول وقت حاضر شو؛
شاید ⇦ ✺ آخرین دیدار دنیاییات باخدا باشد ✺
کسی را تحقیر مکن؛
شاید ⇦ ✺ محبوب خدا باشد ✺
از هیچ غمی ناله نکن؛
شاید ⇦ ✺ امتحانی از سوی خدا باشد ✺
دلی را نشکن؛
شاید ⇦ ✺ خانه خدا باشد ✺
از هيچ عبادتی دریغ مکن؛
شاید ⇦ ✺ کلید رضايت خدا باشد ✺
هيچ گناهي را كوچك ندان؛
شايد ⇦ ✺ دوری از خدا در آن باشد
#نماز_اول_وقت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣حاج قاسم سلیمانی درباره یکی از فرماندهان لشکر۴۱ثارالله، سردار حسین تاجیک میگوید:
«به روح پاکش قسم می خورم اگر پدر، مادر و بچه هایم را جلوی چشمم می کشتند ،
تحملش برایم راحت تر بود از شنیدن خبر شهادت حسین.
چون حسین، شهیدی بود از اسلام ؛
حسین، دنیایی بود با عظمت ..
و حسین، "حسین" بود.»
شهید#حسین_تاجیک🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
همیشهمیگفت؛
زیباترینشهادترومیخوام!
یهبارپرسیدم:شهادتخودشزیباستزیباترینشهادتچطوریه؟!گفت:زیباترینشهادتاینهکهجنازهایهمازانسانباقینمونه:)💔!!
#شھید_ابراهیم_هادی🕊🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجایید ای شهیدان خدایی؟
وصیت شنیدنی شهید باکری
حتما ببینید😞
#یادشهداباصلوات 🌷🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•
📌فردا ۲۶ آبان اولین سالگرد شهادت این دو عزیز هستش 😔
شادی روحشون صلوات بفرستید
╰⊱🕊⊱╮
تا وقتی به طرف مقابلت محبت کن
که این کارت به خاطر خدا باشد
اگر احساس کردی محبت می کنی که بازخورد ببینی و برایت جبران کنند
این کار را اصلا نکن
چون اگر جبران نکنند
آن وقت کارت خراب میشود...
#شهید_نویدصفری❣
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
√ من نمیخوام توی حکومت امام زمان، یه آدم عادی باشم !
@ostad_shojae | montazer.ir
@shahidNazarzadeh
🌱#فرازی_از_وصیت_نامہ :
بهراستی شهــدایمان . . .
آن انسانهای راستینی هستند ڪہ
سایه ستایش فرشتگانند و خداوند به شهیـد و رقص خونینش در جبهه هایِ نبرد فخر میفروشد و آیه تبارڪالله و احسن الخالقین نازل میڪند ...
شهیـــد پیرو حسینـی است ڪہ
خون خـدا و ثـارالله است.
#پاسدار_مدافـع_حــرم
#شهید_جلیل_خادمی🌷
#شهادت_سامرا_۹۴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهید مهدی زین الدین:
هرگاه #شب_جمعه شهدا را یاد کنید
آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد می کنند🥀
یادکنیم شهدا را با زیارت نامه شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh