فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
شهید حاج قاسم سلیمانی: اگــر در مــدیریــت جامعه، نیتهای حزبی، شخصی،فربه شدنهای خانوادگی وارد بشود،این ها نیتهای ناسالمی است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴
📝#بند_42استغفار امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
🌷اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خَطَوْتُ إِلَیْهِ بِرِجْلِی أَوْ مَدَدْتُ إِلَیْهِ یَدِی أَوْ تَأَمَّلَهُ بَصَرِی أَوْ أَصْغَیْتُ إِلَیْهِ بِسَمْعِی أَوْ نَطَقَ بِهِ لِسَانِی أَوْ أَنْفَقْتُ فِیهِ مَا رَزَقْتَنِی ثُمَّ اسْتَرْزَقْتُکَ عَلَى عِصْیَانِی فَرَزَقْتَنِی ثُمَّ اسْتَعَنْتُ بِرِزْقِکَ عَلَى مَعْصِیَتِکَ فَسَتَرْتَ عَلَیَّ ثُمَّ سَأَلْتُکَ الزِّیَادَهَ فَلَمْ تُحَیِّبْنِی وَ جَاهَرْتُکَ فِیهِ فَلَمْ تَفْضَحْنِی فَلَا أَزَالُ مُصِرّاً عَلَى مَعْصِیَتِکَ وَ لَا تَزَالُ عَائِداً عَلَیَّ بِحِلْمِکَ وَ مَغْفِرَتِکَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ
بارخدایا! و از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که با پای خود به سوی آن گام برداشتم، یا دستم را به سوی آن دراز کردم، یا چشمم با دقت آن را نظاره کرد، یا گوشم را به سوی آن باز کردم، یا زبانم به آن گویا شد، یا آنچه را به من عطا کردی در آن خرج کردم، سپس با وجود عصیان از تو روزی خواستم و تو به من دادی. آنگاه از رزق تو در راه معصیت کمک گرفتم و تو آن را پوشاندی. سپس از تو بیشتر خواستم باز ناامیدم نکردی و آشکارا آن را مرتکب شدم، رسوایم نکردی و پیوسته بر معصیتت اصرار میورزم، ولی همواره توبهام را میپذیری و با حلم و مغفرتت گذشت میکنی ای کریمترین کریمان. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴 ارشدترین فرد نظامی جنوب شرق کشور بود، نزدیک ۲ساعت یک سرباز وظیفه مقابل یکی از مقرهای سپاه در منطقه دلگان سیستان و بلوچستان نگهش داشت به این جهت که حکم ماموریت همراهش نبود و سرباز نمیشناختش، بعد همان سرباز را ۱۰روز مرخصی تشویقی داد.
#شهید_نورعلی_شوشتری🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتای مهم حاج قاسم در مورد همراه خوب و بد در راه رسیدن به هدف
برای همینه که شهدا اکیپی شهید میشن :)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 اهلاً و سهلاً یا بقیةالله
🔺مداحی حاج محمود کریمی در جشن ولادت امام مهدی (علیهالسّلام)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بیا موعود هنگام قیام است
جهان مجروح یک جو التیام است
زمان لبریز شوق و انتظار است
زمین بر رجعتت امّیدوار است
#السلام_علیڪ_یا_بقیة_الله🌼
#میلاد_امام_زمان(عج)🌺✨
#مبارک_باد🎉🎊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام وعرض ادب خدمت مخاطبین عزیز،میلادباسرسعادت منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان خدمتتون تبریک وتهنیت عرض میکنم،میدونم که نزدیک ایام عید وماه رمضان ومشغله کاریتون زیاد،اماچندتاصلوات برای سلامتی وظهورآقازیادوقتتون نمیگیره،پس لطفاهمکاری کنید،تعدادصلواتها به هردوآیدی زیرپیامک کنید،متشکرم،التماس دعای فراوان🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@Golmohamadi5656
به این آیدی هم میتونیدتعداصلواتهاراارسال کنید،به عشق مولابسم الله.....☝️☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاصاحب الزمان جانم❤️
ولادتت مبارک🌹
امشب دعاکنیدبراهمه
برامریض داراگرفتارا
حاجت دارا🙏
ان شاءالله حاجت رواباشید🙏🌸
برای ظهوروفرج صاحب الزمان
صلوات بفرستین🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم هوای تو كرده هوای آمدنت
صدای پای تو آيد صداي آمدنت
بهار با تو بيايد به خانه ی دل ما
#سلام_امام_زمانم
#سلام_عزیز_زهرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
* #یس #شعبان #حفظ #آیت_الله_کشمیری
🔻در روايت دارد كه شب نيمه شعبان هر كسی سه سوره يس بخواند خدای متعال تا سال آينده او را در حفظ و حراست و نگهداری خودش بيمه میكند.
گويا برای سه حاجت مهم هم میتوان خواند؛ چه خود انسان و چه خانواده انسان هر كدام میتوانند بخوانند.
🔸اين عمل شب نيمه شعبان است.
براي گشايش كار، امنيت خود انسان و برای جهات كاری و جهات روحی، همچنین برای خانواده انسان، مفید است.
🔹مرحوم آیت الله کشمیری قدس سره خيلی به خواندن سه سوره يس در شب نيمه شعبان سفارش میكردند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌸
تومیای و همه دردا دوا میشه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♥بسم الله الرحمن الرحيم♥
قسمت اول رمان ناحله
با باد سردے ڪ تو صورتم خورد لرزیدم و دوطرف سوییشرتم و محکم تر جمع کردم...
همینطور که سعے میکردم قدمامو بلندتر وردارم زیر لب به آسمون و زمین غر میزدم
حالا ے روز که من بدبخت باید پیاده برم کلاس، هوا انقدر سرد شده...
لباس گرم ترم نپوشیدم لااقل.
مسیر هم که تاکسے خور نیس
اه اه اه
کل راهو مشغول غر زدن بودم
انقدر تند تند قدم برمیداشتم ڪ نفسام ب شماره افتاد
دیگه نزدیکاے خونه معلمم بودم کوچه ے تاریڪ و که دیدم یاد حرف بابام افتادم که گفته بود
اینجا خطرناکه سعے کن تنها نیاے
با احتیاط قدم ور میداشتم
یخورده که گذشت حس کردم یکے پشت سرمه وقدم ب قدم همراهم میاد
به خیال اینکه توهم زدم بے تفاوت به راهم ادامه دادم اما هر چے بیشتر میرفتم این توهم جدے تر از ے توهم ب نظر میرسید
قدمامو تند کردم و به فرض اینکه یه ادم عادیه و داره راه خودشو میره و کارے با من نداره برگشتم عقب تا مطمئن شم
بدبختانه درست حدس نزده بودم
از شدت ترس سرگیجه گرفتم
اب دهنم و به زحمت قورت دادم وسعے کردم نفساے عمیق بکشم
تا خواستم فرار و بر قرار ترجیح بدم و در برم یهو یه دستے محکم نشست رو صورتم و کشیدم عقب هرکارے کردم دستش و از رو دهنم ور دارم نشد
چاقوشو گذاش رو صورتم و در گوشم گفت :هییییس خانوم خوشگلهه تو که نمیخواے صورتت شطرنجے شه ها ؟
لحن بدش ترسم و بیشتر کرد
از اینهمه بد بیارے داشت گریه ام میگرفت
خدایا غلط کردم اگه گناهیے کردم این بارم ببخش منو . از دست این مردتیکه نجاتم بده
اخه چرا اینجا پرنده پر نمیزنه ؟؟
چسبوندم به دیوار و گفت :یالا کوله ات و خالے کن
با دستاے لرزون کارے ڪ گفت و انجام دادم
وسایل و ڪ داشتم میریختم پایین
چشم خورد ب اینه شکسته تو کیفم
ب سختے انداختمش داخل استینم
کیف پولم و گذاشت تو جیبش
بقیه چیزاے کیفمم ے نگا انداخت و
با نگاهے پر از شرارت و چشایے ڪ شده بودن هاله خون سرتا پام و با دقت برانداز میکرد
چسبید بهم
از قیافه نکرش چندشم شد
دهنش بوے گند سیگار میداد
با پشت دستش صورتم و لمس کرد و گفت:جوووون
حس کردم اگه یه دیقه ے دیگه تو این وضع بمونم ممکنه رو قیافه نحسش بالا بیارم
اب دهنمو جمع کردم و تف کردم تو صورتش
محکم با پشت دست کوبید تو دهنم
و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دختراے این مدلے
داشتم فکر میکردم یه ادم چوب کبریت مفنگے چجورے میتونے انقدر زور داشته باشه
فاصله امون داشت کم تر میشد
با اینکه چادرے نبودم و حجابم با مانتو بود ولے تا الان هیچ وقت ب هیچ نامحرمے انقدر نزدیڪ نشده بودم
از عذابے که داشتم میکشیدم
بغضم ترکید و زدم زیر گریه ولے نگاه خبیثش هنوز مثه قبل بود
آینه رو تو دستم گرفتم
وقتے دیدم تو ے باغ دیگه اس از فرصت استفاده کردم و با تمام زور ناچیزم آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش صداے آخش بلند شد
دیگه صبر نکردم ببینیم چے میشه با تمام قدرت دوییدم
از شانس خیلے بدم
پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد و با صورت خوردم زمین
دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود
به نهایت ضعف رسیدم و دیگه نتونستم نقش دختراے شجاع و بازے کنم
گریه ام ب هق هق تبدیل شده بود
هم از ترس هم از درد
اینبار تو نگاهش هیچے جز خشم ندیدم
بلندم کرد و دنبال خودش کشوند
هرچے فحشم از بچگے یاد گرفته بود و نثارم کرد
همش چهره ے پدرم میومدم تو ذهنم و از خودم بدم میومد
مقاومت کردم ،از تقلاهاے من کلافه شده بود
چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت : دخترجون من صبرم خیلے کمه میفهمے ؟ خیلے کم
یهو ....
#ناحله #قسمتاول
#رمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh