🌟چرا اینقدر نماز میخوانی؟
✨سردار شهید محمدعلی شریفی معاون لجستیک تیپ الغدیر از هر فرصتی برای خواندن نماز بهره میجست.
✨به او گفتم چرا اینقدر نماز میخوانی؟
✨ گفت آدم در آخر عمر باید ارتباطش با خدا قوی باشد.
✨من همین طور به او نگاه کردم و مات و مبهوت ماندم. چند روز بعد با عروج سرخش راز نمازهایش را دریافتم.
برگرفته از کتاب :سبک_زندگی_صفحه196
#سردارشهید_محمد_علی_شریفی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_917056964.mp3
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ
⭕️ آیا میخواهید دوباره مفسدان برگردند؟!
🔹هیهات به این همه فساد در دولت روحانی..
#انتخابات #سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
آرمان، روزی از جایی عبور می کرده که به یکی از برادران اهل تسنن توهین می شود، آرمان با وجود اینکه شیعه بود، وارد عمل می شود. رفقایش به او می گویند که شما را می زنند...اما این شهید می گوید: او به اهل سنت توهین کرده است در حالی که آقا فرموده ما برادر هستیم. آن ها را متقاعد هم می کند که دیگر توهین نکنند.
#شهید_آرمان_علی_وردی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
حکم اعدام
#قسمت_چهلم_
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
این همون عبدالحسین چند روز پیشه!
قیافه اش خیلی مسن تر از قبل نشان می داد، صورتش شکسته شده بود و دهانش انگار کوچکتر شده بود. همسایه ها پشت سر هم صلوات می فرستادند و خوشحالی می کردند او ولی گرفته بود و لام تا کام حرف نمی زد. از بین مردم آهسته آهسته آمد ویکراست رفت خانه، پشت سرش رفتم تو، گفت: «در رو ببند.»
در را بستم آمدم روبرویش ایستادم ،گویی به اندازه چند سال پیر شده بود دهانش را باز کرد که حرف بزند، دیدم دندانهایش نیست! گفت چیه؟ خوشحال شدین که شیرینی میدین؟ »
گفتم: «من شیرینی نگرفتم»
آهی از ته دل کشید گفت:« ای کاش شهید می شدم!»
گفت و رفت توی اتاق چند تا از فامیل ها هم آمده بودند با آنها فقط سلام و علیکی کرد و رفت حمام....
آن روز تا شب هر چی پرسیدم چه بلایی سرت آوردن چیزی نگفت.
کم کم حالش بهتر شد ،شب باز رفقای طلبه اش آمدند آن طرف پرده، با هم نشستند به صحبت، لابلای حرف هاش اسم یک سروان را برد و گفت:«اسلحه رو گذاشت پشت گردنم دست و پام رو هم بسته بودن یکی شون اومد جلوم همه اش سیلی می زد و می گفت پدرسوخته بگو اونایی که باهات بودن کجا هستن؟»
می گفتم «کسی با من نبوده،
رو کرد به همون سروان و گفت نگاه کن پدر سوخته این همه کتک می خوره رنگش هم عوض نمی شه.» آخرش هم کفرش در آمد. شروع کرد به مشت زدن یعنی می زد به قصد اینکه دندون هام رو بشکنه.»
عبدالحسین می خندید و از وحشی گری ساواک حرف می زد من آرام گریه می کردم، تمام دندانهاش را شکسته
بودند " 1 ".. شکنجه های بدتر از این
پاورقی
۱- به همین خاطر او مجبور شد که دندان مصنوعی بگذارد.
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
حکم اعدام
#قسمت_چهل_و_یک_
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
هم کرده بودنش. ۱ . روحیه اش ولی قویتر شده بود مصمم تر از قبل می خواست به مبارزه اش ادامه بدهد. آن روز باز تظاهرات شده بودمی گفتند: «مردم حسابی جلوی مامورهای شاه در اومدن.»
عبدالحسین هم تو تظاهرات بود ظهر شد نیامد تا شب هم خبری نشد. دیگر زیاد حرص و جوش نداشتم، حتی زندان رفتننش برام طبیعی شده بود.
شب همان طلبه ها آمدند .خانه، خاطر جمع شدم که باز گرفتنش، یکیشان پرسید تو خانه سیمان دارین؟
گفتم: «آره.» جاش را نشان دادم یک کیسه سیمان آوردند اعلامیه های جدید امام را که تو خانه ما بود، با رساله گذاشتند زیر پله ها روش را هم با دقت سیمان کردند کارشان که تمام شد به ام گفتند:«نوارها و اون چند تاکتاب هم با شما ببرین پیش همون همسایه تون که اون دفعه برده بودین»
صبح زود،همه را ریختم تو یک ساک، رفتم دم خانه شان، به زنش گفتم:« آقای برونسی رو دوباره گرفتن.»
جور خاصی گفت: «خوب؟»
پاورقی
۱ این شکنجه،ها شکنجه هایی بود که زبان از گفتنش شرم دارد و قلم از نوشتنش عاجز است!
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
حکم اعدام
#قسمت_چهل_و_دو_
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
به ساک اشاره کردم
نوار و کتابه.
می
خوام دوباره این جا قایم کنید.
من و منی کرد گفت:«حاج خانم راستش من دیگه جرأت نمی کنم.»
یک آن ماتم برد، زود ادامه داد:«یعنی شوهرم نیست و منم اجازه این کار را ندارم»
زیاد معطل نشدم خداحافظی کردم و برگشتم خانه، مانده بودم چکارشان کنم آخرش گفتم: «توکل بر خدا همین جا قایمشون می کنم عبدالحسین که دیگه عشق شهادت داره اگه اینا رو پیدا کردن اون به آرزوش می رسه.»
چند تا قالی داشتیم بعضی از نوارها را گذاشتم لای یکی شان چند تای از نوارها حساس بودند. سر یکی از متکاها را باز کردم نوارها را گذاشتم لای پنبه ها و سر متکا را دوباره دوختم، کتاب ها را هم بردم زیرزمین گذاشتمشان تو چراغ خوراک پزی و تو یک قابلمه.
یکھو سر و کله ی نحسشان پیدا شد. از در و دیوار ریختند تو خانه، حسن هفت هشت سال بیشتر نداشت. همان جا زبانش بند آمد " " دو سه تاشان با کفش آمدند تو اتاق به خودم تکانی دادم یکیشان که اسلحه دستش بود، گرفت طرفم و داد زد: از جات تکان نخور! همون جا که هستی بشین
واقعاً تو آن لحظه ها خدا راهنمایی ام کرد نشان همان متکا را داشتم زود برداشتم و گذاشتم رو پاهام و دخترم را
هم
خواباندم رو متکا
پاورقی
۱- فرزندم حسن از همان واقعه به بعد به شدت دچار لکنت زبان شد که بعدها با توسل پدرش، و به لطف امام ابوالحسن الرضا (سلام الله عليه) این لکنت زبان تا حد زیادی رفع گردید. از همان ،وقت خودم هم مبتلا به یک بیماری شدم که تا مدت ها گریبانم را گرفته بود.
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔵 اگر جراحی نشود، جانش را از دست میدهد!
🔸 فراخوان کمک به درمان نوزاد دو ماهه
▪️علی اصغر متولد اردیبهشت امسال است خانواده اش دهم اردیبهشت ماه امسال با تب بالا او را به بیمارستان میبرند و دکتر تشخیص مشکل قلبی میدهد. مشکل او نبود شاهرگ اصلی قلب و وجود یک سوراخ در قلبش است. دکتر گفته اگر جراحی نشود، جانش را از دست میدهد. پدرش کارگر و مادرش خانهدار است و این خانواده توان تامین مالی برای درمان و عمل قلب فرزندشان را ندارند.
6037997750012677(حساب به نام خیریه و گروه جهادی حضرت علی ابن ابیطالب)
🔹️💎🔹️
🔹️السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه...
💎سلام بر تو اي تلاوت كننده كتاب خدا و تفسيركننده اش
📘فرازی از زیارت آل یاسین
🔹️سلام امام زمانم🔹️
سلام بر تو ای مولایی که آیه های نور از لسان تو می تراود، و تفسیر حقیقی اش از قلب نازنین تو جاری می شود.
🔹️💎🔹️
#امام_زمان
#سلام_مهدوی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بهسلیمانجهانازطرفمورسلام
بهشهتشنهلبازبندهیرنجورسلام
نشدملایقوصلتودراینمدتعمر
دلخوشماینڪهدهمبازهمازدورسلام
#من_الغریب_الے_الحبیب❤️
#السلام_علیک_یاسیدالشهدا✋
#صبحتون_حسینی ⛅️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 189 - نکوهش بى تابى
وَ قَالَ عليهالسلام مَنْ لَمْ يُنْجِهِ اَلصَّبْرُ أَهْلَكَهُ اَلْجَزَعُ🍃🌹
و درود خدا بر او، فرمود: كسى را كه شكيبايى نجات ندهد، بىتابى او را هلاك گرداند
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خانم صفیه مدرس، همسر مکرّمهٔ شهید مهدی باکری: اگر آقامهدی امروز زنده بود، امکان نداشت به امثال پزشکیان رأی دهد. من به آقای جلیلی رای خواهم داد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فقط کسانی که میفهمند از نظر تاریخی کجای زمان ایستادند، قادرند در تصمیمات آخرالزمانی خود درست انتخاب کنند: والسلام!
| استاد_شجاعی
#انتخابات
#جلیلی
#سعید_جلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
کارت زرد مجلس خبرگان رهبری
به پزشکیان❌❌❌
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
رای ما #سعید_جلیلی
این پست برای ۵ نفر یا ۵ گروه بفرستید
📌ستاد مرکزی فرهنگسازان #دکتر_سعید_جلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌐 وقتی شهید آوینی در سختی های دنیا به همسر خود دلداری می داد!
🔹ما نیز این نکته را مدنظر قرار دهیم.
شهید#سیدمرتضی_آوینی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بزرگ مردان کوچک
قهرمان ورزش باستانی
شهید والامقام سعید طوقانی
✍ سعید در گوشه ای از خاطراتش نوشته : عهد کرده ام با #حضرتِ_زهرا (سلام الله علیها) که ببینم ایشان چه کشیده اند… و همان بود که در عملیات بدر که با رمزِ یازهرا (سلام الله علیها) شروع شده بود، تیری به پهلو و شکم او اصابت می کند و مانند مادر غریبش مظلومانه به شهادت رسید و 14 سال هم میهمان حضرت مادر بود و بعد به آغوش خانواده بازگشت .
شهید#سعید_طوقانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اگه کوتاهی کنیم، تا قیامت گیریم!!
استاد شجاعی
رأی مي دهم
#سعید_جلیلی
#جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🟢 #شیخرجبعلیخیاط می گفت:
من هر وقت نماز می خواندم ، نمازهایی
مثل نماز امام زمان یا...از خداوند حاجتی
می خواستم؛ یک روز گفتم بگذار یک بار
برای خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم.
همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب
دید که به او گفتند :چرا دیر آمدی؟
پرسیدم یعنی چه؟؟!!
یعنی تو باید سی سال پیش به فکر این کار
می افتادی، حالا که پیری باید بفهمی و نماز
بخوانی و حاجت طلب نکنی!
✅ما هر وقت جایی گیر می کنیم ،می
گوییم خدا !!!
📚 کیمیای محبت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عشاق الحسین محب الحسین.نریمانی.mp3
2.78M
گدا رو مےپذیره(:
خدا امام حسین و از ما نوکرا نگیره((:
#سیدرضانریمانی
#امامحسین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh