🌷شهید نظرزاده 🌷
بسم ربّ الحسین علیه السلام🥀 تنها راه نجات،سوار شدن بر کشتی حسین (علیهالسلام) است...🏴🕯 عرض سلام
خدایا ما دنيايي هستیم😞 و نمیدونیم در عالم بالا چه غوغایی میکنه خواندن زیارت عاشورا، ما را از تمامی برکات زیارت عاشورا مستفیض بفرما
انشاءالله بحق شهدای دشت کربلا عاقبت بخیر باشید 🤲
مهربان بود. به همه برادر و خواهرهایش احترام می گذاشت. خیلی هوای من و پدرش را داشت. وقتی از بیرون به خانه می آمدم، سریع بلند می شد و دائم دست و صورت من را می بوسید. آنقدر دور و بر من می گشت که دخترها می گفتند اینقدر خودت را برای مادر لوس نکن!
ساده بود و دوست داشتنی...
#شهید_سید_روح_الله_عجمیان🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گمان نکن که فقط
عاشورائیان را
به آن بلا آزمودهاند؛
صحرای بلا به وسعتِ
همۀ تاریخ است...
#غزه
#شهید_مرتضی_آوینی🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(علیهالسلام)
#محرم
#رهبری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مترو ولیعصر تهران چه خبر شده؟؟؟؟؟!!!!!!!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
رهبر انقلاب:
ملتی که محرم را دارد، مجاهدت و شهادت را دارد و ملتی که مجهز به ابزار مجاهدت و متکی به خداست، هرگز مغلوب نخواهد شد. ۱۳۸۳/۰۸/۲۴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
و سلام بر شهید محمدرضا خانزادی که می گفت:
«ما که در این زمان زندگی می کنیم
باید بدانیم که عاشورا را باید از
یادهایمان نبریم و آیا چگونه میشود
از یاد بُرد روزی که تمامِ یاران حسین(؏)
و حسین(؏) به شهادت رسیدند»
#شهیدانه 🕊
#محرم 🖤
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🥀شهدا دعا داشتند، ادعا نداشتند!
نیایش داشتند، نمایش نداشتند!
حیا داشتند، ریا نداشتند!
رسم داشتند، اسم نداشتند!
🌿🏴🌿
🥀و ما تا ابد به آنها که قمقمه ها را دفن کردند تا هوس آب نکنند مدیونیم...
اخلاص ،یکرنگی،مجاهدانه رزم کردن در میدان جنگ نرم اینک که این مردان بی ادعا جنگ سختش را آزموده بودند و بالاخره غیرت و عزت آفرینی را از شهدا بیاموزیم .
زندگی کنیم به سبک شهدا 🏴
#فرج_مولاصلوات🏴
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢روش رام کردن نفس
مرحوم علامه رحمة الله:
🔹چیزی که نفس سرکش را به زانو در میآورد روزه است. اگر ۱۲۴ هزار پیغمبر را جلوی نفس سرکش انسان سر ببری و به او بگویی حالا دیگر از من دست بردار و مرا رهایم کن و دیگر با وسوسه های شیطانی خود، مرا گرفتار نکن، قانع نمیشود. اما اگر روزه بگیری، نفسی این چنین سرکش، لجام میخورد.
✍ #علامه_حسنزاده_آملی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آثار گناه ازبین میره نه خود گناه....
👤حجت الاسلام و المسلمین دانشمند
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بــشــارتبـرایکـسـانیکـهبـرای
عـزایسیدالشـهداء(ع)سـیاهی
میزنندومجلسروآمادهمیکنند!.
#امام_زمان
#محرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گاهی برای حضور و ترک محل برگزاری نماز جمعه از وسایل نقلیه عمومی مانند تاکسی استفاده می کرد .اینگونه رفتارهای مردمی ایشان با استقبال زیادی در شبکه های اجتماعی رو به رو می شد
شهید#سیدمحمدعلی_آل_هاشم🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌴...دست به دامن بانوی کربلا شو.
🌱امام زمان علیه السلام فرمود،
متوسل بشوید به عمه جانم زینب کبری سلام الله علیها.
🌴حزب او علی...راه او فاطمی...صبرش حسنی...مقاومتش حسینی...عفتش فقط برای خدا...کلامش فقط برای خدا...قامتش خمید برای خدا...
🌱دست به دامان شما شدم بی بی جان.
🍁به چادر خاکی مادرتان...!!!😔
#در_انتظار_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری؛ نماز مدیون امام حسین علیه السلام است 🌹
🎙#استاد_عالی
راز سلام بعضی از بزرگان به امام حسین علیه السلام قبل از نماز
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیمه ی امام حسین (ع) ☑️
🎙 #استاد_شجاعی
✔️ چطور فرزندمان #نماز خوان و با #حجاب میشود؟
✔️ توی تعارض بین درس بچه و هیئت رفتن یه کاری کنید هیئت را از دست نده ☺️
✔️ با امام حسین ع هم حجابش درست میشه هم نمازش
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فواید سینه زنی در پزشکی
🏴 تحقیقات انجام شده پزشکی روز بر اثراث گریه و سینه زنی بر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که تا کنون نمی دانستیم.
🔸 فیلم بالا را با آرامش و دقت گوش دهید و برای دیگران هم ارسال کنید.
👈با تمام سلولهای وجودمان خدا رو شکر که شیعه هستیم و اجازه تنفس در روضه های #امام_حسین علیه السلام را داریم.
🏴 #محرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌#شھیدانہ
گفتم آقای رئیسی چرا تیم رسانه ای شما اینقدر ضعیفه؟ اینقدر کارهای بزرگ انجام می دهید و مردم متوجه نمی شوند.
اینطور باشه دور بعد رای نمی آورید.
نگاهی به من انداخت و گفتند: بخوام رسانه رو قوی کنم باید مرتب از خودم تعریف کنم و کار خوبی نیست.
اما برای دور بعد نام من رو توی نامزدها نخواهی دید.
باتعجب گفتم چرا؟
گفت: وقتی آمدیم اوضاع کشور واقعا بحرانی بود و خدا لطف کرد شرایط بهتر شد و کشور از لبه پرتگاه دور شد، الان دیگه هرکی رئیس جمهور بشه مشکلات کمتری خواهد داشت.
📙رئیسی روحانی بود. اثر گروه شهید هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
علملیات بی برگشت
#قسمت_شصت_و_یک_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
یکهو دیدم دم درایستاده نگاهش کردم به ام لبخندزدآمدجلو دست کشیدروی سرم و مرابلندکردگفت:«حالا بیا ایندفعه عیبی نداره إن شاءالله از این به بعد خوب درس بخونی»
حجت الاسلام محمد رضا رضایی
یک روز می گفت:
آن موقع که من فرماندهی گردان بودم، بین مسؤولین رده بالا صحبت از یک علمیات بود. منطقه ی عملیات حسابی سخت بود و حساس. قوای زیاد دشمن هم از یک طرف و حدسش به حمله ی ما از طرف دیگر کار را پیچیده تر می کرد. حسابی تو کمین ما بود و انتظار می کشید.
یک روز از کادرفرماندهی تیپ آمدند پیشم بی مقدمه گفتند:«برات یک مأموریت داریم که فقط کار خودته، قبول
کنی؟»
پرسیدم:«چیه؟»
«خلاصه اش اینه که تو این مأموریت برگشتی نیست.»
یکی شان زودگفت:«مگه اینکه معجزه بشه.»
گفتم:«بگید تا بدونم مأموریتش چیه.»
«تو این عملیاتی که صحبتش هست قرار شده از چند تا محورعمل کنیم از تعداد نیروی دشمن و از اینکه منتظرحمله ی ما هست خودت خبرداری؛بنابراین اگه ما تو این حمله پیروز هم بشیم
قطعاً تلفاتمون
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
علملیات بی برگشت
#قسمت_شصت_و_دو_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
بالاست.»
لحظه شماری می کردم هرچه زودتر از مأموریت گردان عبدالله " 1 ". با خبر شوم، شروع کردند به توجیه کار من.
«شما باید با گردانت بری تو شکم دشمن، باهاش درگیر بشی و مشغولش کنی این طوری دشمن از اطرافش غافل میشه و ما می تونیم از محورهای دیگه عمل کنیم و قطعاً به یاری خدا درصد پیروزی هم می ره بالا.»
ساکت بودم داشتم روی قضیه فکر می کردم یکی شان ادامه داد:«همون طور که گفتم احتمالش هست که حتی یکی از شما هم برنگرده چون در واقع شما آگاهانه میرید تو محاصره دشمن و از هر طرف آتیش می ریزن رو سرتون؛ حالا مأموریت با این خصوصیات رو قبول می کنی؟»
گفتم:«بله وقتی که وظیفه باشه قبول می کنم»
شب عملیات باز نیروها را جمع کردم تذکرات لازم را به شان گفتم نسبت به وظیفه ای که داشتیم، کاملاً توجیه شده بودند. کمی بعد راه افتادیم به طرف دشمن
با ذکر و توسل تو خط اول نفوذ .کردیم چهره بچه ها یکی از دیگری مصمم تر بود قدم ها را محکم بر می داشتند و مطمئن، ما به عنوان فدایی نیروهای دیگر می رفتیم، همین انگار شیرینی حمله به دشمن را چند
برابر می کرد.
دقیق نمی دانم چه مدت راه رفتیم بالاخره رسیدیم به محلی که تعیین شده بود درست تو حلقه ی دشمن یک طرف ما، نیروهای زرهی بود یک طرف ادوات و چند طرف هم نیروهای پیاده عراق بودند. توپخانه اش هم کمی
دورتر، گویی انتظار ریختن آتش را می کشید.
پاورقی
۱ گردانی که شهید برونسی فرماندهی آن را به عهده داشت.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
علملیات بی برگشت
#قسمت_شصت_و_سه_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
سکوت و هم انگیزی سنگینی اش را انداخته بود تو تمام منطقه، ما باید به چند طرف شلیک می کردیم. اشاره کردم بچه ها موضع بگیرند کار هر کدامشان را قبلاً گفته بودم شروع کردند به جا گرفتن صدای نفس کسی بلند
نمی شد. یک بار دیگر دور و بر را پاییدم وقت وقتش بود که عرض اندام کنیم و خودی نشان بدهیم. می دانستم تک تک بچه ها منتظر شنیدن صدای من هستند تو دلم گفتم «خدایا توکل بر خودت.»
یکهو صدام را بلند کردم و از ته دل نعره زدم: «الله اکبر»
سکوت منطقه شکست پشت بندش و صدای شلیک اسلحه ها بلند شد تو آن واحد به چند طرف آتش می
ریختیم.
سر
دشمن گیج شده بود اما خیلی زود به خودش مسلط شد تو فاصله ی چند دقیقه از زمین و آسمان گرفتنمان زیر آتش، از چند طرف می زدند؛ با کلاش، تیربارهای جورواجور، خمپاره ،توپ، کاتیوشا ... هر چه که داشتند. کمی بعد یک جهنم به تمام معنا درست شد.کاری که باید می کردیم کردیم، حالا حفظ جان بچه ها از همه چیز مهم تر بود یکدفعه داد زدم:« دراز بکشین، دیگه کسی شلیک نکنه»......
هر کس جان پناهی گرفت من
هم
گوشه ای دراز کشیدم حالا اسلحه ها دیگر کار نمی کرد. فقط زبانمان توی دهان می چرخید با تمام وجود مشغول گفتن ذکر ،بودم، مثل بقیه ی بچه ها،حجم
آتش دشمن هر لحظه شدیدترمی شد وجب به وجب جایی را که مستقر بودیم ،می زدند.
پیش خودم فکر می کردم بیشتر بچه ها شهید شده باشند باید منتظر دستور قرار گاه می ماندم
مدتی بعد، بالاخره سر وصدای بیسیم
بلند شد. یکی از فرماندهان عملیات بود فکر نمی کرد حتی من زنده باشم
گفت:« ایثار شما الحمدلله کار خودش رو کرد اگر زنده موندین برگردین.»
نیروها از محورهای دیگر دژ دشمن را شکسته بودند گیجی شدیدش باعث شده بود ما را فراموش کند. سریع بلند
شدم بچه ها هم،
چند دقیقه ی بعد راه افتادیم طرف عقب،
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh