🌷شهید نظرزاده 🌷
#اطلاع_رسانی مراسم شب وداع با پیکر #شهید_علیرضا_بریری🌷 یکشنبه ۱۶ دی بعد از نماز مغرب و عشاء مصلی ب
⚜من #خبرشهادت همسرم را به بدترین نحو در یکی کانالهای محلی تلگرام📱 خواندم. باور کردنی نبود😔 #تلخترین لحظات عمرم بود
⚜ #شهادت خیلی شیرین است 💥اما... محمدامینم الان حرف میزند و هر روز صبح به عکس #بابایش سلام میکند✋ و میبوسدش، منتظر است تا برگردد، هنوز آنقدر نمیتواند🚫 این چیزها را #درک کند، چون فقط سه سال دارد و میگوید که بابایی بیاد بریم موتورسواری🏍
راوی:همسرشهید
#شهید_علیـرضا_بریری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰این #پلاک را اولینبار که با هم به سوریه رفتیم به من دادید و گفتید بابا اینو به همراه داشته باش تا اگر اتفاقی برایمان افتاد، بدانند تو دختر من هستی... سکوت کردم و گفتم یعنی با هم شهید میشویم؟ گفتید: بله؛ با اینهمه اصرار برای کنار من ماندن💞 در همه جا، آخر با من شهید میشوی... بعد مکثی کردید و گفتید: البته من خوشحال میشوم تو با من #شهید شوی.
🔰هر سفر که با هم میرفتیم این پلاک را به همراه داشتم و منتظر لحظه شهادت🌷 با شما بودم... چه انتظار بیثمری شد... آخر به شما نرسیدم... و شما پر کشیدید🕊شاید بالهای من برای پرواز و اوج با شما خیلی کوچک بود و باید میماندم تا بالهایم را #قویتر کنم تا اوج بگیرم...
🔰امسال #تلخترین سال زندگیم شد و هر سال تلختر و تلختر خواهد شد. نمیدانم تا چند ساعت تا چند روز تا چند هفته تا چند ماه تا چند سال📆 باید #انتظار دیدن روی ماهتان را بکشم اما باور دارم در حال آماده شدن برای بازگشتید و با #مهدی_فاطمه خواهید آمد... آن روز دور نیست...
🔰از خداوند منان خواستارم که امسال را سال پایان سختی مردم سرزمینم قرار دهد🙏
التماس دعا
#زینب_سلیمانی
#زینب_حاج_قاسم
#یقینا_کله_خیر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh