eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
6.3هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 🌸 هر چی از پشتِ درِ آشپزخونه خواهش کردم فایده نداشت. در رو بسته بود و می گفت: «چیزی نیست الآن تموم می شه».وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده، کفِ آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سرِ جاشون، روی اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل. گفتم: «با این کارها منو خجالت زده می کنی». می گفت: «فقط خواستم کمکی کرده باشم». خدامی‌خواست‌زنده‌بمانی،ص7📚 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋 🌸 با چند تا از بچه های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم. یه روز که حمید از منطقه اومد به شوخی گفتم: «دلم می خواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدند و من هم کشته شدم. اون وقت برام بخونی، فاطمه جان شهادتت مبارک!» بعد شروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم. دیدم از حمید صدایی در نمیاد. نگاه کردم دیدم داره گریه می کنه، جا خوردم. گفتم: «تو خیلی بی انصافی هر روز می ری توی آتش و من هم چشم به راه تو. اون وقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمی ذاری من گریه کنم حالا خودت نشستی و جلوی من داری گریه می کنی؟» سرش رو آورد بالا و گفت: «فاطمه جان به خدا قسم اگه تو نباشی من اصلاً از جبهه بر نمی گردم». نیمه پنهان ماه، صفحه33📚 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋 🌸 هر چی از پشتِ درِ آشپزخونه خواهش کردم فایده نداشت. در رو بسته بود و می گفت: «چیزی نیست الآن تموم می شه».وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده، کفِ آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سرِ جاشون، روی اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل. گفتم: «با این کارها منو خجالت زده می کنی». می گفت: «فقط خواستم کمکی کرده باشم». خدامی‌خواست‌زنده‌بمانی،ص7📚 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh