eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 💞 ↶ ⃣3⃣ 🔻راوی: همسر شهید 🍃خانه اي كه برايمان گرفته بود كنار سپاه بود . يك خانه ي دو اتاقه كه مهدي هيچ وقت فرصت نكرد شب آن جا بخوابد . به من گفت كه " خودت برو آن جا . مجيد را مي فرستم بيايد سر اسباب كشي كمكت كند . " مجيد آمد ووسايلمان را جابه جا كرد . موقع رفتن گفت " من دارم مي روم منطقه . با آقا مهدي كاري نداريد ؟ " گفتم " سلام برسان ." گفت " سلام ليلا را هم برسانم ؟" گفتم " سلام ليلا را هم برسان . " 🍃 مجيد موقع رفتن واقعاً قيافه اش نوراني شده بود . اول كه به آن خانه رفتم ، خانم باكري قرار بود دو - سه ساعت بعدش برود اروميه ، خانم همت ، ژيلا را از قبل ، از اردوي تحكيم مي شناختم . ولي ژيلايي كه الآن مي ديم با آن دختر پر و شر و شور سابق خيلي فرق داشت . شكسته شده بود . با خانم باكري همه كم كم آشنا شدم . سعي مي كردم جلوي آن ها جوري رفتار كنم انگار كه من هم شوهر ندارم . فكر مي كردم زندگي آن ها بعد از رفتن آدم هايي كه دوستشان داشته اند چه قدر سخت است . 🍃فكر كردم خُب ، اگر براي من هم پيش بيايد چه ؟ اگر ديگر مهدي را نبينم …. فكر مي كردم حالا من پدرو مادرم توي قم هستند آنها چه ؟ ولي روحيه ي سرزنده و شوخشان را كه مي ديدم ، مي فهميدم توانسته اند خودشان را نگه دارند . بعضي وقت ها هم آن قدر به سر نوشت خانم همت و باكري فكر مي كردم كه يادم مي رفت من هم شايد روزي مثل آن ها بشوم. ...✒️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh