eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمتی از سخنرانی در عملیات رمضان: «همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو» عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آخرین باری که حاج یونس مرخصی آمده بود گفت: حاج‌قاسم اسم تیپ ما را گذاشته "تیپ امام حسین (علیه‌السلام )" چون اسم تیپ ما امام‌حسین است دوستدارم مثل امام‌حسین شهید شوم. بعد از کمی مکث ادامه داد: من که شهید شدم باید مرا از روی پا بشناسید !! روزی که رفتم تعاون برای شناسایی روی تابوت را که کنار زدم جای سَر ، پاهایش بود .... ▫️راوی: "همسر شهید" ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یک سقف یک آرزو ... روزگار ، شوخی‌ هایشان را خرید..! و آرزوهای آمیخته با خنده‌هایشان را برآورده کرد. حالا که بر مزار سیدعلی می‌روی و به سوله‌ ساکت گلزار شهدا که دیگر ، رواق حـرم سید شده است نگاه می‌کنی، به یاد آرزوی شوخی‌وار او می‌ اُفتی که گفته بود : " ای کـاش روی قبر ما هم سایبانی و گنبدی بسازند" ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شهدای عزیز ما کسانی هستند که از همهٔ خواسته‌های شخصی خود دل بُریدند ...! این به زبان آسان است فقط دل بریدن از پول و مال و سرمایه نیست دل بریدن از عواطف است شهید از مهر مادر از سایه‌ی پدر از لبخند کودک از عشق همسر دل می بُرد و به سوی انجام وظیفه حرکت می‌کند ... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خوشا آنانکه که پا، در وادیِ حق نهادند و نلغزیدند و رفتند ... 📌بهمن ماه ۱۳۶۴ اردوگاه بهمنشیر آبادان عکاس : حمید داوودآبادی 《صبحتون و عاقبتمون شهدایی🌦》 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹پروردگارا خودت میدانی یک بنده گنهکارم یک بنده گنهکارم که دوست دارم بسوی تو ایم.خدایا دوست دارم که فردای قیامت با بدن پاره پاره و خونی پیامبر(ص) و مولایم را زیارت کنم تا وقتی چشمم به انها بیفتد,شرمنده نباشم. . (🌷 از عین‌اله بزرگی اتویی از ویژه ۲۵ ... ) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آینه تمام قد ایثار و مردانگی ... «سیداحمد سادات کیایی» با ۱۲ سال سن از شهر لنگرود، روستای پایین محله چاف جوان‌ ترین و کم‌ سن‌ترین شهید عملیات بیت‌المقدس است. شهیدی که در مرحله اول عملیات، ۱۰ اردیبهشت ۶۱ اطراف خونین‌شهر بعد از یک نبرد سنگین با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تا لباسی را پاره و نخ نما نمی‌کرد دست از سرش بر نمی داشت!! حتی در این عکس یادگاری که با حاج قاسم انداخته مشخص است عکسی که محمّد خیلی دوست داشت و به آن افتخار می کرد. در این عکس دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند و با هم فرق می کنند..! از این لباس چند سال کار کشیده بود ولی رهایش نمی‌کرد..!! حاج قاسم در وصف او گفت : ساده بگویم ؛ محمد دوچیز را هرگز جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی در دنیا را ، شوق دیدار بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود.... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آنانکه می‌گفتند: یا زیارت یا شهادت هم شهید شدند ؛ هم زائرِ حسین علیه‌السلام ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شوخی که به واقعیت تبدیل شد! رفقایش از سر مزاح روی کاغذی نوشتند: «شهید اسلام طلبهٔ مجاهد مهرداد خواجوئی» و کاغذ را گذاشتند روی سینه‌ او غافل از اینکه اراده‌ی خداوند بر شهادت او رقم خورده بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شوخی که به واقعیت تبدیل شد! رفقایش از سر مزاح روی کاغذی نوشتند: «شهید اسلام طلبهٔ مجاهد مهرداد خواجوئی» و کاغذ را گذاشتند روی سینه‌ او غافل از اینکه اراده‌ی خداوند بر شهادت او رقم خورده بود. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh